|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
1 نتیجه برای شاهعلی رامشه
مصطفی موسوی، عباس شاهعلی رامشه، سال 26، شماره 84 - ( مقالات منتشر شده 1397 )
چکیده
ضربالمثلها، بهمنزله نوعی ادب محاورهای، همواره از آبشخورهای دین، فرهنگ، آدابورسوم و باورهای فلسفی و کلامی جامعه مایه میگیرند و باورهای عوام را نیز آینگی میکنند. تکرار و بسامد ضربالمثلی با اندیشه خاص باعث میشود که آن نوع اندیشه به الگوی رفتاری تبدیل شود و کنشها و رفتارهای مردم جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. در جامعه ایرانی، همواره دو جریان کلامی اختیارگرایی معتزله و جبرباوری اشاعره حاکم بوده است، اما ازآنجاکه همواره حکومتها جریان جبرباور اشاعره را بهشیوههای مختلف تقویت کردهاند، این باورها در ذهن و زبان عامه مردم و بهتبع آن امثال فارسی راه یافتهاند، تاجاییکه بیشتر امثال فارسی با ذهنیتی جبرگرا ساخته شدهاند. همین جبرگرایی در ایران باستان در اندیشه زروانی باعنوان "بخت" مطرح است که حجم گستردهای از امثال را شامل میشود. باورهایی مثل اعتقاد به جبر محض، اعتقاد به قضا و قدر و اراده حتمی خداوند و عدم استقلال انسان در سرنوشت خود، کژفهمی مسائلی مثل توکل و تفویض، رضا و تسلیم دربرابر قضای حتمی و توفیق و خذلان، در طی اعصار عواقب ناگواری برای فرهنگ ایرانی بههمراه داشته است.
|
|
|
|
|
|