[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
10 نتیجه برای رضایی

سید علی‌اصغر میرباقری فرد، حسین آقاحسینی، مهدی رضایی،
جلد 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

مکتب عرفانی بغداد تقریباً از اوایل سده دوم هجری و اندکی پس از تأسیس بغداد، توسط برخی از صوفیان، از جمله معروف کرخی، در این شهر شکل گرفت و بعد از او از طریق سری سقطی ادامه یافت تا نهایتاً به وسیله جنید بغدادی شکل کامل خود را به دست آورد. این مکتب در قرن چهارم به پشتوانه آموزه های جنید و توسط شاگردانش هم‌چون شبلی، واسطی، جریری و... به اوج شکوفایی خود رسید. مهم‌ترین وجه تمایز پیروان این مکتب، تقید و التزام شدید آنان به رعایت ظواهر شریعت است. واکنش این عده نسبت به پیروان مکتب سکر را مهم‌ترین دلیل این مسئله می دانند و با مطرح ساختن مبحث سکر و صحو، سعی در توجیه آن می کنند؛ بدین طریق که جنید بغدادی صاحب صحو و هوشیاری است و به همین سبب او و دیگر بغدادیان، به سبب داشتن این خصیصه، گرفتار سکر نمی شوند و در نتیجه، همیشه آماده انجام دستورهای شریعت هستند. هرچند مبحث فوق در توجیه این مطلب صحیح است، اما تنها عامل تقید بغدادیان به انجام ظواهر شریعت نیست؛ بلکه عوامل دیگری نیز در آن دخیل است. در این مقاله ابتدا با بررسی حوزه رواج و گسترش مکتب بغداد در قرون سوم و چهارم و پنجم به معرفی اجمالی مهم‌ترین پیروان آن پرداخته می شود و سپس علل تقید بنیان‌گذاران این مکتب به رعایت ظواهر شریعت بررسی خواهد شد.


محمد غلامرضایی، سیده نرجس مؤمنی،
جلد 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده

ترجمه­ها و ترجمه‌‌ـ‌تفسیرهای کهن قرآن سرمایه­های کمترشناخته­شده­ای از گنج­خانه بزرگ زبان فارسی است که مشتمل بر واژگان گوناگونی از حوزه­ها و دوره­های مختلف این زبان است و می­تواند گنجینه­ای پرمایه برای توانمند­سازی و گسترش زبان فارسی باشد. ترجمه تفسیر طبری یکی از کهن­ترین و غنی­ترین این ترجمه‌ـ تفسیر‌هاست که برمبنای کتاب تفسیر طبری فراهم آمده است و هم از نظر تاریخ زبان فارسی و هم از لحاظ تاریخ متون دینی اهمیتی ویژه دارد. اما چاپی که از تصحیح این کتاب موجود است با توجه به قواعد فنّ تصحیح و شرایط گونه­شناسی زبان فارسی اشکالاتی دارد که در این مقاله سعی شده است به مواردی از آن‌ها اشاره شود و ضرورت تصحیح مجدد این کتاب ارجمند بر اساس نسخه­ای دیگر مورد بررسی قرار گیرد.


سیاوش حقجو، مصطفی میرداررضایی،
جلد 24، شماره 81 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده

سبک­ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می‌کنند و تکامل می­یابند. در جریان این جابه‌جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می­کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت­های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می‌پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت­های پیشین، به خلق عناصر نو دست می­زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می‌یازند، یا صناعتی از اسلوب‌های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی­گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه‌ای خاص می­بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می‌پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می­کوشد، ضمن تشریح ـ دوباره‌ـ صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به‌منزله صناعتی آمیغی و موجود (به‌صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش ‌از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به‌کارگیری این صناعت است، نمایان کند.


