10 نتیجه برای نقابی
عفت نقابی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
در نوشتار حاضر، به دلیل اهمیت دل در ادبیات عرفانی بهویژه در مثنوی معنوی، جایگاه و منزلت آن در مثنوی مولوی تبیین شده و برای یافتن پاسخ به این پرسش که از نظر مولانا، کدام دل شایستگی گنجایی مقام حضرت حق را دارد، ابتدا از لحاظ لغوی و اصطلاحی قلب تعریف و وجه تسمیه آن مشخص شده، پس از آن اوصاف دل و اهمیت دلهای عرشی و ویژگیهای چنین دلهایی مورد بحث قرار گرفته و در پایان از موانع و حایلهای دل و ملکوت سخن رفته است.
عفت نقابی، کلثوم قربانی جویباری،
جلد 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
تهران مخوف اثر مشفق کاظمی اولین رمان اجتماعی ایران دانسته شده است؛ در این مقاله تلاش کردهایم نشانههای اجتماعی این رمان را از منظر علم نشانهشناسی تبیین کنیم و به این پرسشها پاسخ دهیم که نشانههای این رمان به چه نظامهای طبقاتی دلالت دارد؟ و آیا این نشانهها ایدئولوژیکی هستند؟ به این منظور ابتدا به تعریف علم نشانهشناسی و نشانهشناسی اجتماعی پرداختهایم و سپس جلوههای مختلف نشانههای اجتماعی تهران مخوف را در حوزههایی همچون نشانههای هویت، آداب و معاشرت بررسی کردهایم و به این نتایج رسیدهایم که کاظمی به عنوان نویسنده رمان اجتماعی دوره اولیه، بهخوبی از نشانهها بهره گرفته و با بهکارگیری درست آنها توانسته ضمن نمایش اوضاع نابهسامان اجتماعی نظیر اختلاف طبقاتی، نظام دوقطبی، ضعیفکشی و... مفهوم ایدئولوژیکی این نشانهها را بهوضوح نشان دهد و همچنین با تقابل دو نظام نشانهای متفاوت فقیر و غنی جنبههای خوفناک تهران اواخر عصر قاجار را به نمایش بگذارد.
عفت نقابی،
جلد 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده
مقوله پایندانی از مباحث اصلی کلامی سدههای نخستین اسلامی است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئله جبر و اختیار و مباحث کلامی دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغشدن مناقشههای کلامی را بین معتزله و اشاعره و بعدها شیعه درپی داشته که به کندوکاو درباره این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه درباره چگونگی تکوین آن و مقایسه آرای بزرگان این فرق درباره پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی بهویژه بین شاعران عارفمسلک و برجسته سدههای ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.
شیرین صادقی، عفت نقابی،
جلد 25، شماره 82 - ( مقالات منتشر شده 1396 )
چکیده
ترجمانالبلاغه عمر رادویانی، بهمنزله کهنترین کتاب در زمینه نقد و بلاغت فارسی، جایگاه ممتازی در میان آثار بلاغی دارد و منبع اصلی و محل رجوع مؤلفان کتابهای بلاغی مهم بعد از آن، چون حدایقالسحر و المعجم بوده است. با عنایت به این مسئله که ترجمانالبلاغه نشاندهنده نخستین کوشش برای تثبیت و ادراک صنایع ادبی زبان فارسی است، این پژوهش به بررسی ساختار ترجمانالبلاغه، میزان الگوبرداری و نوآوری در آن اختصاص دارد. بهاینمنظور، ابتدا به معرفی و بررسی مأخذ اصلی این کتاب، یعنی محاسن الکلام فی النظم و النثر، اثر مرغینانی پرداختهایم و کتاب را ازمنظر پیکرهبندی، تعاریف، عنوانهای صنایع ادبی، فهرستها و شاهدمثالها بررسی کردهایم و فصول محاسنالکلام را با مرجع اصلی آن یعنی کتاب البدیع ابنمعتز نیز مطابقت دادهایم؛ سپس، به ساختار ترجمانالبلاغه، چگونگی تنظیم صنایع آن، شیوه الگوبرداری آن از محاسنالکلام و جنبههای مشترک و متمایز آن با محاسنالکلام پرداختهایم، تا درکنار آشنایی با فهرستبندی صنایع طبق منبع اصلی آن، بتوان تغییرات و افزونیهای صنایع را در تقسیمبندیهای جدید و شاهدمثالهای فارسی شناخت و بدینوسیله سیر تحول و شکلگیری بلاغت فارسی را از ابتدا مشاهده و تبیین کرد. یافتهها نشان داد که رادویانی ضمن تأثیرپذیری مستقیم از محاسنالکلام، صنایعی را افزوده و نیز شاخهبندی کرده است که در محاسنالکلام نیست، بهطوریکه بلاغیون پس از او اثر او را الگوی تدوین آثار خود قرار دادهاند. از ابداعات رادویانی، آوردن اشعار فارسی با تلاش شخصی خویش است، که گنجینهای از نامها و اشعار ایرانی است. رادویانی، درعین اقتباس از کتاب محاسنالکلام، در ترجمانالبلاغه شیوهای نو برگزیده است و اثرش درعین سادگی و روانی، شکل فارسی مطلوبی به خود گرفته است.
