[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
23 نتیجه برای موضوع مقاله:

محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده

هدفِ این مقاله طرح یک مسئله در عروض شعرِ سلطان ولد، پسر بزرگ جلال‌الدین محمد مولوی است. در شعر وی یک ویژگی عروضی به چشم می‌خورد که به کلّی با تمام دیوان‌های شعر کلاسیک فارسی متفاوت است. این تفاوت چندان چشم‌گیر است که نمی‌توان آن را از جنس خطای کاتب یا حروف‌‌چین و ناشر به حساب آورد. نویسنده پس از نشان‌دادن این ویژگی، دو عامل احتمالی را سبب این تفاوت می‌داند: یکی احتمال تفاوت در نظام آوایی کلمات فارسی در اثر همجواری با زبان‌های یونانی و ترکی در قونیه و دیگری تأثیر موسیقی حاکم بر خانقاه و شیوه قوّالان و مصنفان آن روزگار.


محبوبه حیدری،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده

خواب پدیده‌ای ذهنی است که برای صوفیه به عنوان وسیله‌ای جهت ارتباط با جهان معنا، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. خواب در متون صوفیه شیوه‌ای است منحصر به فرد برای بیان و معرفی بسیاری از مضامین و اندیشه‌های کلیدی تصوف. خواب‌ها از نظر عرفا دارای بار دینی و معنایی ویژه‌ای هستند. خواب دیدن و دیده شدن در خواب، در ادبیات صوفیه یک سنّت و قاعده است. اما خواب‌‌ها برای نمود و آشکار شدن در ادبیات صوفیانه از فرم روایی و داستانی استفاده می‌کنند. خواب‌های نقل‌شده در متون صوفیه، همگی دارای بن‌مایه‌های داستانی هستند. آن‌چه که شخص در خواب می‌بیند، هنگامی که برای دیگری نقل می‌شود، عناصر روایی را به خدمت خود می‌گیرد. این مقاله نگاهی اجمالی دارد به ویژگی‌های روایت خواب و نقش دو عنصر اساسی راوی و مخاطب در شکل‌گیری فرم داستانی خواب.


علی شیخ‌الاسلامی، زهرا نظری،
جلد 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

اصل "ولایت" از مهم‌ترین محورهای تصوف اسلامی است. نیاز سالک به ارشاد و هدایت شیخی کامل و ولیی مکمل در پیمودن مسیر دشوار سلوک، گردنه‌های مخوف و وادی‌های هولناک آن پیوسته در کتاب‌های تعلیمی منثور و منظوم تصوف مورد تأکید بوده است. در این میان نمی‌توان نقش مؤثر امهات کتب نثر صوفیانه از جمله التعرف، کشف‌المحجوب و مصباح‌الهدایه را نادیده گرفت. التعرف از جمله آثار صوفیه است که در اوایل قرن چهارم ـ یعنی قرنی طلایی که تصوف در آن به کمال علمی و فنی خود نزدیک می‌شد ـ در نهایت ایجاز اما به شکلی دقیق و با دلیل و برهان به تحکیم اصول عقاید صوفیان می‌پردازد؛ کشف‌المحجوب نیز پس از شرح تعرف مستملی بخاری نخستین کتاب به زبان فارسی در تصوف است و از این حیث در میان کتاب‌های صوفیه از اهمیتی بسزا برخوردار است، ضمن این که هجویری در این کتاب، به گونه‌ای همه‌جانبه و مستوفیٰٰ به موضوعاتی از جمله "ولایت" می‌پردازد که در حال و هوای تصوف روزگار او مطرح بود؛ مصباح‌الهدایه نیز در تصوف و اخلاق در میان آثار فارسی قرن هفتم به بعد ممتاز و منحصر به فرد است. بررسی نظریات مؤلفان این سه اثر مهم در باب "ولایت" می‌تواند تا حدود زیادی نشان‌دهنده عقاید رایج در این زمینه، در سه مقطع زمانی متفاوت، یعنی قرن‌های چهارم، پنجم و هفتم باشد و از آن‌جا که این کتاب‌ها، قطعاً از آثار قبل یا هم‌عصر خود بهره جسته و بر آثار بعد از خود نیز تأثیرگذار بوده‌اند، بررسی آن‌ها می‌تواند مبیّن عقاید کلی پیرامون مسئله مهم "ولایت" در تصوف اسلامی باشد.


