56 نتیجه برای شعر
ارحام مرادی، نسیم عظیمیپور،
سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
دقایقالشعر ازجمله کتابهای فارسی در حوزه بلاغت است که در سده هشتم هجری تألیف شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دستنویسهای موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوتهای تبارشناختی دستنویسهای این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهیهایی تازه درباب مؤلف، مهدیالیه و محل تألیف کتاب عرضه میشود.
شهرت معرفت،
سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
بردگان، از نژادهای گوناگون، زن و مرد و سیاه و سفید، در جوامع و در میان طبقات اجتماعی مختلف حضوری انکارناپذیر داشتهاند. دراینمیان، نقش چشمگیر بردگان زنگی شایان توجه است. زنگیان که در آغاز نوبردگانی بیش نبودند و زندگی معیشتیـ اجتماعی بسیار سختی داشتند، اندکاندک همراه با تحولات جامعه و حضور در جوامع دیگر صاحب اندیشه و منزلت اجتماعی- سیاسی شدند و به عرصههای مختلف، ازجمله حوزه ادبیات، راه یافتند. پدیدآمدن حکایات تمثیلی متنوع و ضربالمثلهای فراوانی که زنگیان محور اصلی آناند گواه این مدعاست. در این نوشتار اهمیت حضور بردگان، ساخت واژگانی- دستوری زنگی، نژاد، خاستگاه و زمینههای زندگی اجتماعی و سیاسی زنگیان مورد توجه قرار گرفته است؛ سپس نمونههایی از ویژگیهای خوشایند و ناخوشایند زنگیان در شعر فارسی بیان شده است. بخش اصلی این نوشتار به بررسی و تبیین حکایات تمثیلی درباره زنگیان پرداخته است؛ حکایاتی که جلوههایی گوناگون از ویژگیهای جسمی- روحی زنگیان را به تصویر میکشد. برخی از این حکایات در دایره سنّت گرفتارند و برخی دیگر با گریز از سنّتها چهره متفاوتی از زنگیان را مجسم ساختهاند.
عفت نقابی،
سال 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده
مقوله پایندانی از مباحث اصلی کلامی سدههای نخستین اسلامی است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئله جبر و اختیار و مباحث کلامی دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغشدن مناقشههای کلامی را بین معتزله و اشاعره و بعدها شیعه درپی داشته که به کندوکاو درباره این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه درباره چگونگی تکوین آن و مقایسه آرای بزرگان این فرق درباره پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی بهویژه بین شاعران عارفمسلک و برجسته سدههای ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.
غلامعلی فلاح، مهرداد زارعی،
سال 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده
سبک هندی شیوه و مسیر جدیدی را برای برونرفت از تکرار و تقلیدی برگزید که از مدتها پیش گریبانگیر شعر فارسی شده بود و در این مسیر جدید تا آنجا ادامه داد که باعث شد بعدها این سبک، سبکی منحط تلقی شود و جامعه ادبی نظر مثبتی به آن نداشته باشد. درحالیکه آثاری که در این سبک پدید آمدند، ظرفیتها و زیباییهای خاص خود را دارند. فاضل نظری شاعر جوانی است که در سالیان اخیر اشعارش با استقبال خوبی از طرف مخاطبین مواجه شده است. او به خوبی توانسته است ظرفیتهای موجود در شعر سبک هندی را شناسایی کند و در شعر خود بهکار بگیرد. این مقاله به نشان دادن و بررسی ویژگیهای سبک هندی در اشعار فاضل نظری میپردازد. ویژگیهایی نظیر پیچیدگی و دیریابی، مضمونسازی، نبود محور عمودی در غزل، استفاده فراوان از تلمیح، اسلوب معادله، بهکارگیری زبان ساده و عامیانه، استفاده از مسائل روزمره، اشیا و محیط در شعر، تشخیص و... . همچنین درباره ارزش هنری و زیباییشناسانه ویژگیها نکاتی بیان شده است.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی،
سال 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده
دستگاه واژگانی بهمنزله ابزار اولیه ساخت شعر وسیلهای است برای بیان اندیشههای شاعر و بررسی و تحلیل "عنوانهای شعری" که یکی از بخشهای دستگاه واژگانی محسوب میشوند، میتواند راهی برای تحلیل ساختهای زیباییشناسی شعر شاعران باشد. ازسوی دیگر، عنوانها معمولاً گزیدهترین و مهمترین واژگان ذهنی هر شاعرند. ازاینرو، ازطریق بررسی عنوانها میتوان به دستگاه فکری شاعر نیز نزدیک شد.
