19 نتیجه برای تاریخ
غلامعلی فلاح،
جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
در این مقاله دیدگاه محمدتقی بهار درباره رخدادهای مهم بینالمللی از جمله جنگ جهانی اول و دوم، عواقب آنها و وضعیت ایران و برخی دولتهای آسیایی و اروپایی در این دو جنگ بررسی میشود. با توجه به اینکه معاهدات و پیمانهای سیاسی میان ایران و سایر دولتها تأثیر عظیمی در اوضاع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور ما داشته است، واکنش بهار به این معاهدات و مداخلات سیاسی و نظامی کشورهای بیگانه بهویژه روسیه، انگلیس و امریکا در ایران از لحاظ فرهنگی و تاریخی قابل توجه است.
باقر صدرینیا،
جلد 17، شماره 65 - ( 8-1388 )
چکیده
با وجود مطالعات سودمندی که در باب سرهنویسی انجام گرفته، هنوز برخی از جوانب آن به درستی بررسی و گزارش نشده است، چنان که بر اساس اطلاع ما تا کنون درباره پیشینه تاریخی و مبانی نظری آن پژوهش خرسندکنندهای به سامان نرسیده است. مقاله حاضر عهدهدار بررسی پیشینه این گونه نگارشی و جستجوی بنیانهای نظری آن تا عصر مشروطه است. این بررسی نشان میدهد که بر خلاف آنچه در آغاز به نظر میرسد، سرهنویسی شیوه نوپدیدی نیست و پیشینه آن به قرن پنجم هجری بازمیگردد و از آن پس در گذر قرنها همواره کسانی، ولو از سر تفّنن، بدان اقبال نمودهاند. مقاله ضمن اشاره به نمونههای بازمانده از ادوار گذشته بر این نکته تأکید میورزد که این گونه نگارشی از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری تحت تأثیر رواج واژگان دساتیری، به ویژه اندیشه ناسیونالیسم مورد توجّه و اهتمام افزونتری قرار گرفته است. مقاله در صدد است تا به پرسشهای زیر پاسخ دهد: 1. آیا سرهنویسی در ادوار گذشته مبتنی بر بنیاد نظری خاصی از نوع دیدگاه شعوبیه بوده است؟ 2. آیا میتوان میان سرهنویسی و ناسیونالیسم به وجود ملازمتی قایل شد؟ 3. در صورت وجود چنین ملازمتی آیا همه گرایشهای ناسیونالیستی مؤید و مروج سرهنویسی بودند و یا تنها گرایش خاصی بدان تأکید میورزید؟
احمد رضی، الهیار افراخته،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده
ایجاد ارتباط از اهداف اصلی زبان است. ارتباط زبانی معمولاً با سایر شیوههای ارتباطی مانند رفتارهای حرکتی همراه میشود که به آن ارتباط غیرکلامی یا برونزبانی میگویند. رفتارهای غیرزبانی افراد سبک ارتباطی و ویژگیهای شخصیتی آنان را نشان میدهد، از این رو داستانپردازان و تاریخنگاران تلاش میکنند تا کمیت و کیفیت ارتباطات غیرکلامی شخصیتها را در روایت خود بازتاب دهند. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و نگاهی میانرشتهای، به بازخوانی ماجرای بردارکردن حسنک وزیر از تاریخ بیهقی بپردازد و نشان دهد که چگونه بیهقی با دقت در رفتارهای برونزبانی و روایت آنها، موفق به مجسمسازی، عینیتبخشی و تصویرگری رویدادهای دوران غزنویان شده و بر ظرفیت نمایشی متن تاریخی افزوده است. این تحقیق نشان میدهد که بیهقی ارتباطات غیرکلامی را بیشتر برای کاملکردن پیام ارتباطات کلامی بهکار گرفته است، اما آنها در بسیاری از موارد جایگزین رفتار کلامی میشوند یا رفتارهای کلامی را کنترل میکنند.
