40 نتیجه برای ادب
محمد غلام،
جلد 12، شماره 45 - ( 8-1383 )
چکیده
جامعه شناسی ادبیات، یکی از شیوههای جدید و کارآمد نقد متون ادبی است و امروزه، در تحلیل انواع ادبی نوین، به خصوص رمان فارسی معاصر کاربرد فراوان دارد. نقد و تحلیل رمانهای معاصر فارسی و بررسی ساختارهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی جامعه ایرانی از خلال این آثار، هدف مقاله حاضر بوده است. یافتههای این تحقیق، حکایت از آن دارد که: رمان کامل ترین نوعی است که می تواند به مطالعات جامعهشناختی نوین، پاسخ مثبت دهد. از دریچه مطالعه رمان فارسی، به خوبی می توان ساختارهای جامعه ایرانی را تبیین کرد. هر قدر از ساختار سادۀ جامعه ایرانی در عصر مشروطه – که عصر پیدایش نخستین رمانهای فارسی نیز هست – فاصله میگیریم و به سمت جامعه پیچیدهتر و مشکل دارتر معاصر پیش میآییم ساختار رمان فارسی نیز پیچیدهتر میشود و موضوعات اجتماعی، تنوع و پیچیدگی بیشتری مییابند. موضوعات و مقولاتی که در رمان های فارسی، مــد نظر نویسندگان قرارگرفته است از کلی گرایی به سمت جزیی گرایی سیر می کند. ایـن نکته، از یک سو، حکایت از به فردیت رسیدن انسان معاصر ایرانی دارد که با تمام وجود، در رمان جدید حضور یافته است و از سوی دیگر، بیان گر فاصله گرفتن ساختارهـای جامعه، از حالت ساده، ابتدایی و حماسی قدیم، به سمت ساختارهای پیچیده و مدرن است.
قیصر امینپور،
جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
ازرقی هروی از شاعران قرن پنجم و ششم است که او را عموماً شاعری درجه دوم محسوب میدارند. در این مقاله، نویسنده ضمن بازنگری و بررسی اطلاعات مربوط به شاعر، و مسائل مربوط به زندگی او به بحث در باره سبک آثار، نوآوریها و تازگیهای شعرش پرداخته و نشان داده است که او به سبب همین تازگیها از بعضی شاعران همعصرش برتر یا با آنان برابر است. در این مقاله، مسائل فنی شعر وی در محور اندیشه، خیال، عاطفه، زبان، موسیقی و شکل، بررسی و برای هر یک از محورهای مذکور و جزئیات فنی هر یک از آنها نیز شواهدی ارائه شده است.
مسعود جعفری،
جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
سید محمدرضا میرزاده عشقی از شاعران عصر مشروطیت در ایران و از پیشگامان تجدد ادبی محسوب میشود. مفهوم تجدد ادبی ارتباطی دقیق و تنگاتنگ با رمانتیسم و گسترش آن در ادبیات مشروطه به بعد دارد و عشقی برجستهترین نماینده شعر رمانتیک عصر خود است. رمانتیسم وی ضمن این که خالی از عناصر تغزلی نیست، بیشتر رنگ و بوی اجتماعی و انقلابی دارد. این مقاله ضمن اشاره به زندگی پرفراز و نشیب او با تأکید بر جنبههای رمانتیک آثار شاعر، به تحلیل و بررسی بخشی از آن، بهویژه «سه تابلو مریم» پرداخته است و ویژگیهای رمانتیک آثار او را از لحاظ صورت و محتوا نشان داده است.
مهدی نوریان،
جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
بر مثنوی مولانا از زمانهای گذشته تا امروز شروح و تفاسیر گوناگونی نوشته شده است و شارحان هر کدام به مذاق خود توجیهاتی برای حل دشواریهای آن آوردهاند. در این مقاله با ذکر نمونه، در باره اختلاف نظر شارحان بحث شده و نتیجه گرفته شده است که برای گشودن پیچیدگیهای اشعار مولانا باید پیوستگی مطالب را همواره در نظر داشت و کلید گشایش هر مشکلی را در درجه اول باید در خود مثنوی جستجو کرد.