تقی پورنامداریان، مریم سیدان،
جلد 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

رئالیسم جادویی سبک نسبتاً نوینی است که هر چند بیشتر تداعی‌گر نام آمریکای جنوبی و به‌ویژه گابریل گارسیا مارکز است، اما خاصّ ملل جهان سوم است. در داستان‌های این سبک، واقعیت و خیال در هم گره می‌خورند، اما به گونه‌ای که واقعیت بر خیال سیطره دارد، نه خیال بر واقعیت. از میان داستان‌نویسان فارسی، غلامحسین ساعدی در برخی از آثار خویش به این سبک گرایش دارد. این داستان‌های ساعدی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: داستان‌هایی که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده‌اند و داستان‌هایی که تنها رگه‌هایی از رئالیسم جادویی را می‌توان در آن‌ها یافت. در این نوشته، به بررسی هر دو دسته و هم‌چنین علل گرایش ساعدی به این سبک خواهیم پرداخت.


روح‌الله هادی، تهمینه عطایی،
جلد 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

رئالیسم سوسیالیستی، در قلمرو هنر و ادبیات، نوعی زیبایی‌شناسی سیاسی است که قایل به وحدت مکانیکی اصول ایدئولوژیک و استتیک است. مباحث نظری این مکتب ادبی که پس از انقلاب اکتبر 1917م. در روسیه رخ داد برگرفته از آراء کارل مارکس، فردریش انگلس و ولادیمیر ایچ لنین است و رمان مادر ماکسیم گورکی بهترین الگوی هنری این جریان محسوب می‌شود. اصول اساسی رئالیسم سوسیالیستی در ماه اوت ـ سپتامبر 1934م. در مسکو تصویب شد و با تأکید بر انعکاس واقع‌گرایی در جریان تولید محصولات هنری، سه اصل بنیادین: جهت‌گیری حزبی، نگرش ایدئولوژیک و مردم‌گرایی را در پی داشت. اگرچه این کنگره، کنگره‌ای ادبی بود، اصول آن به سایر هنرها نظیر نقاشی، موسیقی، سینما و... تعمیم داده شد. رئالیسم سوسیالیستی بیشتر به ایجاد تحولاتی در محتوای آثار ادبی پرداخت و بر این اساس مفاهیم و مضامینی نظیر مبارزه با سرمایه‌داری، خوش‌بینی تاریخی، جنگ، انقلاب، تاریخ‌گرایی آگاهانه، کارگر، رهبران انقلاب و ارتش سرخ به ادبیات و هنر راه یافت.


محمدرضا شفیعی‌کدکنی،
جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده

بر اساس تأملات فرمالیست‌های روس و دانشمندانی چون لوی اشتروس در باب مفهوم ساخت و ویژگی‌های آن، هرگونه تغییر در درون یک ساخت، مجموعه عناصر سازنده آن ساخت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تحولات مربوط به ساختارِ ساختارهای هر دوره است. هرگاه ساختارِ ساختارها در اوج باشد، ساختارهای دیگر نمی‌توانند در انحطاط مطلق باشند و برعکس. وقتی از این دیدگاه به تاریخ فرهنگ ایران عصر اسلامی نگاه کنیم، حدود قرن چهارم عصری است که ساختار ساختارها در اوج است و بنابراین همه ساختارهای کوچک‌تر چون شعر، نثر، موسیقی، عرفان، طب و معماری نیز در جایگاه بلندی قرار دارند. آن‌چه فرهنگ ایرانی و ساختار کلان آن را در عصر فردوسی و بیرونی برجستگی ویژه بخشیده است، "آزادی خِرَد" است که در منازعات اشاعره و معتزله به چشم می‌آید. وقتی تفکر اشعری بر فرهنگ ایرانی حاکم شد، چراغ خِرَد به خاموشی گرایید و ساختار ساختارهایی که بر محور "یقین" استوار شده بود جای خود را به "حجیّت ظن" سپرد و گزاره‌های گمانی جای گزاره‌های منطقی را گرفتند.


