|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
1 نتیجه برای خواب و رؤیا
دکتر نرگس اسکویی، جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده
این مقاله با رویکردی پدیدارشناسانه و تمرکز بر مفاهیم اساسی فلسفه هایدگر، به تحلیل هستیشناختی خوابنامهای از یغما جندقی -با مضمون پرسشهای هستیشناسانه- پرداخته و بازنمایی رویا/مرگ و هستی را در چارچوب تجربه دازاین بررسی میکند. دازاین، در فلسفلۀ هایدگر، به معنای هستندۀ پرسشگری است که پیوسته در جستوجوی مستمر معنا و هویت در تعامل با زمان، مرگ و دیگر ابعاد هستیشناختی قرار دارد. در این تحقیق، خواب و رؤیا نه تنها بهعنوان بسترهای تجربه زیسته دازاین، بلکه بهعنوان شرایط مرزی میان زندگی و مرگ، که عرصهای برای بروز تنشهای هستیشناختی هستند، در نظر گرفته میشوند. این وضعیتها، از منظر روانشناختی و هستومندی، تجربهای مشابه گسست از زندگی روزمره و مواجهه با پنهانیترین ابعاد هستی انسان فراهم میآورند. با ارجاع به مفاهیم کلیدی هایدگر در باب دازاین و هستیشناسی بنیادین، نظیر «پنهانی بودن»، «اضطراب هستی»، و «بودن در آنجا/جهان»، مقاله نشان میدهد که رویا بهمثابه مرگ و بهعنوان یک تجربه تمثیلی، دازاین را در مسیر مواجهه با ابعاد پنهانی هستی و خود قرار میدهد. همچنین، تقابلهای درونی دازاین در فرآیند رؤیا و بیداری، بازتابی از کشاکشهای بنیادین میان امکانهای اصیل و غیراصیل هستی است که بهطور همزمان میتواند بهعنوان نمادی از درگیریهای هستیشناختی خیر و شر در فلسفه هایدگر تحلیل گردد. از این رو، خواب و رؤیا در این اثر بهطور نمادین، دازاین را به رویارویی با حقیقت، انتخابهای هستیشناسانه و محدودیتهای انسانی دعوت کرده و زمینهساز درک عمیقتری از هستی و هویت انسانی میشوند.
|
|
|
|
|
|