این جستار نگاهی است آماری بهعنوانهای شعری کتاب آیینهای برای صداها از محمدرضا شفیعیکدکنی (م. سرشک) که تلاش میکند عنوانها را از جهات مختلف واژگانی، زبانی و معنایی بررسی و تحلیل کند. هفت دفتر شعر حاضر در این کتاب بهصورت دقیق آمارگیری شد و روابط میان این عنوانها با اندیشه م. سرشک تحت بررسی قرار گرفت. همچنین با ارائه نمودارهایی مشخص شد که نقش عنوانهای شعری در دورههای مختلف در شعر م. سرشک تا چه اندازه بوده است.
آنچه مسلم است م. سرشک بهخاطر آشنایی با زیروبم زبان فارسی از دایره لغوی وسیعی برخوردار است. ازاینرو توانسته از عنوانهای شعرش استفاده چندجانبه کند و از تمام ظرفیت واژگانی و ادبی آن در خدمت شعر خود بهره ببرد.
کامران احمدگلی، ادریس رنجی،
سال 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده
زمانه، زندگی، اشعار و نظریههای انتقادی و ادبی ویلیام وردزورث، طلایهدار جنبش رمانتیک در ادبیات انگلستان، و نیما یوشیج، که در دورهای از زندگی شاعری رمانتیک شمرده میشود، شباهتهای بسیاری دارند. هر دو شاعر در زمانه انقلاب و آشوب زیستند و به سهم خود بر سنتهای ادبی غالب در کشورشان شوریدند و تلاشهای آنان انقلابی در شعر و نظریه ادبی به وجود آورد. این مقاله با نگاهی به اصول اثباتشده جنبش رمانتیسم به مشخصکردن پیشزمینههای مشابه زندگینامهای، اجتماعیـ اقتصادی و فلسفی دو شاعر پرداخته و سپس به بررسی نزدیکیهای نوسازی دو شاعر در نظریه و عمل میپردازد. در این کار رویکرد دو شاعر به مفاهیمی مانند شعر و شاعری، محتوا، زبان، احساسات و عواطف و جامعه تحت بررسی قرار میگیرد و مشخص میشود که دو شاعر با تأثیرپذیری از زمانه خود و تحولات تاریخی در عصر انقلابهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موفق به انقلاب در شعر و نظریه انتقادی کشورشان شدند. این انقلاب عبارت بود از درک مفاهیم نوین عصر و بیان آنها با شکلی تازه که سرآغاز شعر "مدرن" در انگلستان و شعر "نو" در ایران قلمداد میشود.
سوسن جبری،
سال 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده
در کتابهای بلاغت برای شناخت کنایه پنج معیار ارائه شده است. موضوع این پژوهش بررسی درستی و کارآیی معیارهای چهارم و پنجم است که در شناخت و تعریف کنایه ابهام و آشفتگی آفریدهاند و موجب ناسازگاری تعاریف کنایه با ماهیت کنایات شدهاند. درباره درستی و کارآیی معیار چهارم باید گفت کنایه در واژه و ترکیب شکل نمیگیرد؛ زیرا دربردارنده تصویر مرکبی است که بهضرورت در گزاره کنایی شکل میگیرد و از معنای اولیه دارای مصداقی بیرونی یا مصداقی خیالی برخوردار میشود و سپس زمینه تداعی لازم معنا را فراهم میکند؛ درنتیجه، ازآنجاکه کنایه در جمله شکل میگیرد، باید آن را گزاره کنایی گفت.
