|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای نوریان
مهدی نوریان، جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
بر مثنوی مولانا از زمانهای گذشته تا امروز شروح و تفاسیر گوناگونی نوشته شده است و شارحان هر کدام به مذاق خود توجیهاتی برای حل دشواریهای آن آوردهاند. در این مقاله با ذکر نمونه، در باره اختلاف نظر شارحان بحث شده و نتیجه گرفته شده است که برای گشودن پیچیدگیهای اشعار مولانا باید پیوستگی مطالب را همواره در نظر داشت و کلید گشایش هر مشکلی را در درجه اول باید در خود مثنوی جستجو کرد.
سید مهدی نوریان، سید علیاصغر میرباقری فرد، بهرام شعبانی، جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده
با روی کار آمدن فتحعلیشاه قاجار، شعر و شاعری نسبت به دورههای افشاریه و زندیه وضعیت مساعدتری پیدا کرد. شاه قاجار که خود شعر میسرود و خاقان تخلص میکرد، به حمایت از شاعران پرداخت و با شکلگیری کانون جدید نهضت بازگشت در تهران، شاعران بسیاری از گوشه و کنار ایران به پایتخت روی آوردند. خاوری شیرازی یکی از شاعرانی است که از شیراز به تهران مهاجرت کرد و با تکیه بر استعداد ذاتی و ممارست در انشای نامههای دربار، تاریخنگاری و شعرخوانی در محافل ادبی پایتخت از نویسندگان و شاعران نسبتاً صاحبنام عصر خود شد و آثار متعددی از جمله دیوانی حاوی بیش از هفتهزار بیت در قالبهای مختلف شعری چون قصیده، غزل، ترکیببند، مثنوی، قطعه و رباعی از خود به یادگار گذاشت. در این مقاله پس از بررسی مختصر وضعیت شعر در دوران افشاریه تا پایان دوران فتحعلیشاه، شرح حال، آثار، دیوان اشعار، گردآوریهای دیوان و سبک شعری خاوری شیرازی به تفصیل تحلیل و بررسی شده است.
آقای مهدی نوریان، دکتر هادی نوری، جلد 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده
در این مقاله، از خلال بررسی و خوانش وانوسازانه1 داستان «وداع» بهقلم جلال آلاحمد، از مجموعه داستان سهتار، به نقد نخبهگرایی در اندیشه روشنفکران ایرانی دهههای ۳۰ و ۴۰ شمسی پرداخته خواهد شد. این خوانش وانوسازانه با تأکید بر نگاه فیلسوف فرانسوی، ژاک دریدا، انجام میشود و ازحیث روششناختی مبتنی است بر روش هشتمرحلهای دیوید بوژه، که بهعنوان نوعی استراتژی تحلیل انتقادی پسامدرن در مواجهه با روایتْ مورد استفاده قرار میگیرد. روش بوژه این گامها را دربرمیگیرد: جستوجوی دوگانگی، بازتفسیر سلسلهمراتب، کشف صداهای یاغی، برملاسازی سویه دیگر روایت، نفی پیرنگ، یافتن استثناء، ردگیری بین خطوط، و سازماندهی مجدد روایت. بهنظر میرسد بتوان با بهرهگیری از این روش و اتخاذ منظری وانوسازانه در خوانش داستان موردنظر از جلال آلاحمد، دستآخر به روایت نوپدیدی دست یافت و ازخلال آن به نقد دیدگاه نخبهگرایانه سوژه روشنفکر ایرانی در این دو دهه پرداخت. کوشش محققان درجهت فراتررفتن از فردی به نام آلاحمد و نزدیکشدن به سوژه آلاحمد در مقام یک روشنفکر است، سوژهای که در زمانه و زمینه خاصی به عرصه برکشیده شده و آثاری را تولید کرده است. یافتهها نشان داد که این سوژه روشنفکر، با بازتولید روابط فرادست/فرودست، خود را در جایگاه فرادست نشانده و با تکیه بر خرد مدرن، و بدون درک روابط وجودی فرودستان، به نمایندگی ایشان پرداخته و تلاش کرده است به آنچه رسالت روشنفکرانه خویش مینامد جامه عمل بپوشاند.
|
|
|
|
|
|