[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
13 نتیجه برای حافظ

کاووس حسن‌لی،
سال 12، شماره 45 - ( 8-1383 )
چکیده

«پیوند واژگان» و «تراکم معانی» از بنیادی‌ترین ویژگی‌های یک سروده خوب است. این ویژگی‌ها، همواره، در دوره‌های شعر فارسی در کانون توجه سخن‌سنجان بوده است. تازه‌ترین دیدگاه‌های ادبی شعر امروز ایران نیز، در پیشروترین گونه‌های خود، «تراکم معانی» و «پیوند واژگان» را از عوامل برتری شعر به شمار می‌آورند. درباره تناسبات لفظی سروده‌های حافظ، تا کنون نوشته‌های بسیاری پدید آمده است. در این نوشتار، برای پرهیز از کلی‌گویی، از همه شگردهایی که حافظ شیرین‌سخن، برای رستاخیز کلام خود بهره برده و به کاربسته است، تنها به یک ترفند یعنی «به‌گزینی در پیوند واژگان» و آن هم تنها در حوزه یک واژه «زلف، گیسو و مو...» پرداخته شده است. فراخوانی واژه‌های متناسب و گزینش بهترین آن‌ها، در کارگاه خیال حافظ، چنان مقتدرانه صورت می‌گیرد که شایسته‌ترین نقش‌های ممکن، با بهترین شیوه‌های پرداخت، در قالب غزل، از فرآورده‌های نهایی این کارگاه شگرف و شگفت است.


سید محمد راستگو،
سال 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده

از ویژگی‌های برجسته سروده‌های حافظ، هندسه، هنجار، ساخت و پرداخت سنجیده و استواری است که کم‌تر می‌توان در آن دست برد و پاره‌ای از نغزکاری‌های آن را از دست نداد. یکی از زمینه‌های سامان‌پذیری این هندسه و هنجار بی‌هنباز، کوشش و کنکاش‌های هماره‌ای است که حافظ در کار بازنگری و دست‌کاری و به‌سازی سروده‌های خویش هزینه می‌کرده است. بازنگری‌ها و دست‌کاری‌هایی که بسیاری از نسخه‌بدل‌ها و دیگرنویسه‌های گوناگونی را که در نسخه‌ها و دست‌نوشته‌های دیوان او دیده می‌شود، از پی داشته است. از این‌ روی ویراستاران دیوان او ناگزیر باید بکوشند بر پایه هنجارهایی پسندیده، دیگرنویسه‌هایی را که پی‌آمد این بازنگری‌ها و دست‌کاری‌ها می‌نمایند باز شناسند و در متن بیاورند. در این گفتار پس از بازنمایی این نکته‌ها با آوردن پاره‌ای از دیگرنویسه‌ها و نسخه‌بدل‌ها کوشیده‌ایم برخی از دست‌کاری‌های او در سروده‌های خویش را برای رسیدن به هندسه‌ای چنین سخته و سنجیده بازنماییم.


فریده وجدانی،
سال 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده

این مقاله به نقد آراء دو گروه از شارحان کلام حافظ پرداخته است که وی را ملامتی و یا متمایل به آیین ملامت دانسته‌اند. نظر گروه اول که به ضرس قاطع حافظ را ملامتی خوانده‌اند، با عنایت به فاصله زمانی میان عصر زندگانی وی و روزگار رواج اندیشه ملامت، مورد تردید قرار گرفته است؛ اما نمایاندن نادرستی نظر گروه دوم که حافظ را متمایل به اندیشه ملامتیان، دل‌باخته و پذیرنده اصول ایشان و صاحب توافق با مشرب آنان معرفی کرده و به عرفانش رنگ ملامت داده‌اند، هدف عمده این مقاله بوده است. برای تحقق این منظور، ذیل هفت شماره به طرح توافق‌ها و تقابل‌های کلام حافظ با آراء اهل ملامت پرداخته‌ایم تا وجود گزاره‌های متناقض و ناهم‌خوان در شعر وی و عاری بودن عرصه کلام بزرگان طریق ملامت از چنین گزاره‌هایی را برجسته سازیم. سپس کوشیده‌ایم تا برای هم‌خوانی‌ها و ناهم‌خوانی‌های کلام حافظ با عقاید ملامتیان دلیلی سازگار با منطق زبانی و ساختار شعر او عرضه کنیم. در پایان با تکیه بر دلایل ارائه شده، این نتیجه را به دست داده‌ایم که حافظ مبلّغ هیچ اندیشه رسمی یا غیر رسمی نیست. او شاعری آزاداندیش است که در هیچ قالبی اعم از عرفانی و غیر عرفانی نمی‌گنجد و هنرش را در درجه اول اهمیت قرار می‌دهد. با این همه، تأویل‌پذیری شعر وی از سویی و سعی شارحان بر پاسخ‌گویی به افق توقّعات زمانه از سویی دیگر، سبب اعطای مشرب ملامتی به وی شده است.


