[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
9 نتیجه برای موضوع مقاله:

علی تسلیمی، محمود رنجبر، معین کمالی‌راد،
سال 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده

احضار و بازخوانی گذشته برآیند بروز بحران‌های اجتماعی و سیاسی زمان حال است. نویسندگان مسلمان برای مشروعیت‌بخشی و تصدیق حاکمان، به تطبیق طرح‌واره‌های دوران باستان با نمونه‌های معاصر اقدام کرده‌اند. در این انطباق، شاهِ موجود با شاهِ آرمانی و عملکرد او با عصر زرین ایران سنجیده شده است. تاریخ‌نگاری متمرکز و سازمان‌یافته ساسانیان حکایت مزدک را درجهت مشروعیت‌بخشی به قدرت و عملکرد ساسانیان طرح‌ریزی کرده و تصویری آرمانی از عصر انوشیروان و عدالت او برساخته است. خواجه نظام‌الملک، که وزارت را در عصری ملتهب برعهده داشت، افق و ایده‌آل حکومت را در عصر انوشیروان جست‌وجو می‌کرد. او در بخش متأخر سیاست‌نامه برای مقابله با جنبش اسماعیلیان به الگوی کشتار مزدکیان به‌دست حکومت ساسانی متوسل شد و با واسازی الگوهای تاریخی، نه‌تنها کشتار مزدکیان را تصدیق کرد، بلکه قلع‌وقمع مخالفان سلجوقیان را مشروع جلوه داد.  

 

علی تسلیمی، فریده فریاد، فیروز فاضلی،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

به‌نظر کریستوا، هر متنی حاصل شبکه‌ی متنی قبل از خود است؛ بنابراین، برای رمزگشایی باید سراغ این شبکه برویم. نویسندگان و شاعران همواره از متون قبلی بهره‌مند شده‌اند. این بهره‌بهرداری گاه به‌صورت افسانه‌گرایی است که جز بازنویسی و بازآفرینی افسانه‌ها نیست و کمک چندانی به ادبیات نمی‌کند، اما افسانه‌گردانی رویکرد متفاوتی دارد که مایه تحول ادبیات است. افسانه‌گردانی تنها یادآور افسانه‌ها به‌گونه‌ی تلمیح و اشاره نیست، بلکه با بهره‌گیری از بینامتنیت، متن گذشته را دگرگون می‌سازد، تا آنجا که خواننده به‌سادگی نداند در پیدایش متن جدید چه متن‌ها و چه افسانه‌هایی دخیل بوده‌اند. در رمان طلسمات با سه رویکرد افسانه‌گویی، افسانه‌گرایی و افسانه‌گردانی مواجهیم. در رمان بوف‌کور نیز نویسنده با استفاده از افسانه‌ها و اسطوره‌های بسیار متن پیشین را دگرگون کرده است. از نتایج این مقاله نیز بهره‌بردن هردو رمان از افسانه‌ها حتی علیه افسانه‌ها است. در نوشتار حاضر، این رمان‌ها از دیدگاه افسانه‌گردانی یا بینامتنیت افسانه‌ای تحلیل شده‌اند.

 
ندارد ابراهیم حسنکلو، ندارد رضا چراغی،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

جدال بر سر نظریه ادبی و شعر نیما سابقه‌ای طولانی دارد. منتقدان ادبی هرکدام از ظن خود یار نیما شده‌اند و تفسیر مخصوصی از او ارائه داده‌اند. مسئله این پژوهش بازخوانی انتقادی آرای پورنامداریانِ دهه هفتاد و براهنی، در جایگاه نمایندگان نقد دانشگاهی و غیردانشگاهی، خواهد بود. این پژوهش نشان داد که پورنامداریان و براهنی گاه در فهم خود از نیما دچار افراط شده‌اند. نتیجه آنکه پورنامداریان علی‌رغم تلاش برای فهم نو از نیما همچنان گرفتار سنّت‌های کلیشه‌ای نقد ادبی است که باعث می‌شود شعر نو را ذیل شعر سنّتی تعریف کند. در سوی دیگر نیز براهنی از فرآیند تاریخی نظریه‌پردازی و شعر نیما غفلت کرده، در بعضی آرای خود به افراط گراییده و از بحرانی خبر می‌دهد که در شعر دهه هفتاد به بعد شاهد آن هستیم. به‌عبارتی، سنّت و مدرنیته در آرای این دو منتقد به‌وضوح سر ناسازگاری با هم دارند. پورنامداریان می‌خواهد شعر مدرن را با نقد سنّتی بیامیزد و براهنی در نقد خود دچار جزم‌اندیشی می‌شود.

