[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
380 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

فرانک جهانبخش، مسروره مختاری، عسگر صلاحی،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

تجزیه و تحلیل رفتار اجتماعی انسان و چگونگی تعامل با دیگران، از مسائل بنیادی در روان‌شناسی اجتماعی است. ازآنجاکه آثار ادبی و حکایات داستانی بازتابی از کنش¬ها و واکنش¬های بینافردی از واقعیت¬های موجود در جوامع انسانی است و از خلال تحلیل روابط شخصیت¬های داستانی و گفت¬وگوهای آنان می¬توان تا حدود زیادی به تحلیل رفتارها و تعاملات اجتماعی در جوامع گوناگون پرداخت، مقاله پیش¬رو، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه¬ای، هفت‌اورنگ جامی را، که سرشار از حکایات و تمثیلات داستانی است، با استفاده از نظریه¬های نظریه¬پردازان روان‌شناسی اجتماعی، همچون اتو کلاین¬برگ، الیوت ارونسون، و بارون بررسی و تحلیل کرده ¬است. یافته¬ها نشان می¬دهد که پنج مؤلفه ارتباط¬جمعی و متقاعدسازی، هم‌رنگی، کشش و جاذبه، پرخاشگری و پیش¬داوری در هفت‌اورنگ جامی بیش از مؤلفه¬های دیگر ظهور کرده است. حاصل سخن اینکه ساختار بسیاری از مؤلفه¬های مطرح در روان‌شناسی اجتماعی با مفاهیم و چارچوب‌های سنتی حکایات مطابقت دارد و نقش باورهای اجتماعی و قالب¬های فکری اجتماع، در ظهور هریک از مؤلفه¬ها مشهود است.

جواد دهقانیان، محمد خسروی‌شکیب، مهناز طبیعت‌بلند،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

اگر بپذیریم فرهنگ نوعی متن است، ناگزیر باید قبول کرد که تاریخ جهانگشا متنی است که نقطه برخورد ایدئولوژی‌های مختلفی است که هریک بخشی از هویت و فرهنگ ایرانی را شکل می‌دهند. در این پژوهش، برخلاف رویکردهای فرم‌گرا، تاریخ جهانگشا برپایه آن‌دسته از رهیافت‌های نقد ادبی بازخوانی شده است که متن را در پیوند دیالکتیکی و تعاملی با زمینه‌های مادی تولید آن در نظر می‌¬گیرند. ازاین‌رو، ابتدا، ایدئولوژی¬های موجود در متن معرفی و تحلیل می‌شوند و پس از مشخص‌شدن نقش آنها در شکل¬دهی نظام ایدئولوژیک آن، تضادهای گفتمانی آشکار می‌گردد و درنهایت به تأثیر این ایدئولوژی¬ها بر متن پرداخته می-شود. عوامل مختلفی همچون بافت تاریخی، نهادهای اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک در شکل¬گیری این متن و صورت زبانی آن مؤثر بوده‌اند. به‌نظر می‌رسد بیش‌از تعقیدهای زبانی و بیانی، این تضادهای گفتمانی و ایدئولوژیک و تناقض‌های فرهنگی است که سبب اضطراب، آشفتگی و پیچیدگی متن شده است. واکاوی و بازیابی جریان‌های ایدئولوژیک متن نه‌تنها سبب خوانش‌های متفاوت می‌شود، بلکه به خواننده کمک می‌کند به قضاوتی تازه و متفاوت از وجوه ادبی و تاریخی و البته فرهنگی متن دست یابد.
راحله گندمکار، بنفشه مسگری،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