محمدباقر وزیری زاده، عصمت خوئینی،
جلد 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده
گروههای اسمی وابستگی از اقسام اصلی و مهم گروههای اسمی است. این گروهها از نظر انواع و اقسام دامنه گستردهای دارند. ما این قسم گروه اسمی را از منظر دستور زبان تاریخی در تمام کتاب تاریخ بلعمی (مصحَّح ملکﺍلشّعراء بهار، چاپ دوجلدی سال 1353) ـکه از نخستین آثار بازمانده زبان فارسی دری استـ بررسی کردهایم؛ یعنی تنها به مسائلی از آن اشاره کردهایم که صوراً یا معناً جنبه تاریخی دارند و خصوصیت سبکی نیز برای متن یادشده بهشمار میروند.
ساختار و روش بررسی بر مبنای تعاریف و تقسیمبندیها و دیگر مطالبی است که زندهیاد فرشیدورد درباره این گروههای اسمی به تفصیل آوردهاند و البته از کتابهای دستور دیگران نیز ـ اگر مطالبی متناسب با بحث داشتهاند ـ بهره گرفتهایم.
هدف از نگارش این مقاله شناخت دقیق تاریخی (متنبنیاد) از گروه اسمی وابستگی است که از مسائل جزئی دخیل در نحو و از پرکاربردترین گروههای نحوی در کلام هستند. تحقیق علمی یک موضوع خاص دستوری در یک متن مشخص گامی است در جهت غنای دستور زبان تاریخی دورهای و نیز کمک به فهم معانی متون قدیم. همچنین سعی کردهایم تا جایی که ممکن است مطالب را با زبان علمی و ساده برای خوانندگان روشن سازیم.
مریم سیدان،
جلد 24، شماره 80 - ( 6-1395 )
چکیده
نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی بهشمار میرفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد میگفتند. فرهنگنویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمردهاند. عدهای او را همان قاضیالقضات میدانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کردهاند. عدهای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کردهاند. نگارنده در این مقاله بهدنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی میشود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را میکاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظامهای حکومتیای شرح داده میشود که این منصب را به رسمیت میشناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.
شکرالله پورالخاص، روح الله شریفی، شهلا شریفی،
جلد 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
منطقالطیر، شرح عشق انسان به خودشناسی و لقای پروردگار، مهمترین اثر عرفانی عطار در قالب تمثیل پرندگان است. مقدمه کتاب هرچند مختصر و مجزا از متن عرفانی است، بهدلیل تداخل عرفان و تاریخ، اهمیت زیادی دارد. مورخ با حضور در زمان گذشته، جزءنگری، تحلیل حوادث و نقد شخصیت افراد تاریخی به کشف حقیقت علاقهمند و عارف ابنالوقتی گریزان از سیاست و قضاوت است. باوجوداین، تاریخ میتواند، بهترین مؤید عرفان باشد، بهشرط آنکه عارف به تاریخ روایی پشت نکند و در تحلیل تاریخ، از تعصب و حبّوبغض برکنار بماند. در ابداع نمادهای عرفانی، بیاعتنایی به حقایق تاریخ و زیرپا گذاشتن حدود عرفان قضاوت عارف را بیاعتبار و او را گرفتار بحران استدلال میکند. عطار در مقدمه منطقالطیر با ورود در حقایق تاریخی و جریانهای سیاسی جامعه اسلامی بعد از رحلت رسولاکرم(ص) و قضاوت افراد حقیقی بدون هیچ سند معتبر و استدلال قابلقبولی از اصول عرفانی عدول میکند. هدف مقاله حاضر اثبات این ادّعا در مقدمه منطقالطیر است.