تقی پورنامداریان، طاهره ایشانی،
سال 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده

پژوهش‌گران ادبی غالباً در مورد انسجام و پیوستگیِ میان ابیات غزل حافظ اختلاف عقیده دارند: گروهی به‌طور ضمنی غزل حافظ را فاقد انسجام دانسته‌اند و، ویژگیِ اصلی غزل حافظ را گسسته¬نمایی و به‌عبارتی نداشتن انسجام و ارتباط معنایی در محور عمودی غزل بیان کرده¬اند. در مقابل، گروه دیگری از محقّقان به وجود ارتباط میان ابیات و در نتیجه انسجام در غزل حافظ معتقد هستند. در مقاله حاضر با استفاده از نظریه تکامل¬یافته انسجام هلیدی و حسن (1985) در زبان¬شناسی نقش¬گرا به تحلیل انسجام و پیوستگیِ غزلی از حافظ ـ که به‌ظاهر از انسجام کاملی برخوردار نیست ـ پرداخته¬ایم. بر اساس این نظریه یکی از ویژگی¬های متن داشتن انسجام است؛ اما صرف یافتنِ عوامل انسجام در متن، به معنی این نیست که آن متن واقعاً منسجم است بلکه پس از نشان‌دادن این عوامل، دستیابی به پیوستگی متن مورد نظر بر پایه هماهنگی انسجامی ضروری است. پس از این تحلیل و بررسی به این نکته دست یافتیم که غزل مورد نظر از انسجام و پیوستگی بالایی برخوردار است. بنابراین، با کاربست این نظریه که بر پایه¬ای علمی استوار است، می¬توان درجه انسجام و پیوستگی هر یک از غزلیات حافظ یا دیگر متون ادبی را از نظر کمّی مشخص کرد.


تقی پورنامداریان،
سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده

خروج از عادت در حیطه ادبیات هم، همچون دیگر معارف انسانی، کار نوابغ است. خلاف‌عادت‌هایی که حافظ در غزل خود ایجاد کرد منشأ جریانی شد که مقلدان بسیاری را پدید آورد. این خلاف‌عادت‌ها در حوزه صورت، معنی، یا ارتباط‌های ممکن در معنی و صورت رخ داده است. نقد اخلاق اجتماعی یکی از هنجارشکنی‌‌های معنایی بود. ابداع ظرایف‌ بلاغی که تازگی آن‌ها بخصوص در حوزه ایهام مشهود بود، خلاف‌آمد دیگری در ایجاد پیوندهای گوناگون نشانه‌ها بر محور افقی شعر محسوب می‌شود که حاصل توغل حافظ در شناخت بار معنوی کلمات در پیوند با جلوه‌های مختلف فرهنگی بود. هماهنگی زمینه معنایی و عاطفی غزل با موسیقی عمومی حاکم بر آن، که از طریق وزن عروضی، همنشینی کلمات و قافیه پدید می‌آید، یکی دیگر از ویژگی‌های غزل حافظ‌ است که ارزش تأثیربخش آن و صمیمیت عاطفی‌اش در غزل حافظ مشهود است. شاید برجسته‌ترین خلاف‌عادت در غزل حافظ شیوه ارتباط مخفی معانی پراکنده در طول یک غزل باشد که سبب شده است غالب کسانی که درباره غزل حافظ سخن گفته‌اند، آن را چندمعنایی و فاقد پیوند منطقی میان ابیات بدانند، اما این ابیات با وجود تداعی‌های دور از هم و فاصله‌دار، در باطن عمیقاً به هم مربوط‌اند. مقاله حاضر علاوه بر اشاره به خلاف‌عادت‌های بلاغی و هنری و معنایی نشان داده است که در آن سوی ظاهر پراکنده‌نمونِ‌ ابیات که ناشی از تداعی‌های دور و درازِ ذهن سرشار از بار فرهنگی و تجربی حافظ است، پیوندی باطنی وجود دارد که از طریق تبدیل گزاره‌های عادت‌گریز به گزاره‌های عادت‌پذیر دریافتنی است. برای روشن‌شدن مطلب غزلی از سعدی با حافظ مقایسه شده است.