حبیبالله عباسی،
جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
این نوشتار، با تکیه بر این نکته که رویدادهای فرهنگی صد سال اخیر ایران و جهان عرب سخت شبیه هم است، دو نشریه جریانساز ایرانی و مصری- سخن و آپولو- را مورد بررسی قرار میدهد. هنوز صدای این دو نشریه تأثیرگذار را که حلقه پیوند ادبیات سنتی و مدرن به شمار میروند، میتوان از دیواره زمان شنید. در این مقاله ابتدا به اجمال این دو نشریه که به همت خانلری و ابوشادی منتشر میشدند، معرفی شده است. در پایان به برخی قدرمشترکهای این دو نشریه اشاره شده است؛ قدر مشترکهایی مانند وارد کردن حال و هوایی جدید در حوزه شعر، گسترش شعر تمثیلی و نمایشی، وضع مبانی و معیارهای جمالشناسی جدید، رویکرد اعتدالی به ادبیات اروپا بهویژه شعر، ترجمه و نقد؛ چاپ و انتشار آثار شعری و تحقیقاتی مدرن، معرفی و شناسایی بسیاری از چهرههای شاخص ادبیات عرب و ایران برای اولین بار، به دور بودن هر دو نشریه از گرایشهای سیاسی و حزبی و نظریهپردازی و جریانسازی هر دو نشریه در حوزه شعر.
محمود فتوحی،
جلد 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
ابهام در نظریههای ادبی جدید، بر خلاف دیدگاههای قدما نکوهیده نیست، بلکه ارزش محسوب میشود. این مقاله با بررسی پیشینه تاریخی بحث از ابهام در بلاغت قدیم و دیدگاههای امروزی، نشان میدهد که ذوق زیباییشناسی در گذر زمان، به ابهام و چندمعنایی متمایل شده است. از قرن بیستم به بعد منتقدان و نظریهپردازان ادبی، ابهام را جوهر ذاتی متن ادبی میدانند. مقاله با طرح بحث ارزش ابهام ادبی، میان "دشواره" و "ابهام هنری" (چندمعنایی) فرق میگذارد و در پی اثبات این نکته است که تفاوت ادبیات با زبان در رویکرد به ابهام و نقش و کارکرد آن به روشنی مشخص میشود. هدف اصلی مقاله تأکید بر این اصل است که ابهام، جوهره ادبیات است و ارزش هنری و راز ماندگاری آثار جاودانه بسته به میزان ابهام نهفته در آنها است. اگر ابهام را از متنهای ادبی اصیل حذف کنیم، گوهر ادبی آن را کنار گذاشتهایم. ابهام با شرکتدادن خواننده در آفرینش معنا، نوعی تعامل میان خواننده و متن ایجاد میکند و از آنجا که خوانندگان را در طول تاریخ به واکنش وا میدارد، پیوسته امکان گفتوگوی نسلهای مختلف با متن فراهم میآید.
سید مهدی نوریان، سید علیاصغر میرباقری فرد، بهرام شعبانی،
جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده
با روی کار آمدن فتحعلیشاه قاجار، شعر و شاعری نسبت به دورههای افشاریه و زندیه وضعیت مساعدتری پیدا کرد. شاه قاجار که خود شعر میسرود و خاقان تخلص میکرد، به حمایت از شاعران پرداخت و با شکلگیری کانون جدید نهضت بازگشت در تهران، شاعران بسیاری از گوشه و کنار ایران به پایتخت روی آوردند. خاوری شیرازی یکی از شاعرانی است که از شیراز به تهران مهاجرت کرد و با تکیه بر استعداد ذاتی و ممارست در انشای نامههای دربار، تاریخنگاری و شعرخوانی در محافل ادبی پایتخت از نویسندگان و شاعران نسبتاً صاحبنام عصر خود شد و آثار متعددی از جمله دیوانی حاوی بیش از هفتهزار بیت در قالبهای مختلف شعری چون قصیده، غزل، ترکیببند، مثنوی، قطعه و رباعی از خود به یادگار گذاشت. در این مقاله پس از بررسی مختصر وضعیت شعر در دوران افشاریه تا پایان دوران فتحعلیشاه، شرح حال، آثار، دیوان اشعار، گردآوریهای دیوان و سبک شعری خاوری شیرازی به تفصیل تحلیل و بررسی شده است.