در پژوهش حاضر، با هدف ارائه تحلیلی پیکره‌بنیاد درباب ارتباط میان تعبیر معنایی نام‌آواهای زبان فارسی و ویژگی ساخت‌واژی آنها، تمام نام‌آواهای ثبت‌شده در فرهنگ نام‌آواها در زبان فارسی (۱۳۷۵)، که برابر 2570 مدخل بوده است، بررسی شده و با تحلیل ساخت‌واژی و معنایی آنها، نام‌آواهای دوگان‌ساخت فارسی، شامل تکرار کامل ناافزوده، تکرار کامل افزوده میانی، تکرار کامل افزوده پایانی، تکرار کامل پژواکی، و تکرار کامل پژواکی افزوده، تحت بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد، فرآیند تکرار ساخت‌واژی پژواکی برای «تأکید و برجسته‌سازی» معنی نام‌آواها به‌کار می‌رود؛ مفهوم «تداوم پیوسته» ازطریق تکرار کامل ناافزوده شکل می‌گیرد؛ نام‌آواهای دربردارنده معنی «تداوم ناپیوسته»، افزون‌بر بهره‌مندی از ساختار دوگانی، دارای همخوان‌های انسدادی در فاصله بین دو تکرار صورت نام‌‌آوا هستند؛ معنی «تداوم به‌همراه سایش و کشیده‌شدن»، با استفاده از شیوه تکرار کامل افزوده میانی «و» یا «ا» صورت‌بندی می‌شود؛ و ویژگی معنایی «خفیف و جزئی»بودن نام‌آواها با تکرار کامل ساخت‌واژه و انتخاب همخوان‌هایی با شیوه تولید سایشی یا انسایشی صورت می‌پذیرد؛ صورت ساخت‌واژی تکرار پژواکی افزوده میانی «و» نیز برای افاده معنی «تعدد و کثرت» استفاده می‌شود؛ و درنهایت، تأکید بر «شدت صدا یا عمل» ازطریق شکل ساخت‌واژی مشتق پسوندی صورت می‌گیرد و به گروه تکرار ساخت‌واژی تعلق ندارد. 

ابراهیم واشقانی فراهانی،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

درباره واژه «اسپانور» میان مترجمان اندرز خسرو قبادان و نیز دیگر کوشندگان زبان و ادبیات فارسی میانه و فرهنگ‌نویسان و دانش‌نامه‌نویسان، در همه سطوح واج‌نویسی، آوانویسی، تبیین معنا و تعیین مدلول، اختلاف هست. اسپانور را معادل یکی از هفت شهر مداین، اصفهان، آخور اسبان، آرام‌جای (نه لزوماً آرامگاه) و مرغوزن (آرامگاه) گرفته‌اند. به‌سبب جای‌گیری این واژه در صدر اندرزنامه و محدودشدن فضای اندرزنامه به مکان اسپانور، هر خوانشی از این واژه بر کلیت تعبیر مخاطب از متن اندرز خسرو قبادان تأثیر می‌گذارد. در این مقاله، با استفاده از سه قلمرو به واژه اسپانور پرداخته خواهد شد: نخست، داده‌های تاریخی؛ دوم، تحلیل ساخت واژگانی اسپانور؛ و سوم، شواهد متن برای شرح متن که در علم معانی و اغراض سخن می‌گنجد. نیز در این مقاله، از روایت‌های اساطیری برای شرح اسپانور یاری گرفته‌ می‌شود. نتیجه بررسی این گمان را تقویت می‌کند که اسپانور با ساخت واژگانی aspān (مشتق از «اسپ»)+پسوند war (به‌معنی پهنه، مرز و محدوده) است و معنی آن، نه اصفهان و مرغوزن، بلکه سازه یا پهنه‌ای در پیوند با اسب و در معنی میدان‌گاه عمومی است و همان‌سازه‌ای است که در دوره اسلامی با نام عمومی «میدان شاه» جزئی ثابت از الگوی کاخ‌سازی ایرانی بوده ‌است. این میدان‌گاه، با توسعه‌یافتن، مبدل به یکی از هفت شهر مداین شده ‌است؛ بنابراین، مدلول اسپانور در اندرز خسرو قبادان میدان‌گاه مداین و یکی از هفت شهر آن بوده که مهم‌ترین سازه بارِ ساسانیان، یعنی ایوان مداین، در آن ساخته شده بوده‌ است. این بخش از مداین همین امروز نیز با نام اسبانبر در کرانه شرقی دجله و در جنوب تیسفون قرار دارد. 

