|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای نبی لو
علیرضا نبی لو، محدثه هاشمی، جلد 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
ادبیات وهمناک، شگفت و شگرف یکی از شاخههای شناختهشده در میان انواع ادبی جهان است که بهدلیل گستردگی آن، نظریههای متعددی در این حوزه ادبی مطرح شده است. ازسوی دیگر، بسیاری از متون ادب فارسی نیز از این ویژگی برخوردارند، اما چنانکه بایسته است هدف پژوهش واقع نشدهاند. در حوزه عرفان، بهدلیل ارتباط با امور ماوراءطبیعی، آثار متعددی بهقلم عرفا خلق شده که با موضوعات وهمانگیز و فراواقعی گره خورده است. کشفالاسرار روزبهان بقلی از این زمره است که دربردارنده مکاشفات و سیر انفسی و روحانی نویسنده است. او در این سیر و سفر روحانی با موجودات فراطبیعی و مکانهای شگفتانگیز روبهرو شده و ازهمهمهمتر ملاقاتها و گفتوگوهایی با خداوند داشته است. همین موضوع صبغهای شگفتانگیز، ماورائی و وهمآفرین به اثر داده است. در این مقاله نویسندگان میکوشند تا علاوهبر تبیین ادبیات وهمناک و ماورائی، با استفاده از عناصر و ابزار مورد استفاده روزبهان ازجمله رمز، استعاره و...، به توصیف و شرح عناصر ادبیات وهمآمیز و فضاسازی فراواقعگرایانه در کشفالاسرار بپردازند. گفتنی است روزبهان برای تبیین این سیر و تجربه روحانی، با بهرهگیری از ابزار متعدد، در سه ساحت عالم درونی، بیرونی و ماورائی، ارتباط خود را با عالم غیب و موجودات خارقالعاده آن بهتصویر کشیده و این به کشفالاسرار او رنگوبوی منحصربهفردی داده است.
علیرضا نبی لو چهرقانی، مریم هامون گرد، جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
داستان «زن زیادی» یکی از نُه داستان کوتاه از مجموعه داستانی با همین نام است که اولینبار در زمان حیات جلال آلاحمد، نویسندهی معاصر، در سال ۱۳۳۱ به چاپ رسیده است. محور تمام داستانهای این مجموعه زنان هستند و نویسنده با نگاهی نقادانه مصائب و مشکلات آنها را نشان داده است. این مقاله به بررسی داستان «زن زیادی» از دیدگاه نقد شالودهشکنانه میپردازد. اساس نقد شالودهشکنانه یافتن تقابلهای دوتایی و پنهان در متن است؛ زیرا با کشف این تقابلها میتوان به لایههای پنهان درون متن پی برد. بهاعتقاد دریدا، تقابلهای درونمتنی، سلسلهمراتبی و پلکانی است و جزئی بر جزئی دیگر برتری داده میشود، اما با بررسی متن درنهایت مشخص میشود که هیچیک از تقابلها بر دیگری برتری ندارند و درواقع مکمل یکدیگرند. نقد شالودهشکنانه بر بررسی پیشفرضهای پذیرفتهشده، و واسازی و آشکارسازی تناقضهای متنی استوار است و هرچه را مخاطب باید بداند در خود متن جستوجو میکند. تقابل در داستان «زن زیادی» در ظاهر برپایه تضاد بین انسان و انسان، مرد/زن، و در باطن بین انسان و باورها و سنّتهای نادرست فرهنگی و اجتماعی است. پس از بررسی تقابلهای دوتایی در متن و شناسایی نیروهای متخاصم در آن، معلوم میشود که برخلاف آنچه از ظاهر متن و در خوانش اولیه بهدست میآید، قطب برتر در متن و مدلول استعلایی که چالش درونی متن نیز براساس آن شکل گرفته است مرد ستمکار در مقابل زن ستمدیده نیست، بلکه مرد و زن هریک بهگونهای اسیر و مقهور باورهای نادرست و تحمیلی جامعهی زمانِ خود هستند و دو تقابل درکنار یکدیگر و همسو با هم داستان را پیش میبرند.
|
|
|
|
|
|