[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای میردار رضایی

مصطفی میردار رضایی،
سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

پیچیدگی هندسه برخی تصویرها، به‌ویژه تصویرهای سبک هندی، که در ساحت دانش بیان سنتی دیده نمی­شود و دانشمندان این حوزه در سنت تاریخی به آن اشاره­ای نکرده­اند، به‌اندازه­ای است که برای تجزیه و تحلیل آنها باید از ابزاری متناسب و درخور استفاده کرد. در مطالعه حاضر، که با روش کمی‌ـ‌آماری انجام شده ­است، نخست با بسامدگیری به بررسی و مقایسه شمار شگردهای منفرد و آمیغی در 500 بیت از غزلیات بیدل (که به­صورت تصادفی از سراسر دیوان او انتخاب شده) پرداخته شده و در ادامه، سه شگرد آمیغیِ «استعاره کنایه»، «استعاره ایهامی کنایه» و «استعاره ایهامی کنایه تشبیهی» در سازه تصویرهای بیدل بررسی شده است. نتایج این جستار نشان می­دهد که در هر دو بیت از اشعار بیدل، تقریباً، یک صناعت آمیغی وجود دارد؛ نیز یک­سوم تصویرهای بیدل به دست‌یاری همین شگردها خلق شده ­است و این یعنی با بسنده‌کردن به عناصر چهارگانه بیان سنتی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و نادیده‌گرفتن ابزارهای ادبی آمیغی، تحلیل و تفسیر سازه­های بیدل ناقص و نارسا خواهد بود.
 
دکتر مصطفی میردار رضایی، دکتر فرزاد بالو،
سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

بیشتر پژوهش­هایی که درباره «زبان» و نقش آن در حوزه متون عرفانی انجام گرفته، به بازتاب عینی زبان (تحقق آن در گفتار و نوشتار) پرداخته­اند، مقوله­ای که در واقع معرفت درجه دوم محسوب می­شود. معرفت درجه اول، که عبارت است از شناخت ماهیت خود زبان و تلقی هر فرد (عارف) از چیستی آن، که اغلب مغفول واقع شده، بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه پیش از مرحله ثبوت و تحقق زبان، مقام اثبات و تلقی از زبان اصل است و پیش از آنکه زبان به مرز تحقق و ظهور برسد، نحوه تلقی و تقرر آن شکل می­گیرد. یکی از عرفای اندیشمندی که درباب ماهیت زبان اندیشیده و در خلال آثارش درباب آن سخن گفته امام محمد غزالی است. در این جستار، به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی، در پرتو پاره­ای از آرای زبان­شناختی سوسور، به بررسی تلقی امام محمد غزالی از مقوله زبان و ماهیت آن (معرفت درجه اول)، و در ادامه به ظهور و تحقق زبان در قالب مفردات و کلیات (معرفت درجه دوم) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که غزالی در تبیین مقوله زبان، هم در مقام فیلسوف، به چیستی و ماهیت زبان پرداخته است و هم از دیدگاه زبان‌شناس، به فرآیند تکوین زبان در صورت­های گفتاری و نوشتاری و... توجه نشان داده است. 

دکتر مصطفی میردار رضایی، دکتر فرزاد بالو،
سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده

میرزا محمدعلی اصفهانی متخلّص به «سروش» و ملقب به «شمس­الشعراء» از بزرگ‌ترین شعرای مکتب بازگشت و عهد ناصری است. یکی از رموز شهرت و تعالی جایگاه این شاعر نزد ادبا، مهارتش در تقلید ماهرانه­ از شاعران پیشین است. برمبنای مطالعات، سروش بیشترین گرایش را به شعر فرخی سیستانی دارد. پژوهش حاضر که به‌شیوه کمّی‌ـ‌آماری و با رویکرد سبک­­شناختی نوشته شده ­است، با بررسی ساختمان تصویرهای شعری دیوان سروش اصفهانی می­کوشد با ارائه آماری دقیق و روشن از مقدار بهره­گیری شاعر از هنرسازه‌های بلاغی، سوای تعیین سطح و کیفیت ساختمان تصویرهای سروش به‌لحاظ سادگی یا پیچیدگی­شان، به قیاس هندسه تصویرهای شعری او با سازه تصویرهای شاعران سبک­های پیش از او خاصه بررسی مدعای شباهت شعرش به فرخی بپردازد. طبق داده­های این پژوهش، ساختمان تصاویر غزل­های سروش پیچیده­ترین، و سازه تصویرهای مثنوی‌های او ساده­ترین هندسه را دارند. ساختمان تصویری قصیده­های سروش به‌طرز شگفت­آوری با هندسه تصویرهای فرخی همسانی دارد؛ گویی به‌لحاظ ساختمان تصاویر، با وجود فاصله تاریخی، هر دو هندسه متعلق به یک شاعر است و این یعنی تکرار موبه­موی یک تجربه تاریخی در آفرینش تصویرهای شعری. همین اتفاق در ساحت دیگری نیز رخ داده­ است: هندسه تصویرهای غزلیات سروش دقیقاً با هندسه تصویرهای غزلیات سعدی هم­تراز است.

دکتر مصطفی میردار رضایی،
سال 32، شماره 97 - ( پاييز و زمستان 1403 )
چکیده

شعر ناصرخسرو مشحون است از ادلّه­ی عقلی، مباحث مذهبی، مواعظ و حِکَم و ... که به کلام او رنگ و بویی فلسفی و تا اندازه­ای پیچیده داده­است. از سوی دیگر، عطّار در آثارش کوشیده تا با زبانی ساده و عاری از زرق و برق و پیرایه­های چشمگیر، میراث تصوّفِ خراسان و میراثِ شعرِ پیش از خود را در هیأتی متفاوت عرضه کند. پرسش این جستار آن است که آیا سادگی یا پیچیدگی زبان در سادگی یا پیچیدگی سازه­ی تصویرهای شاعرانه نقش دارد؟ پژوهش حاضر که به روش کمّی و آماری نوشته شده­است، به بررسی آماری و مقایسه­ای ساختمان تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطار می­پردازد. نتایج این تحقیق نشان می­دهد با آن­که ساده یا پیچیده بودن زبان یک شاعر، ارتباط چندانی با سازه­ی تصویرهایش نخواهد داشت؛ به بیانی دیگر، صرف سادگی یا دشواری کلام یک شاعر نمی­توان هندسه­ی تصویرهای او را نیز ساده یا پیچیده دانست. زبان شعر ناصرخسرو دشوار و پیچیده است، امّا این ویژگی­ بر هندسه­ی تصویرهای شعر او تأثیر به­سزایی نداشته و بیشتر تصویرهای شعر او از نوع ساده و به­دور از پیچیدگی است. از سوی دیگر امّا سازه­ی تصویرهای شعری عطار با وجود سادگی زبان و ظاهر، دارای پیچیدگی ظریف و باریکی است که جز با تجزیه­ی مصالح بلاغی به­کار رفته در بنای تصویرها نمی­توان به شبکه­ی درهم­تنیده­ و رابطه­ی آن ابزار با یکدیگر پی برد؛ به بیانی، زبان عطّار ساده و تصویرهای او پیچیده است.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4666