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی،
جلد 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده
امروزه کمتر نقدی را می¬توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی¬بهره باشد. پیشرفت¬های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساختگرایی با الهام از نظریات زبان¬شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت¬ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزه داستان¬ها و قصه¬های اساطیری و حماسی، بهترین شیوه تحلیل و طبقه¬بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می¬توان یافت. روش او طبقه¬بندی قصه¬ها و تحلیل رمزگانی هر طبقه است. ولادیمیر پراپ مانند بسیاری از روایت¬شناسان دهه¬های اخیر، برای تجزیه و تحلیل روایتها از تحلیل زبانشناسی ساختارگرا استفاده کرد. پراپ با بررسی مجموعه¬ای از صد حکایت با ترکیب¬بندی مشابه، ساختار یک "شاه حکایت" را بیرون کشید. وی پس از تجزیه و تحلیل یکصد قصه از مجموعه قصه¬های روسی به سیویک خویشکاری دست پیدا کرد. وی معتقد بود این الگو را می¬توان در مورد سایر قصههای عامیانه و حتی رمان¬ها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. نظام پراپ به رغم کاستیهایش، نقطه شروعی برای نظریه¬پردازان بعدی شده است و نظریه¬پردازان بعد از او از روش کار پراپ بسیار تأثیر پذیرفتند. نوشته حاضر با الهام گرفتن از شیوه و الگوی پراپ، سعی در طبقه¬بندی داستان «بیژن و منیژه» از داستان¬های شاهنامه فردوسی و تحلیل آن دارد، هدف این مقاله اثبات الگوی پراپ در این داستان است.
جانالله کریمیمطهر، سکینه شهریاری،
جلد 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده
در این مقاله یکی از انواع ادبی یعنی فانتاستیک، که اخیراً در ادبیات معاصر روسیه رواج چشم¬گیری پیدا کرده است، مورد بررسی قرار می¬گیرد. داستان مورد بحث ما پدر من آنتی بیوتیک است، از آثار برجسته این نوع ادبی است که بر اساس شرایط بحرانی و حوادث ناهنجار دنیای کنونی و تأثیر آن بر زندگی انسان¬ها، نگاشته شده است. در ادامه با معرفی سرگئی واسیلیویچ لوکیانینکو از نویسندگان پیشرو فانتاست در ادبیات نوین روسیه، به بررسی آثار وی و انگیزه¬های روی¬آوری نویسنده به این سبک ادبی می¬پردازیم. لوکیانینکو نویسنده¬ای که با مهارت شگفت¬انگیزی زندگی را در گذشته، حال و آینده به ¬کمک علم و تخیل ترسیم می¬کند، داستان مورد بحث را در سال 1992 به رشته تحریر درآورد. از نظر او برای انسان امروزی دشوار است که به شیوه نوین زندگی، شمار کثیر اطلاعات، ازدیاد برخوردها و روش جدید معاشرت¬ها عادت کند. او معتقد است روان انسان که آمادگی چنین حمله¬ای را نداشته است، گاهی اوقات ترجیح می¬دهد دنیای واقعی را فدا کند و در دنیای ساخته ذهن خود غرق شود. نویسنده در این داستان تلاش دارد نشان دهد که قربانیان اصلی ناهنجاریها و جنگ¬طلبی¬های بزرگترها در دنیای کنونی، یعنی دنیای به اصطلاح متمدن، کودکان¬اند. در این مقاله همچنین سعی شده است، با بررسی داستان پدر من آنتی¬بیوتیک است بهعنوان یکی از آثار فانتاستیک عصر حاضر روسیه، تا حدودی زمینه برای آشنایی بیشتر خوانندگان ایرانی با ادبیات معاصر روسیه، مخصوصاً نوع ادبی فانتاستیک فراهم گردد.
ابراهیم محمدی، جلیلالله فاروقی هندوالان،
جلد 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
در پاره¬ای موارد در حوزه مطالعاتیِ ادبیات تطبیقی نمیتوان به طور دقیق و صریح معین کرد که یک اثر مربوط به ادبیات کدام ملت و قوم است. به نظر میرسد علت این مسئله مشخصنبودن تعریف و مرز ادبیات ملی باشد که خود، معلول دقیقنبودن معیارهایی است که برای ادبیات ملی تعریف شده است. در حالی که گروهی ـ دنبالهروان مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی ـ زبان را یگانه (یا قویترین) ملاک برای تعیین مرز ادبیات ملل و تعریف ادبیات ملی دانسته¬اند، گروهی دیگر ـ عموماً موافقان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقیـ با تردید در اعتبار و کارآیی معیار زبانی، ملاک هویت سیاسی را مطرح کردهاند. البته گاه در کنار دو معیار مذکور معیارهای دیگری همچون پیوستگی تاریخی، هویت مشترک فرهنگی، مرزهای دینی ـ مذهبی، جهانبینیهای سیاسی و حتی مرزهای جغرافیایی (همسرزمینی) نیز مطرح می¬شود. برای بررسی بیشتر این موضوع، نگارندگان مقاله کوشیده¬اند با نقد معیارهای مذکور و نشاندادن ناکافی و غیر دقیق بودن این معیارها، مؤلفه¬های فرهنگی و گفتمان فرهنگی حاکم بر اثر را بهعنوان معیاری راهگشا پیشنهاد ¬کنند.