درباره درستی و کارآیی معیار پنجم باید گفت معنای حقیقی همه گزارههای کنایی، بنابر ماهیت شیوههای تصویرسازی زبانی، همیشه در واقعیت بیرونی تحققیافتنی نیستند و همیشه مصداق بیرونی و عینی ندارند. بنابراین معنای اولیه کنایه گاه مصداق بیرونی و گاه مصداق خیالی دارد. درهرحال، این معنای اولیه، فراخواننده مدلولهای معنایی همنشین خود است و گذر به ملازم معنا را ممکن میکند. بنابراین برمبنای ماهیت معنای اولیه، گزارههای کنایی را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: گروه اول، گزارههای کنایی تصویری که معنای اولیه و لازم معنایشان قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی را دارد و لازم معنایشان بر معنایی دارای مصداق عینی دلالت میکند؛ گروه دوم، گزارههای کنایی خیالی که معنای اولیهشان مصداق خیالی دارد و لازم معنایشان بر مفهومی انتزاعی دلالت میکند؛ گروه سوم، گزارههای کنایی شعری که دارای صورخیال مجاز، تشبیه و استعاره هستند و معنای اولیهشان پساز کشف مجازها و استعارات ممکن است قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی یا تحقق در خیال را داشته باشد و لازم معنایشان نیز ممکن است بر مصداقی عینی یا مفهومی انتزاعی دلالت کند.
عبدالله رضایی، سیداحمد حسین کازرونی، یعقوب کیانی شاهوندی،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سرودههای نیمایی مهدی اخوانثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا است. بدینمنظور، شیوههای گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سرودههای شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سرودهها، برخاسته از تکرار صامتها و مصوتها در جملهها و ترکیبهای زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوریهای شاعر در کاربرد برخی وزنهای نیمایی بوده است. همچنین، تکرار کلمات بهشیوههای گوناگون و بهرهگیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سرودههای اخوانثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوههای همنشینسازی و جانشینسازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سرودهها را بهوجود آورده است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سرودههای
قدسیه رضوانیان، مریم محمودی نوسر،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
پروین اعتصامی از شاعران صاحبسبک و برجسته عصر مشروطه و فرزند یوسف اعتصامی است. اعتصامالملک (1253-1316ش) نیز از جمله روشنفکران بزرگ اواخر دوره قاجار و از پیشگامان ترجمه و آغازکنندگان رمانتیسم در ایران است که با ترجمه آثار مختلف و نگارش در زمینههای گوناگون، نقشی مؤثر در رویکرد مدرن به ادبیات و البته زندگی در ایران داشتهاست. شائبه تقلید و اقتباس کلی پروین از اعتصامالملک از جمله مسائلی است که همواره محققان مختلف در دورههای گوناگون به آن اشاره کردهاند. این پژوهش با استفاده از شیوه آماریـتحلیلی، به بررسی میزان و چگونگی این تأثیرپذیری در زمینههای مختلف (واژه، تصویر، محتوا و کنشگران روایت) پرداخته و به این نتیجه رسیدهاست که اگرچه اعتصامی بسان هر شاعر دیگری از زمینههای فکری گوناگون در شعر خود متأثر بودهاست، بهدلایل کاملاً روشن، از آثار پدر خویش بیش از دیگران تأثیر پذیرفته و البته، تأثیرپذیری با تقلید و سرقت متفاوت است، اما آنچه حاصل این پژوهش است، نوآوریهای شاعر است در شکل و قالب، نوع نگاه و درمجموع سبک ویژه و نیز استقلال او در اندیشه و رویکردها ـبهخصوص در حوزه تفکرات مشترکـ که از او شاعری ماندگار و صاحبنام آفریده است.