حسین محمدی،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده

در قرن‌های هفتم تا یازدهم، حاکمان مسلمانی در شبه‌قاره هند به قدرت رسیدند که به فرهنگ و زبان فارسی علاقه‌مند بودند. درپی این تغییر، ایرانیان به‌دلایل گوناگون به هندوستان مهاجرت کردند و در دربار فرمانروایان محلی به انواع قدرت‌های سیاسی، نظامی، و اقتصادی دست یافتند و زمینه رشد و گسترش فرهنگ و ادب فارسی را در شبه‌قاره هند فراهم کردند. مولانا نورالدین محمد ظهوری ترشیزی (994-1025 هـ.ق) از شاعران ایرانی اهل خراسان بود که در قرن دهم به هند مهاجرت کرد و به خدمت حکومت نظام‌شاهیان و عادل‌شاهیان درآمد و در دکن به مقام ملک‌الشعرائی رسید. ظهوری، طی چهاردهه حضور در دکن (جنوب هند)، در راه گسترش زبان و فرهنگ ایرانی بسیار کوشش کرد. در مقاله حاضر، با روش توصیفی‌-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای، کوششی برای تبیین این نکته صورت گرفته است که ظهوری ترشیزی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی در شبه‌قاره هند چه نقشی ایفا کرده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که ظهوری، باوجود موانع بسیار، به‌ویژه سعایت دشمنان ایران و به‌خصوص شیعیان در دکن، در سایه حمایت و تشویق حاکمان آن سامان، توانست با خلق آثار ادبی ارزنده، فرهنگ و زبان فارسی را در شبه‌قاره هند گسترش دهد. ارائه تصویری واقع‌بینانه از تأثیر ظهوری ترشیزی و آثار ادبی او و چگونگی حمایت و تشویق حاکمان نظام‌شاهی و عادل‌شاهی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی از نتایج مقاله حاضر است.

دوفصلنامه زبان و ادبیات فارسی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

ندارد
آرمان فاتح دولت آبادی، غلامعلی فلاح، حمید عبداللهیان،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

شاهنامه فردوسی پر از داستان‌هایی است که در اساطیر ریشه دارند. شخصیت‌های داستان‌ها را می‌توان از چشم‌اندازهای گوناگون تحلیل کرد. کیخسرو از شخصیت‌های برجسته در داستان‌های اساطیری است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر مطالعات کتابخانه‌ای و اسنادی و بهره‌گیری از روش تحلیل محتوا و با تأکید بر رویکرد انسان‌شناختی مارسل موس و نظریات الیاده درباره جادودرمانگران، شخصیت کیخسرو و کنش‌های جادوانه او تحلیل شده است. یافته‌های پژوهش نشان داد که کیخسروِ تورانی‌ـ‌ایرانی بالقوه جادوگر است و ویژگی‌های شخصیتی و کنش‌هایی دارد که در جادوگران یافت می‌شود. کیخسرو چون شاه‌ـ‌کاهنی مسلط بر عناصر چهارگانه و رازآموخته در جادوگری، با روش‌های نامرسوم جادویی افراسیاب را شکست می‌دهد و جنگ بزرگ را به پایان می‌رساند.

 
اسد آبشیرینی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

روایت بوف‌کور از خلال «نوشته»های پراکنده­ای می­‌گذرد که راوی «نقاش» آن، در اسارتی که در تمام طول داستان از سنگینی «دیوار خانه»اش بر دوش می­‌کشد برای «سایه» «بلعنده» خود واگویه می­‌کند. فقط در بخش نخست بوف‌کور است که آن «دختر اثیری»، از «سوراخ هواخور» پستوی همان «خانه»ای که در «آن‌طرف خندق» واقع شده است، «تجلی» می‌­کند. نظریه‌­های روان‌کاوانه ژاک لاکان فرانسوی، که زبان‌­محوری نیز از مقدمات مبنایی آن به‌شمار می‌­آید، ابزار کارآمدی است که در پژوهش حاضر، راه را بر تأمل و درنگ در زمینه زبانی و نمادهای هم‌بسته بوف‌کور هموار می­‌سازد. اینکه «امر واقع» لاکانی، چه توضیحی در پیشبرد پیرنگ این داستان مدرن خواهد داشت و حاصل به­‌کارگیری این‌چنین نگاهی، چه پرتوهایی بر خصلت تأویل‌­پذیرانه بوف‌کور و جوانب نثر آن انداخته است، چارچوب دغدغه­‌های نگارنده این مقاله را بنیاد نهاده ­است.

