[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
380 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

مریم سیدان،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی به‌شمار می‌رفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد می‌گفتند. فرهنگ‌نویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمرده‌اند. عده‌ای او را همان قاضی‌القضات می‌دانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کرده‌اند. عده‌ای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کرده‌اند. نگارنده در این مقاله به‌دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی می‌شود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را می‌کاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظام‌های حکومتی‌ای شرح داده می‌شود که این منصب را به رسمیت می‌شناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.


ذوالفقار علامی، طاهره کریمی،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی ‌«جمال» و خوشه­های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل­های مولوی تحلیل و تبیین می­شود. پژوهش حاضر به این می‌پردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بن­مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می­گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می­گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه­های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمی‌یابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرف‌ساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خرده‌استعاره­های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می­کشد و با کمک همین خرده­استعاره­ها دیدنی‌بودن خداوند را اثبات می­کند. براساسِ مدلِ ارائه­شده در این مقاله، می­توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره­ و ایدئولوژی، بازخوانی تازه­ای از ادبیات فارسی به‌ویژه گفتمان­های عرفانی به دست داد.  


سیدعلی قاسم زاده، فاطمه علی اکبری،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

نقد فمینیستی با دست‌یابی به زبان و مشخصه­های اصلی، به کاربردِ فرهنگ و ایدئولوژی­ خاص زنانه در آثار ادبی نظر دارد. این نوع نقد در آثار داستانی به دو شیوه انجام می­شود: نخست، جلوه­های زن که شخصیت و نقش زن را در داستان پررنگ می‌کند. دوم، نقد زنان که در آن به زنان نویسنده توجه می­شود. رمان سرخی تو از من اثر سپیده شاملو یکی از رمان­های زن‌محوری است که در سال­های اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان­های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی پس‌از انقلاب، این جستار به شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی مبتنی بر مؤلفه­های نقد فمینیستی تلاش کرده است به واکاوی عناصر نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که این رمان مدرنیستی به‌شیوه ساختارشکنانه درپی ایجاد تردید در تقابل­ دوگانه مرد/ زن است. ازاین‌جهت، شخصیت­های زن داستان موقعیت و هویت زنانه خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار می­دانند که مردان و اقتدار زبان مردانه برایشان آفریده است. زبان نوشتاری متن به سبب انعکاس باورها، جهان‌بینی و عواطف زنانه، برجسته‌کردن‌ اندام جنسی، توجه به حس بیزاری و هراس در زنان، هرزه‌نگاری، اعتراض به نگاه خیره مردانه، برگزیدن جمله‌های کوتاه و... تلاشی برای رسیدن به سبک نوشتاری زنانه به شمار می‌آید.


احمد لامعی گیو، سید مهدی ارفعی، عیسی دوست زاده،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر این است که با رویکرد روایت­شناسی باختینی یعنی منطق گفت‌وگویی به بررسی شاهنامه فردوسی بپردازد. منطق گفت‌وگویی نوعی روایت است که به بررسی روابط بین دیدگاه­های مختلف ازطریق گفت‌وگو می­پردازد و یگانه راه تعامل را گفت‌وگو می­داند. منطق گفت‌وگویی با مفاهیمی نظیر «چندصدایی»، «دگرآوایی» و «کارناوال» تکمیل می­شود. از لوازم ضروری زندگی کارناوالی خنده است؛ در شاهنامه به سه نوع «خنده» برمی‌خوریم که یک نوع آن به خنده­ای که مدنظر باختین است نزدیک است و آن خنده­ای است که مفهوم مسخره‌کردن و تحقیر را می­رساند. انواع دیگر خنده عبارت‌اند از: «خنده» شادمانی و «خنده»ای که تمثیلی از طبیعت است. در فرجام نیز به تفاوت­ها و شباهت­های بین خنده کارناوالی و خنده شاهنامه پرداخته شده است، تا مطابقت نظریه منطق گفت‌وگویی با شاهنامه سنجیده شود. در این پژوهش تلاش شده تا واژه «خنده» و مشتقات آن با بهره­گیری از روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی در شاهنامه بررسی و براساس نظریه منطق مکالمه باختین سنجیده شود و تفاوت­ها و شباهت­های آن با «خنده» کارناوالی باختین تبیین شود.