محمد خسروی شکیب،
جلد 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده
نقد نو با سرکردگی منتقدانی چون پن وارن، ویمست، کلینث بروکس و رنه ولک در تلاش برای خوانش و کشف دقیق و علمی توانایی ادبیات منظوم، به تفاوتها و تمایزهای بین شعر کلاسیک و شعر معاصر در ادبیات انگلیس رسید. شاخه جنوبی نقد نو در آمریکا که بیشتر از شاخه شمالی در انگلیس ـ ریجارد، الیوت، امپسون ـ به مشخصهاهای هستیشناختی و صوری شعر توجه علمی داشتند، به این اعتقاد رسیدند که عنصر غالب در نظام صوری اشعار کلاسیک روایت است. بروکس در کتاب شعر مدرن و کلاسیک نظام صوری اثر هنری را تابع روح زمانه و میزان پیچیدگی جامعه میداند. او معتقاد است که منتقدان باید در سطحی درونیتر، ژرفتر و انتزاعیتر به آثار ادبی بنگرند. بروکس در کنار نظام روایتی حاکم بر شعر کلاسیک چهار نوع فرم غیرروایی ـ مقولهای، خطابی، انتزاعی، تداعیگر ـ را برای شعر معاصر انگلیس و امریکا در نظر میگیرد. او میگوید این نظامهای غیرروایی پیچیدهتر از نظام روایی هستند و گاهی نیز با هم میآمیزند و نظام صوری دشوارتری را پیش روی مخاطب قرار میدهند. سؤال این مقاله این است که آیا میتوان شعر معاصر ایران را با استناد به این فرمهای غیرروایی نقد صوری کرد یا نه؟ پیشفرض این است که در کنار حضور فرم روایی در شعر نیما، اخوان و دیگران فرمهای غیرروایی یا صورتی ترکیبی از چند فرم غیرروایی در شعر معاصر قابل کشف است که این خود لازمه روح زمان و مقتضیات مکان و هدف هنر دران برهه زمانی است
فاطمه عشقی،
جلد 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده
آشنایی فرانسویان با فرهنگ و ادب ایرانی در مقایسه با شناخت فرهنگ یونانی و لاتین دیر صورت گرفت. تاریخ زبان فرانسه را باید از تاریخ ادبیات فرانسه جدا کرد. زبان فرانسه کمکم از قرن پنجم میلادی بعد از استقلال از امپراتوری روم شکل گرفت، حال آنکه تاریخ ادبیات فرانسه از قرن دوازدهم با جنگهای صلیبی و اولینبار با ادبیات حماسی خودنمایی کرد. کشیشان مسیحی فرانسوی، که در به وجود آوردن زبان فرانسه و ادبیات فرانسه نقش بهسزایی داشتند، با نام زرتشت از طریق ترجمه کتابهای تاریخی یونانی و لاتین آشنا بودند. اما بیشتر، از طریق تورات و انجیل، ایران باستان را نجات دهنده یهودیان و بعداً عیسی مسیح میدانستند. در طول جنگهای صلیبی ایران همواره چون کشوری عربی شناخته میشد. با رفت و آمد کشیشان مسیحی در دوران مغول و تأثیر مسیحیان در دربار نام ایران بالا گرفت. اما ارائه ترجمههای تاثیرگذار را باید از دوران صفویه به بعد و در نتیجه اقامتهای طولانی آنان در ایران و فراگیری زبان فارسی دانست. اینجا به دو مقطع زمانی مهم برای شهرت نام ایران باید توجه کرد: قرن هجدهم که در آثار این دوره، دستمایههایی تحت تأثیر ترجمه متون فارسی، و نیز اثار اقتباسی و تقلیدی دیده میشود. این ترجمهها از رنسانس تا آخر قرن هفدهم بیشتر