شیوا کمالی اصل، عبدالله ضابطی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

به­رغم به‌حاشیه‌رانده‌شدن زنان، سایه آنان در متون کهن باقی است. هدف این مقاله، بازنمایی نقش زن و نشانه­‌های کنشگری او در سه حکایت از مرزبان­‌نامه برمبنای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، با تکیه بر نظریه فرکلاف، و یافتن پاسخ این پرسش است که آیا زنان، با توجه به حاکمیت مردسالارانه در جامعه، وضع موجود را پذیرفته‌اند، یا به‌نحوی آن را به نفع خود تغییر داده‌اند. اگر چنین است، چگونه این مهم را انجام می­‌دهند و مؤلفه­‌های این کنشگری چیست. در پژوهش حاضر، مرزبان‌نامه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده، و نشانه­‌های قدرت زن و چگونگی عاملیت او بازنمایی شده است. نتایج نشان داد که با توجه به اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در زمان نگارش کتاب، زن در این حکایت‌­ها به نوعی از قدرت نهفته دسترسی دارد و با حضور فعال، نقش تأثیرگذاری در روند حکایت ایفا می‌کند. زنان در مرزبان‌­نامه، اغلب، با نماد تدبیر، حکمت و اخلاق، کنشگرانه نقش ایفا می­‌کنند. اگرچه در این اثر، با توجه به اوضاع اجتماعی زمان تألیف یا بازنویسی، نابرابری قدرت میان زنان و مردان مشهود است، زنان درقالب فرمانروایان خاموش از قدرت برخوردارند و نقش فاعلی آنها در شکل­‌گیری روند داستان مشهود است. درمجموع، در این حکایت­‌ها نشانه­‌های فراوانی از قدرت و عاملیت زن، ازجمله داشتن حق انتخاب، تدبیر و قدرت تصمیم‌­گیری به‌دست آمد.

بتول واعظ، محمدرضا حاجی آقابابایی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

یکی از مسائل حوزه ادبیات که درباب تعریف و مبانی نظری آن اختلاف فراوانی میان فلاسفه، ادیبان و زبان‌شناسان وجود دارد، شعر و چیستی آن است. تفاوت دیدگاه‌ها در تعریف شعر، به اختلاف در روش‌شناسی، تفاوت حوزه‌های فکری و تبیین کارکرد شعر برمی‌گردد. در این پژوهش، با روشی توصیفی‌‌ـ‌تحلیلی، تعاریف موجود از شعر نقد شده است و با مطالعه انواع شعر در ادبیات فارسی و مبنا قراردادن شاخص‌هایی چون ذهنیت گوینده، ذهنیت شنونده، زبان، مطالعات ژانری، گفتمان‌های گوناگون هر دوره، عنصر ادبی غالب و نقد نگاه شاهکارگرایانه، سعی شده است، در مقابل دیدگاهی که بوطیقا را امری ثابت و غیرتاریخی تلقی می‌کند، بوطیقا پدیده‌ای سیال، نسبی و تاریخمند معرفی شود که در هر دوره با توجه به شاخص‌های فوق، تعریفی متغیر و دیگرگون می‌یابد. با چنین رویکردی به بوطیقا، مرزگذاری میان نظم و شعر براساس شاخص‌هایی یکسان و در تمام دوره‌ها نمی‌تواند دقت و اعتبار علمی داشته باشد. براساس دیدگاه‌ مطرح‌شده در این پژوهش، در هر دوره لازم است بوطیقایی تازه طرح شود تا بتواند تعریفی از شعر آن دوره ارائه دهد.
 