جان‌الله کریمی‌مطهر، سکینه شهریاری،
جلد 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده

در این مقاله یکی از انواع ادبی یعنی فانتاستیک، که اخیراً در ادبیات معاصر روسیه رواج چشم¬گیری پیدا کرده است، مورد بررسی قرار می¬گیرد. داستان مورد بحث ما پدر من آنتی بیوتیک است، از آثار برجسته این نوع ادبی است که بر اساس شرایط بحرانی و حوادث ناهنجار دنیای کنونی و تأثیر آن بر زندگی انسان¬ها، نگاشته شده است. در ادامه با معرفی سرگئی واسیلیویچ لوکیانینکو از نویسندگان پیش‌رو فانتاست در ادبیات نوین روسیه، به بررسی آثار وی و انگیزه¬های روی¬آوری نویسنده به این سبک ادبی می¬پردازیم. لوکیانینکو نویسنده¬ای که با مهارت شگفت¬انگیزی زندگی را در گذشته، حال و آینده به ¬کمک علم و تخیل ترسیم می¬کند، داستان مورد بحث را در سال 1992 به رشته تحریر درآورد. از نظر او برای انسان امروزی دشوار است که به شیوه نوین زندگی، شمار کثیر اطلاعات، ازدیاد برخوردها و روش جدید معاشرت¬ها عادت کند. او معتقد است روان انسان که آمادگی چنین حمله¬ای را نداشته است، گاهی اوقات ترجیح می¬دهد دنیای واقعی را فدا کند و در دنیای ساخته ذهن خود غرق شود. نویسنده در این داستان تلاش دارد نشان دهد که قربانیان اصلی ناهنجاری‌ها و جنگ¬طلبی¬های بزرگ‌ترها در دنیای کنونی، یعنی دنیای به اصطلاح متمدن، کودکان¬اند. در این مقاله هم‌چنین سعی شده است، با بررسی داستان پدر من آنتی¬بیوتیک است به‌عنوان یکی از آثار فانتاستیک عصر حاضر روسیه، تا حدودی زمینه برای آشنایی بیشتر خوانندگان ایرانی با ادبیات معاصر روسیه، مخصوصاً نوع ادبی فانتاستیک فراهم گردد.


علیرضا حاجیان‌نژاد، مریم سیدان،
جلد 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده

ساختگرایی در زمینه داستان بیشتر به بررسی عنصر روایت می‌پردازد. روایت‌شناس ساختگرا درصدد تدوین ساختار منسجم و واحدی از حوزه‌های گوناگون داستان است. نوشته حاضر، مطابق برخی نظریات ساختگرایی ـ که در متن آمده است ـ به بررسی ساختار قصه امیرارسلان، آخرین بازمانده مهم نسل قصه‌های بلند عامیانه فارسی می‌پردازد. با توجه به دیدگاه ژرار ژنت، ساختار قصه امیرارسلان در دو سطح «روایتگری» و «روایت» جای بررسی دارد. در سطح روایتگری، ابتدا نقیب‌الممالک، روایتگر امیرارسلان معرفی گردیده و سپس از زاویه دید روایت در این قصه بحث شده است. در سطح روایت، نخست ساختار روایی قصه بررسی و سپس شباهت و تفاوت آن با دیگر قصه‌های بلند عامیانه‌ ذکر شده است. در بخش دوم از سطح روایت، به ساختار نحوی قصه اشاره شده و کوشش شده است نقش اشخاص در قصه و اعمال و حرکاتشان در فشرده‌ترین شکل ممکن خلاصه شوند و طرحی چکیده‌وار از این قصه عرضه شود.