عفت نقابی، فاطمه تاجفیروزه،
جلد 26، شماره 84 - ( مقالات منتشر شده 1397 )
چکیده
جلال آلاحمد را میتوان بزرگترین نویسنده نثر جدید فارسی نامید که در نثر داستانی تأثیر فراوانی گذاشته و افراد زیادی از سبک او تقلید کردهاند. از ویژگیهای نثر او بهکارگیری زبان عامیانه است که "زبان کوچه" نامیده میشود. او از زبان مردم کوچه و بازار، که سرشار از تعابیر و اصطلاحات و واژههای عامیانه است، در آثار داستانی خود بهره گرفته است و این شاخصه سبکی آثار داستانی او قلمداد میشود.
آنچه نثر آلاحمد را از نویسندگان دیگر متمایز میکند، بهکاربردن دقیق و جدی و استادانه این زبان در تمام آثارش است. با عنایت به فراوانی کاربرد زبان عامیانه در آثار داستانی آلاحمد، مقاله حاضر به شناسایی مؤلفههای زبان عامیانه در حوزه واژگان و ترکیبات و عبارات، در مجموعه آثار داستانی جلال آلاحمد پرداخته است که ازجمله این مؤلفهها کنایه، شبهجمله، اتباع، نامآوا، کلمات کوچهبازاری، ضربالمثل و... است. در مقاله حاضر، پس از شناسایی این مؤلفهها در آثار منتخب، نمونههایی از آنها شاهدمثال آورده شده و بسامد همه مؤلفههای عامیانه در آثار داستانی منتخب، در جدولهای متعدد، ارائه و تحلیل شده است.
با بررسی دقیق آثار داستانی آلاحمد، این یافته حاصل شد که از میان مؤلفههای زبان عامیانه، عبارات کنایی، واژههای کوچهبازاری و سپس اتباع و همگونسازی پربسامدترین عناصر عامیانه در نثر آلاحمد است. او از شکستهنویسی بهمنزله عاملی مهم برای ایجاد لحن عامیانه در داستانهای خود استفاده کرده و از عناصر مهم شکستهنویسی در داستانهای او، ابدال و حذف بیشترین بسامد را داراست. شایان ذکر است که کاربرد این مؤلفهها، باعث نزدیکی زبان آلاحمد به زبان مردم کوچه و درنهایت سبب اقبال بیشازحد خوانندگان مردمی به آثار او است.
عفت نقابی، حکیمه دبیران، ناهید اخوان کاظمی،
جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
فرآیند روایت داستان و شگردهای روایی آن مخاطب را در جهت درک نحوه وقوع داستان هدایت میکند. در این میان، استفاده از تصاویر مکرر در متن داستانی ممکن است دستمایهای خاص در خلق اثر هنری برای گوینده باشد. یکی از درونمایههای اصلی شاهنامه فردوسی پرداخت مکرر به دنیا و تصاویر برخاسته از آن است. این تصویر از جمله تصاویری است که ذهن راوی شاهنامه را در بخشهای مختلف داستانها به خود مشغول کرده است و حتی توجه فردوسی به این امر سبب شده تا سرعت روایت کند شود. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویر دنیا در «داستان سیاوش» با استفاده از مؤلفههای پنجگانه روایی ژنت است. استفاده از نوع روایی آیندهنگر، کاربرد بسامد مکرر و کانون روایی این داستان در پرداخت به تصویر دنیا، نشان میدهد که تصویری خاص از درونمایهای ویژه نیز میتواند در ترتیب نقل وقایع و کنشهای داستانی با بههمریختگی توالی زمانی، سرعت ادراک خواننده را کاهش دهد و در نتیجه تمایل مخاطب را به دانستن نحوه وقوع داستان افزون کند.