حسین اتحادی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

غالب دهلوی یکی از مشهورترین شاعران سبک هندی در قرن سیزدهم است. ازنظر برخی منتقدان، او از گروه شاعرانی است که کلامشان غالباً مبهم و پیچیده است. در پژوهش حاضر، به‌روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، مهم‌ترین بخش آثار غالب، که مجموعه غزلیات او است، برای روشن‌شدن عوامل ابهام، از منظر زبانی بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می‌­دهد که ابداع ترکیبات مختلف وصفی، حذف بخشی از جمله، برخی سهوهای لغوی و نحوی و به‌ویژه برقرارکردن تنازع میان کلمات، مؤلفه‌­هایی هستند که مایه ابهام کلام غالب شده­اند. ازاین‌میان، کاربرد ترکیبات تازه و برقراری تنازع را، به‌دلیل کاربرد زیاد، می­توان از ویژگی‌­های سبکی غالب محسوب کرد. ازمنظری دیگر، علاقه زیاد شاعر به ارائه مضامین تازه و پیچیده سبب شده است تا ترکیبات تازه اسمی، قیدی و به‌ویژه وصفی زیادی ابداع کند.
 

ثریا کریمی، رامین محرمی، مهین پناهی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

مناقب‌العارفین تألیف شمس‌الدین احمد افلاکی در شرح احوال خاندان مولوی و مشایخ طریقت مولویه نوشته شده و افلاکی در این کتاب شخصیتی اسطوره‌ای و فراواقعی از پیشینیان و معاصران ترسیم کرده است. بسیاری از مسائل عرفانی مناقب‌العارفین با مفاهیم اساطیری منطبق است و باورهای اساطیری در شکل‌گیری مطالب این تذکره عرفانی نقش دارد. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده می‌شود که مضامین عرفانی مناقب‌العارفین در کدام مؤلفه‌ها با مبانی اسطوره‌ای الیاده تناسب دارند. در این جستار، مناقب‌العارفین به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با رویکرد اسطوره‌شناختی براساس دیدگاه الیاده تحلیل شده است تا میزان انطباق عرفان و اسطوره تشریح شود. نتایج بحث نشان می‌­دهد که در این اثر، قهرمان مطابق کهن‌الگوها، از قبل به‌عنوان منجی تعیین شده است. در چرخه زندگی مولوی می‌توان به‌ترتیب مراحل شست‌وشو، تجدید حیات و تجلی را به‌وضوح مشاهده کرد؛ او آیین شست‌وشوی مقدس را پیش از ورود به ساحت ناخودآگاه خود انجام می‌دهد و خود را برای پیوستن به ساختار قداست آماده می‌کند و در سفر درونی خود از مقتضیات بشری فراتر می‌رود و به رؤیت حق‌تعالی، فرشتگان، پیامبران و ارواح نایل می‌شود. همچنین، در مناقب‌العارفین، بام مدرسه و خزینه حمام به‌منزله الگوی مثالی مرکز جهان است که ناسوت و لاهوت به هم پیوند می‌یابد.
 

سیدسعید احمدپور مقدم، ناصر نیکوبخت،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

چیرهدستی و قدرت نظامی گنجوی در تصویرپردازی و توصیف جزئیات همواره در کانون توجه تحلیل‌گران آثار او بوده، اما تاکنون درباره شگردهای هنری و انواع الگوهای نظامی در توصیف و تصویرآفرینی‌، چنان‌که باید، تحلیلی صورت نگرفته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب مثنوی هفت‌پیکر در مقام یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین آثار نظامی، به‌شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی، پاسخ به این دو پرسش بنیادی در دستور کار قرار گرفته است که تصویرگری‌های چیره‌دستانه و توصیف‌های دقیق نظامی در متن، واجد چه کارکردی از نوع زیبایی‌شناختی، بلاغی، روایی و... است و دیگر اینکه آیا امکان ترسیم الگوهایی متقن و اثبات‌پذیر در توصیف‌ها و تصویرسازی‌های نظامی وجود دارد؟ درنتیجه پژوهش، روشن شد که نظامی، با شگرد ایجاد عینیت و شیءوارگی برای موصوف، می­‌کوشد آن را برای خواننده اثر ملموس و واقعی ‌سازد. این موجودیت عینی خود کارکردهای ثانویه‌ای دارد که یا در حوزه بلاغت، یا در ساحت زیبایی‌شناختی، یا ازحیث منطق روایی در متن هفت‌پیکر قابل بررسی است. می‌توان اکثر توصیف‌ها و تصویرپردازی‌های هفت‌پیکر را درقالب الگوهای مشخصی طبقه­‌بندی کرد.
 