به دست فرستندگان دربار، بهخصوص مبلّغان مسیحی، صورت گرفته بود و به شکل لغتنامهی تحلیلی، رمانهای شرقی، موضوعات نمایشنامهای، حکایت و افسانه بود. همچنین خاطراتی از سیّاحان پروتستان فرانسوی در دست بود که دید انتقادیشان، بهدلیل در اقلیت قرار داشتن، گشایشی بود بر نقد رژیمهای استبدادی در اروپا، نقد کشیشان مسیحی و نیز روشهای تعلیم و تربیت در قرن هجدهم. این منابع بر آثار متفکرانی چون مونتسکیو، ولتر، آنکتیل دوپرون و نویسندگان دایرهالمعارف مانند دیدرو که دوران بحران تفکر انقالب کبیر فرانسه را رقم زدند، تأثیر بهسزایی بر جای گذاشت. گرچه ترجمهها افلاطونی، فرامتنی و قوممدار بودند و به دلیل عدم تسلط بر زبان فارسی کاستیهایی داشتند، چنان تأثیری بر تفکر جامعه فرانسه گذاشتند که تأسیس رشته بااهمیتی به نام شرقشناسی در قرن نوزدهم پیامد این تأثیر بود. مقطع زمانی دوم، قرن نوزدهم است که در خلال آن، ترجمه آثار فارسی نظاممندتر شد و به قلم فرستادههای سیاسی آموزشدیده صورت گرفت. تأثیر این ترجمهها نه تنها در بخش سیاسی بلکه در بخش ادبی نیز مشاهده میشود. آثار شاعرانی چون سعدی و حافظ بر مکتب رمانتیسم بهخصوص آثار ویکتور هوگو، و بر مکاتب ادبی دیگر چون سمبولیسم و سوررئالیسم بسیار تأثیرگذار بود. در بخش مردمشناسی، گوبینو تحت تأثیر نژاد آریایی بحثها و تبادلنظرهای زیادی برانگیخت که منجربه آرمانهای نژادپرستانه در قرن بیستم شد.
غلامحسین غلامحسین زاده، ناصر نیکوبخت، زهرا لرستانی،
جلد 19، شماره 70 - ( 1-1390 )
چکیده
آیرونی یکی از ابزارهای برجستهسازی و آشناییزدایی در زبان است. آیرونی ساختارهای طبیعی زبان را با تغییر در حوزه دلالتها غیرطبیعی میسازد. آشناییزدایی بهوسیله آیرونی از طریق دگرگونی ساختارهای شناختهشده و غافلگیری مخاطب صورت میگیرد. به این ترتیب بخشی از کلام برجستهتر از بخشهای دیگر آن میگردد. در بلاغت فارسی واژه آیرونی بهکار نرفته است؛ اما آنچه در تعریف آیرونی آمده در زبان فارسی کاربرد فراوان دارد، هرچند این کاربرد گاه شبیه کاربرد برخی صناعات بلاغی فارسی است، در مجموع نوعی مستقل محسوب میشود و با سایر صناعات بلاغی متفاوت است. از آنجا که تاکنون در نوشتههای فارسی بهطور دقیق به این تفاوتها و شباهتها پرداخته نشده است، در این مقاله کوشش شده شباهتها و تفاوتهای آیرونی با سایر صناعات بلاغی فارسی مشخص گردد. آیرونی را با همین عنوان میتوان وارد بلاغت فارسی کرد، البته نه بهعنوان آرایهای وارداتی، زیرا شیوه و کلام آیرونیک همواره در ادبیات فارسی وجود داشته است، اما در بیشتر موارد عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب میتوان گفت آیرونی دوگانگی لفظ و معنا یا صورت و محتوا است که برپایه تضاد یا تناقض به شکلی غیرمنتظره و گاه خندهآور بنا شده است. تنها متونی را میتوان آیرونیک خواند که این ویژگیها در آنها بهطور همزمان در کنار هم بهکار رفته باشند.
