|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای تحلیل گفتمان
ذوالفقار علامی، مائده اسدالهی، جلد 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
داستان تراژیک سیاوش یکی از داستانهای بسیار مهم و درخور توجه شاهنامه فردوسی است. در مقالۀ حاضر، این داستان ازمنظر تحلیل انتقادی گفتمان برپایۀ الگوی کنشگران اجتماعی ونلیوون بررسی شده است تا مشخص شود کارگزاران اجتماعی در آن چگونه بهتصویر کشیده شدهاند و فردوسی با توجه به کارکرد منحصربهفرد شاهنامه چگونه گفتمانها را با مؤلفههای زبانی تولید و بازنمایی کرده است؟ برای نیل به این هدف، ابیات گفتمانمدار مشخص، دستهبندی و تحلیل شدهاند. یافتهها نشان میدهد فردوسی در این داستان از مؤلفههای پوشیده و صریح تقریباً یکسان استفاده کرده است. ازاینرو، پوشیدهسازی راویان و ناقلان نیز تقریباً بهاندازه شخصیتپردازی و صحنهآرایی در این داستان اهمیت دارد. افزونبراین، اگرچه داستان سیاوش روایتی باستانی است، بار عاطفی، ایدئولوژیک و جهانبینی فردوسی را نیز بههمراه دارد و نشاندهنده آرمانخواهی و هویتطلبی اقوام ایرانی و رمز پایداری ایران و نبرد همیشگی میان خیر و شر و ایران و انیران است که درنهایت به پیروزی خیر بر شر، و ایران بر انیران میانجامد و مرگ مظلومانه سیاوش نیز کینخواهی ایرانیان را بهدنبال میآورد و تولد و باروری پسرش کیخسرو هم پیروزی بر افراسیاب را رقم میزند.
غلامعلی فلاح، فردوس آقاگل زاده، حمید عبداللهیان، زینب زرهانی، جلد 27، شماره 86 - ( 4-1398 )
چکیده
نقش و کارکرد ایدئولوژیک زبان در شاهنامه یکی از مباحثی است که تاکنون کمتر با رویکردی نظریهمحور به آن توجه شده است. این پژوهش در پی بررسی این مسئله است که فردوسی در شاهنامه چگونه از زبان در جهت القای ایدئولوژی برتری ایرانیان بهره برده است و با استفاده از چه سازوکارهای کلامیای، توانسته این مسئله را گفتمانسازی کند. برای نیل به این هدف، در پژوهش حاضر از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رهیافت تئون وندایک (2005 و 2000) استفاده شده است. نبرد "رستم و چنگش" در داستان "رستم و خاقان چین" پیکره تحقیق حاضر است. نتیجه پژوهش نشان میدهد که فردوسی با استفاده از راهبردهای ایدئولوژیکی کلامی نظیر قطببندی، بازنمایی مثبت گروه خودی، بازنمایی منفی گروه دیگری، واژگانگرایی، توصیف کنشگران و تعمیمبخشی، توانسته ایدئولوژی برتری ایرانیان را گفتمانسازی کند.
دکتر پروین مرتضایی، دکتر رها زارعی فرد، دکتر زهرا حسینی، جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده
مصیبتنامه از مهمترین مثنویهای عطار در حوزه ادبیات عرفانی است که مناجاتهای شاعر با معبود جذابیتی ویژه به آن بخشیده است. شاعر ازطریق ساختار گفتمانهایی که ترس، ملامت و صمیمیت را بازنمایی میکند، اندیشههای اجتماعی و اخلاقی خود را بیان میکند. در این پژوهش، بهشیوۀ توصیفی-تحلیلی، ابعاد گفتمانی مناجاتهای مصیبتنامه عطار و چگونگی تبیین و تفسیر مناسبات اجتماعی و روابط قدرت در این متن براساس انگاره فرکلاف مطالعه میشود. انواع مناجاتهای عطار در مصیبتنامه براساس این رویکرد شامل سه شاخۀ مناجات خوفآمیز، صمیمانه، و ملامتآمیز است که در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده است. در سطح توصیف، ویژگیهای واژگان، ساختار جملات و دستورزبان بیانکننده تجربه اجتماعی شاعر است و خفقان و التهاب اجتماعی قرن هفتم هجری در خراسان را بازگو میکند. در سطح تفسیر، تمرکز شاعر بر توصیف عمده صفات خداوند است که از تسلیم محض بنده دربرابر خداوند حکایت دارد و تسلط اندیشه جبرگرایی اشعریان بر اجتماع شاعر را تأیید میکند. در سطح تبیین، ردّپای نظام درباری و تمایل شاعر به پاکسازی فضای عصر را مشاهده میکنیم؛ فضایی که در آن آشوبهای اجتماعی، مذهبی و عقیدتی رسوب کرده و دنیاگرایی و منفعتطلبی رونق گرفته است. بازنمایی نظام حاکمیتی جامعه و آرمانجویی شاعر برای ایجاد صلح و دوستی از دیگر یافتهها است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|