380 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
تقی پورنامداریان،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
اغلب بر این باورند، که ساختمان شعر، چیزی جدا و کم اهمیتتر از معنا و پیام آن است؛ اما صورت شعر، اولین چیزی است که خـواننده را تحت تأثیر قرار میدهد. نیما با حساسیت و تکیه بر بینشی مستقل، ارزش ساختمان شعر را، در ادب فارسی، احیا کرد. در شعر معاصر غالباً، نیما را شاعر «آی آدمها» میدانند. سؤال این است، که راز اهمیت شعر «آی آدمها» در چیست؟ به نظر میرسد آنچه باعث برجستگی شعر «آی آدمها» و ساختهای مشابه در شعر معاصر است، ترفندها و انتظارات تعبیهشده در فرم تازه آنهاست، نه پیام و محتوای تکراری. تکــرار عنصر مسلط «آی آدمها» در ساختمان شعر مذکور، علاوه بر استحکام و اسکلتبندی، توازن نحوی، تقویت موسیقی، واسازی ساختار و پایانپذیری خلاق، به شعر وحدت اندیشه و احساس و یکپارچگی عاطفه و لحن، بخشیده است. این مقاله، با نقد شعر «آی آدمها» از منظر انتظارات و تنـظیمات فرمالیستی، سعی دارد تا علاوه بر تقویت حساسیت خوانندگان، آنها را مهیای کشف انواع اشارتهای کمتر آشنا، در ساختمان شعر معاصر کند.
محمد تقوی،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
شطح در اصطلاح صوفیان سخنی وجدآمیز است که از اهل معرفت به اضطرار و اضطراب صادر میشود. این اصطلاح از حیث زبانی و معرفتی و دینی در معرض نقد و تحلیلهای مختلفی قرار گرفته است. در این مقاله با استناد به اقوال گذشتگان دربارۀ شطح، دیدگاههای معاصران نیز مورد توجه قرار گرفته است و به موضوعاتی از جمله: عوامل ابهام و متناقضنمایی شطح، نسبت شطح با شعر و حقیقت و تجربه عرفانی، امکان یا عدم امکان شرح شطح، عاطفی یا معرفتی بودن شطح پرداخته شده است. اگر شطح مقولهای اعتقادی و مبین حقیقت عرفانی است، چرا شرح و تفسیر آن دشوار است؟ و اگر مقولهای زبانی و هنری است، چرا در رد و قبولش این همه سخن گفتهاند؟ به نظر میرسد ابتنای شطح بر ذوق باعث شده است که این نوع سخن هم واجد ویژگیهای بیان شعری باشد و هم با آثار دینی و عرفان تعلیمی همانندیهایی داشته باشد. با این تفاوت که در اغلب موارد ابهام یا متناقضنمایی سخن شاعر قصدی و ارادی است اما ابهام شطح ناخواسته و ناگزیر است. گفتن شطح و درک آن نیاز به تجربهها و کیفیتهای روحی ویژهای دارد. توجیه شطح بیشتر از شرح آن مورد توجه قرار گرفته است.
حمیرا زمرّدی،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
خواجه یوسف همدانی از عارفان بزرگ قرن پنجم هجری است. او یکی از موجدان بزرگ طریقت نقشبندیه و پیشرو طریقت خواجگان و از عارفان صاحب کرامت است و به اعتبار کراماتش از ارتباطات ذهنی خاصی برخوردار بوده است. در این مقاله با استناد به اقدم منابع، به بررسی و نقد و تحلیل زندگی، احوال، آثار، شاگردان، روایات و کرامات او میپردازیم.
حبیبالله عباسی،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
این نوشتار، با تکیه بر این نکته که رویدادهای فرهنگی صد سال اخیر ایران و جهان عرب سخت شبیه هم است، دو نشریه جریانساز ایرانی و مصری- سخن و آپولو- را مورد بررسی قرار میدهد. هنوز صدای این دو نشریه تأثیرگذار را که حلقه پیوند ادبیات سنتی و مدرن به شمار میروند، میتوان از دیواره زمان شنید. در این مقاله ابتدا به اجمال این دو نشریه که به همت خانلری و ابوشادی منتشر میشدند، معرفی شده است. در پایان به برخی قدرمشترکهای این دو نشریه اشاره شده است؛ قدر مشترکهایی مانند وارد کردن حال و هوایی جدید در حوزه شعر، گسترش شعر تمثیلی و نمایشی، وضع مبانی و معیارهای جمالشناسی جدید، رویکرد اعتدالی به ادبیات اروپا بهویژه شعر، ترجمه و نقد؛ چاپ و انتشار آثار شعری و تحقیقاتی مدرن، معرفی و شناسایی بسیاری از چهرههای شاخص ادبیات عرب و ایران برای اولین بار، به دور بودن هر دو نشریه از گرایشهای سیاسی و حزبی و نظریهپردازی و جریانسازی هر دو نشریه در حوزه شعر.