حمید عبداللهیان، فرنوش فرهمند،
جلد 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده
نجدی، داستاننویس صاحبسبک معاصر، ازجهات بسیار نویسنده قابلتأملی است. در داستانهای او بهدلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابلبحث بسیاری میتوان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالودهشکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارتاند از: روز اسبریزی و شب سهرابکشان. نقد شالودهشکنانه براساس نظریه دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی بهکار رفت. پایه نقد شالودهشکنانه بر یافتن تقابلهای دوتایی و بحث برسر آنها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیشفرضهای پذیرفتهشده است. نتیجه این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفتهشدهای است که پیشاپیش بدیهی دانسته میشود. تقابلها در داستانهای نجدی معمولاً برپایه تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسبریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درونمایه اصلی تناقضهایی ایجاد کرده است که از متن استخراج میشود. در داستان شب سهرابکشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانه کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض میشود و در درونمایه داستان تردید ایجاد میکند.
سجاد آیدنلو،
جلد 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده
یکی از منظومههای پهلوانی تا امروز ناشناخته ادبِ حماسی ایران زرینقبانامه است که در سه دستنویسِ موجود از آن با نامهای شاهنامه اسدی، رستم و سلیمان و زرینقبای هفتلشکر معرفی شده است. سراینده شیعی متن ناشناس است و بنابر قراینی اثر خویش را در عصر صفویان و در شصتسالگی ـ و شاید یکیدو سال پیش و پسـ به نظم درآورده است. داستان منظومه در زمان پادشاهی کیخسرو در ایران و پیامبری حضرت سلیمان(ع) روی میدهد و با آمدن فرستاده سلیمان(ع) به نام زرینقبا، که در پایان معلوم میشود نوه رستم استـ به دربار ایران و دعوت ایرانیان به پذیرش کیش سلیمان(ع) آغاز میشود. بعد از آن روایات متعدد و بسیار متنوعی به شیوه داستان در داستان در 23133 بیت نقل میشود که شخصیتهای اصلی آنها غالباً زرینقبا و دیگر پهلوانانِ رستمنژاد هستند. ساختار و موضوعِ این روایات نقالیـ عامیانه است و ناظم ناشناس در عین تأثّراتِ زبانی و بیانی گوناگون از شاهنامه نهایتاً منظومهای میانمایه عرضه کرده است که واژهها و گزارههای ویژه نقّالی نیز در آن دیده میشود. در این مقاله در هفت بخش، ذیل عنوانها و موضوعهای نام منظومه، سراینده، زمان نظم، موضوع، مأخذ، کیفیت نظم و برخی ویژگیهای سبکی به معرفی این متنِ تقریباً گمنام و ناشناخته پرداختهایم تا علاقهمندان با یکی از بلندترین منظومههای پهلوانی پس از شاهنامه آشنا شوند.
خسرو قلیزاده، سحر نوبخت فرد،
جلد 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده
نظریه تکامل شخصیت یونگ با همه اهمیتش، در مقایسه با ادبیات فارسی بسیار نوپا است. بااینحال از زمان ارائه بهمنزله معیار جدید نقد روانشناختی در حوزه ادبیات رونق بسیاری یافت. ازطرف دیگر یکی از مهمترین مضامین ادبیات حماسی فارسی داستان هفتخان رستم و همچنین اسفندیار است که با وجود شهرت و اهمیتشان تاکنون ازمنظر روانشناسی یونگ هدف نقد قرار نگرفتهاند.
هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی نظریه مزبور در نقد روانشناختی این دو هفتخان بهمثابه دو روایت گرانسنگ ادب فارسی است. از این منظر، مقاله پیشرو تلاش میکند تا با توسل به نظریه تکامل شخصیت یونگ بر اهمیت ارتباط موجود میان مضمون هفتخان و مکتب روانشناسی یونگ تأکید ورزد.
این پژوهش به بررسی و تحلیل هریک از ارکان تشکیلدهنده نظریه یونگ، یعنی کهنالگوهای سایه، آنیما، آنیموس، پرسونا و... در هفتخان رستم پرداخته و سپس کیفیت وقوع آنها را در هفتخان اسفندیار مدنظر قرار میدهد. برای رسیدن به نتیجه بهتر مفاهیم کلیدی هفتخان از دیدگاه روانشناسی یونگ رمزگشایی شده است. نتیجه تحقیق مشخص کرد که تمام ارکان نظریه یونگ بهوضوح، ترتیب و در برخی موارد صورت مکرر در هفتخان رستم دیده میشوند. برخلاف هفتخان رستم، این الگو در هفتخان اسفندیار از نظم مشخصی برخوردار نیست و در پارهای موارد به صورت تلویحی به آن نگریسته شده است. نیز میتوان به فقدان کهنالگوی «آنیموس» در طرحواره هفتخان اسفندیار اشاره کرد.