عبدالله رضایی، سیداحمد حسین کازرونی، یعقوب کیانی شاهوندی،
جلد 24، شماره 81 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده

هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سروده‌های نیمایی مهدی اخوان‌ثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا ‌است. بدین‌منظور، شیوه‌های گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سروده‌های شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سروده‌ها، برخاسته از تکرار صامت‌ها و مصوت‌ها در جمله‌ها و ترکیب‌های زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوری‌های شاعر در کاربرد برخی وزن‌های نیمایی بوده‌ است. همچنین، تکرار کلمات به‌شیوه‌های گوناگون و بهره‌گیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سروده‌های اخوان‌ثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوه‌های هم‌نشین‌سازی و جانشین‌سازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سروده‌ها را به‌وجود آورده ‌است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سروده‌های 


رؤیا رضایی، محمدامیر مشهدی، حمیدرضا شعیری، عباس نیک‌بخت،
جلد 25، شماره 82 - ( مقالات منتشر شده 1396 )
چکیده

گفتمان عرصه­ای برای تولید معناست و پادگفتمان به­کارگیری ترفندها و شگردهایی از جانب گفته­پرداز درجهت حمایت، ترمیم، تعدیل، تأیید، توجیه و تضمین گفته است. در این‌پژوهش، با استفاده از روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، ضمن تبیین کارکرد پادگفتمان‌ها در برقراری ارتباط و نقش آن در فرایند تولید و تداوم معنا، مصادیقی از نامه‌های نیما یوشیج تحت بررسی قرار می­گیرد تا با رویکرد نشانه‌ـ معناشناختی، نشان داده­ شود که نیما در نامه­هایش چگونه ازطریق پادسازی، عناصر معناساز را به‌کار می­گیرد تا بر جنبه­ها­ی ایجابی گفتمان خود تأکید ­کند، گفتمانش را توجیه ­کند، استحکام معنایی آن را بالا ­برد و از این راه باور مخاطب را افزایش ­دهد و او را متقاعد سازد. نتایج این پژوهش، مبین آن است که نیما به‌کمک این ‌هاله­سازی­های گفتمانی، همواره درپی برجسته­سازی زبان خود و ایجاد تحکیم و تداوم معنا در گفته­های خویش است.
مصطفی میردار رضایی،
جلد 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

پیچیدگی هندسه برخی تصویرها، به‌ویژه تصویرهای سبک هندی، که در ساحت دانش بیان سنتی دیده نمی­شود و دانشمندان این حوزه در سنت تاریخی به آن اشاره­ای نکرده­اند، به‌اندازه­ای است که برای تجزیه و تحلیل آنها باید از ابزاری متناسب و درخور استفاده کرد. در مطالعه حاضر، که با روش کمی‌ـ‌آماری انجام شده ­است، نخست با بسامدگیری به بررسی و مقایسه شمار شگردهای منفرد و آمیغی در 500 بیت از غزلیات بیدل (که به­صورت تصادفی از سراسر دیوان او انتخاب شده) پرداخته شده و در ادامه، سه شگرد آمیغیِ «استعاره کنایه»، «استعاره ایهامی کنایه» و «استعاره ایهامی کنایه تشبیهی» در سازه تصویرهای بیدل بررسی شده است. نتایج این جستار نشان می­دهد که در هر دو بیت از اشعار بیدل، تقریباً، یک صناعت آمیغی وجود دارد؛ نیز یک­سوم تصویرهای بیدل به دست‌یاری همین شگردها خلق شده ­است و این یعنی با بسنده‌کردن به عناصر چهارگانه بیان سنتی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و نادیده‌گرفتن ابزارهای ادبی آمیغی، تحلیل و تفسیر سازه­های بیدل ناقص و نارسا خواهد بود.
 