تیمور مالمیر، فاطمه قادری،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

رمان ملکان عذاب آخرین رمان چاپ‌شده ابوتراب خسروی است. اهمیتی که خسروی برای کلمه و کتابت قائل است و سبک پسامدرنی که به‌کمک کلمه ایجاد می‌کند در این داستان نیز همچنان تداوم یافته است؛ اما تلاش نویسنده برای ایجاد فضا و شگرد تازه، سبب پیچیدگی داستان شده است. برای دریافت اسباب این پیچیدگی و فهم و تحلیل متن، با استفاده از عناصر غیرروایی، دلالت ضمنی نشانه‌ها و تقابل دوگانه‌ای که در کنش دلالت وجود دارد، به تحلیل ژرف‌ساخت داستان و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده پرداخته‌ایم. ژرف‌ساخت اصلی داستان مبارزه با زمان است. شیوه روایت داستان به‌صورت چندمحور با ژرف‌ساخت آن تطابق دارد. نویسنده، با توجه به اهمیت و پیوندی که میان کلمه و آفرینش وجود دارد، به ایجاد پیوندی میان نوشتن و آفرینش و اهمیت کتابت در خلق و ایجاد روی آورده است و به ترسیم ساختار مدور شخصیت‌های داستان پرداخته است. تجسدیافتن شخصیت‌های داستان به‌صورت کلمه و عناصر کتابت، موجب حیات‌یافتن راوی درقالب شمایل‌های جدید یعنی همین شخصیت‌هایی می‌شود که درقالب کلمه متجلی شده‌اند. شیوه جدید نویسنده برای مبارزه با زمان، شیوه "استحاله در متن" است؛ شخصیت‌های داستان درقالب شمایل‌های راوی در متن حلول می‌یابند و در قرائت متن به حیات خود تداوم می‌بخشند. عناصر نمادین داستان نیز با ساختار مدور شخصیت‌ها پیوند دارند و درجهت گسترش ژرف‌ساخت داستان، در چارچوب استحاله در متن، صورت‌بندی شده‌اند. 


ایرج مهرکی، حسین علیزاده،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

درمیان کتاب‌های به‌جامانده از نثر صوفیه، نثر مقالاتِ شمس تبریزی از کیفیتی خاص برخوردار است. زبان ویژه مقالات و حساسیتی که شمس در جای‌جای مقالات درباره زبان از خود نشان می‌دهد باعث شده است شاهد دیالکتیکی میان ساخت و معنای زبان باشیم که نتیجه آن شکل‌گیری نثری پیشرو نسبت به نثر هم‌عصران اوست. درمیان کارکردهای مختلف زبان شمس، کارکرد مجازی نثر از اهمیتی ویژه برخوردار است که آن را باید یکی از کارکردهای اصلی در گسترش مفاهیم زبانی مقالات به‌حساب آورد. ازاین‌رو، با توجه به نیازی که درباب بررسی ساختار مقالات به چشم می‌خورد، این مقاله با رویکردی فرمالیستی به کارکرد مجازی زبان پرداخته و دراین‌راه از نظریات رومن یاکوبسن درخصوص قطب استعاری و مجازی زبان بیشترین بهره را گرفته است. یاکوبسن با پذیرفتن نظریه سوسور درباره قراردادی‌بودن زبان و پذیرفتن دو محور جانشینی و هم‌نشینی در زبان، این موضوع را اضافه می‌کند که مجاز مرسل ازخلال رابطه مجاورت و محور هم‌نشینی کلمات، و استعاره ازخلال رابطه شباهت در محور جانشینی زبان صورت می‌بندد. او همچنین معتقد است که نثر از منشی مجازی درمقابل شعر که منشی استعاری دارد برخوردار است. با بررسی مقالات نیز می‌توان به این نتیجه رسید که نثر مقالات در قسمت‌هایی که قصد ارائه مفهومی خاص و ویژه درکار بوده از منشی مجازی درجهت ارائه مضمون سود برده است.