مریم سیدان،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی بهشمار میرفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد میگفتند. فرهنگنویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمردهاند. عدهای او را همان قاضیالقضات میدانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کردهاند. عدهای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کردهاند. نگارنده در این مقاله بهدنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی میشود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را میکاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظامهای حکومتیای شرح داده میشود که این منصب را به رسمیت میشناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.
ابراهیم واشقانی فراهانی،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص دادهاند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساختهای تعیینکننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایجترین شیوههای بررسی اساطیر تحلیل روانشناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهنترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهرهگیری از نظریه روانشناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریدهای است که با ازهمگسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک میشود. همچنین، تحول انسان غولآسای نخستین به شاه موبد، تورمیافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، میتوان پیگیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخنامههای حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعهای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.
عباسعلی وفایی، محمداسماعیل شفیعپور فومنی،
جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
دوران مشروطه از اعصار مهم ایران ازنظر تحول محتوای شعری است؛ چراکه دیگر نه مدیحهسرایی و شعر عرفانی، بلکه اشعار اجتماعیـ سیاسی با مضامین متعالی چون آزادی، وطن و... رواج داشت. تشابه عصر جدید تاجیکستان با این عصر، زمینه تعامل شعر مشروطه ایران و شعر نو این کشور را فراهم کرد. پژوهش حاضر، که بهروش تحلیلیـ تطبیقی انجام شده است، درجهت بیان چگونگی این تعامل با هدف مقایسه تطبیقی موضوع و محتوای شعر مشروطه ایران و شعر جدیدیه تاجیکستان به بررسی وجوه اشتراک فراوان شعر این دو کشور در عصرهای پیشگفته پرداخته و درنهایت به سه دسته شاعران «حب وطنی، انقلابی و مرثیهسرا» در شاعران این دورهها قائل شده است. ادیبالممالک فراهانی و ایرجمیرزا درمیان شاعران مشروطه ایران و «فطرت» درمیان شاعران جدیدیه تاجیک ازجمله شاعران حب وطنی، و نسیم شمال و مؤمن قناعت ازجمله شاعران مرثیهسرا هستند و مابقی ذیل دسته شاعران انقلابی قرار گرفتهاند. پس از تحلیل محتوایی و تطبیقی اشعار آنها، چنین دریافت شد که ازمیان مضامین پررنگ شعر مشروطه ایران، موضوع «وطن» نخستین و پرکاربردترین محتوای مشترک شعر این دو کشور است که جایگزین موضوع عشق شده است. این موضوع در اکثر اشعار شاعران ایران و تاجیکستان، بیش از بیان حبوطن بهطور مطلق، به ترغیب مخاطبان به قیام علیه ظلم و تشویق به انقلاب سروده شده و در بعضی موارد صرفاً مرثیه است. آزادی، تعلیم و تربیت جدید، ادبیات کارگری و نکوهش جهل و توصیه به علماندوزی مضامین مشترک بعدی هستند؛ ضمن اینکه شواهدی درباب توجه به حقوق بشر، زنان و مسئله برابری با مردان نیز استخراج شده که در مورد اخیر (نکوهش جهل و توصیه به علماندوزی) میگنجد.
میرهادی حسینی،
جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
در برخی مقاطع تاریخی، همه طبقات و صنوف جامعه، با همه تفاوتها و اختلافات، به جریان واحدی تبدیل میشوند تا به غایتی متعالی دست یابند. این تجربه تاریخی را ملت ایران چندبار آزموده است: هم در انقلاب مشروطه 1285 و هم در انقلاب اسلامی 1357. در انقلاب مشروطه همه طبقات و اصناف جامعه یک هدف و غایت را، که برچیدن طومار استبداد و پیادهکردن حکومت قانون است، دنبال کردند و توفیق هم یافتند. در این انقلاب، ادبیات فارسی اعم شعر و نثر نیز بهخدمت انقلاب درآمد، ازهمینرو فن طنز را رسانه اصلی خود قرار داد. ادبیات این دوره چنان با سیاست درآمیخت که ادبای بزرگ را میتوان معماران بزرگ تاریخ ایران بهشمار آورد. در این جستار کوشیدهایم که همین دقیقه را واکاویم و اثبات کنیم.