|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
11 نتیجه برای خان
محمد غلام، سال 12، شماره 45 - ( 8-1383 )
چکیده
جامعه شناسی ادبیات، یکی از شیوههای جدید و کارآمد نقد متون ادبی است و امروزه، در تحلیل انواع ادبی نوین، به خصوص رمان فارسی معاصر کاربرد فراوان دارد. نقد و تحلیل رمانهای معاصر فارسی و بررسی ساختارهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی جامعه ایرانی از خلال این آثار، هدف مقاله حاضر بوده است. یافتههای این تحقیق، حکایت از آن دارد که: رمان کامل ترین نوعی است که می تواند به مطالعات جامعهشناختی نوین، پاسخ مثبت دهد. از دریچه مطالعه رمان فارسی، به خوبی می توان ساختارهای جامعه ایرانی را تبیین کرد. هر قدر از ساختار سادۀ جامعه ایرانی در عصر مشروطه – که عصر پیدایش نخستین رمانهای فارسی نیز هست – فاصله میگیریم و به سمت جامعه پیچیدهتر و مشکل دارتر معاصر پیش میآییم ساختار رمان فارسی نیز پیچیدهتر میشود و موضوعات اجتماعی، تنوع و پیچیدگی بیشتری مییابند. موضوعات و مقولاتی که در رمان های فارسی، مــد نظر نویسندگان قرارگرفته است از کلی گرایی به سمت جزیی گرایی سیر می کند. ایـن نکته، از یک سو، حکایت از به فردیت رسیدن انسان معاصر ایرانی دارد که با تمام وجود، در رمان جدید حضور یافته است و از سوی دیگر، بیان گر فاصله گرفتن ساختارهـای جامعه، از حالت ساده، ابتدایی و حماسی قدیم، به سمت ساختارهای پیچیده و مدرن است.
مهوش واحددوست، علی دلائی میلان، سال 19، شماره 71 - ( 9-1390 )
چکیده
شاهنامه میراث عظیم ادبی ایران است که در آن با بهرهگیری از عناصر مختلف اسطورهای، تاریخی، داستانی، غنایی و... کلیتی منسجم و منحصربهفرد شکل گرفته که آن را از حماسههای ملتهای دیگر متمایز و جدا ساخته است. بهرهگیری مناسب از همه این عناصر آن را حتی به میل و خواسته مخاطبان امروزی خود هم بسیار نزدیک کرده است. در شاهنامه کنش و واکنش قهرمانان و پهلوانان به شکل بسیار جذابی به تصویر کشیده شده است. این قهرمانان در سراسر زندگی پرماجرای خود با آزمونهای زیادی روبهرو میشوند که از آنها میتوان به «خان» تعبیر کرد. گاهی این خانها گسترش یافته و با اضافهشدن ویژگیهای دیگری به آنها، به حالت داستانی کامل درآمدهاند که از آنها با نام «هفتخان» یاد میشود؛ در اینجاست که پای اسطوره به دامن قصه میلغزد و اسطوره و قصه یکی میشود. قصد ما در این مقاله بررسی نکات کلیدی و مشترک آزمونها، خانها، هفتخانها و هفتخانگونههای قهرمانان در شاهنامه (که شمار آنها متفاوت است) و سایر حماسهها براساس روش تطبیق ساختاری است.
عسگر عسگری حسنکلو، حسین بیات، سال 21، شماره 74 - ( 3-1392 )
چکیده
علیمحمد افغانی با انتشار نخستین رمانش، شوهر آهوخانم، به اوج شهرت ادبی رسید. انتشار این رمان در سال 1340 با توجه به خلأ فعالیت خلاقّه ادبی در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 و علل و عوامل اجتماعی، ادبی و تاریخی دیگری که در متن مقاله به آنها پرداختهایم، با استقبال شگفتانگیز خوانندگان روبهرو شد. در پی استقبال خوانندگان، منتقدان ادبی نیز به ستایش نویسنده و رمان او پرداختند و از علیمحمد افغانی بهعنوان "بزرگترین رماننویس معاصر" و از رمان شوهر آهوخانم بهعنوان "بزرگترین رمان قرن" یاد کردند. اما افغانی با اینکه بعدها رمانهای دیگری نوشت به دلایلی که بدانها پرداختهایم هیچگاه نتوانست اقبال خوانندگان و منتقدان را مجدداً به دست آورد. اکنون نیمقرن پس از انتشار این رمان و پیوستن آن به تاریخ رماننویسی معاصر ایران، میتوان با توجه به همه جوانب، به بررسی جایگاه علیمحمد افغانی و رمان برجسته او در سیر تکوین و تکامل رمان فارسی پرداخت و همچنین تأثّر نویسنده را از ادبیات داستانی پیش از او و تأثیرش را بر داستانهای پس از او نشان داد. وجوه جامعهشناختی و ادبی این رمان نیز در این مقاله بررسی شده است تا علل مقبولیت این اثر در بین خوانندگان و جایگاهش در رمان فارسی دقیقتر تبیین شود.