علیرضا نبی‌لو،
سال 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده

بررسی تقابل‌های دوگانه در آثار هنری و ادبی توجه برخی زبان‌شناسان، اسطوره‌شناسان، روایت‌شناسان و نشانه‌شناسان معاصر را به خود جلب کرده است. آن‌ها بر این عقیده‌اند که از این منظر به درک و دریافت‌ بهتری از آثار ادبی می‌توان دست یافت.
در این پژوهش با نگاهی دیگر به اشعار خواجه شمس‌الدین محمد حافظ، به بررسی تقابل‌های دوگانه یا زوج‌های متقابل ـ به‌عنوان یکی از عناصر محوری اشعار اوـ خواهیم پرداخت و چنان‌که دیده می‌شود، غالب غزل‌های حافظ از این ویژگی برخوردارند. برای این غرض 100 غزل از مواضع مختلف دیوان او انتخاب شد. در این غزل‌ها 637 مورد تقابل دوگانه، یعنی در هر غزل تقریباً 4/6 مورد، دیده شد. این تقابل‌های دوگانه در سه بخش واژگانی و لفظی (35%)، معنایی و فکری (54%) و ادبی (11%) دسته‌بندی شده‌اند. زوج‌های متقابل معنایی در اشعار حافظ بسامد بیشتری دارند. برخی از این زوج‌های متقابل زیرشاخه مفاهیم کلانی است که در دیوان خواجه کاربرد بالایی دارند، تقابل‌هایی نظیر زهد و شادنوشی، نقص و کمال، تهیدستی و توانگری و... . حافظ ازطریق این تقابل­ها غزل­های خود را تشخّص خاصی داده و سبک شعری خود را از دیگران متمایز کرده است.


سلیم نیساری،
سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده

بعضی کاتبان نسخه‌های خطی دیوان حافظ و ازآن‌جمله کاتبان سده نهم هجری در امر کتابت به سبب شتاب‌کاری یا بی‌اهمیت‌دانستن نقطه درقالب کلمه، در قید نقطه در جای صحیح آن تسامح کرده‌اند یا آن را از قلم انداخته‌اند.
برای مصحح دیوان حافظ به‌ویژه هنگام استناد به ضبط نسخه‌های خطی این اشکال پیش می‌آید که کلمه‌ای را که فرضاً نقطه حرف اول آن ساقط است نه می‌توان در ردیف نسخه‌هایی منظور کرد که در آن موضع یک فعل مثبت کتابت کرده‌اند و نه جزء آن گروهی که آن کلمه در آن نسخه‌ها معرف یک فعل منفی است.
درضمنِ سه نمونه­ای که در این مقاله مطرح شده است، مشخص می‌شود که مصححان دیوان حافظ نتوانسته‌اند با پذیرش معنی و تفسیری معین از بعضی ابیات حافظ در کتابت آن کلمه محل اختلاف نیز به توافق برسند. مسئله انس و عادت با یک قرائت خاص یا جانبداری از متن یا یک چاپ ویژه، مانع از آن شده است که چنین توافقی ایجاد شود.


سیاوش حقجو، مصطفی میرداررضایی،
سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

سبک­ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می‌کنند و تکامل می­یابند. در جریان این جابه‌جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می­کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت­های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می‌پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت­های پیشین، به خلق عناصر نو دست می­زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می‌یازند، یا صناعتی از اسلوب‌های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی­گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه‌ای خاص می­بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می‌پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می­کوشد، ضمن تشریح ـ دوباره‌ـ صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به‌منزله صناعتی آمیغی و موجود (به‌صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش ‌از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به‌کارگیری این صناعت است، نمایان کند.