غلامعلی فلاح،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
موضوع اصلی این مقاله بررسی رجز و رجزخوانی در شاهنامه فردوسی است. در بخش نخست، پس از بحث از معنای لغوی و اصطلاحی رجز و رجزخوانی، به اختصار پیشینه تاریخی آن در ادبیات یونان، عرب و ایران باستان و ادبیات سدههای چهار و پنج هجری بیان شده است. در بخش دوم، هنر فردوسی در پرداخت فن رجزخوانی پهلوانان شاهنامه بررسی شده است و کارکردها و ارزش بلاغی رجز در داستانسرایی فردوسی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
ناصر نیکوبخت، غلامعلی زارع،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
یکی از موضوعات اصلی شعر فارسی در عصر مشروطه، «وطن» است و درک صحیح پیام شعر این دوره تا حدّی منوط به شناخت جایگاه آن است. مفهوم وطن در نظر شاعران این دوره، با مفهوم آن در نزد گذشتگان متفاوت است. در این مقاله وطن در دو دوره قبل و بعد از اسلام بررسی شده است. ایرانیان پیش از اسلام با مفاهیمی از وطن مثل سرزمین و نژاد آشنا بودند، با پذیرش اسلام و تأثر از آموزههای آن، نگرش آنان نسبت به وطن دگرگون شد. بهطور کلی مفاهیم وطن در شعر فارسی این دوران عبارت است از: 1. عالم اسلام؛ 2. عالم برین؛ 3. زادگاه؛ 4. جهانوطنی. بر پایه یافتههای این تحقیق، مفهوم «وطن» در شعر مشروطه، با گذشته متفاوت است، هرچند مفاهیم کهن آن نیز کمابیش حضور دارد. «وطن» در این مفهوم جدید، مرکب از مؤلفههایی است که میتوان این مؤلفهها را تحت عناوین زیر جستجو کرد: 1. دگرگون شدن نقش مردم در حکومت؛ 2. تعلقات خاکی و نژادی؛ 3. هویت ایرانی با همه شئون آن.
محمدرضا شفیعیکدکنی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
ایده اصلی این مقاله نشاندادن سیر تحول تصویرهای شعری از سادگی به سوی اغراق است. نگارنده با استناد به منابع کهن، تصرف ذهن جامعه در شعر معروف سعدی "بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران/ کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران" را به بحث گذاشته و روند تحول یک تصویر شعری را در گذر تاریخ نشان میدهد. نخستین تجربه ذهن جامعه ایرانی در مورد "فریاد از جدایی" در ضربالمثلی بسیار کهن (شاید از عهد ساسانی) در تصویر دریدن کرباس تجسم یافته است. این تصویر در متون ادبی و شعری قرن چهارم ثبت شده است. سالها بعد شاعران مفهوم فریاد از جدایی را با تصویر شکستن چوب بیان کردهاند. نوبت به سعدی که میرسد، تصویر اغراقآمیز شده و با ناله سنگ تجسم مییابد.
بهناز پیامنی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
بررسی وضعیت اقتصادی جوامع مختلف، راهی است برای شناخت بهتر وضعیت حکومتها و نیز سطح زندگی مردم. نگاهی به نظام اقتصادی حاکم بر ملل در گذشتههای دورـ از طریق آثار ادبی بزرگ هر سرزمین ـ انواع صنعتها، زیرشاخهها و فعالان در آن زمینهها و نیز برخی از لایههای پنهان گذشته ایشان را تا حدودی آشکار خواهد کرد. بدین منظور در این نوشتار با توجه به شرایط زیست ـ محیطی و اقلیمی موجود در شاهنامه و نیز نبردهای قومی ـ قبیلهای، همچنین ضرورت توجه دقیق دولتمردان به وضعیت معیشتی مردم به بررسی صنایعی مثل کشاورزی، دامپروری، نساجی، آهنگری و کشتیسازی و میزان رشد آنها و برنامهریزیهای دولتها در این زمینهها خواهیم پرداخت.