غلامرضا سالمیان، سید محمد آرتا، دنیا حیدری، سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
رمان شوهر آهوخانم، اثر علیمحمد افغانی، هم از نظر شخصیتپردازی و هم از لحاظ بیان مسائل اجتماعی اثری پرحرکت، ممتاز و بالقوه و انعکاس واقعیتهای جامعه است. در میان آثار افغانی، این رمان بهدلیل تواناییاش در ارائه مسائل ویژهای از جامعه، در ادبیات داستانی ایران جایگاه و هویت معینی یافته است. وجود مهمترین مؤلفههای مکتب رئالیسم در رمان شوهر آهوخانم نشاندهنده تأثیرپذیری نویسنده این رمان از اصول و جنبههای مختلف آن مکتب است. کثرت شاخصهها و جنبههای رئالیستی در این رمانِ بلند گویای این نکته است که سبک و شیوه غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان رئالیستی است. افغانی کوشیده است ماجراها، شخصیتها و عناصر داستانش با اصول مکتب رئالیسم منطبق باشد و با استفاده از تجارب و مشاهدات عینی خود به «واقعیتنمایی» داستان دست یابد. نویسنده با ساختن شخصیتها و بیان دقیق رخدادهای اجتماعی، آیینه تمامنمایی فراروی خواننده مینهد تا بدانوسیله به رویدادها و معضلات جامعه خویش بنگرد. ازاینرو، سعی نگارندگان این جُستار بر این است تا با تکیه بر شاخصههای رئالیستی این اثر به تحلیل وقایع اجتماعی بپردازند و زوایای پنهان این وقایع را بازنمایند
خسرو قلیزاده، سحر نوبخت فرد، سال 22، شماره 77 - ( 9-1393 )
چکیده
نظریه تکامل شخصیت یونگ با همه اهمیتش، در مقایسه با ادبیات فارسی بسیار نوپا است. بااینحال از زمان ارائه بهمنزله معیار جدید نقد روانشناختی در حوزه ادبیات رونق بسیاری یافت. ازطرف دیگر یکی از مهمترین مضامین ادبیات حماسی فارسی داستان هفتخان رستم و همچنین اسفندیار است که با وجود شهرت و اهمیتشان تاکنون ازمنظر روانشناسی یونگ هدف نقد قرار نگرفتهاند.
هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی نظریه مزبور در نقد روانشناختی این دو هفتخان بهمثابه دو روایت گرانسنگ ادب فارسی است. از این منظر، مقاله پیشرو تلاش میکند تا با توسل به نظریه تکامل شخصیت یونگ بر اهمیت ارتباط موجود میان مضمون هفتخان و مکتب روانشناسی یونگ تأکید ورزد.
این پژوهش به بررسی و تحلیل هریک از ارکان تشکیلدهنده نظریه یونگ، یعنی کهنالگوهای سایه، آنیما، آنیموس، پرسونا و... در هفتخان رستم پرداخته و سپس کیفیت وقوع آنها را در هفتخان اسفندیار مدنظر قرار میدهد. برای رسیدن به نتیجه بهتر مفاهیم کلیدی هفتخان از دیدگاه روانشناسی یونگ رمزگشایی شده است. نتیجه تحقیق مشخص کرد که تمام ارکان نظریه یونگ بهوضوح، ترتیب و در برخی موارد صورت مکرر در هفتخان رستم دیده میشوند. برخلاف هفتخان رستم، این الگو در هفتخان اسفندیار از نظم مشخصی برخوردار نیست و در پارهای موارد به صورت تلویحی به آن نگریسته شده است. نیز میتوان به فقدان کهنالگوی «آنیموس» در طرحواره هفتخان اسفندیار اشاره کرد.
