|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای تناسب
امیرافشین فرهادیان، دکتر محمد طاهری، جلد 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
موسیقی با پیشینهای چندهزارساله در میان ایرانیان، هم در جایگاه یکی از هنرهای زیبا و هم بهمنزله یک فن کاربردی، در ساحتهای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی حضور داشته است. افزونبر بازتاب این حضور، پیوند دیرینه و تنگاتنگ موسیقی با شعر، دواوین شعر فارسی را مشحون از اصطلاحات موسیقی و نام الحان و نغمهها و سازها و سازندگان کرده است. بدیهی است که در گذر زمان، برخی واژگان و اصطلاحات جدید در این حوزه رواج یافتهاند و شماری نیز مهجور مانده و سرانجام فراموش شدهاند و بعضی دیگر دچار تحول لفظی یا معنایی یا نوسان در گستره شمول شدهاند. ازسویدیگر، درک درست معانی و حتی دریافت بسیاری از جنبههای هنری متون، در گرو تسلط بر رویههای گوناگون معنایی واژگان و وجوه دلالت اصطلاحات است. بیگمان، یکی از کارکردهای مهم نگارش شرح بر آثار گذشتگان، توضیح معنی لغات مهجور یا معنی تحولیافته یک واژه همچنان رایج و نیز آگاهاندن مخاطب از مفهوم اصطلاحی کلمات و ترکیباتی است که بدون اشراف بر آنها، درک متن برای خواننده میسر نیست یا دستکم ناقص است. پژوهندگان تعداد زیادی از اصطلاحات فراموششده موسیقی را در متون شناسایی و معرفی کردهاند، اما بهنظر میرسد هنوز تعدادی از این مصطلاحات مغفول مانده است. «افسانه» یکی از این اصطلاحات است. در این جستار، بهروش تحلیل محتوا و بهشیوه توصیفیـتحلیلی، رویه موسیقایی این اصطلاح کاویده شده و ظرافتهای هنری شماری از ابیات، که در سایه فراموشی معنای اصطلاحی واژه محجوب مانده، آشکار شده است.
دکتر علیرضا محمدی کلهسر، خانم فریبا ترابی، جلد 33، شماره 99 - ( 7-1404 )
چکیده
تناسب بهمنزلۀ مولفهای مهم در تاریخ نقد ادبی، نقشی کلیدی در نقدهای غلامحسین یوسفی نیز داشته است. بررسی این موضوع میتواند به شناخت بخشی از مجموعۀ نقد دانشگاهی در زبان فارسی کمک کند. از این رو، هدف مقالۀ حاضر بررسی چیستی و انواع و پیامدهای تناسب در نقد ادبی نزد غلامحسین یوسفی است. در این مقاله با مطالعۀ آثار غلامحسین یوسفی، چیستی تناسب، انواع آن و رابطۀ آن با دیگر مولفههای نقد ادبی از منظر یوسفی بررسی شده است. میتوان گفت، یوسفی دایرهای گسترده از واژگان را برای اشاره به تناسب بهکار میگیرد. انواع تناسب هم نزد یوسفی شامل تناسب ویژگیهای شخصیت با منش وی، تناسب میان بخشهای مختلف متن، تناسب میان عناصر فرمی و محتوایی میشود. یوسفی تناسب را در ارتباط با مولفههایی چون ایجاز و اطناب و تصویرسازی نیز بهکار میگیرد. و سرانجام، رعایت انواع تناسب در متن از نظر یوسفی پیامدهایی مثبت دارد که مهمترینشان عبارتند از: وحدت و انسجام متن، واقعگرایی و باورپذیری، و تأثیر بر مخاطب. در نقدهای یوسفی (الف) هیچگاه تعریف و توصیفی دقیق از مولفههای یادشده ارائه نمیشود، چنانکه گویی همگان بر سر معنای آنها توافق دارند. این بدیهیپنداری مفاهیم، یکی از ویژگیهای نگاه یوسفی به نقد ادبی است؛ (ب) باوجود تأکید نظری وی بر لزوم تناسب فرم و محتوا، به نظر میرسد در عمل، محتوا برای وی مهمتر از فرم است؛ چنانکه عناصر فرمی نیز با ویژگیهایی محتوایی توصیف میشوند؛ (ج) وی با نگاهی ارزشگذارانه، انواع تناسب و پیامدهای آن را نقطۀ قوت اثر ادبی تلقی میکند. نکته آخر اینکه یوسفی در استفاده از معیار تناسب در نقد ادبی، تا حد زیادی متأثر از نظریههای کلاسیک و نئوکلاسیک است.
|
|
|
|
|
|