|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای خطاب
فرزاد بالو، حبیبالله عباسی، جلد 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده
سنت فکری ـ فلسفی غرب از روزگار افلاطون و ارسطو، و حتی پیشتر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دو سوسور، زبانشناس سوئیسی، تحت تأثیر رویکردی دوقطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح میداده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکانپذیر مینمود. حال آنکه نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد میشد و این انمکان دستنایافتنی به نظر میرسید. با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی میتوان مدعی شد که با وجود تفاوتهایی در مبانی و روشها، با ترجیح گفتار بر نوشتار در گفتمان اندیشگی زبان و ادب کلاسیک مواجه هستیم. چنانکه، به طور خاص، ناصرخسرو مبانی نظری این مهم را سامان بخشید و سازوکار حاکم بر زبان گفتار حاکمیت و سیطره خود را بر حوزه بلاغت اسلامی به طور عام و بلاغت فارسی به طور خاص تا قرنها ادامه داد. این مقاله طرح و شرح این ماجرا خواهد بود.
محبوبه شمشیرگرها، جلد 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده
سعدی استاد مسلم غزلسرایی در ادب فارسی است. دلنشینی و اثرگذاری کلام او نسبت به غزل شاعران دیگر به عوامل فراوان فرهنگی، زبانی، بیانی، تصویری و... وابسته است. هرچند ظرایف متعدّدی از اشعار سعدی توسط پژوهشگران و منتقدانی نظیر هانری ماسه، غلامحسین یوسفی، علی دشتی، محمود عبادیان، سعید حمیدیان، تقی پورنامداریان، ضیاء موحد و... کشف و ارائه شده، هنوز جزئیاتی از شگردهای سخنسرایی او بهویژه در غزل باقی مانده که توجه به آنها در پیبردن به راز شیرینی سخن و انگیزش خارقالعاده آن کمک میکند. مقاله حاضر به عنصر «خطاب» بهعنوان عامل مؤثری در این خصوص پرداخته است. مهمترین اثر و نتیجه القای حسّ «حضور» و «خطاب» در شعر برانگیختگی مخاطب است. این مقاله پس از ذکر مقدّماتی درباره «عنصر خطاب» عوامل مؤثر در تقویت این احساس را در کلام سعدی برشمرده است. در انتها عناصر کلامی «خطاب» در غزل سعدی تحلیل شده است. در این پژوهش از روش اسنادی و تحلیل محتوا بهرهبرداری شده و در قسمت آخر آمار و دادههایی از میزان بروز و نحوه توزیع آنها بهصورت جداول و نمودارهایی ارائه شده است.
عصمت خوئینی، مهدی کبکی، جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
شعر پس از انقلاب اسلامی را به جریانهای متفاوتی میتوان تقسیم کرد: یکی از این جریانهای مهم شعر پیشرو با شخصیت شناختهشده آن رضا براهنی است، شاعری که با انتشار مجموعه شعر خطاب به پروانهها و تبیین اندیشههای ادبی خود در مقالات مختلف، به یکی از شاعران و نظریهپردازان تأثیرگذار پس از انقلاب تبدیل شد. براهنی در نظریه شعری خود، که با نام "زبانیت" شهرت یافته است، بهدنبال چندزبانیکردن شعر، تعدد فرم و زبان، پاشیدگی معنا، پاشیدگی روایت، پاشیدگی دستور زبان، صورتگرایی و پاشیدگی توصیف است.
مقاله حاضر به بررسی نوآوریها و هنجارگریزیهای صرفی و نحوی در مجموعه خطاب به پروانهها میپردازد و نشان میدهد که هنجارگریزیهای صرفی شاعر در این مجموعه اغلب با موفقیت همراه بوده است. براهنی با دستکاری در ساختهای صرفی زبان، بیآنکه ساختار صرفی کلمات را متلاشی سازد، موفق به خلق واژگان جدید میشود، اما در بخش نحو، موفقیتی حاصل نمیکند؛ زیرا با متلاشیکردن قواعد حاکم بر جمله ارتباط خواننده را با شعر قطع میکند.
|
|
|
|
|
|