فاطمه کاسی، محمدصادق بصیری، سال 23، شماره 78 - ( 3-1394 )
چکیده
برتولد برشت از نظریهپردازان تئاتر است. او تئاترش را نقطه مقابل تئاتر ارسطویی میداند. او با معرفی تئاترش به نام تئاتر حماسی به فکر ایجاد اختلال در پذیرش رضامندانه جهان از سوی تماشاگران بود و بدینسبب از تمهیداتی برای رسیدن بدین مقصود استفاده کرد که فاصلهگذاری نام دارد. او با خلق شخصیتهای شگفتانگیز مانع همذاتپنداری مخاطب با بازیگر میشود. اگرچه نظریه او مربوط به نمایشنامه است، میتوان در داستان هم از آن استفاده کرد. غلامحسین ساعدی نمایشنامهنویس بود: چوب به دستهای ورزیل، آی باکلاه، آی بیکلاه، پرواربندان و... ازجمله نمایشنامههای او هستند. بنابراین با فنون تئاتر آشنا بود و میتوان تأثیر نمایشنامهنویسی را در آثارش جستوجو کرد. نگارندگان این نظریه را در تحلیل داستان خانههای شهر ری غلامحسین ساعدی بررسی کردند و شگردهای فاصلهگذاری را در حوادث و شخصیتهای شگفتانگیز و همینطور مسائل اجتماعی جستوجو کردند. نتیجه این بررسی نشان میدهد نویسنده توانسته با ایجاد این فاصلهگذاریها روح تفکر مردم شهر ری، صورتبندیهای اجتماعی، ارزشها و هنجارها، مسائل روانی، اخلاقی، شخصیتهای مونتاژگونه و داستانی گروتسکوار خواننده را به تغییر وادارد.
جهانگیر صفری، سیدکاظم موسوی، اسماعیل صادقی، ابراهیم ظاهری عبدوند، سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
مدرنیته تغییرات گستردهای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافتهاست. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله موضوعهای بررسیشده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول بهتصویر بکشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد مدرنیته سبب شدهاست تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با بهدستآوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعالتری داشته باشند. همچنین، سنتیترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافتهاند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این بهسبب سطحیبودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
فرزاد کریمی، سال 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
بحران بازنمایی از اصطلاحات متعلق به نقد و نظریه ادبیات پسامدرن است. این عبارت به بحرانهای عصر حاضر ازقبیل بحران معنا، سرگشتگی انسان معاصر درمیان انبوهی از دادههای معتبر و نامعتبر، ازخودبیگانگی و... اشاره دارد. ادبیات بهمثابه آینه تمامنمای زندگی انسان، بازگوکننده این بحرانها در دوره معاصر است. رمان آزادهخانم و نویسندهاش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی، نوشته رضا براهنی، از شناختهشدهترین رمانهای سهدهه اخیر ایران است. این رمان را میتوان اثری درخور توجه در شیوه داستاننویسی پسامدرن ایران دانست. در مقاله حاضر، بحران بازنمایی در رمان آزادهخانم و نویسندهاش، با تکیه بر "سوژه"، بهمثابه جایگزین فلسفی مفهوم "انسان"، تحلیل شده است. در این تحلیل، عوامل بحرانیشدن بازنمایی، پیامدهای آن بر سوژه انسانی و نوع تأثیرگذاری آن بر شخصیتها در اثری داستانی بررسی و تبیین شده است؛ درنتیجه، بحرانهایی چون بحران هویت، بحران شخصیت و... را میتوان از عوارض ابتلای انسان امروز به بحران بازنمایی دانست.
حمید عبداللهیان، سمیرا شفیعی، عاطفه زندی، سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده
یکی از رویکردهایی که در نقد داستان از منظر زبانشناختی بسیار متحول شده، نظریه راجر فالر است. این نظریه آمیزهای از نظریات دستورزبان گشتاری چامسکی و زبانشناسی نقشگرای هالیدی است. ازآنجاکه داستان «خانه روشنان» گلشیری بهشیوه جریان سیال ذهن نوشته شده و فالر نیز معتقد است، در چنین داستانهایی، روساخت به فهم ژرفساخت کمک میکند، در مقاله حاضر، با روش توصیفیـتحلیلی و ابزار کتابخانهای و با رویکرد زبانشناختی برمبنای نظریه زبانشناختی فالر، داستان «خانه روشنان» تحلیل شده است. نتایج این تحقیق حاکی است نوع گشتار و شیوه جریان سیال در این اثر باعث بههمریختگی ساختار نحوی جملات، عدم پیروی از قواعد دستوری، تکرار مرجع ضمایر، ایجاد ضرباهنگ و موسیقی در کلام، کاربرد تضادهای تداعیگر و تکرارهای مبتنی بر تأکید، سردرگمی مخاطبان، و ایجاد تعلیق و تعویق در کلام میشود. شخصیت اصلی این اثر، کنشگر و راویانِ جمع، همگی، منفعل و حسیـادراکیاند. گویی، نباید کلامی ضدایدئولوژی غالب متن بر زبان رانند که باعث برهمخوردن فضای تکصدای متن شود. گلشیری در این اثر نیز خواسته مانند بقیه آثارش به مشکلات جامعه نقب بزند و قضاوتهای مداخلهجویانهاش را در متن حاکم کند. از حیث نگاه به متن، نویسنده گاه از منظر بیرونی به متن پرداخته و خود را قادر به فهم ادراکات اشخاص داستان ندانسته و گاه از منظر درونی متن را کاویده و گرایشهای شناختی خود را با متن همگام کرده است. از حیث بازنمود گفتار و اندیشه نیز این اثر هم از گفتار باواسطه (مستقیم آزاد) استفاده کرده است و هم از گفتار بدون واسطه و مستقیم. هردوی این شیوهها توانسته تا حد امکان مکنونات درونی و کلامی شخصیتهای اصلی و فرعی را بازنماید.
