[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای شعر نو

کامران احمدگلی، ادریس رنجی،
سال 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده

زمانه، زندگی، اشعار و نظریه‌های انتقادی و ادبی ویلیام وردزورث، طلایه‌دار جنبش رمانتیک در ادبیات انگلستان، و نیما یوشیج، که در دوره‌ای از زندگی شاعری رمانتیک شمرده می‌شود، شباهت‌های بسیاری دارند. هر دو شاعر در زمانه انقلاب و آشوب زیستند و به سهم خود بر سنت‌های ادبی غالب در کشورشان شوریدند و تلاش‌های آنان انقلابی در شعر و نظریه ادبی به ‌وجود آورد. این مقاله با نگاهی به اصول اثبات‌شده جنبش رمانتیسم به مشخص‌کردن پیش‌زمینه‌های مشابه زندگی‌‌نامه‌ای، اجتماعی‌ـ اقتصادی و فلسفی دو شاعر پرداخته و سپس به بررسی نزدیکی‌های نوسازی دو شاعر در نظریه و عمل می‌پردازد. در این کار رویکرد دو شاعر به مفاهیمی ‌مانند شعر و شاعری، محتوا، زبان، احساسات و عواطف و جامعه تحت بررسی قرار می‌گیرد و مشخص می‌شود که دو شاعر با تأثیرپذیری از زمانه خود و تحولات تاریخی در عصر انقلاب‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موفق به انقلاب در شعر و نظریه انتقادی کشورشان شدند. این انقلاب عبارت بود از درک مفاهیم نوین عصر و بیان آنها با شکلی تازه که سرآغاز شعر "مدرن" در انگلستان و شعر "نو" در ایران قلمداد می‌شود.


مرادعلی واعظی، صفیه جمالی،
سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده

مجله ادبی یغما، در حوزه شعر، با هدف حفظ دستاوردهای کهن و مبارزه با هرگونه بدعت و نوآوری فعالیت خود را آغاز کرد. این درحالی است که سال‌ها از حیات شعر نو گذشته بود و شاعران برجسته‌ای در شعر نیمایی ظهور کرده‌ بودند. مقاله حاضر، با بررسی مسائل نظری مطرح‌شده در زمینه شعر در این مجله و تحلیل آماری، محتوایی شکل و مضمون اشعار آن و مشخص‌کردن شاعرانی که در این مجله به آنان بیش از دیگران توجه شده است، تلاش می‌کند دریابد یغما چقدر در پی‌گیری خط‌مشی‌ای که در اولین شماره‌اش برای خود در زمینه شعر ترسیم کرده، موفق عمل کرده است. آیا توانسته، بی‌اعتنا به جریان نوگرایی، راه سنت را در پیش گیرد یا اینکه از این جریان تأثیر پذیرفته است. نتایج این پژوهش، که با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، نشان می‌دهد با اینکه یغما در چاپ اشعار به‌سبک گذشته و همکاری با شاعران متعصب در این زمینه، اهتمام فراوان داشته است و درصد زیادی از اشعار آن را غزل (33 درصد) و قصیده (25 درصد) و مضامین شعری کهن و اخوانیات تشکیل می‌دهد، نتوانسته است به مطالبه مردمی که در زمینه نوگرایی شکل ‌گرفته است بی‌توجه بماند؛ به‌گونه‌ای که برای پاسخگویی به این نیاز روز، به نوآوری‌های محتاطانه دست می‌زند و گاه به‌اقتضای موقعیت، مجبور می‌شود شاعران نوگرا را بستاید و حتی از آنان شعر منتشر کند. بااین‌حال، رعایت جانب کلاسیک‌ها، که قاطبه مخاطبان یغما را تشکیل می‌دهند، باعث می‌شود این کار هرگز در یغما به رویه تبدیل نشود.
 
حمیدرضا قربانی، محمد خدادادی،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

درخت در شعر فارسی اهمیت ویژه­ای دارد. عناصر فرهنگی، دینی، اسطوره‌ای، اخلاقی، عرفانی، و سیاسی گزاره­هایی متأثر از درخت دارند. درخت بعد از آب و خورشید پدیده­ای مهم است که عناصر و موقعیت­های ویژۀ ادبی از آن آفریده می­شود. با ظهور حوادث مختلف سیاسی در سدۀ اخیر ازیک‌سو و خلق اندیشه­ها و سبک­های متعدد هنری، ازسوی‌دیگر، شیوه­های خلاقانۀ پیوند پدیده­های طبیعی با عناصر انسانی برجسته شده است. تصویر درخت در شعر نو جلوه­ای تازه و چندجانبه یافته است. شاعران نوپرداز نقش­های ویژه­ای به عناصر غیرانسانی می­بخشند و از این میانه درخت همزادی انسان­گونه است که تحولات جامعه انسانی را در قامت خود نشان می­دهد. در پژوهش حاضر، با تحلیل و توصیف شواهد شعری به روش کتابخانه­ای در اندیشۀ شاعران منتخب، آشکار شد که درخت نمودار ناکامی‌های شخصی، عشق­ورزی، واسطۀ ادراک، شاخص آزادی، معرف زیست­بوم، نماد، تصویر مجسم مرگ و نیستی، انعکاس استبداد و نماینده انکار موجودیت انسان در حاکمیت استبداد است.

 
ندارد ابراهیم حسنکلو، ندارد رضا چراغی،
سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده

جدال بر سر نظریه ادبی و شعر نیما سابقه‌ای طولانی دارد. منتقدان ادبی هرکدام از ظن خود یار نیما شده‌اند و تفسیر مخصوصی از او ارائه داده‌اند. مسئله این پژوهش بازخوانی انتقادی آرای پورنامداریانِ دهه هفتاد و براهنی، در جایگاه نمایندگان نقد دانشگاهی و غیردانشگاهی، خواهد بود. این پژوهش نشان داد که پورنامداریان و براهنی گاه در فهم خود از نیما دچار افراط شده‌اند. نتیجه آنکه پورنامداریان علی‌رغم تلاش برای فهم نو از نیما همچنان گرفتار سنّت‌های کلیشه‌ای نقد ادبی است که باعث می‌شود شعر نو را ذیل شعر سنّتی تعریف کند. در سوی دیگر نیز براهنی از فرآیند تاریخی نظریه‌پردازی و شعر نیما غفلت کرده، در بعضی آرای خود به افراط گراییده و از بحرانی خبر می‌دهد که در شعر دهه هفتاد به بعد شاهد آن هستیم. به‌عبارتی، سنّت و مدرنیته در آرای این دو منتقد به‌وضوح سر ناسازگاری با هم دارند. پورنامداریان می‌خواهد شعر مدرن را با نقد سنّتی بیامیزد و براهنی در نقد خود دچار جزم‌اندیشی می‌شود.


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4666