بیژن ظهیری ناو، محمد ابراهیمپور،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
سعدی یکی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، حضوری دائمی، عمیق و اثربخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این مقاله تلاش شده تا رابطه میان بخشی از اشعار این شاعر یعنی قصاید وی، که عموماً لحن و محتوایی وعظآمیز، خطابی و دینی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی مکتب کلام اشعری بهطور دقیق و مستند بررسی شود. بدین منظور پس از ارائه تعریف؛ ویژگیها، و دلایل پیدایش علم کلام، به بحثی تاریخی درباره مکاتب کلامی و زمینههای پیدایش آنها پرداخته شده، اما از آن میان به دو مکتب غالب کلامی در تمدن اسلامی، یعنی معتزله و اشاعره توجه خاصی شده است. در بخش اصلی این مقاله با عنوان، "مکتب کلامی سعدی"، ابتدا دلایل و زمینههای تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری باز نموده شده و نهایتاً نشانههای این گرایش و تجلی اشعریگری وی از میان قصاید استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث کلامی، همچون "رؤیت الهی"، "عدل الهی"، "جبر و اختیار"،... طبقهبندی و تشریح شده است.
مسعود فروزنده،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
ورقه و گلشاه، داستانی زیبا، دلانگیز و جذاب است که عیوقی آن را به نظم درآورده. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده متن یک داستان، زمینه شناخت بیشتر آن را فراهم میآورد و نقاط قوت و ضعف آن را باز مینمایاند. بنابراین در مقاله حاضر طرح این داستان، به عنوان یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده آن، از دیدگاه ساختارگرایی بررسی شده است. در این داستان ورقهًْ، قهرمان اصلی، در پی دستیابی به هدفی خاص، یعنی ازدواج با گلشاه است. در راه رسیدن به هدف با مقاومت نیروهای مخالف روبهرو میشود و در نتیجه وضع متعادل زندگی او و قبیلهاش به هم میریزد. ولی قهرمان با کمک نیروهای یاریگرش موفق میشود بر حریفان غلبه کند، به هدف برسد و وضع متعادل و سامانیافتهای را که محصول حوادث داستان است، به زندگی خود و قبیلهاش بازگرداند. حوادثی که در داستان رخ میدهد باعث شکل گرفتن چهار سلسله (پیرفت) در طرح آن میشود. در این مقاله چنان که ذکر شد، طرح این داستان و اجزای تشکیلدهنده آن از دیدگاه چند تن از ساختگرایان بررسی و تحلیل شده است.
غلامعلی فلاح،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
در نوشتار حاضر، گفتوگو ـ که از مهمترین شگردها در حوزه ادبیات داستانی سنتی و مدرن اعم از منظوم و منثور به شمار میرود ـ در یکی از شاهکارهای متون کلاسیک؛ یعنی شاهنامه فردوسی مورد کنکاش قرار گرفته است. از این رو، ابتدا اصطلاح گفتوگو از منظر داستان، تعریف و جایگاه و کارکردهای آن تبیین شده و در ادامه، نخست گفتوگوهای متکثر و متنوع شاهنامه استخراج شده و سپس از زوایای مختلف، از جمله مستقیم و غیرمستقیم بودن گفتوگوها و نیز با عنایت به دو سویه گفتوگو که یک سویه آن پهلوانان هستند دستهبندی گردیده است. آنگاه برای تبیین جایگاه این شگرد داستانی در شاهنامه، نمونههای برتر گفتوگو که عمدتاً ویژه بخش پهلوانی هستند، تحلیل و بررسی شده است و در پایان، در باب موضوع گفتوگوها که با توجه به موقعیت و محل آن فرق میکند نیز بحث شده است و چنین نتیجه گرفته شده که تجلیگاه این شگرد داستانی در بخش پهلوانی است و موضوع غالب این گفتوگوها نیز عمدتاً مفاخره و اظهار برتری است.
علی محمدی آسیابادی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
مولوی در غزلی که بررسی ساختاری آن موضوع این مقاله است، برخی از دیدگاههای عرفانی خود را نه به صورت بیان صریح، بلکه از طریق ساختار غزل بیان میکند. این غزل دارای فرمی انداموار است و در آن، نشانه یا دالّی که بر "باد" دلالت میکند؛ اما در شعر حضور ظاهری ندارد، بلکه تبدیل به نماد شده است. غزل مورد بحث به دلیل ساختار ویژهای که دارد میتواند بخشی از تشخّص سبکی مولوی را در شعر نشان دهد.
