|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای عرب
حبیبالله عباسی، جلد 14، شماره 55 - ( 12-1385 )
چکیده
این نوشتار، با تکیه بر این نکته که رویدادهای فرهنگی صد سال اخیر ایران و جهان عرب سخت شبیه هم است، دو نشریه جریانساز ایرانی و مصری- سخن و آپولو- را مورد بررسی قرار میدهد. هنوز صدای این دو نشریه تأثیرگذار را که حلقه پیوند ادبیات سنتی و مدرن به شمار میروند، میتوان از دیواره زمان شنید. در این مقاله ابتدا به اجمال این دو نشریه که به همت خانلری و ابوشادی منتشر میشدند، معرفی شده است. در پایان به برخی قدرمشترکهای این دو نشریه اشاره شده است؛ قدر مشترکهایی مانند وارد کردن حال و هوایی جدید در حوزه شعر، گسترش شعر تمثیلی و نمایشی، وضع مبانی و معیارهای جمالشناسی جدید، رویکرد اعتدالی به ادبیات اروپا بهویژه شعر، ترجمه و نقد؛ چاپ و انتشار آثار شعری و تحقیقاتی مدرن، معرفی و شناسایی بسیاری از چهرههای شاخص ادبیات عرب و ایران برای اولین بار، به دور بودن هر دو نشریه از گرایشهای سیاسی و حزبی و نظریهپردازی و جریانسازی هر دو نشریه در حوزه شعر.
وحید سبزیان پور، جلد 17، شماره 64 - ( 3-1388 )
چکیده
بسیاری از صاحبنظران چون علامه قزوینی، فروزانفر، خزائلی و... دستمایه اندیشههای سعدی را در آثار شاعران عرب جستجو کردهاند. حسینعلی محفوظ در تحقیق مفصلی مدعی است که سعدی بنمایههای فکر و اندیشه خود را از مضامین شاعران عرب بهویژه متنبی گرفته است. در این گیرودار مدافعان سعدی با طرح مسایلی چون توارد، طبعآزمایی، و برشمردن انگیزههای انسانی و عالی و نیز معانی ارجمند و... در آثار سعدی، به دفاع از شیخ شیراز پرداختهاند. شیوه این مقاله از لونی دیگر است، زیرا با ورق زدن تاریخ به زمانی عقبتر از عهد عباسی، در جستجوی مضامین فکری گلستان سعدی در فرهنگ باستانی ایران هستیم. در این تحقیق با ارائه بیش از 40 شاهد که در پژوهشهای در دسترس و موجود به آنها اشاره نشده، به منزله مشتی از خروار، نشان میدهیم که اندیشمندان ما به جای ذرهبین انداختن در متون عربی و جستجوی سرچشمههای مضامین سعدی، اگر دست را سایهبان چشم کنند بسیاری از این حکمتها را در فرهنگ ایران باستان خواهند یافت.
شیرزاد طایفی، علیرضا پورشبانان، جلد 18، شماره 67 - ( 2-1389 )
چکیده
حضور اعراب در ایران و دوام این حضور تا حدود سه قرن در این سرزمین، تأثیرات فوقالعادهای بر زبان و ادبیات ایرانیان و اعراب گذاشته است که اغلب پژوهشگران این امر را از زاویهای منفی بازکاوی کردهاند؛ اما در این مقاله سعی بر آن است با دلایل کافی و از زاویهای مثبت نشان داده شود که اگرچه شعر و ادبیات فارسی نمود بارزی در این دوران (قرون نخستین هجری) ندارد، نمیتوان این مسئله را دلیلی بر سکوت و خاموشی مطلق ادبیات ایران در نظر گرفت؛ چرا که در این دوران زبان و ادبیات ایران بهتدریج و در حرکتی پویا و بهظاهر ناپیدا روندی رو به رشد را طی کرده است؛ بهگونهای که زمینه شکوفایی شعر و ادبیات فارسی در قرنهای بعد در همین زمان پایهریزی میشود. در این دوران اگرچه خط و زبان پهلوی بهتدریج جایگاه خود را از دست داد، با گذر زمان و به موازات بروز توانمندیهای ایرانیان، زبان فارسی متولد شد و با استفاده گسترده از خط عربی بهعنوان ابزاری بسیار کارآ و آسان (نسبت به سایر خطوط) که در سایه پذیرش دین مبین اسلام و استقبال شدید مردم از این آیین الهی، در بخشهای زیادی از ایران رواج یافته بود، با حمایت سردمداران حکومتهای نیمهمستقل، به زبان ملی ایرانیان تبدیل گردید. در واقع در این دوران ارتباط ایرانیان با اعراب با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار، از یکسو باعث وحدت زبانی میان ایرانیان و تمسّک آنها به زبانی نو و گسترش فراگیر آن شد و از سوی دیگر با حضور طبقه خاصی از ایرانیان در گستره شعر عرب، خدمات ارزندهای به زبان و فرهنگ عربی عرضه شده و زبان عربی دورانی از رشد و شکوفایی را تجربه کرد.