ابراهیم محمدی، عفت غفوری حسن آباد، سید مهدی رحیمی، حامد نوروزی، سال 30، شماره 93 - ( 11-1401 )
چکیده
در جستار پیشرو، ساختار آستانهها و پیشگویه رمان شوهر آهوخانم، نگاشته علیمحمد افغانی، و اقتباس سینمایی آن بهکارگردانی داوود ملاپور بررسی شده است. آنچه در هردو اثر درخور توجه است، وجود لایهها و اجزای مختلف معناساز در آستانه رمان و فیلم است که چگونگی ارتباط زن و مرد را در گفتمان سنّتی و شبهمدرن آشکار میکند. نویسنده و کارگردان میکوشند با برجستهکردن جدال دو گفتمان سنّت و مدرنیته، بهصورت نامرئی و ناملموس، تصویری از زن ستمدیده و هویتباخته به مخاطب ارائه کنند که همواره گفتمان مردسالار از تفاوتهای طبیعی او با مرد، زنجیری برای بهانقیادکشیدن زن ساخته است و او را بهمثابه دیگری و فرودست انگاشته و بهحاشیه رانده است. ازاینرو، در پژوهش حاضر، ساختار آستانههای دو رسانه با رویکرد تطبیقیـبینرشتهای و برپایه تحلیل انتقادی گفتمان لاکلاو و موفه بررسی میشود. نخست، خردهمتنهای آستانهای رمان و فیلم شناسایی شده، و سپس با تحلیل دالهای موجود در ساختار آنها، به چگونگی پیوند آستانهها با متن مرکزی و جهان بیرون آن و شیوههای خلق معنا در لایههای مختلف خردهمتنها پرداخته شده است. با بررسی ساختار آستانههای رمان و فیلم «شوهر آهوخانم» دو نکته آشکار میشود: 1. تمام دالهای موجود در آستانههای دو اثر برمبنای کلانتقابل زن و مرد شکل گرفتهاند. 2. نشانههای موجود گفتمان برساخته مردسالار را برملا میکنند که همواره مرد را دال مرکزی میداند و ازطریق زنجیرههای همارزی مرد را با دالهای مرکز، فرادست، فعال، مستقل و آزاد همارز میداند و در مقابل زن را با مفاهیم حاشیه، فرودست، منفعل، وابسته و محدود معرفی میکند و با بهرهگیری از منطق تفاوت میان زن و مرد رقیب را نفی و طرد میکند.
محمدحسن جلالیان چالشتری، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
از میان بخشهایی از شاهنامه که در درازای تاریخ مورد توجه بسیارِ عام و خاص واقع شده، هفتخوان/خانها است. برخلاف املای سنّتیای که برای این مجموعۀ نبردهای پهلوانان در بیشتر دستنویسهای شاهنامه و اکثر آثار فارسی بهصورت هفتخوان بهکار رفته، برخی پژوهندگان معاصر با اتّکا به اینکه در این نبردها، پهلوان از هفت منزل و مرحله عبور میکند، معتقدند که صورت صحیح این نام باید بدون واو معدوله و بهشکل هفتخان بوده باشد. برخی نیز با این دستاویز که اسفندیار پس از هر نبرد به بزم نشسته، جزء دوم این واژه (خوان) را سماط و نطع دانستهاند. این نظر اخیر بهدرستی نقد و رد شده، اما نظر نخست مورد تأیید عموم پژوهشگران واقع شده است. در این نوشتار، پس از سنجش میزان صحت ادلّۀ این نظر و با رویکرد زبانشناسی تاریخی، نظری متفاوت، اما سازگار با محتوای درونی این سلسله نبردها، ارائه خواهد شد. در این برداشت با اصیل دانستن صورت هفتخوان و ارائۀ اشتقاقی جدید برای خوان، معنای «نبرد و ستیز» برای این واژه پیشنهاد شده است.
|
|
|
|
|
|