وحید عیدگاه طرقبه‌ای،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده

این پژوهش کوششی است صورت­گرایانه که در آن دو هدف اصلی دنبال شده است؛ نخست پاسخ‌ دادن به این پرسش که ماهیت فرایند آشنایی­زدایی چیست و آشنایی­زدایی وزنی چگونه روی می­دهد. دوم نشان‌دادن اینکه در شعر ناصرخسرو ویژگی عروضی‌ای هست که می­توان آن را نمونه برجسته‌ای از آشنایی­زدایی وزنی به شمار آورد. به این منظور هفت وزن نامأنوس در دیوان وی یافته شد که به دلیل تفاوت ساختاری به دو دسته یک و شش‌تایی بخش شدند. شش وزن دسته دوم که پرداختن بدان هدف اصلی این جستار است در یک ویژگی عروضی مشترک‌اند و آن اینکه امتداد زنجیره هجایی آن‌ها با وزن‌های رایج و هم­خانواده هریک متفاوت است. راز آشنایی­زدایی وزنی برخی قصیده‌های ناصرخسرو را باید در همین ویژگی عروضی جست.


محمدباقر وزیری زاده، عصمت خوئینی،
جلد 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده

گروه‌های اسمی وابستگی از اقسام اصلی و مهم گروه‌های اسمی است. این گروه‌ها از نظر انواع و اقسام دامنه گسترده‌ای دارند. ما این قسم گروه اسمی را از منظر دستور زبان تاریخی در تمام کتاب تاریخ بلعمی (مصحَّح ملکﺍلشّعراء بهار، چاپ دوجلدی سال 1353) ـ‌که از نخستین آثار بازمانده زبان فارسی دری است‌ـ بررسی کرده‌ایم؛ یعنی تنها به مسائلی از آن اشاره کرده‌ایم که صوراً یا معناً جنبه تاریخی دارند و خصوصیت سبکی نیز برای متن یادشده به‌شمار می‌روند.

ساختار و روش بررسی بر مبنای تعاریف و تقسیم‌بندی‌ها و دیگر مطالبی است که زنده‌یاد فرشیدورد درباره این گروه‌های اسمی به تفصیل آورده‌اند و البته از کتاب‌های دستور دیگران نیز ـ اگر مطالبی متناسب با بحث داشته‌اند ـ بهره گرفته‌ایم.

هدف از نگارش این مقاله شناخت دقیق تاریخی (متن‌بنیاد) از گروه اسمی وابستگی است که از مسائل جزئی دخیل در نحو و از پرکاربردترین گروه‌های نحوی در کلام هستند. تحقیق علمی یک موضوع خاص دستوری در یک متن مشخص گامی است در جهت غنای دستور زبان تاریخی دوره‌ای و نیز کمک به فهم معانی متون قدیم. همچنین سعی کرده‌ایم تا جایی که ممکن است مطالب را با زبان علمی و ساده برای خوانندگان روشن سازیم.


حمیده نوح پیشه، روح الله هادی،
جلد 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده

اشکالات و اختلافاتی که در متون درسی علم معانی وجود دارد باعث شده است جایگاه این شاخه علمی‌ در میان علوم ادبی تضعیف و کارآیی‌های بالقوه آن در درک زیبایی و تحلیل مسائل ادبی پنهان شود. این اشکالات غالباً از فقدان روش علمی ‌و نبود تعریف درست و دقیق از مبانی این دانش سرچشمه می‌گیرد.

این پژوهش در جهت بازبینی، نقد و تبیین مبحث «حذف و ذکر» انجام شده است که یکی از بخش‌های مهم فنّ معانی است. حذف و ذکر از مهم‌ترین ابزارهای بلاغی شعرا و نویسندگان فارسی است که در طول تاریخ ادبی به صورت متنوّع و مکرّر از آن بهره برده‌اند؛ ازهمین‌رو توضیح و تفسیر جنبه بلاغی آن از نخستین کتاب‌های معانی تا دوره معاصر درکانون توجه اهل بلاغت بوده است.

نویسندگان مقاله حاضر مبحث «حذف و ذکر» را در کتاب‌های بلاغت فارسی بررسی کرده و ضعف‌ها و قوّت‌های این کتاب‌ها را در ارائه منسجم و هدفمند این بخش مهم از علم معانی نشان داده‌اند و درنهایت برای حذف برخی اغراض ثانویه نادرست، ادغام دسته‌ای از اغراض در یکدیگر، تغییر نام بعضی از آنها، تعیین «حدودِ مسند» و بازنگری مبحث «ذکرمسندالیه» پیشنهادهایی مطرح کرده‌اند.


