|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای شعر فارسی
قیصر امینپور، جلد 13، شماره 47 - ( 6-1384 )
چکیده
ازرقی هروی از شاعران قرن پنجم و ششم است که او را عموماً شاعری درجه دوم محسوب میدارند. در این مقاله، نویسنده ضمن بازنگری و بررسی اطلاعات مربوط به شاعر، و مسائل مربوط به زندگی او به بحث در باره سبک آثار، نوآوریها و تازگیهای شعرش پرداخته و نشان داده است که او به سبب همین تازگیها از بعضی شاعران همعصرش برتر یا با آنان برابر است. در این مقاله، مسائل فنی شعر وی در محور اندیشه، خیال، عاطفه، زبان، موسیقی و شکل، بررسی و برای هر یک از محورهای مذکور و جزئیات فنی هر یک از آنها نیز شواهدی ارائه شده است.
شیرزاد طایفی، علیرضا پورشبانان، جلد 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
حضور اعراب در ایران و دوام این حضور تا حدود سه قرن در این سرزمین، تأثیرات فوقالعادهای بر زبان و ادبیات ایرانیان و اعراب گذاشته است که اغلب پژوهشگران این امر را از زاویهای منفی بازکاوی کردهاند؛ اما در این مقاله سعی بر آن است با دلایل کافی و از زاویهای مثبت نشان داده شود که اگرچه شعر و ادبیات فارسی نمود بارزی در این دوران (قرون نخستین هجری) ندارد، نمیتوان این مسئله را دلیلی بر سکوت و خاموشی مطلق ادبیات ایران در نظر گرفت؛ چرا که در این دوران زبان و ادبیات ایران بهتدریج و در حرکتی پویا و بهظاهر ناپیدا روندی رو به رشد را طی کرده است؛ بهگونهای که زمینه شکوفایی شعر و ادبیات فارسی در قرنهای بعد در همین زمان پایهریزی میشود. در این دوران اگرچه خط و زبان پهلوی بهتدریج جایگاه خود را از دست داد، با گذر زمان و به موازات بروز توانمندیهای ایرانیان، زبان فارسی متولد شد و با استفاده گسترده از خط عربی بهعنوان ابزاری بسیار کارآ و آسان (نسبت به سایر خطوط) که در سایه پذیرش دین مبین اسلام و استقبال شدید مردم از این آیین الهی، در بخشهای زیادی از ایران رواج یافته بود، با حمایت سردمداران حکومتهای نیمهمستقل، به زبان ملی ایرانیان تبدیل گردید. در واقع در این دوران ارتباط ایرانیان با اعراب با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار، از یکسو باعث وحدت زبانی میان ایرانیان و تمسّک آنها به زبانی نو و گسترش فراگیر آن شد و از سوی دیگر با حضور طبقه خاصی از ایرانیان در گستره شعر عرب، خدمات ارزندهای به زبان و فرهنگ عربی عرضه شده و زبان عربی دورانی از رشد و شکوفایی را تجربه کرد.
شهرت معرفت، جلد 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
بردگان، از نژادهای گوناگون، زن و مرد و سیاه و سفید، در جوامع و در میان طبقات اجتماعی مختلف حضوری انکارناپذیر داشتهاند. دراینمیان، نقش چشمگیر بردگان زنگی شایان توجه است. زنگیان که در آغاز نوبردگانی بیش نبودند و زندگی معیشتیـ اجتماعی بسیار سختی داشتند، اندکاندک همراه با تحولات جامعه و حضور در جوامع دیگر صاحب اندیشه و منزلت اجتماعی- سیاسی شدند و به عرصههای مختلف، ازجمله حوزه ادبیات، راه یافتند. پدیدآمدن حکایات تمثیلی متنوع و ضربالمثلهای فراوانی که زنگیان محور اصلی آناند گواه این مدعاست. در این نوشتار اهمیت حضور بردگان، ساخت واژگانی- دستوری زنگی، نژاد، خاستگاه و زمینههای زندگی اجتماعی و سیاسی زنگیان مورد توجه قرار گرفته است؛ سپس نمونههایی از ویژگیهای خوشایند و ناخوشایند زنگیان در شعر فارسی بیان شده است. بخش اصلی این نوشتار به بررسی و تبیین حکایات تمثیلی درباره زنگیان پرداخته است؛ حکایاتی که جلوههایی گوناگون از ویژگیهای جسمی- روحی زنگیان را به تصویر میکشد. برخی از این حکایات در دایره سنّت گرفتارند و برخی دیگر با گریز از سنّتها چهره متفاوتی از زنگیان را مجسم ساختهاند.
عفت نقابی، جلد 22، شماره 76 - ( 2-1393 )
چکیده
مقوله پایندانی از مباحث اصلی کلامی سدههای نخستین اسلامی است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئله جبر و اختیار و مباحث کلامی دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغشدن مناقشههای کلامی را بین معتزله و اشاعره و بعدها شیعه درپی داشته که به کندوکاو درباره این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه درباره چگونگی تکوین آن و مقایسه آرای بزرگان این فرق درباره پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی بهویژه بین شاعران عارفمسلک و برجسته سدههای ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.