یحیی کاردگر،
جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
تشبیه از مباحث اصلی علم بیان است و گونههای پرشماری دارد. برخی از این گونهها چون تشبیه عقلیـعقلی و حسیـعقلی با نقش روشنگرانه تشبیه همخوان نیستند. ازاینرو، کتابهای بیانی نگاه مثبتی به اینگونه تشبیهها ندارند. اما، برخلاف چنین نگاهی، بسامد اینگونه تشبیهات در برخی دورهها و متون ادب فارسی فراوان است. در این مقاله، با نقد و تحلیل مشبهٌبههای عقلی تاریخ وصاف، فلسفه گرایش به این تشبیهها بررسی شده است. در پژوهش حاضر دلبستگی به سنتشکنی و هنجارگریزی، عطش نوگرایی، محدودیت تشبیهسازی با نگاه محدود قدما، اطنابگرایی و دلبستگی به اشکال مبالغهآمیز صور خیال، از عوامل گرایش وصاف به این تشبیهها دانسته شده است. نویسنده کوشیده است با بهرهگیری از ظرافتهای هنری از پیامدهای منفی این تشبیهها بگریزد، اما کوشش او همهجا سودمند نبوده است، بهگونهای که یکی از عوامل پیچیدگی متن را باید در فراوانی مشبهٌبههای عقلی کتاب جستوجو کرد.
میرهادی حسینی،
جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
در برخی مقاطع تاریخی، همه طبقات و صنوف جامعه، با همه تفاوتها و اختلافات، به جریان واحدی تبدیل میشوند تا به غایتی متعالی دست یابند. این تجربه تاریخی را ملت ایران چندبار آزموده است: هم در انقلاب مشروطه 1285 و هم در انقلاب اسلامی 1357. در انقلاب مشروطه همه طبقات و اصناف جامعه یک هدف و غایت را، که برچیدن طومار استبداد و پیادهکردن حکومت قانون است، دنبال کردند و توفیق هم یافتند. در این انقلاب، ادبیات فارسی اعم شعر و نثر نیز بهخدمت انقلاب درآمد، ازهمینرو فن طنز را رسانه اصلی خود قرار داد. ادبیات این دوره چنان با سیاست درآمیخت که ادبای بزرگ را میتوان معماران بزرگ تاریخ ایران بهشمار آورد. در این جستار کوشیدهایم که همین دقیقه را واکاویم و اثبات کنیم.
حبیبالله عباسی، رضا گیلکی،
جلد 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
گفتمان قدرت چنگیز در بستر اجتماعی و سیاسی خاصی صورتبندی شد که اگرچه مفصلبندی آن در سده هفتم هجری انجام شد، ریشههای آن را باید ماقبل حیات گفتمانی آن جستوجو کرد، یعنی در دوره سلجوقیان، بهویژه در حمله غزها به خراسان و دوره خوارزمشاهیان. در این جستار به بررسی چگونگی تکوین و چیرگی گفتمان قدرت چنگیز بربنیادِ روایت جوینی در تاریخ جهانگشا میپردازیم. برای تحصیل این مهم از میان رهیافتهای مختلف، رویکرد گفتمان لاکلا و موف با توجه به مبانی و اصول آن کارآمدترین روش برای بررسی تکوین و تطور گفتمان است. از دیرباز، همواره ارتباط میان صاحبان قدرت با نویسندگان در کانون اهمیت بوده است. عطاملک جوینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جوینی در جایگاه ناظر و مورخ دربار مغول فجایع مغول را ثبت کرد، اما در این راه ناگزیر بود، در کنار بیان دَدمنشیها، به دربار مغول نیز وفادار بماند. مسئله اصلی این است که جوینی در پرداخت شخصیتِ محوری متن، چنگیز، رفتاری متفاوت با دیگر مورخان بهویژه بیهقی در پیش گرفته است. کار اصلی مورخ انتخاب روایتی خاص از میان روایتهاست. روش روایتپردازی جوینی برای تثبیت معنای موردنظرش چه بوده است؟ آنچه از این تاریخ برمیآید قدرت بیبدیل چنگیز در مناطق تحت امر اوست که صدای متفاوتی از این رویداد هولناک از تاریخ جهانگشا به گوش میرسد. درنهایت، به این نتیجه میرسیم که طبق نظریه یادشده، متن تاریخ جهانگشا دارای یک نظام معنایی همسو است و این قابلیت در آن وجود دارد تا معنا در آن تثبیت شود. مجموعه این نظام هماهنگ برای تعدیل و توجیه خشونت ناشی از قدرت چنگیز پیش میرود.