ابراهیم واشقانی فراهانی،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده

اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از‌ اندیشه بشری را به خود اختصاص داده‌اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت‌های تعیین‌کننده ‌اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج‌ترین شیوه‌های‌ بررسی اساطیر تحلیل روان‌شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن‌ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره‌گیری از نظریه روان‌شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده‌ای است که با ازهم‌گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می‌شود. همچنین، تحول انسان غول‌آسای نخستین به شاه موبد، تورم‌یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می‌توان پی‌گیری‌ کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده‌ است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ‌نامه‌های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده ‌است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه‌ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.


احسان چنگیزی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

در متون منظوم و منثور فارسی دری، افعالی با ساختار ماده مضارع همراه با نویسه "ی/ ـی" برای بیان مفاهیم وجهی امر و دستور یا دعا و درخواست به‌کار رفته است. محققان، بدون توجه به تحولات تاریخی زبان فارسی دری، معتقدند که این ساخت مضارع التزامی دوم‌شخص مفرد برای بیان امر بوده و "باید" از آغاز آن حذف شده است و "ی/ ـی" پایانی این افعال شناسه دوم‌شخص مفرد است. در این مقاله با بررسی پیشینه تاریخی این ساخت و اشاره به وجه­های مختلف و ذکر شواهد متعدد از زبان‌های دوره باستان و فارسی میانه زردشتی، این نتیجه حاصل شده است که "ی/ ـی" در این ساخت بازمانده تکواژ تمنایی­ساز است و ساختار ماده مضارع همراه با "ی/ ـی" وجه تمنایی است که بر مفهوم امر یا دعا دلالت داشته است. 


سیاوش حقجو، مصطفی میرداررضایی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

سبک­ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می‌کنند و تکامل می­یابند. در جریان این جابه‌جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می­کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت­های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می‌پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت­های پیشین، به خلق عناصر نو دست می­زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می‌یازند، یا صناعتی از اسلوب‌های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی­گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه‌ای خاص می­بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می‌پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می­کوشد، ضمن تشریح ـ دوباره‌ـ صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به‌منزله صناعتی آمیغی و موجود (به‌صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش ‌از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به‌کارگیری این صناعت است، نمایان کند.


عبدالله رضایی، سیداحمد حسین کازرونی، یعقوب کیانی شاهوندی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سروده‌های نیمایی مهدی اخوان‌ثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا ‌است. بدین‌منظور، شیوه‌های گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سروده‌های شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سروده‌ها، برخاسته از تکرار صامت‌ها و مصوت‌ها در جمله‌ها و ترکیب‌های زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوری‌های شاعر در کاربرد برخی وزن‌های نیمایی بوده‌ است. همچنین، تکرار کلمات به‌شیوه‌های گوناگون و بهره‌گیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سروده‌های اخوان‌ثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوه‌های هم‌نشین‌سازی و جانشین‌سازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سروده‌ها را به‌وجود آورده ‌است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سروده‌های 


