[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
12 نتیجه برای ایران

غلامعلی فلاح،
سال 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده

در این مقاله دیدگاه محمدتقی بهار درباره رخدادهای مهم بین‌المللی از جمله جنگ جهانی اول و دوم، عواقب آن‌ها و وضعیت ایران و برخی دولت‌های آسیایی و اروپایی در این دو جنگ بررسی می‌شود. با توجه به این‌که معاهدات و پیمان‌های سیاسی میان ایران و سایر دولت‌ها تأثیر عظیمی در اوضاع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور ما داشته است، واکنش بهار به این معاهدات و مداخلات سیاسی و نظامی کشورهای بیگانه به‌ویژه روسیه، انگلیس و امریکا در ایران از لحاظ فرهنگی و تاریخی قابل توجه است.


سید احمد پارسا،
سال 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده

شکوه بر باد رفته ایوان مدائن از دیرباز تأثر روحی بینندگان این بنای تاریخی را به دنبال داشته است. خیام، بحتری، خاقانی، شیخ رضا طالبانی و معروف الرصافی از جمله کسانی هستند که حاصل تأثرات و انفعالات درونی خود را از مشاهده بازمانده‌های این بنای سترگ در سروده‌هایی نغز و پرمغز ارائه داده‌اند که در این میان سروده خاقانی به دلیل سادگی و روانی، فرم و محتوای اثر و موتیف تأثر برانگیز آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا خاقانی ـ آن گونه که بسیاری از پژوهشگران معاصر پنداشته‌اند ـ این چامه را بر اساس حس میهن‌دوستی سروده یا بی‌اعتباری دنیا و عبرت گرفتن از آن عامل سرایش این چامه به شمار می‌رود. نتیجه نشان خواهد داد که با این پژوهش می‌توان به درک درست‌تری از این چامه دست یافت.


حبیب‌الله عباسی،
سال 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده

این نوشتار، با تکیه بر این نکته که رویدادهای فرهنگی صد سال اخیر ایران و جهان عرب سخت شبیه هم است، دو نشریه جریان‌ساز ایرانی و مصری- سخن و آپولو- را مورد بررسی قرار می‌دهد. هنوز صدای این دو نشریه تأثیرگذار را که حلقه پیوند ادبیات سنتی و مدرن به شمار می‌روند، می‌توان از دیواره زمان شنید. در این مقاله ابتدا به اجمال این دو نشریه که به همت خانلری و ابوشادی منتشر می‌شدند، معرفی شده است. در پایان به برخی قدرمشترک‌های این دو نشریه اشاره شده است؛ قدر مشترک‌هایی مانند وارد کردن حال و هوایی جدید در حوزه شعر، گسترش شعر تمثیلی و نمایشی، وضع مبانی و معیارهای جمال‌شناسی جدید، رویکرد اعتدالی به ادبیات اروپا به‌ویژه شعر، ترجمه‌ و نقد؛ چاپ و انتشار آثار شعری و تحقیقاتی مدرن، معرفی و شناسایی بسیاری از چهره‌های شاخص ادبیات عرب و ایران برای اولین بار، به دور بودن هر دو نشریه از گرایش‌های سیاسی و حزبی و نظریه‌پردازی‌ و جریان‌سازی هر دو نشریه در حوزه شعر.


وحید سبزیان پور،
سال 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

بسیاری از صاحب‌نظران چون علامه قزوینی، فروزانفر، خزائلی و... دستمایه اندیشه‌های سعدی را در آثار شاعران عرب جستجو کرده‌اند. حسینعلی محفوظ در تحقیق مفصلی مدعی است که سعدی بن‌مایه‌های فکر و اندیشه خود را از مضامین شاعران عرب به‌ویژه متنبی گرفته است. در این گیرودار مدافعان سعدی با طرح مسایلی چون توارد، طبع‌آزمایی، و برشمردن انگیزه‌های انسانی و عالی و نیز معانی ارجمند و... در آثار سعدی، به دفاع از شیخ شیراز پرداخته‌اند. شیوه این مقاله از لونی دیگر است، زیرا با ورق زدن تاریخ به زمانی عقب‌تر از عهد عباسی، در جستجوی مضامین فکری گلستان سعدی در فرهنگ باستانی ایران هستیم. در این تحقیق با ارائه بیش از 40 شاهد که در پژوهش‌های در دسترس و موجود به آن‌ها اشاره نشده، به منزله مشتی از خروار، نشان می‌دهیم که اندیشمندان ما به جای ذره‌بین انداختن در متون عربی و جستجوی سرچشمه‌های مضامین سعدی، اگر دست را سایه‌بان چشم کنند بسیاری از این حکمت‌ها را در فرهنگ ایران باستان خواهند یافت.


