|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای شازده احتجاب
فاطمه جعفری کمانگر، مجتبی دماوندی، سال 20، شماره 73 - ( 7-1391 )
چکیده
نویسندگان داستانهای مدرن برای رهایی از ناهنجاریهای تمدن جدید به دنیای درون و ذهن که بس گستردهتر از دنیای بیرون است روی میآورند و بهجای نمایش جدالهای بیرونی و اجتماعی افراد داستانی، انعکاس دنیای درون و محتویات ذهنی شخصیتها را مورد توجه قرار میدهند. واضح است که با گسترش روانشناسی و دریافت عمق و پیچیدگی روان انسانها، ورود به دنیای ذهنیات با همان تکنیکهای سابق داستاننویسی امکانپذیر نبوده است؛ بنابراین نویسندگان مدرن برای کشف و آشکارسازی ضمیر پنهان شخصیتها به ابداع شگردهای جدیدی در داستاننویسی دست مییازند. این مقاله به روش کتابخانهای نوشته شده است و با توجه به یافتههای جدید درباب ماهیت ذهن و تکنیکهای موجود برای انعکاس این یافتهها، یکی از نخستین آثار مدرن ذهنگرای فارسی، یعنی رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری، را مورد بررسی قرار میدهد. مطابق این پژوهش، ذهنیتگرایی رمان شازده احتجاب بر دو محور خاطره و خیال بنا شده و در نتیجه منطق داستان برمبنای این دو محور پایهریزی شده است. برای دستیابی به این مهم نویسنده از انواع تکنیکهای انعکاس ذهن که با بهکارگرفتن آنها خواننده مستقیماً با عملکردهای ذهنی شخصیت مواجه میشود استفاده میکند تا منطق ذهنگرای رمان را به بهترین وجه به نمایش بگذارد. این امر البته پیچیدگی رمان را نیز در پی دارد؛ پیچیدگیای که باوجود تصور بسیاری از خوانندگان تعمد نویسنده نیست، بلکه در نتیجه نزدیکسازی ساختار رمان به ساختار ذهن به دست آمده است که با درک درست این ساختار میتوان بر دشواریهای موجود در این رمان فائق آمد.
خانم مرجان حیدری تمرآبادی، خانم شیوا حیدری تمرآبادی، آقا وحید وزیری، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با رویکردی بینرشتهای به بررسی نقش عناصر معماری در داستانهای سورئال بوف کور و شازده احتجاب میپردازد. هریک از عناصر معماری دارای تعریف مشخص و کارکردی مختص خود هستند که فضای فیزیکی را شکل میدهند و به تعبیری فضایی محدود به زمان و مکان را ایجاد میکند. اما محتوای این عناصر با معنای ضمنی خود میتوانند فضاهایی را ایجاد کنند که به زمان و مکان محدود نیستند. از آنجایی که هدف این پژوهش بررسی تاثیر عناصر معماری در خلق فضای داستان سورئال است؛ ابتدا عناصر معماری موجود در داستانها استخراج شده است و با تکیه بر مطالعات تطبیقی، با روش تحلیلی- توصیفی معنای آنها فراتر از جنبهی فیزیکی آنها بررسی و در نهایت نقش آنها در خلق فضای سورئال این داستانها آشکار شده است. بوف کور را میتوان مهمترین اثر صادق هدایت دانست؛ در این داستان عناصر معماری از جمله خانۀ راوی داستان و بناهای نامبرده شده نقش بسیار مهمی در فضاسازی داشته است. در داستان شازده احتجاب در یادآوری که راوی داستان در آخرین شب زندگی در اتاق شخصی خود انجام میدهد، فضای سورئال داستان به واسطۀ اتاق و عناصر موجود در آن شکل میگیرد. با بررسی عمیقتر میتوان بیان کرد، عناصر معماری موجود در اتاق با مفاهیمی فراتر، نقش اساسی در بیان احوالات شخصی، شناخت ضعفها و ترس راوی ایفا میکند.
|
|
|
|
|
|