عفت نقابی، مهناز اکبری،
جلد 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده
نشانهشناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی نشانهها در جهت درک معانی نهفته در متن میپردازد. این رویکرد که از زبانشناسی، جامعهشناسی، نقد ادبی و... بهره میگیرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل نشانهشناختی سفرنامهها فرصتی برای خوانشی تازه و فهم بهتر از آنها فراهم میکند. بهعلاوه، میتواند نقش سفرنامهها را در ترسیم و بازنمایی اوضاع اجتماعی و فرهنگی جوامع روشن کند. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی نشانههای اجتماعی سفرنامه حاج سیاح، که طولانیترین سفرنامه یک فرد عادی ازلحاظ بعد زمانی و مکانی در عصر ناصری است، با استفاده از نشانهشناسی پیر گیرو، زوایای پنهانی از هویت، فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی سرزمینهای سیاحتشده روشن شود. این پژوهش، که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است، به مقایسه و گاه نشاندادن تقابل فرهنگ ایرانی ـ اسلامی با فرهنگ اروپایی و تقابل انسانها با خود و نیز با محیط زندگی میپردازد. یافتهها نشان میدهد که مسائل و اعتقادات دینی، بهمثابه یکی از نشانههای هویت، مهمترین دغدغه نویسنده است که هم در داخل و هم در خارج از ایران با دیدی نقادانه بدان پرداخته است. توجه بیش از حد او به مکانهای مقدس همچون مساجد، معابد و کلیساها حاکی از هویت دینی او در جایگاه طلبهای جوان است.
خانم فاطمه قارلقی، آقای دکتر سیدمرتضی میرهاشمی، آقای دکتر حبیب الله عباسی، خانم دکتر عفت نقابی،
جلد 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده
منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی برجستهترین اثر از نوع داستانهای غنایی و بزمی در ادب فارسی است که مخاطبان بسیاری را مجذوب خود ساخته است. اگرچه درباره ساختار روایت های این منظومه پیش از این مقالاتی به رشته تحریر درآمده، اما در زمینه استفاده از شگردهای بلاغی برای اقناع مخاطب و درنتیجه ایجاد تعلیق، در این اثر داستانی تحقیق خاصی انجام نشده است؛ از این رو در بحث حاضر نخست به تعریف اقناع در علوم مختلف و نقش آن در تاریخ فلسفه و بلاغت پرداخته میشود و سپس نگاهی گذرا به تعریف تعلیق شده است تا روشن شود که چگونه شگردهای بلاغی میتواند در خدمت تعلیق داستانی قرار گیرد. شایان ذکر است که تعلیقها در داستان خسرو و شیرین تا اندازه زیادی حاصل بهرهگیری شاعر از شیوههای بلاغیای است که برای اقناع مخاطب از آنها استفاده شده است. این تعلیق که در واقع سبب ایجاد هجران و دوری بین عاشق و معشوق در فواصل مختلف داستان میگردد و از طرفی هم موجب پدید آمدن انتظار در خواننده میشود، در برشهای گوناگون داستانی به چشم میخورد. در این مجال، از دو علم معانی و بیان برای بررسی نقش اقناع در ایجاد تعلیق استفاده شده است. از شگردهای علم معانی، اغراض ثانوی کلام یعنی تشویق و ترغیب، تحذیر و هشدار، تکریم و تعظیم و به ویژه سرزنش و هشدار، و از شگردهای بیانی، اغراض تشبیه، استعاره، و تمثیل، نقش موثرتری در اقناع مخاطب و ایجاد تعلیق ایفا نموده اند.
