|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
3 نتیجه برای موضوع مقاله:
سهیلا حسینی، احمد منصوری رضی، سال 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده
در زیباییشناسی جدید توجه به شکل ظاهری شعر صرفاً برای بیان زیباییهای هنری آن کافی به نظر نمیرسد، به همین دلیل نوعی گرایش تطبیقی برای بررسی تأثّر ذوقی و شخصی شاعر از محیط اجتماعی شکل میگیرد که شناخت آثار ادبی را برمبنای تحقیق روانشناختی و جامعهشناختی ادبی استوار میسازد.
در این جستار با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از دانشهای میانرشتهای روانشناسی، جامعهشناسی و زبانشناسی به توصیف و نقد زیباییشناسی رنگ در شعر یکی از برجستهترین شاعران نوگرای تاجیکستان پرداختیم. فرزانه خجندی با تأثیرپذیری از رنگارنگی محیط فرهنگی ـ اجتماعی تاجیکستان و بهرهگیری کامل از رنگ، اندیشههای اخلاقی را به زیباترین شکل به تصویر کشیده و در عین بهرهگیری از رمزها و نمادهای رایج شعر فارسی، با خلق نمادهای نو و ترکیبسازیهای بدیع در حوزه رنگها به پرورش شکل زیبایی از سخن فارسی دست یافته است.
حسین حسن رضائی، سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده
برخی کلمات و ترکیبات در دیوان حافظ هست که توجه دقیق به آنها ما را به دنیای شعر و اندیشه او نزدیک میکند. از جملۀ این کلمات و ترکیبات «جام» و مترادفهای آن است. بسامد کلمه جام و مترادفهای آن در دیوان حافظ از تعلقِ خاطر زیاد او به جام نشان دارد. در این مقاله، برای بررسی جام در دیوان حافظ، درباره اهمیت جام در ادبیات فارسی و دیوان حافظ، نظر شارحان متقدم و معاصر درباره معنا و کارکرد جام در حافظ بیان شده است. متن مقاله به دو قسمت تقسیم میشود: در قسمت اول، جام در سنت شعری قبل از حافظ بررسی شده است. قبل از حافظ، غالباً سه نوع جام یا شراب داریم: زمینی، عرفانی و خیامانه. در قسمت دوم، ذیل عنوانهایی، به هنرنماییهای حافظ با جام پرداخته شده است: 1. تکرار و برجستهکردن جام و تبدیل آن به بنمایه نمادین، 2. تقابلسازی با جام و بهکاربردن آن همچون ابزاری برای مبارزۀ سیاسی و اجتماعی، 3. اختلاط معانی و کارکردهای گوناگون و متضاد جام با یکدیگر، 4. ساخت بیانِ متناقضنما با جام و خلق ابیات شاهکار. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی، در پایان نتیجه میگیرد که حافظ آگاهانه با تکرار جام آن را برجسته و نمادین ساخته و با اختلاط معانی ایرانی و اسلامی جام، منشوری ساخته که هر خوانندهای، به فراخور تجربه و دانش خود، میتواند معانی گوناگونی از آن دریافت کند.
محمد پاک نهاد، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
اگر با کمک دستور به سراغ متون گذشته برویم قطعاً در فهم و تفسیر متون ما نقش چشمگیری دارد. «اضافه» هم شاید به دور از این مشکلات نباشد. البته هدف عمده این مقاله، شناخت اضافه و تحلیل آن از منظر دستور تاریخی بر اساس مثنوی است تا مواردی از سبک و سیاق و راز جذابیت و وجه تمایز آن از سایر آثار مشخصگردد. اضافه و ارتباط بین مضاف و مضافالیه و چگونگی ارتباط و شکلگیری وابسته اضافی، مباحثی است که بهطور دقیق به آنها پرداخته شدهاست. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی از نوع مطالعۀ موردی است. جامعۀ هدف، ششدفتر مثنوی بوده و دادهها بر اساس مطالعات کتابخانهای گردآوری شده است. هر چند روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و نگارنده تصویری روشن و دقیق از گروههای اسمی با وابسته اضافی در ششدفتر مثنوی فراهمنموده و گزارش معناداری از ویژگیهای زبانی آن ارائه مینماید اما در جای خود پژوهشی کیفی است؛ زیرا پژوهشگر سعیکرده تا در این تقسیمبندی نکتههای بدیعی ارائه و بسیاری از بخشها را آن قدر تکرارکند تا به نتیجهای درست و منطقی دستیابد. خلاصهاینکه در پرتو این مطالعه، کاربرد اضافه و نقشنمای آن و شکلهای اضافه در جمله های مثنوی معین میشود؛ ارتباطهای گوناگون مضاف و مضافالیه با واژگان و ترکیبات خاص و دلخواه مولانا روشن میگردد؛ در نهایت، چگونگی فک و وصل اضافه و الگوهای گروه اسمی ازجمله مواردی است که سبک و سیاق مثنوی و مولانا را نشان میدهد.
|
|
|
|
|
|