چیمن فتحی، رامین محرمی، بیژن ظهیری ناو، شهریار گیتی،
جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
شاهنامه فردوسی، حماسه منظوم اساطیری ایران، بر مدار ستیز نیروهای عینیتیافته ناساز عالم، یعنی ایران و انیران و نبرد شخصیتها و قهرمانان آن، میگردد؛ زیرا از دیدگاهی فلسفی، طرح هستیِ تاریخ اساطیری ایران هم اساساً بر مبنای هماویزی دوگانههای ناساز افکنده شده است. یکی از مهمترین دیدگاههای فلسفی به تاریخ، نگرش فریدریش هگل، فیلسوف تاریخگرای آلمانی، است. در این نگرش، ماهیت و هدف تاریخ، همان ماهیت انسان است و ماهیت انسان، رسیدن به خودآگاهی و آزادی است و این آزادی تنها بهنحو تدریجی و دیالکتیکی تحققپذیر است؛ ازاینرو، در فلسفه هگل، جنگ وسیلهای برای پیشبُرد دیالکتیک تاریخ بهشمار میآید و ایجاد پیکار میان شخصیتهای انسانی، بهمثابه خدایگان و بنده، اساس رسیدن به خودآگاهی معرفی شده است. نبرد بین انسانها در شاهنامه فردوسی هم گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل را به ذهن متبادر میکند. در بخش اساطیری شاهنامه، دستیابی به خودآگاهی و تحقق آن در تاریخ اساطیری ایران، تنها از راه نبرد دو سوی مخالف، بهمثابه خدایگان و بنده، در نبردهای بین جمشید و ضحاک، ضحاک و کاوه (و آنگاه فریدون)، فرزندان فریدون، شهادت ایرج و کینخواهیِ (دادباوری) او بهوسیله منوچهر روی میدهد. این جستار، با رویکردی تحلیلیـتوصیفی به تحلیل فلسفه تاریخ شاهنامه فردوسی، با تأکید بر گفتار «خدایگان و بنده» پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در این حماسه اساطیری، همه ستیزگیها هر بار به گونهای آمیختگیِ وحدتبخش نائل میآیند که همتراز لحظههای سنتز یا همنهاد دیالکتیکی هگلی و در حقیقت، اسباب فراگرد تاریخی و راه رسیدن به خودآگاهی و آزادی از رهگذری دیالکتیکی است و این همان امکان خوانش فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی برپایه فلسفه تاریخ هگلی است.
ف
حسین محمدی،
جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
چکیده
دو تمدن کهن ایران و هند، بهدلیل روابط دیرینه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناختی نسبی از هویت یکدیگر داشتهاند که در طول زمان صیقل خورده، تکمیل و گاهی نمادین شده است. بیگمان، برای شناخت تاریخ ایران و هند عصر باستان و چگونگی روابط این دو ملت، ناگزیر از دریافتن تصویر تاریخی هند در فرهنگ ایران هستیم. بررسی اسطوره، حماسه و شعر، ما را در رسیدن به واقعیتهای تاریخی یاری میرساند. شاهنامه این قابلیت را دارد که بیانکننده تاریخ و فرهنگ ایران و هند باشد.
در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفیـتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که اصولاً فردوسی در شاهنامه تا چه حد از منابع تاریخی و متون پهلوی تبعیت کرده است. نوشتار نشان میدهد که فردوسی از منابعی که در دست داشته تبعیت کرده و در قسمتهای مربوط به عصر ساسانیان با کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریران و خداینامک اختلاف مهمی ندارد.
