|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای شعر عربی
شیرزاد طایفی، علیرضا پورشبانان، سال 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
حضور اعراب در ایران و دوام این حضور تا حدود سه قرن در این سرزمین، تأثیرات فوقالعادهای بر زبان و ادبیات ایرانیان و اعراب گذاشته است که اغلب پژوهشگران این امر را از زاویهای منفی بازکاوی کردهاند؛ اما در این مقاله سعی بر آن است با دلایل کافی و از زاویهای مثبت نشان داده شود که اگرچه شعر و ادبیات فارسی نمود بارزی در این دوران (قرون نخستین هجری) ندارد، نمیتوان این مسئله را دلیلی بر سکوت و خاموشی مطلق ادبیات ایران در نظر گرفت؛ چرا که در این دوران زبان و ادبیات ایران بهتدریج و در حرکتی پویا و بهظاهر ناپیدا روندی رو به رشد را طی کرده است؛ بهگونهای که زمینه شکوفایی شعر و ادبیات فارسی در قرنهای بعد در همین زمان پایهریزی میشود. در این دوران اگرچه خط و زبان پهلوی بهتدریج جایگاه خود را از دست داد، با گذر زمان و به موازات بروز توانمندیهای ایرانیان، زبان فارسی متولد شد و با استفاده گسترده از خط عربی بهعنوان ابزاری بسیار کارآ و آسان (نسبت به سایر خطوط) که در سایه پذیرش دین مبین اسلام و استقبال شدید مردم از این آیین الهی، در بخشهای زیادی از ایران رواج یافته بود، با حمایت سردمداران حکومتهای نیمهمستقل، به زبان ملی ایرانیان تبدیل گردید. در واقع در این دوران ارتباط ایرانیان با اعراب با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار، از یکسو باعث وحدت زبانی میان ایرانیان و تمسّک آنها به زبانی نو و گسترش فراگیر آن شد و از سوی دیگر با حضور طبقه خاصی از ایرانیان در گستره شعر عرب، خدمات ارزندهای به زبان و فرهنگ عربی عرضه شده و زبان عربی دورانی از رشد و شکوفایی را تجربه کرد.
حبیب الله عباسی، سال 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
تاکنون کمتر شاعری مانند متنبی توانسته است اندیشه و قلم دانشمندان و ادیبان و شاعران بسیاری را، از گذشته تاکنون، به خود مشغول کند و در روزگار حیاتش با چنان اقبالی روبهرو شود. در این جستار برآنیم راز اینهمه اقبال به شعر متنبی و تفضیل او بر دیگران و خاتم شاعران عرببودنش را دریابیم. از گذشتههای دور تاکنون، این مهم را از زوایا و منظرهای مختلفی بررسیده و کاویدهاند. در پژوهش حاضر، این دقیقه در شعر متنبی از رهگذر دو اصطلاح "حضور" و "غیبت" صوفیه، که همانند شاعران بر شهود تکیه دارند و مفاهیمی چون "تجربه از نزدیک" و "تجربه از دور" و با تکیه بر این بیت متنبی: «فالخیل و اللیل و البیداء تعرفنی/ و السیف و الرمح و القرطاس و القلم» کاویده شده است. متنبی با حضور همیشگیاش در تجربههای شعری خویش توانسته آنچه را از اعیان در پرده بوده است آشکارا ببیند تا حکم غیبی برای او به حکم عینی تبدیل شود. راز جاودانگی متنبی را در همین حضور همیشگی یا بهتعبیری در همین تجربه از نزدیک یا بهقولی در آشنایی و معرفت شاعر میتوان جست. همین مهم سبب شده است تا شعرش «مرجع ضمیر زندگی» شود.
|
|
|
|
|
|