|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
5 نتیجه برای حماسه
غلامعلی فلاح، جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
موضوع اصلی این مقاله بررسی رجز و رجزخوانی در شاهنامه فردوسی است. در بخش نخست، پس از بحث از معنای لغوی و اصطلاحی رجز و رجزخوانی، به اختصار پیشینه تاریخی آن در ادبیات یونان، عرب و ایران باستان و ادبیات سدههای چهار و پنج هجری بیان شده است. در بخش دوم، هنر فردوسی در پرداخت فن رجزخوانی پهلوانان شاهنامه بررسی شده است و کارکردها و ارزش بلاغی رجز در داستانسرایی فردوسی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
ابراهیم رنجبر، جلد 19، شماره 70 - ( 1-1390 )
چکیده
در رمان سووشون موضوعات و جنبههای اجتماعی، تاریخی و حماسی با لحن شاعرانه، در بستر داستانی ساختگی، چنان درهم آمیختهاند که نمونه مقبول هنر داستاننویسی به وجود آمده است. جنبه حماسی این رمان چنان قوتی دارد که میتوان آن را در ردیف آثار حماسی مصنوع قرار داد. تجلی روح ملی، وجود ارزش ذهنی، نماینده عقاید مردم بودن قهرمان، لزوم مهرورزی و کینتوزی، وجود قدرت فردی شکستناپذیر یا ابرمرد و هممرزی با تاریخ از جمله عناصر حماسهاند که در این رمان حضور دارند. قهرمان آن با خصالی از قبیل مهرورزی به مردم و کینتوزی با بدخواهان مردم، جستن نفع عام، تعلق به نوع بشر، مقابله با ضد قهرمان و داشتن شرافت در شمار قهرمانان حماسههاست. قصد دانشور ـکه آفرینش چنان قهرمانی برخاسته از جهانبینی اوستـ به حقیقت شکستناپذیر نشاندادن ایران است، در زمانی که تهاجم صنعتی و نظامی غرب، بیاثربودن مطبوعات، آشوبهای داخلی، وابستگی ارکان حکومت، غفلت مردم و اولیای دین و فرصتطلبی احزاب زمینههای به خطر افتادن استقلال ایران را فراهم میکنند. قصد این نوشته ذکر مشابهتهای این رمان با آثار حماسی، جستن نشانههای حماسه در آن و نهایتاً تبیین جنبه حماسی آن است.
محمدحسین خان محمدی، اکرم دولتی سیاب، جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
مویه "مور" از نواهای کهن مناطق لکزبانِ استانهای لرستان، همدان، ایلام و کرمانشاه است. این نوای دلتنگی، که با آوازی حزین و غمناک، و بدون ضربآهنگ، فقط درقالب یک بیت بهمناسبت مرگ عزیز ازدسترفته خوانده میشود، پیشینهای بس کهن دارد. هدف مقاله حاضر، که بهشیوه توصیفیـتحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای انجام شده است، کشف رابطه میان تکبیتیهای مور و جایگاه اجتماعیـاقتصادی مردان لکزبان است. دراینباره، اشاره شده است که در نوای مور معمولاً شجاعت و دلاوری، مردمداری و مهماننوازی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، قدرت بدنی و زور بازو و... مردان توصیف میشود. این توصیفها، که مبین جایگاه حماسه، سوگ، اندوه و وصف در ابیات شعر لکی است، گاه درقالب تکبیتی بهوصف دلاورمردان و جنگاوران، خوانین و کدخدایان طوائف، یا کشاورزان و گلهداران میپردازند و ویژگیهای مشهود ممدوح را بیان میکنند.
دکتر میلاد جعفرپور، جلد 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده
جمشیدنامه از حماسههای ناشناخته ادب فارسی در آسیای میانه است که گزارش مفصل، مستقل و کاملاً متفاوتی از رویدادهای زندگی و عصر پادشاهی یکی از مهمترین شخصیتهای اساطیری ایران، یعنی جمشید پیشدادی، ارائه کرده است. با وجود اینکه روایت اصیل جمشیدنامه به زبان فارسی تألیف شده و مدتها ترجمههای ترکی و اردوی آن در دیگر نواحی رایج و منتشر بوده است، هنوز بیشتر حماسهپژوهان آشنایی مختصری هم با آن ندارند و هیچ اشاره و توضیحی از جمشیدنامه در تحقیقات بهدست داده نشده است. گفتار حاضر، برای جبران این فقر شناختی، در دو بخش و به روش استقرایی، نخست به معرفی مشخصات متنیِ روایت پرداخته و سپس عناصر و بنمایههای داستانی جمشیدنامه را ارزیابی کرده است.
حسن شهریاری، کیانوش بیرانوند، جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده
داستانها و اندیشههای حماسی ظرفیتهایی دارد که بخشی از آن جنبشهای مقاومت انقلابی و رهاییبخش را تغذیه میکند و پارهای دیگر در خدمت نظامهای ضد بشری و دیکتاتوری و انواع بنیادگرایی درمیآیند. این ظرفیت حماسی ایران سببشده تا به مقتضای هر دوره، گاه در قالب منظومههای حماسی، گاه در لابهلای صفحات آثار تاریخی و گاه در قالب رمانها و داستانهای تاریخی ظهور یابند و خویشکاری خود را به انجام رسانند. رمانهای تاریخی بهمثابه یکی از انواع ادبی نوظهور در دوره قاجار، پیوستگی عمیقی با روایات و اندیشههای حماسی دارند که نویسندگان با اهداف و شیوههای گوناگون از آن بهره بردهاند؛ بنابراین انجام پژوهشی با هدف بررسی اهداف نویسندگان، چگونگی کاربرد و حتی تحولات راهیافته به حماسه و اندیشههای حماسی در این آثار بر پژوهشگران ادبیات ضروری است. از اینرو، در پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانهای و روش توصیفی، تحلیلی و مقایسهای نتایجی به دست آمد که عبارتاند از: 1. در رمانهای تاریخی دوره نخست(1284 _1300)، با توجه به خطر نابودی هویت ایرانی در برابر بیگانگان، نویسندگان با نگاهی آموزشی در پی ترویج اندیشههای حماسی برای ایجاد روحیه مقاومت، اتحاد و دفاع از سرزمین بودهاند؛ 2. در آثار دوره دوم(1300 _ 1320)، عنصر حماسه چون ابزاری در خدمت دربار و بیان اندیشههای ملیگرایانه پهلوی اول قرار دارد؛ 3. دوره سوم(1320_ 1332)، تحت تأثیر ورود متفقین به ایران و تزلزل دربار، اندیشههای حماسی دچار رکود میشود و داستانها و قهرمانان عیاری جای پهلوانان و اندیشههای حماسی را میگیرد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|