مهدی حیدری، علیرضا حاجیان‌نژاد،
جلد 25، شماره 83 - ( مقالات منتشر شده 1396 )
چکیده

جهاد از عرصه­هایی است که صوفیان نخستین در آن حضور پررنگی داشته­اند. به‌سبب گسترش فتوحات اسلامی و جنگ­های متعدد با کفار در قرن­های نخستین هجری، بسیاری از صوفیان با سکونت در رباط­های مرزی در جنگ برضد کفار مشارکت می­کردند که دراین‌میان نام­های حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، شقیق بلخی، حاتم اصم، عبدالـله‌بن‌مبارک، محمدبن‌کرام و پیروان فرقه کرامیه درخور‌توجه است. اگرچه گاهی حضور در این خانقاه­های مرزی با تن­پروری همراه می­شد و نیات صوفیان را به انگیزه­های منفعت‌طلبانه آلوده می­کرد، بسیاری از این مجاهدان با روزی‌خوردن از دسترنج خود می‌زیستند و در این جنگ­ها نیز به‌شهادت رسیده­اند. از آغاز تدوین کتاب درمیان متصوفه، صوفیان بسیاری به مسئله جهاد پرداخته‌اند و در آثار خود بحثی مشبع دراین‌باره مطرح کرده­اند که می­توان از کُلاباذی، تِرمذی، نِفّری، سَرّاج، مکّی، خرگوشی و سُلَمی یاد کرد. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه­ای و رجوع به منابع اصلی و نزدیک به سرچشمه­های عرفان، کیفیت مشارکت صوفیان در جهاد و مسئله جهاد در کتاب‌های متصوفه بررسی شده ‌است.
مصطفی موسوی، عباس شاه‌علی رامشه،
جلد 26، شماره 84 - ( مقالات منتشر شده 1397 )
چکیده

ضرب‌المثل‌ها، به‌منزله نوعی ادب محاوره‌ای، همواره از آبشخورهای دین، فرهنگ، آداب‌ورسوم و باورهای فلسفی و کلامی جامعه مایه می‌گیرند و باورهای عوام را نیز آینگی می‌کنند. تکرار و بسامد ضرب‌المثلی با اندیشه خاص باعث می‌شود که آن نوع اندیشه به الگوی رفتاری تبدیل شود و کنش‌ها و رفتارهای مردم جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. در جامعه ایرانی، همواره دو جریان کلامی اختیارگرایی معتزله و جبرباوری اشاعره حاکم بوده است، اما ازآنجاکه همواره حکومت‌ها جریان جبرباور اشاعره را به‌شیوه‌های مختلف تقویت کرده‌اند، این باورها در ذهن و زبان عامه مردم و به‌تبع آن امثال فارسی راه یافته‌اند، تاجایی‌که بیشتر امثال فارسی با ذهنیتی جبرگرا ساخته شده‌اند. همین جبرگرایی در ایران باستان در اندیشه زروانی باعنوان "بخت" مطرح است که حجم گسترده‌ای از امثال را شامل می‌شود. باورهایی مثل اعتقاد به جبر محض، اعتقاد به قضا و قدر و اراده حتمی خداوند و عدم استقلال انسان در سرنوشت خود، کژفهمی مسائلی مثل توکل و تفویض، رضا و تسلیم دربرابر قضای حتمی و توفیق و خذلان، در طی اعصار عواقب ناگواری برای فرهنگ ایرانی به‌همراه داشته است.
محمد افشین وفایی، جواد بشری،
جلد 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده

هریک از مصطلحات «مجموعه»، «سفینه» و «جُنگ» اکنون در معنایی به‌کار می‌رود که گاه با کاربرد آن در گذشته متفاوت است. هریک از این موارد، و نیز اصطلاحات دیگری مانند «بیاض»، «جریده» و حتی «کرّاسه»، «دفتر»، «مفرد» و «جزو» در زبان عربی و فارسی، برای مفاهیم ویژه‌ای وضع شده است که درعین داشتن نوعی تمایز از یکدیگر، گاه به‌شدت تعریف‌گریزند. به‌دست‌آوردن شناختی نسبی، با درنظرگرفتن کاربردشناسی مصطلحات مزبور در متون و اسناد هر دوره، ضرورتی انکارناپذیر است. ازسوی ‌دیگر، برخی از این اصطلاحات، در ادواری به حوزه معنایی یکدیگر وارد شده یا معنای دقیق خویش را از دست داده است که در ترسیم مفهوم آنها، لازم است به این تطوّر معنایی توجه شود. در این پژوهش مقدماتی، به کهن‌ترین شواهد و کاربردهای سه اصطلاح بنیادین «مجموعه»، «سفینه» و «جُنگ» در زبان فارسی، از آغاز تا پایان سده نهم هجری، با استناد به اشارات شاعران و ادیبان در متون، و نیز بررسی دقیق خود سفینه‌ها و جُنگ‌های کهن برجای‌مانده، پرداخته خواهد شد تا تحولات معنایی و مصادیق هریک از آنها در ادوار مختلف تاحدودی روشن شود. همچنین، در هر بخش، به روابط بین این اصطلاحات با کاربردهای متداول در ادوار دیگر به‌اختصار اشاره خواهد شد.
 
علی تسلیمی، بهروز محمود بختیاری، محمود رنجبر، فخری رسولی گروی،
جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

مؤلف پنهان و خواننده پنهان از مؤلفه­های الگوی ارتباط روایی است که نقش برجسته­ای در واکاوی و دریافت عناصر پنهان در متن ایفا می­کند؛ ازاین‌رو، بررسی آن در آثار هنری از لایه­های زیرساختی روایت پرده برمی‌دارد و دریچه­های تازه­ای را به‌روی فهم مخاطب می‌گشاید. افزون بر آن، نشان می‌دهد که کدام‌یک از رسانه­های رمان یا فیلم، بهتر توانسته است گره­های رسانه هم‌عرض خود را در جهت فهم بهتر مخاطب باز کند. رمان گاوخونی و فیلم اقتباسی آن نیز از جمله آثاری­اند که پیرنگ ارائه‌شده در آنها، نه علّی و معلولی، بلکه درونی و سیال است. مخاطب در چنین فضایی باید با رمزگشایی از نشانه­های متنی به بررسی چگونگی شکل­گیری نگاه و ذهنیت شخصیت­ها بپردازد. اقتباس افخمی از رمان گاوخونی اقتباسی کاملاً وفادار است و همه عناصر داستان در فیلم هم عیناً تکرار شده­اند، اما افخمی از این عناصر در جهت ارائه مفاهیم ایدئولوژیک مورد نظر خود سود جسته است. تکرار یکی از این شیوه­هاست که هم نویسنده و هم کارگردان از آن برای انتقال مفاهیم به مخاطب استفاده کرده­اند. این پژوهش قصد دارد با روش توصیفی‌ـ تحلیلی و رویکرد روایت‌شناختی و میان‌رشته­ای، به بررسی و تحلیل شیوه‌های بازنمایی مؤلف پنهان و خواننده پنهان در دو رسانه رمان و فیلم بپردازد و ازآنجاکه نویسنده و خواننده هر عصری به درون اثر پرتاب می­شوند و مطابق انتظاراتشان معانی تازه‌ای کشف می­کنند، در اینجا نیز معانی تازه­ای از متن روایی گاوخونی و فیلم اقتباسی آن برای مخاطب آشکار می‌شود.
امید مجد، شفق غلامی شعبانی،
جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

متون حکمی و تعلیمی بخش وسیعی از ادبیات فارسی را تشکیل می­دهند. بدون‌شک، اگر «القای ذهنیتی خاص به مخاطب و کوشش برای اقناع و تسخیر ذهن او» مهم­ترین هدف این متون نباشد، یکی از مهم­ترین اهداف آنها خواهد بود؛ بدین‌معنا که شاعر یا نویسنده این متون می­کوشد تا با مجاب‌کردن خواننده از نظر فکری، او را به سمت‌وسویی که دل‌خواه نویسنده است بکشاند. روش تحقیق حاضر کتابخانه‌ای و آماری است. این مقاله با بررسی گلستان سعدی، شیوه­های مختلف «تسخیر ذهن خواننده» را استخراج و استنباط و آنها را ذیل چهار دسته کلی و نُه زیرشاخه فرعی تقسیم کرده است که بیشترین بسامد آماری در روش­های اقناع مخاطب در گلستان، با 30درصد، از آنِ استدلال و سپس تمثیل با بسامد 6/26 درصد است که دو بعد  استدلالی و ادبی ذهن ایرانیان را نشان می‌دهد.
 