حسین رزی‌فام،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

متون دینی‌ـ‌ ادبی از خیر و شر و منبع و مصدر آن سخن‌گفته‌اند و حالت‌های روانی‌ـ رفتاری فردی و ریشه‌ها و آثار اجتماعی این دو نمود متضاد را به‌دقت توصیف کرده‌اند. فردوسی نیز در داستان‌های آغازین شاهنامه به فریدون و ضحاک اساطیری و نمادین پرداخته و فریدون را نماد خیر، و ضحاک را نماد شر معرفی کرده است. ازدیگرسو، روان‌شناسی جدید نیز با استفاده از نظریات فروید و یونگ به ریشه‌شناسی خیر و شر توجه می‌کند؛ به‌خصوص اریک فروم با روان‌شناسی کاربردی و اجتماعی خود، خیر و شر را رشد و تباهی می‌نامد و نشانه‌های آن را در روان ترسیم می‌کند. فروم هر حالتی را نشانه‌‌شناسی و از آن همچون ابزاری برای شناخت نماد‌های رشد یا تباهی آدمی استفاده می‌کند. مقاله حاضر با روش کتابخانه‌ای به‌تحلیل‌ روان‌شناختی داستان فریدون و ضحاک از شاهنامه پرداخته است و نشانه‌های خیر و شر در زندگی و شخصیت آن دو را، منطبق با نشانه‌های رشد و تباهی اریک فروم، سنجیده است. درنتیجه، نشانه‌های رشد (عشق به زندگی، عشق به انسان، آزادی از مادر مثالی) را در روان و رفتار فریدون یافته است که با نمودهای تباهی (عشق به مرگ، خودشیفتگی، بازگشت به زهدان مادر) شخصیت ضحاک تقابل دارند.


علیرضا محمدی کله‌سر،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

چندمعنایی در داستان­های تمثیلی، افزون‌بر بافت معنایی و فهم مخاطب به‌منزله ویژگی‌های بیرونی حاکم بر تفسیر، با ویژگی­های ساختاری این متون نیز رابطه دارد. هدف مقاله حاضر بررسی نقش ویژگی­های ساختاری و روایی داستان تمثیلی در ایجاد تفاسیر متعدد از این متون است. ازآنجاکه تفسیر متن تمثیلی همواره بر یک خط داستانی و براساس کنش‌های داستانی انجام می­گیرد، بررسی چندمعنایی نیز به تعداد خطوط داستانی در داستان­های تمثیلی وابسته است. بنابراین، چندمعنایی تمثیل را می­توان نتیجه دو فرایند روی دو محور متفاوت دانست: محور هم‌نشینی و محور جانشینی. در نخستین فرایند، تفاسیر گوناگون با خطوط متعدد داستانی متناظرند. این خطوط داستانی نیز خود نتیجه تعدد پی‌رفت­ها و شخصیت­های تمثیل هستند. در دومین فرایند نیز فقط یک خط داستانی و با توجه به بافت‌های معنایی متعدد می­تواند تفاسیر گوناگون از تمثیلی واحد را ارائه دهد. این تقسیم‌بندی نتایجی نیز در زمینه چندمعنایی نمادهای ادبی می­تواند درپی داشته باشد. 


محدثه بهزادی، علی خزاعی فرید، مسعود خوش سلیقه،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