ناصر نیکوبخت، عباس رنجبران،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
احیای آثار مکتوب هر جامعه، راهی برای شناخت بهتر فرهنگ و تمدن آن جامعه است. دانش نقد و تصحیح متون در نظر دارد با بررسی نسخههای خطی گذشتگان، غبار تحریف و دگرگونی را ـ که به واسطه گذشت روزگار بر چهره آنها نشسته ـ فرو نشاند. سعید نفیسی از محققان پیشرویی است که در این راه گام نهاد و متونی را برای نخستین بار به شیوه انتقادی تصحیح کرد. نفیسی در برههای از زندگی در تصحیح متون، شیوههای انتقادی معمول خاورشناسان را به کاربرد، اما در سالهای بعد، این روش را کافی ندانست و شیوه خاص دیگری برگزید. این متون نسبت به متون قبل از خود، به عنوان نخستین تصحیحات انتقادی مطرح شدند و با وجود تصحیحات جدیدتری بر روی متون تصحیحشده نفیسی، برخی از آثار نفیسی جایگاه خود را حفظ کردهاند. در این جستار با بررسی ده متن از متون مصحّح به وسیله ایشان، شامل شش اثر منظوم (دیوان انوری، دیوان عطار، دیوان عمعق، دیوان رشید وطواط، رباعیات بابا افضل، کلیات عراقی) و چهار اثر منثور (تاریخ بیهقی، گشایش و رهایش، لبابالالباب، رساله فریدون سپهسالار)، با توجه به برخی ملاکها که در تصحیح یک متن لازم است، شیوهها و دیدگاههای انتقادی وی بررسی شده است.
محمدجعفر یاحقی، فرامرز آدینه کلات،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1387 )
چکیده
در این مقاله به ریشه یابی زمینه های جامعه شناختی شکست و فروپاشی دولت دیرینهسال و نیرومند ساسانی در برابر سپاه کم شمار و بی جنگ افزار مسلمانان از دریچه شاهنامه پرداخته شده است. پاره ای از عوامل مانند: جنگ قدرت در دربار ساسانیان مورد اشاره تاریخ نگاران نیز قرار گرفته است. اما باز نگاه فردوسی در این موارد هم از تازگی هایی تهی نیست و برخی دیگر از عوامل، دیدگاه شخصی شاعر است، از جمله فرمانروایی زنان. علت های دیگری نیز یافتنی است که تنها از فحوای سخن فردوسی برمی آید، مانند نبودِ هویت فراگیر ملی. با آنکه گزینش سرآغازی برای این پژوهش دشوار می نماید، اما به دلایلی که در متن خواهد آمد، پادشاهی خسروپرویز نقطه عزیمت پژوهش قرار گرفته است.
محمدرضا شفیعیکدکنی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
هدفِ این مقاله طرح یک مسئله در عروض شعرِ سلطان ولد، پسر بزرگ جلالالدین محمد مولوی است. در شعر وی یک ویژگی عروضی به چشم میخورد که به کلّی با تمام دیوانهای شعر کلاسیک فارسی متفاوت است. این تفاوت چندان چشمگیر است که نمیتوان آن را از جنس خطای کاتب یا حروفچین و ناشر به حساب آورد. نویسنده پس از نشاندادن این ویژگی، دو عامل احتمالی را سبب این تفاوت میداند: یکی احتمال تفاوت در نظام آوایی کلمات فارسی در اثر همجواری با زبانهای یونانی و ترکی در قونیه و دیگری تأثیر موسیقی حاکم بر خانقاه و شیوه قوّالان و مصنفان آن روزگار.
محمود فتوحی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
ابهام در نظریههای ادبی جدید، بر خلاف دیدگاههای قدما نکوهیده نیست، بلکه ارزش محسوب میشود. این مقاله با بررسی پیشینه تاریخی بحث از ابهام در بلاغت قدیم و دیدگاههای امروزی، نشان میدهد که ذوق زیباییشناسی در گذر زمان، به ابهام و چندمعنایی متمایل شده است. از قرن بیستم به بعد منتقدان و نظریهپردازان ادبی، ابهام را جوهر ذاتی متن ادبی میدانند. مقاله با طرح بحث ارزش ابهام ادبی، میان "دشواره" و "ابهام هنری" (چندمعنایی) فرق میگذارد و در پی اثبات این نکته است که تفاوت ادبیات با زبان در رویکرد به ابهام و نقش و کارکرد آن به روشنی مشخص میشود. هدف اصلی مقاله تأکید بر این اصل است که ابهام، جوهره ادبیات است و ارزش هنری و راز ماندگاری آثار جاودانه بسته به میزان ابهام نهفته در آنها است. اگر ابهام را از متنهای ادبی اصیل حذف کنیم، گوهر ادبی آن را کنار گذاشتهایم. ابهام با شرکتدادن خواننده در آفرینش معنا، نوعی تعامل میان خواننده و متن ایجاد میکند و از آنجا که خوانندگان را در طول تاریخ به واکنش وا میدارد، پیوسته امکان گفتوگوی نسلهای مختلف با متن فراهم میآید.