منوچهر اکبری، سارا مشایخی،
جلد 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

بررسی انسجام متن ابزاری زبان‌شناختی برای درک ساختار آثار ادبی فارسی مبتنی بر توصیفات عینی و دقیق و بر مبنای الگویی واحد است. در این مقاله ابیاتی از حدیقه سنایی با استفاده از نظریه انسجام متن هلیدی و حسن در زبان‌شناسی ساختگرا بررسی و نتایج آن به‌صورت نمودارهای کمّی ارائه شده است. از این دیدگاه، انسجام عوامل دستوری، واژگانی و پیوندی دارد و هرکدام از این عوامل دربردارنده عوامل جزئی‌تر هستند. هدف این مقاله بررسی هریک از این عوامل انسجام در حدیقه سنایی است. روش پژوهش توصیفی است و هرکدام از عوامل انسجام با ذکر نمونه بیت و بسامد تکرار تحت بررسی قرار می‌گیرد. نتیجه نشان می‌دهد که در میان گونه‌های متنوع انسجام، انسجام واژگانی، به‌خصوص تضاد، و انسجام پیوندی، به‌ویژه ارتباط سببی یا علّی، بیشترین تأثیر را در پیوستگی و یک‌پارچگی بیت‌های حدیقه به خود اختصاص داده است.
 
محمدحسن جمشیدی، علی محمد موذنی،
جلد 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

هدف این پژوهش، شناخت محرک اصلی گردیزی در نگارش تاریخ زین­الاخبار است. ازآنجاکه هدف مورخ از نگاشتن تاریخ، در ساختار تاریخ او نمود پیدا می­کند و روایت گردیزی از حوادث تاریخی، روایت معناداری است که باعث شکل‌گرفتن نتیجه­ای ویژه در ذهن خواننده و ترویج، تأیید و مستندسازی یک اندیشه سیاسی می­شود، نویسندگان به‌دنبال کشف و رمزگشایی معنا و اندیشه سیاسی نهفته در ساختار روایی تاریخ زین­الاخبار هستند. برای رسیدن به هدف پژوهش، از نظریه زمان روایت ژرار ژنت، هماهنگ با فضای تاریخ گردیزی، استفاده شده است. در این روش، عناصر برجسته­سازِ زمان روایی انتخاب شده­اند و درنهایت پاره­هایی از متن، که به‌لحاظ زمانی برجسته بوده­اند، از نظر اندیشه­ای تحت بررسی قرار گرفته­اند. در نتیجه این روش، دو عنصر محوری ساختار روایتگری گردیزی، یعنی بوطیقای روایتگری زوال و حلقه­های واسط روایتگری، طرح و تبیین شده­اند. از تحلیل این دو عنصر چنین برمی­آید که مرکزی­ترین هدف گردیزی در نگارش زین­الاخبار ایجاد انگیزه در غزنویان برای دست‌یابی دوباره به حکومت خراسان است و محرک او به‌سمت تاریخ‌نگار­ی، ریشه­یابی علت زوال حکومت­های گوناگون برای یافتن راهی جهت رهاندن حکومت غزنویان از نابودی و بازگرداندن آن به روزگار اوج حکومت محمود غزنوی است.
 