اکبر شامیان ساروکلایی، زهرا دلپذیر،
سال 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده

در ایران باستان موبدان همواره یکی از مقامات برجسته جامعه به‌شمار می­آمدند و در دربار شاهان نفوذی فوق­العاده داشتند. این امر به‌خوبی در مشهورترین حماسه ملی ایران نمود یافته است و به حدی اهمیت دارد که با بررسی نقش و جایگاه موبدان در شاهنامه چگونگی ارتباط دین و حکومت در ایران باستان مشخص می­شود. خویشکاری موبدان در شاهنامه منحصر به اجرای مناسک دینی نیست. آن­ها هم در اداره کشور اختیارات گسترده­ای دارند، هم از نظر علمی سرآمد زمان خویش­اند، هم تعلیم و تربیت را به عهده دارند و هم راوی داستان­های کهن هستند. نظارت بر امور اقتصادی و پرچم­داری در جنگ­ها نیز از دیگر کارکردهای موبدان به‌شمار می­رود. شایان یادآوری است واژه موبد در شاهنامه همیشه به معنای عالم دینی نیست، بلکه توسّع معنایی یافته و بر دانا و خردمند نیز اطلاق شده است. نگارندگان می‌کوشند کنش­ها و سلسله‌مراتب موبدان را بر اساس متن شاهنامه و با استفاده از برخی متون پهلوی و تواریخ عهد اسلامی بازنمایند.


حمید عبداللهیان، فرنوش فرهمند،
سال 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده

نجدی، داستان‌نویس صاحب‌سبک معاصر، ازجهات بسیار نویسنده قابل‌تأملی است. در داستان‌های او به‌دلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابل‌بحث بسیاری می‌توان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالوده‌شکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارت‌اند از: روز اسب‌ریزی و شب سهراب‌کشان. نقد شالوده‌شکنانه براساس نظریه دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی به‌کار رفت. پایه نقد شالوده‌شکنانه بر یافتن تقابل‌های دوتایی و بحث برسر آن‌ها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیش‌فرض‌های پذیرفته‌شده است. نتیجه این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفته‌شده‌ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می‌شود. تقابل‌ها در داستان‌های نجدی معمولاً برپایه تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسب‌ریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درون‌مایه اصلی تناقض‌هایی ایجاد کرده است که از متن استخراج می‌شود. در داستان شب سهراب‌کشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانه کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض می‌شود و در درون‌مایه داستان تردید ایجاد می‌کند.


قدمعلی سرامی، محمدحسن مقیسه،
سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، نشان‌دادن توجه و گرایش عمیق قلبی و علمی اقبال لاهوری، شاعر بزرگ پاکستانی، به فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی است.
تحقیق با تحلیل یک بیت شعر از غزلی معروف که اقبال درباره ایرانیان سروده آغاز می‌شود و با شواهد فراوان از آثار منثور و­ منظوم اقبال، نشان داده می­شود که او با فرهنگ ایران و حتی با برخی از نشانه‌های جزئی آن به‌خوبی آشنا بوده است. آن‌گاه پنج موضوع که عبارت‌اند از دین، فلسفه و کلام و عرفان، عقل و عشق، تلفیق و زبان فارسی که از مهم‌ترین مؤلفه­های فرهنگ ایرانی هستند تحلیل می‌شوند و همین موضوع­ها با آثار اقبال لاهوری سنجیده می­شوند تا نشان داده شود که مؤلفه­های فرهنگی و آداب و سنن ایرانیان در همه کتاب­ها و نوشته­های علمی و ادبی و فلسفی و حتی دیدگاه اجتماعی او به میزان بسیار زیادی تأثیر­گذار بوده است.
یافته پژوهش این است که اقبال به‌رغم آنکه با چهار فرهنگ ایرانی، اسلامی، هندی و اروپایی و چند زبان زنده دنیا مانند انگلیسی، اردو، عربی و آلمانی آشنا بوده، بیشترین و عمیق­ترین تأثیرها را از فرهنگ و تمدن ایران و شعرا و دانشمندان و عرفا و فلاسفه ایرانی و اندیشه­های ایشان و نیز از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته است؛ به‌گونه­ای که علاوه بر دارابودن دیوان شعری مستقل به زبان فارسی، آشکارا نیز بیان کرده است که زبان فارسی را برای بیان خواسته‌های قلبی­اش مناسب‌تر از زبان مادری­اش می­داند.
عباسعلی وفایی، محمداسماعیل شفیع‌پور فومنی،
سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده

دوران مشروطه از اعصار مهم ایران ازنظر تحول محتوای شعری است؛ چراکه دیگر نه مدیحه‌سرایی و شعر عرفانی، بلکه اشعار اجتماعی‌ـ‌ سیاسی با مضامین متعالی چون آزادی، وطن و... رواج داشت. تشابه عصر جدید تاجیکستان با این عصر، زمینه تعامل شعر مشروطه ایران و شعر نو این کشور را فراهم کرد. پژوهش حاضر، که به‌روش تحلیلی‌ـ تطبیقی انجام شده است، درجهت بیان چگونگی این تعامل با هدف مقایسه تطبیقی موضوع و محتوای شعر مشروطه ایران و شعر جدیدیه تاجیکستان به بررسی وجوه اشتراک فراوان شعر این دو کشور در عصرهای پیش‌گفته پرداخته و درنهایت به سه دسته شاعران «حب وطنی، انقلابی و مرثیه‌سرا» در شاعران این دوره‌ها قائل شده است. ادیب‌الممالک فراهانی و ایرج‌میرزا درمیان شاعران مشروطه ایران و «فطرت» درمیان شاعران جدیدیه تاجیک ازجمله شاعران حب وطنی، و نسیم شمال و مؤمن قناعت ازجمله شاعران مرثیه‌سرا هستند و مابقی ذیل دسته شاعران انقلابی قرار گرفته‌اند. پس از تحلیل محتوایی و تطبیقی اشعار آنها، چنین دریافت شد که ازمیان مضامین پررنگ شعر مشروطه ایران، موضوع «وطن» نخستین و پرکاربردترین محتوای مشترک شعر این دو کشور است که جایگزین موضوع عشق شده است. این موضوع در اکثر اشعار شاعران ایران و تاجیکستان، بیش از بیان حب‌وطن به‌طور مطلق، به ترغیب مخاطبان به قیام علیه ظلم و تشویق به انقلاب سروده شده و در بعضی موارد صرفاً مرثیه است. آزادی، تعلیم و تربیت جدید، ادبیات کارگری و نکوهش جهل و توصیه به علم‌اندوزی مضامین مشترک بعدی هستند؛ ضمن اینکه شواهدی درباب توجه به حقوق بشر، زنان و مسئله برابری با مردان نیز استخراج شده که در مورد اخیر (نکوهش جهل و توصیه به علم‌اندوزی) می‌گنجد. 
 
میرهادی حسینی،
سال 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده

در برخی مقاطع تاریخی، همه طبقات و صنوف جامعه، با همه تفاوت‌ها و اختلافات، به جریان واحدی تبدیل می‌شوند تا به غایتی متعالی دست یابند. این تجربه تاریخی را ملت ایران چندبار آزموده است: هم در انقلاب مشروطه 1285 و هم در انقلاب اسلامی 1357. در انقلاب مشروطه همه طبقات و اصناف جامعه یک هدف و غایت را، که برچیدن طومار استبداد و پیاده‌کردن حکومت قانون است، دنبال کردند و توفیق هم یافتند. در این انقلاب، ادبیات فارسی اعم شعر و نثر نیز به‌خدمت انقلاب درآمد، ازهمین‌رو فن طنز را رسانه اصلی خود قرار داد. ادبیات این دوره چنان با سیاست درآمیخت که ادبای بزرگ را می‌توان معماران بزرگ تاریخ ایران به‌شمار آورد. در این جستار کوشیده‌ایم که همین دقیقه را واکاویم و اثبات کنیم.
چیمن فتحی، رامین محرمی، بیژن ظهیری ناو، شهریار گیتی،
سال 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده

شاهنامه فردوسی، حماسه منظوم اساطیری ایران، بر مدار ستیز نیروهای عینیت­یافته ناساز عالم، یعنی ایران و انیران و نبرد شخصیت­ها و قهرمانان آن، می­گردد؛ زیرا از دیدگاهی فلسفی، طرح هستیِ تاریخ اساطیری ایران هم اساساً بر مبنای هماویزی دوگانه­های ناساز افکنده شده است. یکی از مهم­ترین دیدگاه­های فلسفی به تاریخ، نگرش فریدریش هگل، فیلسوف تاریخ­گرای آلمانی، است. در این نگرش، ماهیت و هدف تاریخ، همان ماهیت انسان است و ماهیت انسان، رسیدن به خودآگاهی و آزادی است و این آزادی تنها بهنحو تدریجی و دیالکتیکی تحقق­پذیر است؛ از‌این‌رو، در فلسفه هگل، جنگ وسیله­ای برای پیش­بُرد دیالکتیک تاریخ به‌شمار می­آید و ایجاد پیکار میان شخصیت­های انسانی، به‌مثابه خدایگان و بنده، اساس رسیدن به خودآگاهی معرفی شده است. نبرد بین انسان­ها در شاهنامه فردوسی هم گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل را به ذهن متبادر می­کند. در بخش اساطیری شاهنامه، دست‌یابی به خودآگاهی و تحقق آن در تاریخ اساطیری ایران، تنها از راه نبرد دو سوی مخالف، به‌مثابه خدایگان و بنده، در نبردهای بین جمشید و ضحاک، ضحاک و کاوه (و آن­گاه فریدون)، فرزندان فریدون، شهادت ایرج و کین‌خواهیِ (دادباوری) او به‌وسیله منوچهر روی می­دهد. این جستار، با رویکردی تحلیلی‌ـ‌‌توصیفی به تحلیل فلسفه تاریخ شاهنامه فردوسی، با تأکید بر گفتار «خدایگان و بنده» پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در این حماسه اساطیری، همه ستیزگی­­ها هر بار به گونه­ای آمیختگیِ وحدت­بخش نائل می­آیند که هم­تراز لحظه­های سنتز یا هم­نهاد دیالکتیکی هگلی و در حقیقت، اسباب فراگرد تاریخی و راه رسیدن به خودآگاهی و آزادی از رهگذری دیالکتیکی است و این همان امکان خوانش فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی برپایه فلسفه تاریخ هگلی است.
ف
سعید کریمی قره بابا،
سال 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده

صمد وورغون شاعر و نویسنده آذربایجانی در نمایش‌نامه فرهاد و شیرین، منظومه خسرو و شیرین را به گونه‌ای برخلاف نیت نظامی گنجوی به سخن درآورده است. او در این اثر در صدد برساخت یک خودی و دیگری بوده است. ایرانیان را بمنزله دشمن تهدید کننده سرزمین‌های ماورای ارس جلوه داده و خصومتی لاینحل میان دو طرف متصور شده است. وورغون هم‌صدا با سیاستمداران کمونیست در پی آن بوده که هویتی مستقل برای جمهوری تازه تأسیس آذربایجان تدارک ببیند؛ به نحوی که با اشتراکات فرهنگی ایران و عثمانی هم‌پوشانی نداشته باشد. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته می‌کوشد تا به این سؤال پاسخ دهد که وورغون خودی و دیگری را چگونه توصیف کرده و از چه راه‌کارهایی برای تعیین و تثیت هویت فرهنگی قفقاز بهره برده است؟ نویسنده این نمایش‌نامه، ایرانیان را افرادی با جنبه‌های منفی مانند تجاوز، آدم‌ربایی، والدین‌کُشی، دروغ‌گویی و غیره توصیف کرده و در عوض، همه صفات مثبت را به مردمان اقلیم بردع نسبت داده است. از جانب دیگر، معرفی شیرین و فرهاد به عنوان عشاقی برخاسته از آذربایجان و نیز خلق شخصیتی با نام آذربابا بخشی از راه‌کارها برای تبلیغ هویت جدید قفقاز بوده است.
 
خانم کلثوم قربانی جویباری، خانم زهرا علیزاده بیرجندی، آقا عباس واعظ زاده، آقا محمد شاه حسینی،
سال 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده

یکی از بحث­انگیزترین اصلاحات در فرآیند مدرن­سازی اصلاح زبانی است. از این­رو مهندسی زبان یکی از بخش­های مخاطره­آمیز آزمایش­گری اجتماعی ـ سیاسی در هر کشوری به شمار می­آید. در ایران نیز برلنی­ها برای اولین بار اصلاحات زبان فارسی را مطرح نموده­اند. این حلقه فصل مهمی از تاریخ روشنفکری در ایران محسوب می­شوند. آنان در زمانی کوتاه با فعالیت­های خود در ایران و در اروپا، با انتشار مجله­ها و رساله­ها و با تشکیل محافل بحث و گفت­وگو، مهم­ترین گروه فعال روشنفکران مهاجر ایران را در دوره معاصر پدید آوردند. بررسی جراید برلنی­ها نشانگر اتخاذ یک رویکرد آسیب­شناسانه از سوی آنها در مسائل زبانی و ارائه راهکارهای عملی و اصلاحی در این عرصه است. جرائد برلنی در طرح چالش­های زبان فارسی با پرهیز از افراط و تفریط و اتخاذ یک مشی اعتدالی به انتقاد از شیوه­های پاکسازی و اصلاح زبان فارسی پرداختند.  با توجه به اهمیت و جایگاه موثر برلنی­ها و جراید آنها در فرایند اصلاحات زبانی ایران، مقاله پیش رو به تبیین جایگاه جراید برلنی­ها در مهندسی زبان در ایران می­پردازد.

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4666