بازنمایی گفتار از مهم­ترین ابزارهای نویسندگان در تألیف متون روایی و به‌خصوص داستان به‌شمار می­رود. نقل­ قول مستقیم و غیرمستقیم، که دو شیوه بازنمایی گفتار هستند، نام‌های آشنایی در زبان فارسی محسوب می­شوند، اما درباب بازنمایی گفتار در زبان فارسی کمتر بحث شده است. مقاله حاضر به بررسی و مقایسه شیوه­های گوناگون بازنمایی گفتار در داستان­های فارسی قبل از نهضت ترجمه در دوره قاجار و داستان­های تألیف‌شده بعد از این نهضت می­پردازد و ویژگی­های بسامدی، کارکردی و زبان‌شناختی هرکدام از مقوله­های بازنمایی گفتار را ارزیابی می‌کند. برای این کار از الگوی بازنمایی گفتار سمینو و شرت (2004) بهره گرفته شده است که برپایه الگوی لیچ و شرت (1990) استوار است. داده­های این تحقیق از هفت داستان فارسی مربوط به قبل از نهضت ترجمه و هفت داستان مربوط به بعد از این نهضت با حجم برابر انتخاب شده است. در پایان، این نتیجه حاصل شد که گفتار مستقیم (آزاد) بیشترین کاربرد را در داستان­های قبل و بعد از دوره ترجمه به خود اختصاص داده است که دلیل آن نیز ماهیت این مقوله در دادن حالت نمایشی به گفتار و زنده و ملموس­تر جلوه‌دادن آن است. کاربرد زیاد گفتار مستقیم (آزاد) در داستان­های جدید با توجه به اهمیت‌یافتن فردیتِ شخصیت­های داستانی در رمان­های مدرن نیز توجیه­پذیر است. همچنین، در طول زمان از تعداد گفتار مستقیم (آزاد) و روایت کنش گفتار به‌منزله شیوه‌های بازنمایی گفتار کاسته شده و بر تعداد گفتار غیرمستقیم و خصوصاً غیرمستقیم آزاد افزوده شده است. 


کامران پاشایی فخری، محمد پاشایی، مسعود دهقانی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

خاقانی از خلاقیت هنری ویژه­ای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بی­بدیل پدید آورد. یکی از شاخه­های اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش ‌از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او به‌شمار می‌روند. مراثی شخصی‌ خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانه­ترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروف‌ترین و عاطفی­ترین مراثی ادب فارسی قرار گرفته‌اند. رنگ­ها کارکرد روان­شناختی ویژه­ای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانه­ای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگ­ها، نه‌تنها به توصیف فضاها، شخصیت­ها و حالت‌های مختلف اشیا و انسان­ها پرداخته، بلکه در بُعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روان­شناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و می­توان با توجه به روان­شناسی رنگ­ها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. براین‌اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگ­ها، کارکرد روان­شناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.


احمد خاتمی، علی‌محمد سجادی، اسماعیل گلرخ ماسوله،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

هجویری با تألیف کشف‌المحجوب یکی از برجسته‌ترین آثار عرفانی را در ادب فارسی پدید آورده است. او تحت تأثیر تحولات فرقه‌ای و اجتماعی جاری در جامعه، و  به‌تناسب زمینه فکری و مذهبی خود، دیدگاه‌های معرفتی‌اش را در کتاب مزبور تبیین کرده است. در این مقاله سعی شده است با رویکردی معرفت‌شناختی، آرای او درباره مسئله توحید و برخی موضوعات مرتبط با آن؛ یعنی ذات، صفات و رؤیت الهی بررسی شود. تحلیل معرفت‌شناختی آرای هجویری در زمینه توحید، ضمن اینکه عقیده او را درباره مراتب توحید آشکار می‌کند، نظر او را درباب دخالت یا عدم دخالت علم و آگاهی انسان در توحید روشن می‌کند. همچنین، معلوم می‌شود که او درباب ذات قائل به بقاست و تبدل را به صفات نسبت می‌دهد. به‌نظر او، صفت به خود قائم نیست؛ درنتیجه، درباره خدا نیز معتقد است که صفات او قائم به ذات اوست و خدا با صفات خود قدیم است. در این مقاله، ضمن اینکه میان مسئله توحید و رؤیت الهی رابطه معرفتی دیده می‌شود، نظر هجویری نیز درباره مرتبه متعالی رؤیت در حصول ایمان و توحید الهی تبیین می‌شود.  