بهارک ولی نیا، محمد بهنام فر، حبیب الله عباسی،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
مهدی اخوانثالث در ادبیات معاصر فارسی و عبدالوهاب البیاتی در ادب معاصر عربی ازجمله شاعرانی هستند که حضور مؤلفههای رمانتیسم در عنوان و متن شعرشان چشمگیر است. این جستار بر عنوانشناسی تطبیقی شعر در دو حوزه زبانی-ادبی فارسی و عربی و تبیین پیوند عنوان (بهمثابه عنصر شاخص پیرامتنی) با عناصر درونمتنی و برونمتنیِ مؤثر بر انتخاب عنوان سرودهها متمرکز است و مؤلفههای رمانتیسم در نامسرودههای نخستین مجموعه شعری این دو شاعر (زمستان و المجد للاطفال و الزیتون) را، پس از ورودشان به جهان سیاست و متأثرشدن زندگیشان از آن، بررسی میکند و میزان بازتاب این مؤلفهها را مقایسه و تحلیل میکند تا مشخص شود کدام مؤلفه یا مؤلفهها در نامسرودههای هریک برجستهتر است و علت برجستگی چیست. مطالعه عنوانهای شعری دو مجموعه نشان میدهد که برخی مؤلفههای رمانتیسم، ازجمله «بازگشت به کودکی»، «گریز و سفر»، «اندوه و تنهایی» و «گذشتهگرایی رمانتیک»، در عنوانهای شعری هر دو شاعر بهطور آشکار بازتاب یافته است، امری که با توجه به جایگاه ویژه عنوان در شکلگیری هویت کلی متن، از جایگاه خاص رمانتیسم در دیدگاه دو شاعر حکایت دارد. برخی مؤلفهها (ازجمله ملیگرایی رمانتیک) در عنوان شعرهای البیاتی بازتاب یافته است، اما با اینکه متن بسیاری از سرودههای اخوان با ملیگرایی در پیوندی استوار است، در عنوان شعرهای او از آن نشانی نیست.
علیرضا قلیفامیان، سعید کریمی قرهبابا،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
با وجود تدریس متون ادبی در مدرسهها و دانشگاهها، تاکنون نگرش دانشآموزان و دانشجویان ایرانی به آثار ادبی بررسی نشده است. محققان پژوهش حاضر با آگاهی از این خلأ پژوهشی و با رویکردی توصیفیـتحلیلی به مطالعه نگرش دانشجویان به نمونههایی از شعر معاصر فارسی پرداختهاند. با الهام از چارچوب نظری والا (۲۰۱۱) سه مفهوم ارزیابی (سطح کیفی)، فهمپذیری (میزان پیچیدگی) و تأثیرگذاری درنظر گرفته شد و پس از انتخاب شعر «پرنده مردنی است» از فروغ فرخزاد و شعر «محاق» از احمد شاملو پرسشنامهای مبتنی بر سه مفهوم پیشگفته طراحی شد. ۱۲۰ دانشجو دو شعر ذکرشده را مطالعه کردند و به پرسشهای پرسشنامه پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که ازنظر آزمودنیها سطح کیفی دو شعر از سطح مطلوب بالاتر است، هردو شعر قابلفهماند و تا اندازهای مبین احساسات آنان هستند. تحلیل یافتههای مبتنی بر متغیر جنسیت حاکی از آن است که نگرش زنان و مردان درخصوص سطح کیفی و تأثیرگذاری دو شعر تقریباً مشابه است، اما درباره عامل فهمپذیری تفاوت بارزی مشاهده شد، بهطوریکه آزمودنیهای زن هردو شعر را پیچیدهتر دانستند. آزمودنیها «تنهایی» و «خفقان» را بهترتیب به مفاهیم محوری دو شعر فرخزاد و شاملو معرفی کردند. محققان بر این باورند که سنجش نگرش اهل زبان به آثار ادبی میتواند، درکنار کمک به برنامهریزی آموزش ادبیات در سطوح آموزشی مختلف، عرصه جدیدی را در مطالعات میانرشتهای با محوریت زبان و ادبیات فارسی باز کند.
