|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای سفر
سید کاظم موسوی، اشرف خسروی، سال 16، شماره 62 - ( 8-1387 )
چکیده
نظامیگنجوی از شاعران مطرح عرصه جهانی است. داستانپردازیهای او که بر اساس واقعیت است به همراه تخیل وصفناپذیرش، وی را به عنوان شاعری توانا در حوزه انسانشناختی و روانکاوی معرفی نموده است. به نظر میرسد اوج هنر نظامی در هفتپیکر او باشد. در این اثر ارزشمند ـ بهخصوص در هفت افسانه آن ـ که از لایههای درونی و عناصر برونی داستانی برخوردار است، میتوان از مسیر روساخت به ژرفساخت راه یافت و ابعاد نهانی وجود انسانی را بازیابی نمود. یکی از داستانهای هفتپیکر، داستان "خیر و شر" است که در گنبد ششم (پنجشنبه) آمده و موضوع آن کشمکش دو جوان به نامهای "خیر" و "شر" است. این داستان را میتوان بر اساس دیدگاه روانشناسی یونگ تحلیل نمود. در این دیدگاه کهنالگوهای پنهان در روان آدمی جایگاه ویژهای دارند و گاهی به گونهای نمادین در خودآگاهی متجلی شده، نمود مییابند. در این داستان میتوان خیر را نماد خودآگاهی آدمی و "شر" را نشانه "سایه" و ضمیر ناخودآگاه او دانست که در یک ساختار بسیار منسجم و منطقی به درگیری پرداخته و در نهایت به وحدت میرسند و کهنالگوهای متعددی چون آنیما، سایه، تولد ثانوی، سفر، آب، درخت و... در این کشمکش نقش ویژهای دارند که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته میشود.
علی اصغر بابا صفری، گلپر نصری، سال 17، شماره 66 - ( 12-1388 )
چکیده
سیفالدین اسفرنگی ـ شاعر پارسیگوی کمشناخته ـ به اقرب احتمالات در سده ششم هجری دیده بر جهان گشود. زادگاه او به گواهی نامش و اتفاقِ تذکرهنویسان اسفرنگ یا اسفره از توابع سمرقند است و از این نگاه دیوان او در بررسی زبان حوزه فرارود (= ماوراءالنهر) پایگاه و جایگاهی ویژه دارد. سیف در صناعت شاعری به بسیاری از پیشینیان و همروزگارانِ خود چشم داشته و قصاید آنان را نمونه قرار داده و استقبال کرده است؛ از خیلِ منظورانِ او میتوان به مسعودسعد، امیرمعزّی، عثمان مختاری، عمعق بخاری، سنایی، انوری، مجیر بیلقانی، خاقانی و ظهیر فاریابی اشاره کرد که از این میان اقبال او به شعر خاقانی نظرگیرتر و از لونی دیگر است. در این مقاله شماری از همانندیهای واژگانی و معنایی میان ابیات سیف اسفرنگی و خاقانی را به دست دادهایم؛ این همانندیها میتواند نشان از آن داشته باشد که سیف دیوان خاقانی را از نظر گذرانده است.
قهرمان شیری، سال 19، شماره 70 - ( 1-1390 )
چکیده
برخی از کرامتهای موجود در کتابهای صوفیه در ظاهر بسیار غیرعقلانی و غیرطبیعی به نظر میرسند که هم باورکردن آنها دشوار است و هم موجودیت آنها با پارههایی از تعلیمات اساسی در شریعت و طریقت تعارض دارد. در پدیدآمدن اینگونه کرامتها بیش از هرچیز عاملهای خارج از اندیشههای عرفانی و حتّی مغایر با قاعدههای محو و فنای فردیت دخالت داشته است، یعنی خلوتها و استغراقهای صوفیان گاه بهجای تمرکز مطلق بر یاد حق، به عرصهای برای خیالبافیهای فردی و حضور ساکنان ملکوت و محوریت مشایخ تبدیل شده است. امّا برای صوفیانی که همواره قسمتهای عمدهای از اوقات خود را با دروننگری به اندیشیدن در لاهوت و ملکوت صرف میکردند، شکلگیری اینگونه کرامتهای ذهنی و خیالی طبیعی است. اگر افسانهها و اسطورهها نتیجه خیالبافی مقطعی انسانها در طول تاریخ باشد، کرامتهای تخیلی نیز محصول جانبی خلوتگزینیها و درونگراییهای مستمرّ اهل تصوف بوده است.
عفت نقابی، مهناز اکبری، سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده
نشانهشناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی نشانهها در جهت درک معانی نهفته در متن میپردازد. این رویکرد که از زبانشناسی، جامعهشناسی، نقد ادبی و... بهره میگیرد، روشی کارآمد برای تجزیه و تحلیل است. تحلیل نشانهشناختی سفرنامهها فرصتی برای خوانشی تازه و فهم بهتر از آنها فراهم میکند. بهعلاوه، میتواند نقش سفرنامهها را در ترسیم و بازنمایی اوضاع اجتماعی و فرهنگی جوامع روشن کند. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی نشانههای اجتماعی سفرنامه حاج سیاح، که طولانیترین سفرنامه یک فرد عادی ازلحاظ بعد زمانی و مکانی در عصر ناصری است، با استفاده از نشانهشناسی پیر گیرو، زوایای پنهانی از هویت، فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی سرزمینهای سیاحتشده روشن شود. این پژوهش، که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است، به مقایسه و گاه نشاندادن تقابل فرهنگ ایرانی ـ اسلامی با فرهنگ اروپایی و تقابل انسانها با خود و نیز با محیط زندگی میپردازد. یافتهها نشان میدهد که مسائل و اعتقادات دینی، بهمثابه یکی از نشانههای هویت، مهمترین دغدغه نویسنده است که هم در داخل و هم در خارج از ایران با دیدی نقادانه بدان پرداخته است. توجه بیش از حد او به مکانهای مقدس همچون مساجد، معابد و کلیساها حاکی از هویت دینی او در جایگاه طلبهای جوان است.
غلامعلی فلاح، راضیه فولادی سپهر، زهرا سعادتی نیا، سال 29، شماره 90 - ( 4-1400 )
چکیده
یکی از نظریههای مدرن نقد ادبی، که برپایۀ دانش روانشناختی استوار است، نقد کهنالگویی است. این نظریه بر آرای کارل گوستاو یونگ بنا شده و به کیفیت جذب کهنالگوها در ذهن شاعر یا نویسنده میپردازد. برپایۀ مطالعات، سفر قهرمانی در زندگی هر فرد برای رسیدن به کمال فردی میسر است. داستان فریدون بهدلیل روند پرفراز و نشیب زندگی او و شاخصههای مهمی که در جریان حوادث در هر برهه از زندگی بر فردیت او تأثیر مستقیم نهاده، حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی داستان فریدون از منظر نقد کهنالگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول پیرسون و هیوکیمار در زمینۀ کهنالگوی دوازدهگانه بیداری قهرمان درون است. نویسنده تلاش میکند بهشیوۀ توصیفیـتحلیلی تجلی کهنالگوهای بارز در داستان فریدون را نشان دهد.
|
|
|
|
|
|