قدسیه رضوانیان، مریم محمودی نوسر،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

پروین اعتصامی از شاعران صاحب‌سبک و برجسته عصر مشروطه و فرزند یوسف اعتصامی است. اعتصام‌الملک (1253-1316ش) نیز از جمله روشنفکران بزرگ اواخر دوره قاجار و از پیش‌گامان ترجمه و آغازکنندگان رمانتیسم در ایران است که با ترجمه آثار مختلف و نگارش در زمینه‌های گوناگون، نقشی مؤثر در رویکرد مدرن به ادبیات و البته زندگی در ایران داشته‌است. شائبه تقلید و اقتباس کلی پروین از اعتصام‌الملک از جمله مسائلی است که همواره محققان مختلف در دوره‌های گوناگون به آن اشاره کرده‌اند. این پژوهش با استفاده از شیوه آماری‌ـ‌تحلیلی، به بررسی میزان و چگونگی این تأثیرپذیری در زمینه‌های مختلف (واژه، تصویر، محتوا و کنشگران روایت) پرداخته و به این نتیجه رسیده‌است که اگرچه اعتصامی بسان هر شاعر دیگری از زمینه­های فکری گوناگون در شعر خود متأثر بوده‌است، به‌دلایل کاملاً روشن، از آثار پدر خویش بیش‌ از دیگران تأثیر پذیرفته و البته، تأثیرپذیری با تقلید و سرقت متفاوت است، اما آنچه حاصل این پژوهش است، نوآوری‌های شاعر است در شکل و قالب، نوع نگاه و درمجموع سبک ویژه و نیز استقلال او در اندیشه و رویکردها ـ‌به‌خصوص در حوزه تفکرات مشترک‌ـ که از او شاعری ماندگار و صاحب‌نام آفریده است.


مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

تقابل­های دوگانه از مفاهیم و مؤلفه­های اساسی در ساختارگرایی و نظریات زبان­شناسی و نشانه­شناسی است که در باورهای کهن بشری ریشه دارد. یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابل­هاست که در ادبیات و هنر نیز دیده می­شود. بررسی تقابل­های دوگانه در آثار ادبی باعث درک بهتری از این آثار می­شود. این مقاله به بررسی تقابل­ها در غزلیات عطار نیشابوری پرداخته است. دقت در یکصد غزل برگزیده از عطار نشان داد که شالوده بسیاری از این غزل­ها تقابل دوگانه است و حتی در بعضی ابیات، دو، سه یا چهار تقابل وجود دارد؛ گویی عنصر تقابل موتور محرک غزل عطار است. با بررسی این غزل­ها، 843 تقابل دیده شده که 47 درصد (396مورد) از نوع واژگانی، 5/35 درصد (298مورد) معنایی و 5/17 درصد (149مورد) از نوع ادبی است و در هر غزل حدود 4/8 تقابل وجود دارد که این موضوع بسامد فراوان این نوع واژگان را نشان می­دهد. مهم­ترین دلایل توجه عطار به تقابل­های دوگانه چنین است: ضمیر ناخودآگاه شاعر، اهمیت‌دادن به مسائل اخلاقی و دینی، توجه به مفاهیم عرفانی، تأثیر محیط اجتماعی و توجه شاعر به مسائل زیبایی­شناختی و موسیقایی. به‌هرروی، تقابل‌های دوگانه یکی از شاخصه­های سبکی غزل‌های عطار به‌شمار می‌آید که کارکرد معنایی و زیبایی­شناختی دارد.


نسرین کریمپور،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

آثار ادبی محمل بسیاری از ضابطهها، ارزشها، هنجارها، باورها، ساختارها و ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی زمان خویش هستند. بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی سده‌های گذشته در بطن آثار ادبی بازمانده از آن دوران قابل شناسایی و پیگیری‌اند. رویکرد انتقادی در تحلیل گفتمان متون ادبی، شناخت دقیق‌تری از تظاهرات گوناگون فرهنگی و اجتماعی، شئون زندگی و نظامهای فکری مردم جامعه صاحب این آثار بهدست میدهد.