فهیمه تسلی بخش، احسان چنگیزی،
جلد 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده

در فارسی امروز، صورت‌های مختلف فعل «گفتن» به ابزاری دستوری برای دلالت بر مفاهیم وجهی بدل شده‌اند. برخی از این صورت‌ها مانند «گو»، «گویی»، «گفتی»، «گوییا»، و «گویا»، در تحولات تاریخی زبان فارسی به‌عنوان قید به‌کار رفته‌اند و از آن میان، «گویی» و «گویا» هنوز رایج‌اند. در فارسی امروز، برخی صورت‌های فعل «گفتن»، مانند «بگو»، «نگو»، «بگویی» و مانند آن، در برخی بافت‌ها، کارکرد وجهی برعهده دارند. در این مقاله، به ویژگی‌های معنایی فعل «گفتن» از دورۀ باستان تا امروز پرداخته شده و سپس، روند تحولات برخی صورت‌های زبانی مشتق از آن، که طی فرآیند دستوری‌شدگی به قید بدل شده‌اند، بررسی شده است. «گویی» در تشبیه و تمثیل، برای دلالت بر فرضی و غیرواقعی‌بودن گزاره و «گویا» برای بیان شک و تردید در متون ادب فارسی به‌کار رفته‌اند و امروز نیز رایج‌اند. گذشته‌ازاین، برخی صورت‌ها و صیغه‌های این فعل در مرحلۀ میانی دستوری‌شدگی قرار دارند. این صورت‌ها بازنمایی مفاهیم وجهی استنباط، حدس، گمان، فرض، و تصور را برعهده دارند و برخی از آنها به‌تدریج مقولۀ فعل را از دست می‌دهند و در جایگاه قید برای بازنمایی مفاهیم وجهی به‌کار می‌روند.
 
دکتر مصطفی ذوالفقارطلب، دکتر محمد جمالی،
جلد 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده

زبان به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم فرهنگ هر جامعه در تبادل اندیشه‌های مختلف، نقش اساسی ایفا می‌کند. از سوی دیگر، دانش فقه به‌عنوان یکی از علوم شرعی کاربردی، رسالت استنباط احکام شرعی عملی مکلفان را بر عهده دارد. توصیف و تحلیل عناصر زبانی فارسی در متون کهن فقهی و آثار فقهی آن، هدف این پژوهش است. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن استقرا، نمونه‌هایی از واژه‌ها و عناصر زبان فارسی در متون برگزیده کهن فقهی را به دست می‌دهد، برخی ویژگی‌های زبانی، دستوری و نحوی این نمونه‌ها تحلیل می‌کند و برخی ویژگی‌های برجسته نظیر کاربرد توأمان واژه‌های فارسی وعربی، تغییر ساختار نحوی جمله، و تغییر معنایی، تحول واجی و آوایی و تحریف واژه‌های فارسی در منابع کهن فقهی عربی و فارسی را دقیق‌تر بررسی می‌کند.
 نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زبان فارسی در میان زبان‌های غیرعربی در متون کهن فقهی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ به‌طوری‌که اغلب واژه‌های غیرعربی در این متون از زبان فارسی اقتباس و معرّب شده‌اند. در کنار منابع کهن فقهی به زبان عربی، اندک منابع ارزشمند کهن فقهی به زبان فارسی نیز وجود دارند که به‌عنوان نمونه‌هایی از کاربرد زبان فارسی به‌عنوان زبان دین از ارزش بی‌مانندی برخوردارند. این بررسی‌ می‌دهد که اغلب مؤلفان متون کهن فقهی عربی که از زبان فارسی اثر پذیرفته‌اند، از دیار فارس یا آشنا به زبان فارسی بوده و یا فقهای عرب‌زبانی بوده‌اند که زندگی اجتماعی مسلمانان فارسی‌زبان در آثار آنان تجلی یافته است. در پژوهش حاضر به دو بخش از این آثار فقهی دقیق‌تر پرداخته شده است. نخست، حکم ترجمه فارسی قرائت سوره «فاتحه» در نماز که مذاهب فقهی در این مسئله دارای سه دیدگاه متمایز هستند. با بررسی ادله و مستندات این دیدگاه‌ها، دیدگاه تفصیلی ناظر بر جواز ترجمه فارسی سوره فاتحه در حالت عدم توانایی بر قرائت درست و عدم جواز آن در حالت توانایی بر قرائت درست، دیدگاه برگزیده است. دیگر، دیدگاه فقهی جاری ساختن طلاق به زبان فارسی که در این مسئله دو دیدگاه متمایز وجود دارد. قول برگزیده در این مسئله، دیدگاه ناظر بر صحت و امکان فقهی وقوع طلاق به زبان هر قومی است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4666