علی حیدری، بهنوش رحیمی هرسینی،
سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده

یکی از ویژگی­های سبکی غزل حافظ تکرارِ بخشی از معنی مصراع نخست در مصراع دوم است. شناخت او از روابط بلاغی و معنایی واژگان به او این امکان را داده که بتواند، بدون گرفتارشدن در قید تکرار لفظی، معنی را تکرار کند. یکی از روش­هایی که او را در رسیدن به این هدف یاری بخشیده­، جانشین­کردن مفاهیم در دو پاره از بیت، با توجه به روابط بلاغی بین آنهاست. مفهوم جایگزین‌شده، علاوه‌­براینکه بر مفهوم نخست (مبدل‌منه) یا قسمتی از معنی آن دلالت دارد، معنی اصلی خود را نیز حفظ می­کند. این روش را اصطلاحاً "بدل بلاغی" ­نامیده‌ایم. در این پژوهش، روابط مختلفی که میان طرفین جانشینی وجود دارد، با استناد به سه مبحث سنتی معانی، بیان و بدیع در علم بلاغت دسته­بندی شده ­است. نحوه چینش بدل­های بلاغی در ابیات حافظ متنوع است. گاهی چند مفهوم را در بیت جانشین یکدیگر کرده و چندین بدل بلاغی آفریده ­است. گاهی میان دو مفهوم چندین رابطه بلاغی ایجاد کرده و بر دامنه معنی افزوده ­است و گاهی نیز یک مفهوم را جایگزین چند مرجع کرده که این ارجاعات متعدد سبب ایهام و چندمعنایی شده­ است. در ادامه، تعدد و تنوع بدل­های بلاغی در ابیات حافظ، با ذکر نمونه­هایی، دسته‌بندی و تشریح شده ­است. بسامد روابط بلاغی در طرفین جانشینی در سه حوزه علم بلاغت به این ترتیب است: معانی 3%، بیان 69% و بدیع 28%. حدود یک‌سوم از ابیات حافظ دارای بدل بلاغی است. این بسامد بالا این شگرد را به‌مثابه یکی از ویژگی­های سبکی حافظ معرفی می­کند.
 
سیدعلی قاسم زاده، اسماعیل گلرخ ماسوله،
سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده

یکی از عناصر شعر و غزل فارسی تخلص است که علاوه‌بر نشان‌دارکردن شعر به نام شاعر، گاه به‌معنای دیگری نیز ایهام دارد. تخلص در شعر شاعرانی مثل حافظ ‌ـ‌که منظومه فکری خاص و منسجمی دارندـ به‌صورت استعاره­ای اصلی یا مرکزی در تعیین دستگاه فکری آنها دخالت دارد. در این مقاله، تخلص حافظ از منظر مؤلفه­های معنی‌شناختی، چون تقابل و ترادف با واژگان خاص و کلیدی شعر حافظ‌، که برآمده از حساسیت­های فکری و زیستی او بوده است‌، در متن شعر واکاوی شد. از نتایج تحقیق برمی­آید که نام شعری او نیز به‌شکلی پر­تحرک و شناور تحت تأثیر زبان و افکار او قرار دارد و به‌کمک ظرفیت­های معنی‌آفرینی برخی واژه­ها در خدمت انتقال ساختار اندیشه و نظام معنایی اشعار او است و تخلص حافظ استعاره مرکزی غزلیات اوست.
 