یدالله بهمنی مطلق، منصوره هوش السادات، جلد 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
ترکیبات باهمآیند در زبانشناسی به زنجیرهای از واژهها گفته میشود که با یکدیگر همنشین میشوند و یک سازه معنایی تشکیل میدهند؛ مانند ترکیبات وصفی و اضافی. نوآوری در این حوزه یکی از وظایف اصلی شعر خلاق و ماندگار است. غزلیات شمس یکی از آثار برجسته ادب فارسی است که ترکیبسازی از مشخصههای بارز سبکی آن محسوب میشود. مولانا برای بیان اندیشه والا و عرفانی خود به آفرینش صدها سازه نو زبانی پرداخته و از انواع هنجارگریزی بهره گرفته است تا تنگنای موجود واژگان را وسعت بخشد یا از آوردن واژهها و ترکیبات تکراری بپرهیزد. در میان آثار او، غزلیات شمس نمونهای تمامعیار از جوشش اندیشه محسوب میشود. در بافت غزلهای او صدها ترکیب وصفی نو مانند «اندیشه کژمژ»، «خیال بادشکل»، «بهانههای زرین» و ترکیبات اضافی نو چون «اوباش خیالات»، «جهان رنگ و بو»، «ترهزار دل» یافت میشود که به بررسی و تحلیل نیاز دارد. نوآوریهای مولانا به ترکیبات وصفی و اضافی محدود نمیشود و گونههای مختلف سازههای نو در قالب اشتقاقات و ترکیبات اسمی، صفتی، قیدی و فعلی نو در غزلیات او یافت میشود، اما در این جستار صرفاً به بررسی و تحلیل این نوع از نوآوریهای او پرداخته شده است. یافتهها نشان میدهد مولانا با استفاده از این ترکیبات کنایهها و استعارههای نو و بدیعی در زبان فارسی خلق کرده و علاوهبر توانمندسازی زبان با پرهیز از کاربرد ترکیبات و واژههای تکراری بر جاذبههای آن افزوده و اندیشههای بیاننشدنی خود را در قالب زبان به تصویر کشده است.
محمد پارسانسب، فاطمه احمدیزاده کهن، جلد 29، شماره 91 - ( 9-1400 )
چکیده
مفاخره در مقام مضمونی شعری یا بهعنوان زیرگونهای ادبی، در دیوانهای شاعران کلاسیک فارسی حضوری پررنگ دارد. این جستار با رویکردی تحلیلی در پی واکاوی مفاخره در شعر شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سنایی غزنوی، و خاقانی شروانی برپایه نظریه میدان بوردیو است. بهاینمنظور، پس از استخراج نمونههایی از قصاید مفاخرهآمیز این شاعران و درنظرگرفتن مسائل تاریخی و اوضاع اجتماعی حاکم بر دورههای موردنظر و منش و ذهنیت شاعران، کوشش کردیم نمونهها را براساس چهار قاعده میدان ادبی بوردیو (منش، سرمایه، منازعه و بیغرضی) تحلیل کنیم. نتایج بررسیها نشان داد که منوچهری، بهدلیل گرایش به میدان قدرت، برای رسیدن به نام و نان و تثبیت موقعیت خود، شعر و هنرش را برای مدح و مفاخره به این میدان اختصاص داده و اصل بیغرضی میدان ادبی را، که در پی نابسازی ادبیات است، رعایت نکرده و بههمیندلیل به حاشیه میدان رانده شده است. اما، با تغییر میدان قدرت در عهد غزنویان دوم و دوره سلجوقی و تغییر احوال شاعران بهدلیل مسائل و پریشانیهای بهوجودآمده، شاعرانی چون سنایی و خاقانی با توجه به منش خاص خود از میدان قدرت فاصله گرفتند و در پی نابسازی ادبیات و مبارزه با میدان قدرت برآمدند که دراینمیان، خاقانی، بهدلیل بیغرضی و رعایت قواعد میدان ادبی، توفیق بیشتری نسبت به سنایی غزنوی داشته است.
یحیی کاردگر، جلد 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده
فرهنگ و ادبیات ایران، از آغاز ظهور عیسی مسیح، توجّه ویژهای به او و دین مسیحیّت داشتهاست. این ویژگی، بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی در عصر صفویه، برجستهتر شدهاست. صائب که بزرگترین شاعر این عصر است؛ در انعکاس این ویژگی در اشعارش سهم بیشتری دارد. این مقاله در شیوهای توصیفی-تحلیلی، حوادث زندگی مسیح را در مجلّدات ششگانهء دیوان او مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاست که ویژگیهای دینی عصر صائب، نگاه عرفانی و اخلاقگرای او، دلبستگی مخاطبان شعر صائب به مسیح و دین مسیحیّت و سرانجام، تمایل صائب به مضمونسازی و نازکخیالی و اشراف او به وقایع زندگی پیامبران آسمانی در ارائه تصویری کامل از سیمای مسیح، نقش اساسی داشتهاست. او با اشاره به زندگی مسیح و سایر فرستادگان الهی در پی نزدیک کردن ادیان و مذاهب به یکدیگر است؛ هدفی که نیاز امروز جامعه جهانی است.
|
|
|
|
|
|