|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای روحانی
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی، سال 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده
امروزه کمتر نقدی را می¬توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی¬بهره باشد. پیشرفت¬های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساختگرایی با الهام از نظریات زبان¬شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت¬ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزه داستان¬ها و قصه¬های اساطیری و حماسی، بهترین شیوه تحلیل و طبقه¬بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می¬توان یافت. روش او طبقه¬بندی قصه¬ها و تحلیل رمزگانی هر طبقه است. ولادیمیر پراپ مانند بسیاری از روایت¬شناسان دهه¬های اخیر، برای تجزیه و تحلیل روایتها از تحلیل زبانشناسی ساختارگرا استفاده کرد. پراپ با بررسی مجموعه¬ای از صد حکایت با ترکیب¬بندی مشابه، ساختار یک "شاه حکایت" را بیرون کشید. وی پس از تجزیه و تحلیل یکصد قصه از مجموعه قصه¬های روسی به سیویک خویشکاری دست پیدا کرد. وی معتقد بود این الگو را می¬توان در مورد سایر قصههای عامیانه و حتی رمان¬ها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. نظام پراپ به رغم کاستیهایش، نقطه شروعی برای نظریه¬پردازان بعدی شده است و نظریه¬پردازان بعد از او از روش کار پراپ بسیار تأثیر پذیرفتند. نوشته حاضر با الهام گرفتن از شیوه و الگوی پراپ، سعی در طبقه¬بندی داستان «بیژن و منیژه» از داستان¬های شاهنامه فردوسی و تحلیل آن دارد، هدف این مقاله اثبات الگوی پراپ در این داستان است.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی، سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده
شعر حادثهای است که در زبان روی میدهد؛ درحقیقت شاعر با شعر خود عملی در زبان انجام میدهد که خواننده میان زبان شعری او و زبان روزمره و عادی تمایزی احساس میکند. زیبایی شعر در گرو همنوایی و هماهنگی میان عناصر شعری است و یکی از راههای ایجاد این همگونی و همسنگی ساختار آوایی شعر است. فرمالیستها و ساختگرایان بر این باورند کهاساس شعر ساختار آن است و در بررسیهای ساختاری روساخت اثراهمیت بیشتری دارد. در این مقاله به بررسی روساخت (ساختار آوایی) و دستهبندی دقیق همه روشهای تشکیلدهنده این ساختار در شعر قیصر امینپور پرداخته شده و به آرایههایی که در شکلگیری ساختار آوایی نقش داشتهاند اشاره شده است. امینپور یکی از شاعران معاصر است که اشعاری در قالب کلاسیک و نیمایی دارد. او با استفاده از امکانات متعدد زبانی توانسته جنبه موسیقایی شعرش را تقویت کند. ساخت آوایی که در سه سطح توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی نمود مییابد، در شعر امینپور بسیار مورد توجه است؛ وی با نگاهی ویژه به امکانات اجزای مختلف تشکیلدهنده کلام ـاز واج تا جملهـ جنبه زیباییشناسیک و هنری شعرش را برجسته کرده است. کاربرد آرایههای گوناگون زبانی مانند انواع روشهای تکرار، تسجیع، تجنیس و استفاده از عناصر ایجاد موسیقی (بیرونی، درونی و کناری و...) بر زیبایی ساختار آوایی شعر قیصر افزوده است.
مسعود روحانی، سروناز ملک، سال 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده
بیشتر محققان رشتههای زبانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی زبان و منتقدان فمینیست پژوهشهایی در زمینه زبان معیار انجام دادهاند که نشان میدهد بین زبان زنان و مردان تفاوتهایی وجود دارد. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا برای زبان ادبی (شعر) نیز میتوان جنسیت قائل شد؟ آیا علاوه بر سطح آوایی، واژگانی و نحوی زبان، صورخیال مثل تشبیه و استعاره هم میتوانند تحت تأثیر ذهنیت زنانه شاعران، نشانی از جنسیتگرایی داشته باشند؟ ازاینرو این پژوهش کوشیده است تأثیر جنسیت را بر کاربرد تشبیه و استعاره در شعر ده شاعر زن معاصر ایرانی بررسی کند. ابتدا یک یا دو مجموعه شعر از شاعران موردنظر بهصورت تصادفی انتخاب شد، سپس دو رکن اصلی تشبیه و استعاره از لحاظ جنسیتگرایی در شعرشان تجزیه و تحلیل گردید و این نتیجه حاصل شد که بهعلت وجود تفاوت میان زنان و مردان ازلحاظ پایگاه اجتماعی و ممیزههای زیستشناختی، زنان شاعر به شکل برجستهای از تشبیهات و استعارات مربوط به جنس خود استفاده میکنند که این جنسیتگرایی بیشتر در دو رکن مشبهبه و مستعارمنه بهچشم میخورد. وانگهی آنان از این نوع تشبیهات و استعارات بیشتر برای بیان مضامین رمانتیک و حسیـ عاطفی بهره میبرند.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی، سال 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده
دستگاه واژگانی بهمنزله ابزار اولیه ساخت شعر وسیلهای است برای بیان اندیشههای شاعر و بررسی و تحلیل "عنوانهای شعری" که یکی از بخشهای دستگاه واژگانی محسوب میشوند، میتواند راهی برای تحلیل ساختهای زیباییشناسی شعر شاعران باشد. ازسوی دیگر، عنوانها معمولاً گزیدهترین و مهمترین واژگان ذهنی هر شاعرند. ازاینرو، ازطریق بررسی عنوانها میتوان به دستگاه فکری شاعر نیز نزدیک شد.