عباسعلی وفایی، محمداسماعیل شفیعپور فومنی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
دوران مشروطه از اعصار مهم ایران ازنظر تحول محتوای شعری است؛ چراکه دیگر نه مدیحهسرایی و شعر عرفانی، بلکه اشعار اجتماعیـ سیاسی با مضامین متعالی چون آزادی، وطن و... رواج داشت. تشابه عصر جدید تاجیکستان با این عصر، زمینه تعامل شعر مشروطه ایران و شعر نو این کشور را فراهم کرد. پژوهش حاضر، که بهروش تحلیلیـ تطبیقی انجام شده است، درجهت بیان چگونگی این تعامل با هدف مقایسه تطبیقی موضوع و محتوای شعر مشروطه ایران و شعر جدیدیه تاجیکستان به بررسی وجوه اشتراک فراوان شعر این دو کشور در عصرهای پیشگفته پرداخته و درنهایت به سه دسته شاعران «حب وطنی، انقلابی و مرثیهسرا» در شاعران این دورهها قائل شده است. ادیبالممالک فراهانی و ایرجمیرزا درمیان شاعران مشروطه ایران و «فطرت» درمیان شاعران جدیدیه تاجیک ازجمله شاعران حب وطنی، و نسیم شمال و مؤمن قناعت ازجمله شاعران مرثیهسرا هستند و مابقی ذیل دسته شاعران انقلابی قرار گرفتهاند. پس از تحلیل محتوایی و تطبیقی اشعار آنها، چنین دریافت شد که ازمیان مضامین پررنگ شعر مشروطه ایران، موضوع «وطن» نخستین و پرکاربردترین محتوای مشترک شعر این دو کشور است که جایگزین موضوع عشق شده است. این موضوع در اکثر اشعار شاعران ایران و تاجیکستان، بیش از بیان حبوطن بهطور مطلق، به ترغیب مخاطبان به قیام علیه ظلم و تشویق به انقلاب سروده شده و در بعضی موارد صرفاً مرثیه است. آزادی، تعلیم و تربیت جدید، ادبیات کارگری و نکوهش جهل و توصیه به علماندوزی مضامین مشترک بعدی هستند؛ ضمن اینکه شواهدی درباب توجه به حقوق بشر، زنان و مسئله برابری با مردان نیز استخراج شده که در مورد اخیر (نکوهش جهل و توصیه به علماندوزی) میگنجد.
حبیب الله عباسی،
سال 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
تاکنون کمتر شاعری مانند متنبی توانسته است اندیشه و قلم دانشمندان و ادیبان و شاعران بسیاری را، از گذشته تاکنون، به خود مشغول کند و در روزگار حیاتش با چنان اقبالی روبهرو شود. در این جستار برآنیم راز اینهمه اقبال به شعر متنبی و تفضیل او بر دیگران و خاتم شاعران عرببودنش را دریابیم. از گذشتههای دور تاکنون، این مهم را از زوایا و منظرهای مختلفی بررسیده و کاویدهاند. در پژوهش حاضر، این دقیقه در شعر متنبی از رهگذر دو اصطلاح "حضور" و "غیبت" صوفیه، که همانند شاعران بر شهود تکیه دارند و مفاهیمی چون "تجربه از نزدیک" و "تجربه از دور" و با تکیه بر این بیت متنبی: «فالخیل و اللیل و البیداء تعرفنی/ و السیف و الرمح و القرطاس و القلم» کاویده شده است. متنبی با حضور همیشگیاش در تجربههای شعری خویش توانسته آنچه را از اعیان در پرده بوده است آشکارا ببیند تا حکم غیبی برای او به حکم عینی تبدیل شود. راز جاودانگی متنبی را در همین حضور همیشگی یا بهتعبیری در همین تجربه از نزدیک یا بهقولی در آشنایی و معرفت شاعر میتوان جست. همین مهم سبب شده است تا شعرش «مرجع ضمیر زندگی» شود.
مرادعلی واعظی، صفیه جمالی،
سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
مجله ادبی یغما، در حوزه شعر، با هدف حفظ دستاوردهای کهن و مبارزه با هرگونه بدعت و نوآوری فعالیت خود را آغاز کرد. این درحالی است که سالها از حیات شعر نو گذشته بود و شاعران برجستهای در شعر نیمایی ظهور کرده بودند. مقاله حاضر، با بررسی مسائل نظری مطرحشده در زمینه شعر در این مجله و تحلیل آماری، محتوایی شکل و مضمون اشعار آن و مشخصکردن شاعرانی که در این مجله به آنان بیش از دیگران توجه شده است، تلاش میکند دریابد یغما چقدر در پیگیری خطمشیای که در اولین شمارهاش برای خود در زمینه شعر ترسیم کرده، موفق عمل کرده است. آیا توانسته، بیاعتنا به جریان نوگرایی، راه سنت را در پیش گیرد یا اینکه از این جریان تأثیر پذیرفته است. نتایج این پژوهش، که با روش توصیفیـتحلیلی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، نشان میدهد با اینکه یغما در چاپ اشعار بهسبک گذشته و همکاری با شاعران متعصب در این زمینه، اهتمام فراوان داشته است و درصد زیادی از اشعار آن را غزل (33 درصد) و قصیده (25 درصد) و مضامین شعری کهن و اخوانیات تشکیل میدهد، نتوانسته است به مطالبه مردمی که در زمینه نوگرایی شکل گرفته است بیتوجه بماند؛ بهگونهای که برای پاسخگویی به این نیاز روز، به نوآوریهای محتاطانه دست میزند و گاه بهاقتضای موقعیت، مجبور میشود شاعران نوگرا را بستاید و حتی از آنان شعر منتشر کند. بااینحال، رعایت جانب کلاسیکها، که قاطبه مخاطبان یغما را تشکیل میدهند، باعث میشود این کار هرگز در یغما به رویه تبدیل نشود.