دکتر مصطفی میردار رضایی، دکتر فرزاد بالو،
جلد 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

بیشتر پژوهش­هایی که درباره «زبان» و نقش آن در حوزه متون عرفانی انجام گرفته، به بازتاب عینی زبان (تحقق آن در گفتار و نوشتار) پرداخته­اند، مقوله­ای که در واقع معرفت درجه دوم محسوب می­شود. معرفت درجه اول، که عبارت است از شناخت ماهیت خود زبان و تلقی هر فرد (عارف) از چیستی آن، که اغلب مغفول واقع شده، بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه پیش از مرحله ثبوت و تحقق زبان، مقام اثبات و تلقی از زبان اصل است و پیش از آنکه زبان به مرز تحقق و ظهور برسد، نحوه تلقی و تقرر آن شکل می­گیرد. یکی از عرفای اندیشمندی که درباب ماهیت زبان اندیشیده و در خلال آثارش درباب آن سخن گفته امام محمد غزالی است. در این جستار، به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی، در پرتو پاره­ای از آرای زبان­شناختی سوسور، به بررسی تلقی امام محمد غزالی از مقوله زبان و ماهیت آن (معرفت درجه اول)، و در ادامه به ظهور و تحقق زبان در قالب مفردات و کلیات (معرفت درجه دوم) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که غزالی در تبیین مقوله زبان، هم در مقام فیلسوف، به چیستی و ماهیت زبان پرداخته است و هم از دیدگاه زبان‌شناس، به فرآیند تکوین زبان در صورت­های گفتاری و نوشتاری و... توجه نشان داده است. 

دکتر مصطفی میردار رضایی، دکتر فرزاد بالو،
جلد 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده

میرزا محمدعلی اصفهانی متخلّص به «سروش» و ملقب به «شمس­الشعراء» از بزرگ‌ترین شعرای مکتب بازگشت و عهد ناصری است. یکی از رموز شهرت و تعالی جایگاه این شاعر نزد ادبا، مهارتش در تقلید ماهرانه­ از شاعران پیشین است. برمبنای مطالعات، سروش بیشترین گرایش را به شعر فرخی سیستانی دارد. پژوهش حاضر که به‌شیوه کمّی‌ـ‌آماری و با رویکرد سبک­­شناختی نوشته شده ­است، با بررسی ساختمان تصویرهای شعری دیوان سروش اصفهانی می­کوشد با ارائه آماری دقیق و روشن از مقدار بهره­گیری شاعر از هنرسازه‌های بلاغی، سوای تعیین سطح و کیفیت ساختمان تصویرهای سروش به‌لحاظ سادگی یا پیچیدگی­شان، به قیاس هندسه تصویرهای شعری او با سازه تصویرهای شاعران سبک­های پیش از او خاصه بررسی مدعای شباهت شعرش به فرخی بپردازد. طبق داده­های این پژوهش، ساختمان تصاویر غزل­های سروش پیچیده­ترین، و سازه تصویرهای مثنوی‌های او ساده­ترین هندسه را دارند. ساختمان تصویری قصیده­های سروش به‌طرز شگفت­آوری با هندسه تصویرهای فرخی همسانی دارد؛ گویی به‌لحاظ ساختمان تصاویر، با وجود فاصله تاریخی، هر دو هندسه متعلق به یک شاعر است و این یعنی تکرار موبه­موی یک تجربه تاریخی در آفرینش تصویرهای شعری. همین اتفاق در ساحت دیگری نیز رخ داده­ است: هندسه تصویرهای غزلیات سروش دقیقاً با هندسه تصویرهای غزلیات سعدی هم­تراز است.