آقای مهدی نوریان، دکتر هادی نوری،
سال 32، شماره 97 - ( پاييز و زمستان 1403 )
چکیده

هدف:
این مقاله در صدد است تا از خلالِ بررسی و خوانشی وانوسازانه از داستانِ «وداع» به‌قلمِ جلال آل‌احمد از مجموعه‌ داستانِ سه تار، به نقد نخبه‌گرایی در اندیشه روشنفکران ایرانیِ دهه‌های ۳۰ و ۴۰ شمسی بپردازد.
روش:
این خوانشِ وانوسازانه با تأکید بر نگاه فیلسوف فرانسوی «ژاک دریدا» انجام می‌شود و از حیث روش‌شناختی مبتنی‌ست بر روش هشت‌مرحله‌ایِ «دیوید بوژه» که به‌عنوان نوعی استراتژیِ تحلیل انتقادیِ پست‌مدرن در مواجهه با روایتْ‌ مورد استفاده قرار می‌گیرد. روش بوژه این گام‌ها را در بر می‌گیرد: جست‌وجوی دوگانگی، بازتفسیر سلسله‌مراتب، کشف صداهای یاغی، برملاسازیِ سویه دیگرِ روایت، نفی پی‌رنگ، یافتنِ استثناء، ردگیریِ بین خطوط، و سازمان‌دهی مجدد روایت.
یافته‌ها:
به‌نظر می‌رسد بتوان با بهره‌گیری از این روش و اتخاذ منظری وانوسازانه در خوانش داستانِ موردنظر از جلال آل‌احمد، دست‌ِ‌آخر به روایت نوپدیدی دست یافت و از خلال آن به نقد دیدگاه نخبه‌گرایانه سوژه روشنفکر ایرانی در این دو دهه پرداخت. باید توجه داشت که در این منظر، تلاش می‌شود تا از فردی به نام آل‌احمد فراتر رفته و به سوژه آل‌احمد در مقام یک روشنفکر نزدیک شویم؛ سوژه‌ای که در زمانه و زمینه خاصی به عرصه بر کشیده شده و آثاری را تولید کرده است.
نتیجه:
با تکیه بر روایت نوپدیدی که به‌واسطه خوانش وانوسازانه ممکن شده است، می‌توان نتیجه گرفت که این سوژه روشنفکر با بازتولید روابط فرادست/فرودست، خود را در جایگاه فرادست نشانده و با تکیه بر خردِ مدرن، و بدون توجه و درکی از روابط وجودی فرودستان، به نمایندگی ایشان پرداخته و تلاش می‌کند به آنچه که رسالت روشنفکرانه خویش می‌نامد جامه عمل بپوشاند.
دکتر مصطفی میردار رضایی،
سال 32، شماره 97 - ( پاييز و زمستان 1403 )
چکیده

شعر ناصرخسرو مشحون است از ادلّه­ی عقلی، مباحث مذهبی، مواعظ و حِکَم و ... که به کلام او رنگ و بویی فلسفی و تا اندازه­ای پیچیده داده­است. از سوی دیگر، عطّار در آثارش کوشیده تا با زبانی ساده و عاری از زرق و برق و پیرایه­های چشمگیر، میراث تصوّفِ خراسان و میراثِ شعرِ پیش از خود را در هیأتی متفاوت عرضه کند. پرسش این جستار آن است که آیا سادگی یا پیچیدگی زبان در سادگی یا پیچیدگی سازه­ی تصویرهای شاعرانه نقش دارد؟ پژوهش حاضر که به روش کمّی و آماری نوشته شده­است، به بررسی آماری و مقایسه­ای ساختمان تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطار می­پردازد. نتایج این تحقیق نشان می­دهد با آن­که ساده یا پیچیده بودن زبان یک شاعر، ارتباط چندانی با سازه­ی تصویرهایش نخواهد داشت؛ به بیانی دیگر، صرف سادگی یا دشواری کلام یک شاعر نمی­توان هندسه­ی تصویرهای او را نیز ساده یا پیچیده دانست. زبان شعر ناصرخسرو دشوار و پیچیده است، امّا این ویژگی­ بر هندسه­ی تصویرهای شعر او تأثیر به­سزایی نداشته و بیشتر تصویرهای شعر او از نوع ساده و به­دور از پیچیدگی است. از سوی دیگر امّا سازه­ی تصویرهای شعری عطار با وجود سادگی زبان و ظاهر، دارای پیچیدگی ظریف و باریکی است که جز با تجزیه­ی مصالح بلاغی به­کار رفته در بنای تصویرها نمی­توان به شبکه­ی درهم­تنیده­ و رابطه­ی آن ابزار با یکدیگر پی برد؛ به بیانی، زبان عطّار ساده و تصویرهای او پیچیده است.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4666