محمدحسن جمشیدی، علی محمد موذنی،
جلد 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش، شناخت محرک اصلی گردیزی در نگارش تاریخ زینالاخبار است. ازآنجاکه هدف مورخ از نگاشتن تاریخ، در ساختار تاریخ او نمود پیدا میکند و روایت گردیزی از حوادث تاریخی، روایت معناداری است که باعث شکلگرفتن نتیجهای ویژه در ذهن خواننده و ترویج، تأیید و مستندسازی یک اندیشه سیاسی میشود، نویسندگان بهدنبال کشف و رمزگشایی معنا و اندیشه سیاسی نهفته در ساختار روایی تاریخ زینالاخبار هستند. برای رسیدن به هدف پژوهش، از نظریه زمان روایت ژرار ژنت، هماهنگ با فضای تاریخ گردیزی، استفاده شده است. در این روش، عناصر برجستهسازِ زمان روایی انتخاب شدهاند و درنهایت پارههایی از متن، که بهلحاظ زمانی برجسته بودهاند، از نظر اندیشهای تحت بررسی قرار گرفتهاند. در نتیجه این روش، دو عنصر محوری ساختار روایتگری گردیزی، یعنی بوطیقای روایتگری زوال و حلقههای واسط روایتگری، طرح و تبیین شدهاند. از تحلیل این دو عنصر چنین برمیآید که مرکزیترین هدف گردیزی در نگارش زینالاخبار ایجاد انگیزه در غزنویان برای دستیابی دوباره به حکومت خراسان است و محرک او بهسمت تاریخنگاری، ریشهیابی علت زوال حکومتهای گوناگون برای یافتن راهی جهت رهاندن حکومت غزنویان از نابودی و بازگرداندن آن به روزگار اوج حکومت محمود غزنوی است.
یحیی کاردگر، حسن شهریاری،
جلد 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده
شناخت اساطیر و حماسهها برای آشنایی با فرهنگ و تمدن گذشته ملتها مهم و ضروری است. ازاینرو، بررسی تحولاتی که به دلایل سیاسی و اجتماعی و گذر زمان در اساطیر و حماسههای جامعهای ایجاد میشود، شایسته توجه است. تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است که مبنای آن شناسایی علل و چگونگی تحولات راهیافته در سیمای اساطیری و حماسی ایران در امهات کتابهای تاریخی فارسی از قرن سوم تا پایان حکومت صفویه باشد.
نتایج این پژوهش، که به روش توصیفی ـتحلیلی انجام شده است، عبارتاند از: حذف بسیاری از اندیشههای دین زرتشتی از سیمای اساطیر ایرانی در نتیجه غلبه اعراب و نفوذ اسلام، دگرگونی در پارهای اعمال و کردارهای شخصیتهای اساطیر ایرانی و نفوذ آموزههای اسلامی در آن و اختلاط و آمیختگی با اسرائیلیات، دگرگونیهایی که در قالب شخصیتها، داستانها و جغرافیای اساطیری راه یافت و اختلاطهایی که بهواسطه رواج اسرائیلیات بهشکل همزمانی، نسبسازیهای جعلی، یکسانپنداری و وابستگیهای جغرافیایی اساطیر ایرانی را تحت تأثیر خود قرار داد. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، نمایاندن نفوذ تفکرات قوم سامی در اساطیر ایرانی و منطق باورپذیری عصر مورخ بر روایات ایرانی است که به افسانهپردازیهای گوناگون درباره آنها منجر شده است.
جواد دهقانیان، محمد خسرویشکیب، مهناز طبیعتبلند،
جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
اگر بپذیریم فرهنگ نوعی متن است، ناگزیر باید قبول کرد که تاریخ جهانگشا متنی است که نقطه برخورد ایدئولوژیهای مختلفی است که هریک بخشی از هویت و فرهنگ ایرانی را شکل میدهند. در این پژوهش، برخلاف رویکردهای فرمگرا، تاریخ جهانگشا برپایه آندسته از رهیافتهای نقد ادبی بازخوانی شده است که متن را در پیوند دیالکتیکی و تعاملی با زمینههای مادی تولید آن در نظر می¬گیرند. ازاینرو، ابتدا، ایدئولوژی¬های موجود در متن معرفی و تحلیل میشوند و پس از مشخصشدن نقش آنها در شکل¬دهی نظام ایدئولوژیک آن، تضادهای گفتمانی آشکار میگردد و درنهایت به تأثیر این ایدئولوژی¬ها بر متن پرداخته می-شود. عوامل مختلفی همچون بافت تاریخی، نهادهای اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک در شکل¬گیری این متن و صورت زبانی آن مؤثر بودهاند. بهنظر میرسد بیشاز تعقیدهای زبانی و بیانی، این تضادهای گفتمانی و ایدئولوژیک و تناقضهای فرهنگی است که سبب اضطراب، آشفتگی و پیچیدگی متن شده است. واکاوی و بازیابی جریانهای ایدئولوژیک متن نهتنها سبب خوانشهای متفاوت میشود، بلکه به خواننده کمک میکند به قضاوتی تازه و متفاوت از وجوه ادبی و تاریخی و البته فرهنگی متن دست یابد.