مقوله اقتصاد ازجمله ساختارهای اجتماعی و فرهنگیای است که در پژوهشهای ادبی کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. بررسی گفتمان اقتصادی در متون ادبی میتواند دیگر گفتمان‌های اجتماعی، فرهنگی و اندیشگانی حاکم بر بستر زمانی خلق این آثار را نیز آشکار سازد. ازاینرو، این مقاله با انتخاب اشعار خاقانی شروانی، به تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار این شاعر باریکاندیش میپردازد. هدف آن است تا با کمک این رویکرد، تأثیر نوع اندیشه اقتصادی آن روزگار و فرهنگ ناشی از آن در ساخت زبانی، صوری و محتوایی اشعار شاعر بررسی، و چرایی حاکمیت فرهنگ اقتصادی خاص آن دوران نیز تحلیل و تبیین شود.

نتیجه این پژوهش نشان میدهد که بر ساختار اقتصادی دوران خاقانی، گفتمان لزوم شکاف طبقاتی و تجملگرایی حاکم بوده و این دو مقوله به‌کمک گفتمان قدرت ناشی از ثروت، در فرهنگ اقتصادی زمان، طبیعی و نهادینه ‌شدهاند.


عصمت خوئینی، مهدی کبکی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

شعر پس ‌از انقلاب اسلامی را به جریان‌های متفاوتی می‌توان تقسیم کرد: یکی از این جریان‌های مهم شعر پیشرو با شخصیت شناخته­شده آن رضا­ براهنی است، شاعری که با انتشار مجموعه شعر خطاب به پروانه­ها و تبیین اندیشه‌های ادبی خود در مقالات مختلف، به یکی از شاعران و نظریه‌پردازان تأثیرگذار پس‌ از انقلاب تبدیل شد. براهنی در نظریه شعری خود، که با نام "زبانیت" شهرت یافته ­است، به‌دنبال چندزبانی­کردن شعر، تعدد فرم و زبان، پاشیدگی معنا، پاشیدگی روایت، پاشیدگی دستور زبان، صورت‌گرایی و پاشیدگی توصیف است.

مقاله حاضر به بررسی نوآوری­ها و هنجارگریزی­های صرفی و نحوی در مجموعه خطاب به پروانه­ها می­پردازد و نشان می­دهد که هنجارگریزی­های صرفی شاعر در این مجموعه اغلب با موفقیت همراه بوده است. براهنی با دستکاری در ساخت­های صرفی زبان، بی­آنکه ساختار صرفی کلمات را متلاشی سازد، موفق به خلق واژگان جدید می­شود، اما در بخش نحو، موفقیتی حاصل نمی­کند؛ زیرا با متلاشی­کردن قواعد حاکم بر جمله ارتباط خواننده را با شعر قطع می‌کند.


فرزاد بالو،
جلد 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

 مفهوم «دیگری» یکی از مفاهیم بنیادین فلسفی است که به‌ویژه در قرن بیستم و در آثار هوسرل، هایدگر، سارتر و لویناس اهمیت معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی پیدا کرد و سپس، به‌واسطه باختین، به حوزه ادبیات و نظریه‌های ادبی وارد ‌شد. از چشم‌انداز «مفهوم دیگری»، می‌توان گفت پس از پیوستن ناصرخسرو به مذهب اسماعیلیه، طرحی آرمان‌شهری از دین و مذهب، حاکم و حکومت، شعر و شاعر، فلسفه و فیلسوفان و...  در ذهن و زبان او شکل می‌گیرد و براین‌اساس، هرکس و هرچیزی از این خطوط مشخص پا را فراتر یا فروتر بگذارد از گزند تیغ تیز طرد و حذف و هجو  ناصرخسرو در امان نمی‌ماند. در این نوشتار، پس از تبیین مبانی نظری مفهوم دیگری، به طرح آرمان‌شهر ناصری می‌پردازیم و پس از آن، از منظر مفهوم دیگری، به توصیف و تحلیل نحوه مواجهه ناصرخسرو با صنوف و طبقات مختلف سیاسی، اجتماعی و فلسفی و ادبی و... خواهیم پرداخت.    

صفحه 9 از 19     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4666