این جستار نگاهی است آماری بهعنوانهای شعری کتاب آیینهای برای صداها از محمدرضا شفیعیکدکنی (م. سرشک) که تلاش میکند عنوانها را از جهات مختلف واژگانی، زبانی و معنایی بررسی و تحلیل کند. هفت دفتر شعر حاضر در این کتاب بهصورت دقیق آمارگیری شد و روابط میان این عنوانها با اندیشه م. سرشک تحت بررسی قرار گرفت. همچنین با ارائه نمودارهایی مشخص شد که نقش عنوانهای شعری در دورههای مختلف در شعر م. سرشک تا چه اندازه بوده است.
آنچه مسلم است م. سرشک بهخاطر آشنایی با زیروبم زبان فارسی از دایره لغوی وسیعی برخوردار است. ازاینرو توانسته از عنوانهای شعرش استفاده چندجانبه کند و از تمام ظرفیت واژگانی و ادبی آن در خدمت شعر خود بهره ببرد.
فاضل اسدی امجد، محمدرضا روحانی منش، سال 24، شماره 80 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده
با نگاهی به ادبیات فارسی و انگلیسی، به نظر میرسد شباهتهایی میان جوانان ایرانی چون محمدرضا میرزاده عشقی در دوره شکست پساز انقلاب مشروطه و جوانانی چون پرسی بیش شلی در دوره وحشت در انگلیس پساز انقلاب فرانسه وجود دارد و مطالبی را که در دوره شکست و وحشت در این دو سرزمین مطرح میشود میتوان مقایسه کرد. این پژوهش دوره شکست و وحشت حاکم بر ایران و انگلیس پساز دو انقلاب و نیز مقاومت و واکنش روشنفکرانی چون عشقی و شلی را از دریچه ماتریالیسم فرهنگی بررسی میکند. آلن سینفیلد به وجود گسستهایی در متن ادبی اشاره میکند که بهدنبال تضاد میان گفتمانهای گوناگون شکل میگیرند و ایدئولوژی حاکم را زیر سؤال میبرند. هدف گفتمانهای غالب در عصر عشقی و شلی راندن به انزوا و سرکوب شاعران انقلابی بود. اما در چنین فضایی، ایندو با زیرسؤالبردن ایدئولوژی حاکم، صدای خود را، که صدایی مخالف است، به گوش همگان رساندند و نوعی پایداری از خود نشان دادند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد آثار عشقی و شلی را میتوان مقاومت، مخالفت و گسست در ایدئولوژی حاکم در ایران و انگلستان آن دوران دانست.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی، سال 24، شماره 81 - ( مقالات منتشر شده 1395 )
چکیده
تقابلهای دوگانه از مفاهیم و مؤلفههای اساسی در ساختارگرایی و نظریات زبانشناسی و نشانهشناسی است که در باورهای کهن بشری ریشه دارد. یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابلهاست که در ادبیات و هنر نیز دیده میشود. بررسی تقابلهای دوگانه در آثار ادبی باعث درک بهتری از این آثار میشود. این مقاله به بررسی تقابلها در غزلیات عطار نیشابوری پرداخته است. دقت در یکصد غزل برگزیده از عطار نشان داد که شالوده بسیاری از این غزلها تقابل دوگانه است و حتی در بعضی ابیات، دو، سه یا چهار تقابل وجود دارد؛ گویی عنصر تقابل موتور محرک غزل عطار است. با بررسی این غزلها، 843 تقابل دیده شده که 47 درصد (396مورد) از نوع واژگانی، 5/35 درصد (298مورد) معنایی و 5/17 درصد (149مورد) از نوع ادبی است و در هر غزل حدود 4/8 تقابل وجود دارد که این موضوع بسامد فراوان این نوع واژگان را نشان میدهد. مهمترین دلایل توجه عطار به تقابلهای دوگانه چنین است: ضمیر ناخودآگاه شاعر، اهمیتدادن به مسائل اخلاقی و دینی، توجه به مفاهیم عرفانی، تأثیر محیط اجتماعی و توجه شاعر به مسائل زیباییشناختی و موسیقایی. بههرروی، تقابلهای دوگانه یکی از شاخصههای سبکی غزلهای عطار بهشمار میآید که کارکرد معنایی و زیباییشناختی دارد.
|
|
|
|
|
|