علیرضا مظفری، بهمن نزهت، محمد احسانی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
ازآنجاکه روح انسان تعالیطلب است، پیوسته درصدد کشف نادانستهها برمیآید؛ بنابراین، ابزارهایی را جستوجو میکند تا به زندگی بهتر دست یابد و در پی ایجاد شهر آرمانی یا مدینه فاضله، ناکجاآباد، جهان مطلوب و... است.
صوفیه بهنسبت دیگر اقشار جامعه با واقعیتهای اجتماعی و بومی خود مأنوستر بودند و جامعه را پر از کاستی میدیدند و بر آن بودند که با شناخت جامعه موجود و درک کاستیها و نارساییهای آن، انسان را به جهان مطلوب رهنمون شوند.
تلقی عارفانی چون سنایی، عطار و مولوی از آرمانشهر، با برداشت فلاسفه و متشرعان از آن تفاوتهای بنیادین دارد. در پی این مهم، همواره اندیشمندان، شاعران و نویسندگان ویژگیهایی را برای آرمانشهر برشمردهاند که اگرچه اشتراکهایی با هم دارند، در برخی مختصات متفاوتاند.
در این جستار سعی شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر بررسی مهمترین آثار ادبی قرنهای ششم و هفتم هجری، سیر تحول مفهوم آرمانشهر در آثار بزرگان شعر عرفانی فارسی بررسی شود تا ازیکسو ویژگیهای هر یک از آرمانشهرها مشخص شود و از جانبی دیگر، تفاوت و تمایز هر یک از آنها ـ با توجه به ویژگیهای سیاسیـ اجتماعی آن دوران نمایانده شود.
یدالله بهمنی مطلق، منصوره هوش السادات،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
ترکیبات باهمآیند در زبانشناسی به زنجیرهای از واژهها گفته میشود که با یکدیگر همنشین میشوند و یک سازه معنایی تشکیل میدهند؛ مانند ترکیبات وصفی و اضافی. نوآوری در این حوزه یکی از وظایف اصلی شعر خلاق و ماندگار است. غزلیات شمس یکی از آثار برجسته ادب فارسی است که ترکیبسازی از مشخصههای بارز سبکی آن محسوب میشود. مولانا برای بیان اندیشه والا و عرفانی خود به آفرینش صدها سازه نو زبانی پرداخته و از انواع هنجارگریزی بهره گرفته است تا تنگنای موجود واژگان را وسعت بخشد یا از آوردن واژهها و ترکیبات تکراری بپرهیزد. در میان آثار او، غزلیات شمس نمونهای تمامعیار از جوشش اندیشه محسوب میشود. در بافت غزلهای او صدها ترکیب وصفی نو مانند «اندیشه کژمژ»، «خیال بادشکل»، «بهانههای زرین» و ترکیبات اضافی نو چون «اوباش خیالات»، «جهان رنگ و بو»، «ترهزار دل» یافت میشود که به بررسی و تحلیل نیاز دارد. نوآوریهای مولانا به ترکیبات وصفی و اضافی محدود نمیشود و گونههای مختلف سازههای نو در قالب اشتقاقات و ترکیبات اسمی، صفتی، قیدی و فعلی نو در غزلیات او یافت میشود، اما در این جستار صرفاً به بررسی و تحلیل این نوع از نوآوریهای او پرداخته شده است. یافتهها نشان میدهد مولانا با استفاده از این ترکیبات کنایهها و استعارههای نو و بدیعی در زبان فارسی خلق کرده و علاوهبر توانمندسازی زبان با پرهیز از کاربرد ترکیبات و واژههای تکراری بر جاذبههای آن افزوده و اندیشههای بیاننشدنی خود را در قالب زبان به تصویر کشده است.