سید امیرعباس ستایشگر، حبیبالله عباسی، سید مرتضی میرهاشمی، عفت نقابی،
جلد 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
فن موسیقی از فنون پرکاربرد شعر است که شاعران از آن برای انتقال اندیشههای خویش بهره میجستند. برخی شاعران بهدلیل تبحر در موسیقی بیش از دیگران موسیقی را برای بیان اندیشهها و ساختن تصاویر شاعرانه بهکار بستهاند. بسامد گفتمان موسیقی در شعر ایندسته از شاعران و تصویرآفرینی از رهگذر آن، تسلط آنها را بر موسیقی، هم بهلحاظ نظری (مانند مباحثی چون سازشناسی و الحان) و هم بهلحاظ عملی (که همانا نوازندگی و آهنگسازی است) نشان میدهد. در پژوهش پیشرو، با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، به واکاوی چگونگی موسیقی نظری و عملی در دیوان دو شاعر برجستۀ سبک هندی، صائب تبریزی، پیشوای جریان نازکخیالی، و بیدل دهلوی، پیشآهنگ جریان دورخیالی، پرداخته شده است. نخست، با آوردن شواهد مثال، مفاهیم موسیقی در شعر شاعران بررسی و سپس هردو دیدگاه در حوزۀ موسیقی مقایسه شده است. نتیجۀ پژوهش نشان داد که دانش موسیقی در بازگشایی رموز شعر این شاعران بسیار مؤثر است، چنانکه بدون ریشهیابی موسیقی، بهمثابه تخصص و حرفه، دستیابی به فهم درست و دقیق برخی ابیات امکانپذیر نخواهد بود. درواقع، این روش کاربرد مفاهیم موسیقی، نشانۀ آگاهی از دور به این حوزه نیست، بلکه دلالت بر نوعی معرفت علمی و شناخت از نزدیک دارد. حاصل این جستار، که تبیین توأمانی موسیقی نظری و عملی در دو اسلوب نازکخیالی و دورخیالیِ سبک هندی است، بر سه شاخۀ اصلی شبکه تداعی، معرفت نظریـعملی و پیوند شعر و موسیقی دلالت دارد.
دکتر عفت نقابی، دکتر نیلوفرسادات عبدالهی،
جلد 32، شماره 97 - ( پاييز و زمستان 1403 )
چکیده
محمدعلی فروغی از رجال صاحبنام معاصر در حوزۀ سیاست، فرهنگ و حقوق به شمار میرود. دو وجهۀ سیاسی و فرهنگی او موجب شده با بسیاری از دوستان فرهیخته، مکاتباتی مرتبط با این موضوعها داشته باشد. به سبب آشنایی فروغی با ادبیات کهن و دلبستگی به فرهنگ ایران، نامههای او علاوه بر آثار کهن ادبی از ساختار منشآت پیشینیان تأثیر پذیرفته است. با نگاهی به این مکاتبات میتوان، تأثیر منشآت قائم مقام فراهانی را در آنها به وضوح مشاهده کرد. شایان ذکر است که او در عین تقلید از سبک قائم مقام ، در نامهها، نوآوریهایی داشتهاست. با عنایت به این مسئله، این مقاله بر آن است که با درنظرداشتن منشآت قائم مقام به عنوان نمونهای از سبک بازگشت، میزان نوآوری و تأثیرپذیری فروغی را از مکاتبات قائم مقام آشکار سازد. به همین منظور در این جستار، 11 نامه از نامههای فروغی، گردآوری شده در کتاب سیاستنامه ذکاءالملک و 11 نامه از منشآت قائم مقام، نگاشتهشده در سه حوزۀ دوستانه، سیاسی و اجتماعی، واکاوی شده است. با بررسی این نامهها مشخص گردید که اگرچه فروغی در ساختار نامهها، شگردهای ادبی و ویژگیهای زبانی از نامههای قائم مقام متأثر شده، در حوزۀ محتوا و مفاهیم، نوآوریهایی داشته است. نوآوریهای ذکاءالملک را میتوان در تلفیق سبک بازگشت با مفاهیم اجتماعی- سیاسیِ مدرن دانست. فروغی در نگارش نامهها به اقتضای زمانه و فهم مردم، توجهی ویژه مبذول داشته است. از این روی، علاوه بر اینکه از سبک بازگشت (و بهطور خاص منشآت) متأثر بوده، با برخی شگردها و ظرایف بیانی نقاط ضعف آن را برطرف کردهاست. فروغی با استفاده از این شیوه نگارش، به دو هدفِ جلب نظر مخاطبان در راستای ترویج فرهنگ و ادبیات فارسی و رساندن مفاهیم نوگرایانه، درکنار گزارش مسائل روز جامعه دست یافته است. در نامههای سیاسی و اجتماعی او شاهد تقلید از متون دشوار ادبی- تاریخی هستیم؛ امّا مکاتبات دوستانه او به سبب الگوبرداری از متون غنایی، از لطافت و دلانگیزی خاصی برخوردار است ؛ به طوری که خواندن این نامهها نسبت به نامههای اجتماعی التذاذ ادبی بیشتری به خواننده میبخشند.