مجتبی دورودی، حمید فدایی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

موضوع جستار حاضر بررسی و تحلیل بیتی از شاهنامه فردوسی است که تاکنون پژوهشگران دیدگاه‌های گوناگونی درباره آن اظهار کرده‌اند. این بیت، که سعدی نیز در بوستان ضبط کرده است، با مصراع «میازار موری که دانه‌کش است» آغاز می‌شود. سپس‌تر، خالقی‌مطلق صورت ضبط‌شده این بیت در نسخه فلورانس و دو نسخه دیگر را، که مصراع «مکش مورکی را که روزی‌کش است» در آنها آمده است، اساس تصحیح خود قرار داده و آن را نزدیک‌ترین صورت به اصل شاهنامه دانسته است. پس‌ازآن، پژوهشگران دیدگاه‌های خود را در رد یا قبول این تصحیح منتشر کرده‌اند. در این پژوهش، ضمن بررسی نظریات دیگر، با تمرکز بر متن‌های اوستایی و فارسی میانه، و نیز با درنظرگرفتن صورت بسامدی تعدادی از واژگان این بیت، این نتیجه حاصل شده است که عبارت «مور دانه‌کش»، ترکیبی وصفی و کهن است که در متن‌های باستان و میانه ریشه دارد و دامنه‌اش به فارسی نو نیز کشیده شده است. دو دیگر، واژه «مکش» نسبت به «میازار» و «موری» نسبت به «مورک» برتری دارد که به‌قرینه یکدیگر در هر کدام از ابیات دیده می‌شوند. بااین‌حال، واژه «میازار» را می‌توان ازجمله نوآوری‌های شاعرانه فردوسی به‌شمار آورد.  

اشرف سراج،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

«داد» (عدالت) ازجمله مفاهیم انتزاعی است که در دنیای خارج از ذهن صورت ملموسی ندارد و اندیشمندان در طول تاریخ از دیدگاه‌های گوناگون به آن پرداخته­‌اند. فردوسی به داد و دادورزی توجهی ویژه داشته و از آن به­‌منزله یکی از صفات برجسته و ضروری پادشاهان یاد کرده است. از دیدگاه زبان‌شناسان شناختی، ذهن انسان با استفاده از سازوکار استعاره، مفاهیم انتزاعی (حوزه مقصد) را ازطریق مفاهیم عینی (حوزه مبدأ) درک می­کند. برای یک مفهوم انتزاعی ممکن است چندین حوزه مبدأ مختلف به­‌کار گرفته شود. تجارب جسمانی، محیط فیزیکی، محیط اجتماعی و فرهنگی و پیشینه شخصی و اجتماعی از عوامل دخیل در تنوع استعاره‌­ها هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه فردوسی درباره داد با بررسی استعاره‌­های مفهومی به­‌کاررفته در شش داستان شاهنامه معرفی و عوامل مؤثر در تنوع حوزه‌­های مبدأ با تحلیل رابطه استعاره و انواع بافت شناسایی شود. مطابق نتایج حاصل از پژوهش، پادشاه داد را، که به‌مثابه شیئی ارزشمند و ثروتی ناتمام است، در بین مردم و جهان می‌­گستراند. دادورزی سبب آراستگی و روشنایی پادشاهی و کشور می‌شود و نگهبانی است که قلمرو حکومت را ایمن نگه می‌دارد و نیز به‌­مثابه آبی است که آبادانی و تازگی جهان و شادی مردم به آن وابسته است.
 