رویین تن فرهمند،
سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده

منزوی در غزل­پردازی و سخن­پیرایی، به‌منظور آفرینش صور خیال و گسترش دایره معنا و مضامین سروده­هایش، از میراث ادب غنایی، حماسی و تصاویر شاعرانه، داستان‌واره­ها، تلمیحات و اشارات دینی بهره برده ­است. دیوان حافظ یکی از سرچشمه­های آشکار شعر منزوی در صورت، معنا و انسجام موسیقایی است. منزوی از وام­گرفتن ترکیبات، وزن غزل‌های حافظ و تضمین مصراع­ها و ابیات حافظ دریغ نکرده­ است. مفهوم عشق و دشواری­های طریق عشق، عهد امانت، شادخواری و مسائل اجتماعی از مفاهیم غزل­های منزوی است که تأثیر حافظ در آفرینش آنها آشکار است. شیوه تصویرآفرینی­ منزوی در زمینه عشق و اطوار آن همانندی­هایی با شعر حافظ دارد. در این جستار، تأثیرپذیری منزوی را از حافظ، به‌شیوه توصیفی و تحلیلی، در صورت شعر، وزن، معانی، عشق، سیمای معشوق و صور خیال بررسی کرده‌ایم. یافته‌ها نشان داد که منزوی در حدود دویست‌بار از مفردات، اوزان و مفاهیم اشعار حافظ بهره برده ­است.
 
محمدرضا عزیزی،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده


 در مقاله حاضر، مشخصه­های صَرف اسم عربی مانع برداشت­های گوناگون از متون ادبی دانسته شده است. ساختمان اسم عربی از ویژگی­هایی ذاتی چون تذکیر و تأنیث، جامد و مشتق، وزن، تثنیه، انواع جمع، ضمایر دقیق، موصول، اسم­های اشاره و... برخوردار است که تعیّن و تداعی دقیق معانی در ذهن مخاطب را به‌همراه دارد. هرچند دقت صَرف عربی در نثر علمی‌ و فلسفی امتیاز به‌شمار می‌­رود و دانشمندان می‌­توانند مقصود خود را به‌کمک آن به‌روشنی بیان کنند، در متون ادبی، نقص به‌نظر می‌­رسد و از چندپهلویی و لطف هنری اثر می‌­کاهد. مسکوت‌بودن برخی از این ویژگی­ها در صرف اسم­های فارسی، به ابهام و ادبیت شعر کمک می‌­کند. در دیوان حافظ هفت غزل ملمع وجود دارد که امکان چنین مقایسه­ای را فراهم می‌­آورد. وجود مصراع­هایی به زبان فارسی و عربی در یک غزل حافظ به‌خوبی تفاوت امکانات صرفی در زبان فارسی و عربی را نشان می‌­دهد. فقدان چنین مشخصه­هایی یا وجود آن به‌صورت‌کلی در واژه فارسی طیف بیشتری از مخاطبان را با خود همراه می‌سازد و دامنه برداشت­های گوناگون را وسعت می‌دهد.
 
حسین حسن رضائی،
سال 28، شماره 89 - ( 9-1399 )
چکیده


 برخی کلمات و ترکیبات در دیوان حافظ هست که توجه دقیق به آنها ما را به دنیای شعر و اندیشه او نزدیک می‌کند. از جملۀ این کلمات و ترکیبات «جام» و مترادف­های آن است. بسامد کلمه جام و مترادف­های آن در دیوان حافظ از تعلقِ خاطر زیاد او به جام نشان دارد. در این مقاله، برای بررسی جام در دیوان حافظ، درباره اهمیت جام در ادبیات فارسی و دیوان حافظ، نظر شارحان متقدم و معاصر درباره معنا و کارکرد جام در حافظ بیان شده است. متن مقاله به دو قسمت تقسیم می­شود: در قسمت اول، جام در سنت شعری قبل از حافظ بررسی شده است. قبل از حافظ، غالباً سه نوع جام یا شراب داریم: زمینی، عرفانی و خیامانه. در قسمت دوم، ذیل عنوان‌هایی، به هنرنمایی­های حافظ با جام پرداخته شده است: 1. تکرار و برجسته‌کردن جام و تبدیل آن به بن‌مایه نمادین، 2. تقابل­سازی با جام و به‌کاربردن آن همچون ابزاری برای مبارزۀ سیاسی و اجتماعی، 3. اختلاط معانی و کارکردهای گوناگون و متضاد جام با یکدیگر، 4. ساخت بیانِ متناقض­نما با جام و خلق ابیات شاهکار. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی، در پایان نتیجه می­گیرد که حافظ آگاهانه با تکرار جام آن را برجسته و نمادین ساخته و با اختلاط معانی ایرانی و اسلامی جام، منشوری ساخته که هر خواننده­ای، به فراخور تجربه و دانش خود، می­تواند معانی گوناگونی از آن دریافت کند.
 

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4666