محمدرضا پهلوان نژاد، نصرت ناصری مشهدی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
در این مقاله «نامه سران تگیناباد به امیر مسعود» از تاریخ بیهقی به عنوان نمونه ای از نثر برجسته ادب فارسی، با رویکرد معنی شناسی کاربردی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با این رویکرد در واقع توانش ارتباطی متن، یعنی دانش زبانی نویسنده، شامل دانش قواعد زبانی و چگونگی کاربرد آن قواعد متناسب با موقعیتهای گوناگون ارتباطی بررسی و تفسیر می شود. این پژوهش با هدف تبیین ظرفیت های زبانی و نشاندادن هنر نویسنده برای برقراری یک ارتباط موفق و اقناع هنری شکل گرفته است. به این منظور کنش های گفتاری و ویژگی های متنمحور و کاربرمحور متن، از طریق طرح بافت موقعیّتی، شاخص ها، جایگزین ها و شناخته ها در کنار همه عناصر زنجیره ای و زبرزنجیری مؤثر در معنا مورد دقت نظر قرار گرفته است.
محبوبه حیدری،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
خواب پدیدهای ذهنی است که برای صوفیه به عنوان وسیلهای جهت ارتباط با جهان معنا، از اهمیت ویژهای برخوردار است. خواب در متون صوفیه شیوهای است منحصر به فرد برای بیان و معرفی بسیاری از مضامین و اندیشههای کلیدی تصوف. خوابها از نظر عرفا دارای بار دینی و معنایی ویژهای هستند. خواب دیدن و دیده شدن در خواب، در ادبیات صوفیه یک سنّت و قاعده است. اما خوابها برای نمود و آشکار شدن در ادبیات صوفیانه از فرم روایی و داستانی استفاده میکنند. خوابهای نقلشده در متون صوفیه، همگی دارای بنمایههای داستانی هستند. آنچه که شخص در خواب میبیند، هنگامی که برای دیگری نقل میشود، عناصر روایی را به خدمت خود میگیرد. این مقاله نگاهی اجمالی دارد به ویژگیهای روایت خواب و نقش دو عنصر اساسی راوی و مخاطب در شکلگیری فرم داستانی خواب.
سید کاظم موسوی، اشرف خسروی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
نظامیگنجوی از شاعران مطرح عرصه جهانی است. داستانپردازیهای او که بر اساس واقعیت است به همراه تخیل وصفناپذیرش، وی را به عنوان شاعری توانا در حوزه انسانشناختی و روانکاوی معرفی نموده است. به نظر میرسد اوج هنر نظامی در هفتپیکر او باشد. در این اثر ارزشمند ـ بهخصوص در هفت افسانه آن ـ که از لایههای درونی و عناصر برونی داستانی برخوردار است، میتوان از مسیر روساخت به ژرفساخت راه یافت و ابعاد نهانی وجود انسانی را بازیابی نمود. یکی از داستانهای هفتپیکر، داستان "خیر و شر" است که در گنبد ششم (پنجشنبه) آمده و موضوع آن کشمکش دو جوان به نامهای "خیر" و "شر" است. این داستان را میتوان بر اساس دیدگاه روانشناسی یونگ تحلیل نمود. در این دیدگاه کهنالگوهای پنهان در روان آدمی جایگاه ویژهای دارند و گاهی به گونهای نمادین در خودآگاهی متجلی شده، نمود مییابند. در این داستان میتوان خیر را نماد خودآگاهی آدمی و "شر" را نشانه "سایه" و ضمیر ناخودآگاه او دانست که در یک ساختار بسیار منسجم و منطقی به درگیری پرداخته و در نهایت به وحدت میرسند و کهنالگوهای متعددی چون آنیما، سایه، تولد ثانوی، سفر، آب، درخت و... در این کشمکش نقش ویژهای دارند که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته میشود.
عفت نقابی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
در نوشتار حاضر، به دلیل اهمیت دل در ادبیات عرفانی بهویژه در مثنوی معنوی، جایگاه و منزلت آن در مثنوی مولوی تبیین شده و برای یافتن پاسخ به این پرسش که از نظر مولانا، کدام دل شایستگی گنجایی مقام حضرت حق را دارد، ابتدا از لحاظ لغوی و اصطلاحی قلب تعریف و وجه تسمیه آن مشخص شده، پس از آن اوصاف دل و اهمیت دلهای عرشی و ویژگیهای چنین دلهایی مورد بحث قرار گرفته و در پایان از موانع و حایلهای دل و ملکوت سخن رفته است.