حبیبالله سلیمی، سیداحمد پارسا،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
تلمیح و تشبیه دو مقوله بلاغیاند که اندیشمندان علوم بلاغی از دیرباز در دو حوزه بدیع و بیان به آنها پرداختهاند. برخی شاعران ایرانی با استفاده از ظرفیتهای زبان فارسی، با تلفیق این دو مقوله گونه بلاغی تازهای پدید آوردهاند که در این پژوهش با نام تشبیههای تلمیحی از آنها یاد میشود. موضوع پژوهش حاضر، بررسی این گونه بلاغی در سرودههای دهه چهل و برخی از سرودههای اوایل دهه پنجاه شفیعی کدکنی است. برای اینکار، آیینهای برای صداها شامل مجموعههای شعری زمزمهها، شبخوانی، از زبانبرگ، در کوچهباغهای نشابور، مثل درخت در شب باران، از بودن و سرودن، و بوی جوی مولیان، بررسی شده است. هدف این پژوهش شناساندن ویژگیهای این گونه بلاغی چون آشناییزدایی، برجستهسازی، ایجاز، ترجمهناپذیری، داشتن زمینه روایی و اختصاص آن به زبان فارسی است که برای اولی بار در ادب پارسی انجام میگیرد. شناخت رابطه مضمونی این تشبیهها با موضوعات شعری شفیعی کدکنی و میزان توانمندی او در بهکارگیری و نوع تلمیحات بهکاررفته، از اهداف دیگر این پژوهش است که به روش توصیفیـتحلیلی و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا بررسی شدهاند. قراردادن شخصیتهای اساطیری، دینی، عرفانی، علمی و غنایی در جایگاه مشبّهبه در این تشبیهها، آگاهی شاعر از این مقولات و تسلط او در این زمینه را نشان میدهد. همین مسئله بسامد این تشبیهها در سرودههای شاعر، نوآوریهای او در این بخش و تناسب معناییـ مضمونی سرودهها با این گونه بلاغی را توجیه میکند.
احمد کنجوری، علی نوری، محمدرضا روزبه، علی حیدری،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
سیمین بهبهانی یکی از شاعران مبتکر و اثرگذار معاصر است. در نوغزلهای او، بسامد و تنوع تلمیحها چندان است که میتوان تلمیح را از برجستهترین ویژگیهای سبک شاعری او دانست. درک درست ظرفیتهای معنایی و ظرافتهای ساختاری سخنی که بنمایه تلمیحی دارد، به آشنایی با معنای تلمیح ازیکسو و شناخت ساخت و شیوههای بهرهگیری از تلمیح، ازدیگرسو، وابسته است. بررسی شگردهای عمقبخشی و توسع فکری، معنایی و فرهنگی تلمیح در شناخت و درک بهتر ظرافتها و تمهیدات معنایی و ساختاری نوغزلهای سیمین بهبهانی و نقش این عوامل در ایجاد التذاذ ادبی، اهمیت و ضرورت دارد. در این مقاله برآنیم که نشان دهیم سیمین بهبهانی در نوغزلهای خود تلمیح را به چه شیوهها و در چه گونههایی در محور عمودی خیال آورده و گسترش داده است. نتایج نشان میدهد که تلمیحها در شعر سیمین بهبهانی الگوها و ساختهای متنوعی دارند که از مفردات و ترکیبات واژگانی تا تلمیحهای گسترده و منتشرشده در سراسر محور عمودی خیال در نوساناند. در نوغزلهای سیمین بهبهانی، تلمیح در محور عمودی، به گونههایی همچون تلمیحات موازی، تلمیحات تلفیقی، تلمیحات مقایسهای، مُلَمَّح، تلمیح ساختاری، تلمیح مناظرهای یا مناظره تلمیحی، تلمیح حلولی و جز آن جلوه کرده است که برخی از این شیوهها، بهویژه در محور عمودی خیال، کمسابقه یا بیسابقهاند.