مصطفی علیپور، حبیب الله عباسی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

رخداد تاریخی و روایت تاریخی آن رخداد، اعم از شفاهی و کتبی، با هم تفاوت دارند؛ چه، رخداد واقعه‌ای است که یک‌بار در زمان خاص و مکان معین اتفاق افتاده است، اما روایت تاریخی متکثر و متعدد است و با رخداد تاریخی هم‌خوانی کامل ندارد و تأویلی از آن رخداد اصلی است. در این جستار، تکرار و بازسازی و تولید مجدد گذشته، با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و رویکرد بینامتنی (برپایه محورهای سه‌گانه بینامتنی ژنت) در دو روایت تاریخی ظهیری نیشابوری و راوندی از رخداد فتنه غز واکاوی شده است، دو روایتی که از لحاظ زمانی و بیانی با هم متفاوت‌­اند. همچنین، نشان داده شده است که این دو متن، که موضوع مشترکی دارند و به هم مربوط‌‌اند، چه میزان از هم تأثیر پذیرفته‌اند و چقدر مکالمه و گفت‌وگو بین آنها درگرفته­ است. علاوه‌بر تکیه و تأکید بر ویژگی‌های زبانی راحه‌الصدور، به‌ویژه نظام نحوی آن، به رابطه بینامتنی دو اثر، شباهت‌ها و تفاوت‌ها در نحوه گزارش و روایت فتنه غز پرداخته شده است. حاصل تحقیق برجسته‌کردن تأثیرپذیری راحه‌الصدور از سلجوق‌نامه در گزارش تاریخی است که آن را در مظان اتهام سرقت ادبی قرار داده است.
 

لیلا آذرنیوار، شکرالله پورالخاص، احمدرضا کیانی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

مرگ قطعی‌‏ترین غایتی است که هر لحظه و در هر برهه‌‏ای از زندگی ممکن است رخ‏ دهد، حقیقت هولناکی که انسان با وحشت از مرگ به آن پاسخ ‏می‌‏دهد. روان‌‏درمان‌گران‏ بسیاری، ازجمله یالوم، آن را سرچشمه اصلی اضطرابی می‏‌دانند که بر رفتار و روان آدمی تأثیر فراوان می‌‏گذارد. تاریخ نشان ‏داده ‏است که شاعران و نویسندگان عمیقاً درباره مرگ اندیشیده و از آن سخن‌‏ها گفته‌‏اند. سعدی، اندیشمند ایرانی، که به‌واسطه بیان حکمت‌های اخلاقی و مشرب فلسفی‌اش شهرت جهانی پیدا کرده ‏است، در آثار خود بوستان و گلستان و حتی غزلیات، ضمن بیان حکایت‌‏ها، به معنای مرگ و اضطراب ناشی از آن پرداخته ‏است. با توجه به اهمیت موضوع مرگ و قطعی و گریزناپذیربودن آن، در پژوهش حاضر با استفاده از آثار سعدی و با روش توصیفی‌-تحلیلی مبتنی بر مطالعات میان‏‌رشته‌‏ای، پاسخ به این سؤال‏ دنبال شده است که سعدی و یالوم چگونه به انسان‏‌ها کمک ‏می‌‏کنند تا بر وحشت ناشی از مرگ غلبه‏ کنند و با وجود علم به مرگ شادمانه به زندگی خود ادامه‏ دهند یا خود را از ترس آن برهانند تا بتوانند با بحران‌‏ها و مشکلات روحی و روانی مواجه‏ شوند. یافته‏‌های پژوهش نشان‏ می‌‏دهد رویارویی و یادآوری مرگ نه‌تنها باعث کاهش اضطراب مرگ می‌‏شود، بلکه زندگی را معنادار، گرانبها و ارزشمند می‌‏کند. با چنین برداشتی، می‏‌توان مرگ را نه‌تنها برای خود، بلکه برای دیگران نیز لذت‏‌بخش‏ کرد.