احمد رضایی،
جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

مجادلات کلامی بسیار در میان نحله­های اسلامی، به­ویژه اشاعره و معتزله، و مواجهه آنها با اصل بلاغت به جایی رسید که برخی از متکلمان وجود مجاز در قرآن را انکار کردند. علاوه‌بر آثار کلامی، این مقوله شاکلۀ کتاب­های بلاغی را نیز به خود اختصاص داد. به­خصوص از روزگار سکاکی، گویا گرانیگاه مباحث مربوط به مجاز از آثار کلامی به آثار بلاغی منتقل شد. مباحث اصلی در این آثار بر سر تعریف مجاز و حقیقت، کیفیت شناخت این‌دو، انواع مجاز و... بوده است. می­توان گفت اساس بسیاری از این مجادلات یا مشکل اصلی آنها توجه به یکی از جنبه­ها و غلفت از دیگر جنبه­های این موضوع بوده است. به­نظر می­رسد علی­رغم کوشش­ها و نکته­سنجی­های محققان مختلف در این آثار، به‌دلیل آمیختگی قلمروهای مختلف در این موضوع، پژوهش­های امروزی حوزۀ مجاز کمتر به تحقیقات پیشین پرداخته‌اند. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی سیر مطالعات مجاز در کلام و آثار بلاغی مختلف، به‌شیوه تحلیلی‌ـ‌توصیفی، این موضوع از چشم­اندازهای مختلف تحلیل و نقد شده است. ماحصل پژوهش نشان می­دهد واژۀ محوری، درهم‌آمیختن قلمروهای مختلف، مباحث انتزاعی کلامی، تقسیم‌بندی­های غیرضرور، بی­توجهی به جنبۀ کاربردی زبان، هم­پوشانی گونه­های مجاز و تکرار مطالب، مشکلات اساسی تحقیقاتی از این دست بوده است. درکنار این مسائل، باید از بی‌توجهی به نکته­سنجی­های دانشمندانی مانند جرجانی و خطیب قزوینی نیز یاد کرد. به­نظر می­رسد اگر به جنبه‌های اطلاع­رسانی، کاربردشناسی و زمینۀ متن توجه کنیم، بسیاری از نابسامانی­های تشخیص معنایی مجاز حل خواهد شد. ازسوی‌دیگر، تقسیم این مقوله به مجاز مرسل و مرکب و اندک قلمروهایی که در ذیل این‌دو قرار می­گیرد، ما را از دیگر دسته­بندی­ها بی­نیاز خواهد کرد.
 

دکتر مصطفی میردار رضایی،
جلد 32، شماره 97 - ( پاييز و زمستان 1403 )
چکیده

شعر ناصرخسرو مشحون است از ادلّه­ی عقلی، مباحث مذهبی، مواعظ و حِکَم و ... که به کلام او رنگ و بویی فلسفی و تا اندازه­ای پیچیده داده­است. از سوی دیگر، عطّار در آثارش کوشیده تا با زبانی ساده و عاری از زرق و برق و پیرایه­های چشمگیر، میراث تصوّفِ خراسان و میراثِ شعرِ پیش از خود را در هیأتی متفاوت عرضه کند. پرسش این جستار آن است که آیا سادگی یا پیچیدگی زبان در سادگی یا پیچیدگی سازه­ی تصویرهای شاعرانه نقش دارد؟ پژوهش حاضر که به روش کمّی و آماری نوشته شده­است، به بررسی آماری و مقایسه­ای ساختمان تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطار می­پردازد. نتایج این تحقیق نشان می­دهد با آن­که ساده یا پیچیده بودن زبان یک شاعر، ارتباط چندانی با سازه­ی تصویرهایش نخواهد داشت؛ به بیانی دیگر، صرف سادگی یا دشواری کلام یک شاعر نمی­توان هندسه­ی تصویرهای او را نیز ساده یا پیچیده دانست. زبان شعر ناصرخسرو دشوار و پیچیده است، امّا این ویژگی­ بر هندسه­ی تصویرهای شعر او تأثیر به­سزایی نداشته و بیشتر تصویرهای شعر او از نوع ساده و به­دور از پیچیدگی است. از سوی دیگر امّا سازه­ی تصویرهای شعری عطار با وجود سادگی زبان و ظاهر، دارای پیچیدگی ظریف و باریکی است که جز با تجزیه­ی مصالح بلاغی به­کار رفته در بنای تصویرها نمی­توان به شبکه­ی درهم­تنیده­ و رابطه­ی آن ابزار با یکدیگر پی برد؛ به بیانی، زبان عطّار ساده و تصویرهای او پیچیده است.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4666