نرگس مرادگنجه، بیژن ظهیری ناو، شکرالله پورالخاص،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
متناقضنمایی یکی از شگردهای ادبی پرکاربرد در شعر شاعران عصر صفوی است. حزین لاهیجی، همچون بسیاری از شاعران این دوره، در جستوجو و عرضه «معنی بیگانه» از این ترفند هنری بهره میبرد. در این جستار، با روش تحلیلیـتوصیفی و رویکردی فرمالیستی، متناقضنمایی را در دیوان حزین لاهیجی کاویده و نشان دادهایم شاعر به قصد آشناییزدایی و آفریدن مضامین تازه و نکتهسنجیهای دقیق و باریکاندیشانه و نیز برای بیان مفاهیم عارفانه، عاشقانه، اندیشههای قلندرانه و مباحث اخلاقیـاجتماعی، از این صنعت ادبی استفاده میکند. همینطور، مضامین متناقضنما و انواع متناقضنما را اعم از لفظی و معنوی، ترکیبات وصفی و اضافی، ویژگیهای متناقضنما و کارکردهای آن را در دیوان کاویدیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که «حسآمیزی» بهمثابه گونهای متناقضنما در شعر حزین درخور توجه است.
پریوش میرزاییان، جهانگیر صفری، امین بنیطالبی دهکردی،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
برقراری ارتباط شامل تمام راههایی است که بشر برای تأثیرگذاری بر دیگران بهکار میبندد، این عمل نهتنها شامل سخنگفتن یا نوشتن، بلکه شامل تمام رفتارهای انسان در حالتهای مختلف میشود، بنابراین، دو دسته از نشانههای ارتباطی وجود دارد که بشر در برقراری ارتباط از آنها استفاده میکند: نشانههای کلامی و نشانههای غیرکلامی. در علم ارتباطات به چگونگی تأثیرگذاری نشانههای غیرکلامی در انتقال پیام توجه ویژه شده است. تحقیقات نشان داده است بخش بزرگی از پیامها از طریق نشانههای غیرکلامی به دیگران منتقل میشود. در شعر نیز هنرمند از نشانههای کلامی و غیرکلامی بهره میبرد تا در ارتباط با مخاطب تأثیرگذارتر باشد، اما اغلب در تحلیل شعر تمرکز بر نشانههای کلامی است. مهدی اخوانثالث یکی از شاخصترین شاعران روایی معاصر است که ویژگی خاص روایی شعرش بستری مناسب برای استفاده از نشانههای غیرکلامی فراهم میآورد. در این پژوهش به چگونگی استفاده اخوانثالث از نشانههای ارتباط غیرکلامی در شعر در جهت پاسخ به این پرسشها پرداخته شده است: اخوانثالث در تصاویر شعریاش از کدام نشانههای ارتباط غیرکلامی استفاده کرده است؟ نشانههای ارتباط غیرکلامی در شعر اخوانثالث چه معانیای را به مخاطب القا میکنند؟ آیا بین نشانههای ارتباط غیرکلامی و اندیشه غالب اخوانثالث در شعرش ارتباط معناداری وجود دارد؟ این پژوهش نشان داد اخوانثالث در شعرش برخی از مفاهیم و پیامها را با تصویرکردن نشانههای غیرکلامی مربوط به چشم، دست، پا، سر و گردن، لب و دهان و... منتقل کرده است. بسامد استفاده از این نشانهها در شعرهایی که ویژگی داستانی و روایی دارند بیشتر است. پیامهای منتقلشده از این نشانهها اغلب حزن، اندوه، ترس، نگرانی، اضطراب، عدم اطمینان و ناامیدی است. بسامد بالای لبخندهای دروغین و استفاده مکرر از پیامهای آوایی آه و سکوت نشان میدهد تزویرها، دوروییها و ناراستیها فضای فکری اخوانثالث را، در بیشتر شعرهایش، آکنده از اندوه و ناامیدی کردهاند. استفاده از این نشانهها به شاعر این امتیاز را داده است که بهجای توضیح و تفسیر یک احساس یا تلاش برای انتقال یک پیام، در کلامی موجز، شعری پویا و تأثیرگذار به مخاطبان ارائه دهد.