بتول واعظ، محمدرضا حاجی آقابابایی،
جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
یکی از مسائل حوزه ادبیات که درباب تعریف و مبانی نظری آن اختلاف فراوانی میان فلاسفه، ادیبان و زبانشناسان وجود دارد، شعر و چیستی آن است. تفاوت دیدگاهها در تعریف شعر، به اختلاف در روششناسی، تفاوت حوزههای فکری و تبیین کارکرد شعر برمیگردد. در این پژوهش، با روشی توصیفیـتحلیلی، تعاریف موجود از شعر نقد شده است و با مطالعه انواع شعر در ادبیات فارسی و مبنا قراردادن شاخصهایی چون ذهنیت گوینده، ذهنیت شنونده، زبان، مطالعات ژانری، گفتمانهای گوناگون هر دوره، عنصر ادبی غالب و نقد نگاه شاهکارگرایانه، سعی شده است، در مقابل دیدگاهی که بوطیقا را امری ثابت و غیرتاریخی تلقی میکند، بوطیقا پدیدهای سیال، نسبی و تاریخمند معرفی شود که در هر دوره با توجه به شاخصهای فوق، تعریفی متغیر و دیگرگون مییابد. با چنین رویکردی به بوطیقا، مرزگذاری میان نظم و شعر براساس شاخصهایی یکسان و در تمام دورهها نمیتواند دقت و اعتبار علمی داشته باشد. براساس دیدگاه مطرحشده در این پژوهش، در هر دوره لازم است بوطیقایی تازه طرح شود تا بتواند تعریفی از شعر آن دوره ارائه دهد.
خانم پوران پودات، دکتر مریم صادقی گیوی، دکتر اشرف شیبانی اقدم،
جلد 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده
تاریخ جهانگشا اثری تاریخیـادبی با نثری فنی است. یکی از شاخصههای این کتاب، بهرهگیری از صورخیال در بیان مفاهیم سیاسی است. پرسش اساسی این پژوهش آن است که صورخیال در جهانگشا چه نقشی در تثبیت اقتدار سیاسی و دینی دولتها دارد. واکاوی صورخیال در جهانگشا بهروش توصیفیـتحلیلی نشان داد که این صور ابزار تولید گفتمان قدرت و سازماندهنده افکار خاص سیاسی هستند. کاربرد انواع صورخیال و شگردهای بیانی در جهانگشا صرفاً بهمنظور آرایش سخن و هنرنمایی نبوده، بلکه هدف جوینی غیر از گزارش وقایع تاریخی، اقناع مخاطب و القای مفاهیم سیاسی نیز بوده است. جوینی در اثر خود، مانند دیگر نویسندگان متون منثور، تلاش میکند با استفاده از کارکرد اقناعی و القایی انواع صورخیال بر مفاهیم سیاسی مانند الهیبودن منشأ قدرت، مقدّربودن فرمانروایی سلاطین، پادشاهی، الزامات و وظایف پادشاه، اطاعت محض از سلطان، قدرت نظامی دولت و سرکوب دشمنان تأکید کرده است تا به القای مشروعیت سیاسی و دینی دولتها، تثبیت اقتدار، و توجیه عملکرد آنها بپردازد.