محمد خسروی شکیب،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده

«بسیج جمعی» از نظریه‌­های پرکاربرد در حوزه جامعه‌­شناسی سیاسی معاصر است که  بررسی و تحلیل سازوکارهای درونی حاکم بر جنبش‌­های اجتماعی، انقلاب‌­ها و آشوب­‌های سیاسی را ممکن می­‌کند. در پژوهش حاضر، هم روایت «مرغان جهان» در منطق­الطیر و هم حکایت «کبوتر مطوّقه» در کلیله و دمنه، از کنش‌­های جمعی متشکل و موفق در ادبیات کلاسیک فارسی و نوعی از بسیج جمعی و گردهمایی اجتماعی معطوف به تغییر ساختار و وضعیت حاکم به‌شمار آمده‌اند؛ ازاین‌رو، بررسی متغیرهای کمی و کیفی حاکم بر سازمان درونی آنها ضرورت دارد. کاربست شاخص‌­هایی چون اصل کنشگر خردمند، اصل روابط عمومی، اصل ساختار کنش جمعی، اصل انسجام کمی و کیفی، اصل انگیزه‌­ها و الگوهای رفتاری و... نشان‌­دهنده پیچیدگی ساختاری این‌گونه از کنش‌­های جمعی است. در این مقاله، تلاش می‌­شود تا با روش تحلیل تطبیقی و کیفی، سازوکارهای درونی حاکم بر دو روایت پیش‌گفته بررسی شود تا میزان انسجام و نیز ظرفیت‌­های توضیحی و تفسیری هریک به‌سنجش درآید.

دکتر بدریه قوامی، دکتر لیدا آذرنوا،
جلد 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

نشانه­شناسی رویکردی میان‌رشته­ای است که به بررسی نظام­های نشانه­ای اثر می‌پردازد. در میان رو­یکردهای نشانه­شناختی، نظریه مایکل ریفاتر درباره نشانهشناسی شعر درخور توجه است. بنابر این رویکرد، خواننده عامل بسیار مهمی در فرآیند خوانش متن است. ریفاتر معتقد است که معنا همیشه در متن شعر جای دارد و خواننده فقط باید آن را استخراج کند. بهنظر او، دال­های شعر را باید برحسب خود شعر فهمید نه با ارجاع نشانه‌های آن به مصداق­های خارجی. فهمِ شعر مستلزم تلاش خواننده برای یافتن شبکه­ای درهمتنیده از نشانه­ها است و از این حیث رویکرد او می­تواند در زمره نقدهای خواننده­محور قرار گیرد. در این پژوهش، شعر «ارغوان» ابتهاج با رویکرد ریفاتر تحلیل شده است. ایده محوری شعر «انزوای شاعر در فضای نامناسب اجتماعی» است که بهشکل­های گوناگون و به‌طور غیرمستقیم و از طریق گزاره­های پرکاربرد و کلیشه­ای و با استفاده از فرآیندهای «تعیّن چندعاملی»، «تبدّل» و «بسط» ایده محوری شعر را تکرار، و جرح و تعدیل کرده، یا گسترش داده است. علاوهبراین، فرآیند­های معناساز «انباشت» و «منظومه­های توصیفی» نیز شعر را برای القای یک مضمون واحد هدایت می­کنند. دو منظومه توصیفی «آزادی» و «شرایط نامناسب اجتماعی» در این شعر، تقابل و صف­آرایی انبوهی از واژه­ها را به ذهن خواننده متبادر می­کنند.

دکتر میلاد جعفرپور،
جلد 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده

جمشیدنامه از حماسه‌های ناشناخته ادب فارسی در آسیای میانه است که گزارش مفصل، مستقل و کاملاً متفاوتی از رویدادهای زندگی و عصر پادشاهی یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های اساطیری ایران، یعنی جمشید پیشدادی، ارائه کرده است. با وجود اینکه روایت اصیل جمشیدنامه به زبان فارسی تألیف شده و مدت‌ها ترجمه‌های ترکی و اردوی آن در دیگر نواحی رایج و منتشر بوده است، هنوز بیشتر حماسه‌پژوهان آشنایی مختصری هم با آن ندارند و هیچ اشاره و توضیحی از جمشیدنامه در تحقیقات به‌دست داده نشده است. گفتار حاضر، برای جبران این فقر شناختی، در دو بخش و به روش استقرایی، نخست به معرفی مشخصات متنیِ روایت پرداخته و سپس عناصر و بن‌مایه‌های داستانی جمشیدنامه را ارزیابی کرده است.


صفحه 16 از 19     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4666