علی تسلیمی، محمود رنجبر، معین کمالیراد،
جلد 31، شماره 94 - ( 3-1402 )
چکیده
احضار و بازخوانی گذشته برآیند بروز بحرانهای اجتماعی و سیاسی زمان حال است. نویسندگان مسلمان برای مشروعیتبخشی و تصدیق حاکمان، به تطبیق طرحوارههای دوران باستان با نمونههای معاصر اقدام کردهاند. در این انطباق، شاهِ موجود با شاهِ آرمانی و عملکرد او با عصر زرین ایران سنجیده شده است. تاریخنگاری متمرکز و سازمانیافته ساسانیان حکایت مزدک را درجهت مشروعیتبخشی به قدرت و عملکرد ساسانیان طرحریزی کرده و تصویری آرمانی از عصر انوشیروان و عدالت او برساخته است. خواجه نظامالملک، که وزارت را در عصری ملتهب برعهده داشت، افق و ایدهآل حکومت را در عصر انوشیروان جستوجو میکرد. او در بخش متأخر سیاستنامه برای مقابله با جنبش اسماعیلیان به الگوی کشتار مزدکیان بهدست حکومت ساسانی متوسل شد و با واسازی الگوهای تاریخی، نهتنها کشتار مزدکیان را تصدیق کرد، بلکه قلعوقمع مخالفان سلجوقیان را مشروع جلوه داد.
دکتر مهدی نیک منش، دکتر سپیده جواهری،
جلد 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
برنامهریزی درسی همواره مبتنی بر نیازها، فرصتها و محدودیتهایی برای هر رشته تحصیلی است. دراینمیان، رشته زبان و ادبیات فارسی بهدلیل خاستگاه بومی و فرهنگی آن از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ ازاینرو، تدوین گزیدههای درسی مطابق اصول و قواعد درست برای آشناکردن دانشجویان این رشته با متنهای کلاسیک و معاصر ـاعم از نظم یا نثرـ اهمیت بسزایی دارد، اگرچه این موضوع با محدودیتهایی مانند زمان آموزشی، تدوین بهقصد آموزش، فرصت ارزشیابی، و... همراه است. در این مقاله، شش گزیده از کتاب تاریخ بیهقی که با هدف آموزشی تهیه و تدوین شدهاند، ازنظر صفحهآرایی، ویراستاری، و صبغه آموزشی بررسی و نقد شدهاند. نگارندگان با این بررسی به پیکرهبندی گزیدههای یادشده پرداخته و اصول و قواعد تهیه گزیده درسی با هدف آموزشی را تبیین کردهاند.
محمدحسن جلالیان چالشتری،
جلد 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
از میان بخشهایی از شاهنامه که در درازای تاریخ مورد توجه بسیارِ عام و خاص واقع شده، هفتخوان/خانها است. برخلاف املای سنّتیای که برای این مجموعۀ نبردهای پهلوانان در بیشتر دستنویسهای شاهنامه و اکثر آثار فارسی بهصورت هفتخوان بهکار رفته، برخی پژوهندگان معاصر با اتّکا به اینکه در این نبردها، پهلوان از هفت منزل و مرحله عبور میکند، معتقدند که صورت صحیح این نام باید بدون واو معدوله و بهشکل هفتخان بوده باشد. برخی نیز با این دستاویز که اسفندیار پس از هر نبرد به بزم نشسته، جزء دوم این واژه (خوان) را سماط و نطع دانستهاند. این نظر اخیر بهدرستی نقد و رد شده، اما نظر نخست مورد تأیید عموم پژوهشگران واقع شده است. در این نوشتار، پس از سنجش میزان صحت ادلّۀ این نظر و با رویکرد زبانشناسی تاریخی، نظری متفاوت، اما سازگار با محتوای درونی این سلسله نبردها، ارائه خواهد شد. در این برداشت با اصیل دانستن صورت هفتخوان و ارائۀ اشتقاقی جدید برای خوان، معنای «نبرد و ستیز» برای این واژه پیشنهاد شده است.