یوسف اصغری باقوت، مهدی دهرامی، جلد 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده
بخشی از دیوان خاقانی شامل اشعار عربی اوست که اغلاط زیادی در آن راه یافته و تاکنون مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. این مقاله با یافتن بخشی از این اغلاط کوشیده است صورت صحیح آنها را نشان دهد. نگارندگان مقاله این اشتباهات ناشی از تصحیف، تحریف و کتابت نادرست را بررسی کرده و با توجه به اشعار دیگر خاقانی و شاعران عرب، محور عمودی اشعار، سبک شعر خاقانی، آرایههای لفظی، نسخهبدلها، معنا و... شکل صحیح را پیشنهاد دادهاند. این اغلاط به حدی زیاد است که ضرورت دارد اشعار عربی این شاعر بزرگ مجدداً تصحیح شود. بهدلیل عظمت و شکوه خاقانی و هنرنماییها و قدرت سخنوری وی در هر دو زبان فارسی و عربی لازم است سرودههای عربی او عمیقتر و دقیقتر مورد بررسی قرار گیرد.
حبیب الله عباسی، جلد 26، شماره 84 - ( 6-1397 )
چکیده
تاکنون کمتر شاعری مانند متنبی توانسته است اندیشه و قلم دانشمندان و ادیبان و شاعران بسیاری را، از گذشته تاکنون، به خود مشغول کند و در روزگار حیاتش با چنان اقبالی روبهرو شود. در این جستار برآنیم راز اینهمه اقبال به شعر متنبی و تفضیل او بر دیگران و خاتم شاعران عرببودنش را دریابیم. از گذشتههای دور تاکنون، این مهم را از زوایا و منظرهای مختلفی بررسیده و کاویدهاند. در پژوهش حاضر، این دقیقه در شعر متنبی از رهگذر دو اصطلاح "حضور" و "غیبت" صوفیه، که همانند شاعران بر شهود تکیه دارند و مفاهیمی چون "تجربه از نزدیک" و "تجربه از دور" و با تکیه بر این بیت متنبی: «فالخیل و اللیل و البیداء تعرفنی/ و السیف و الرمح و القرطاس و القلم» کاویده شده است. متنبی با حضور همیشگیاش در تجربههای شعری خویش توانسته آنچه را از اعیان در پرده بوده است آشکارا ببیند تا حکم غیبی برای او به حکم عینی تبدیل شود. راز جاودانگی متنبی را در همین حضور همیشگی یا بهتعبیری در همین تجربه از نزدیک یا بهقولی در آشنایی و معرفت شاعر میتوان جست. همین مهم سبب شده است تا شعرش «مرجع ضمیر زندگی» شود.
حامد نوروزی، زینب صالحی، جلد 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
قرضگیری فرآیندی زبانی است که در زبانشناسیِ درزمانی بررسی میشود. در این فرآیند، زبان عناصری را از زبان دیگر قرض میگیرد. این فرآیند معمولاً در مناطقی رخ میدهد که دو زبان با یکدیگر برخورد میکنند و به مدت طولانی تماس دارند. یکی از مناطق ایران که چنین موقعیتی دارد، جنوب خراسان است. در این منطقه، عربهایی زندگی میکنند که احتمالاً تاریخ مهاجرت آنها به قرون نخست اسلامی بازمیگردد. در این مقاله به بررسی فرآیند قرضگیری فعل «است» و گونههای آن در روستای عربنشین سراب میپردازیم. فعل اسنادی فارسی به سه صورت est (با تحول آوایی، صرفی و معنایی)، hast (بدون تحول) و mest (بهمثابه اسم فاعل) در این گویش کاربرد دارد. در گویش عربی سراب، فعل «است» و گونههای آن در سه وجه اخباری، التزامی و امری بهکار میرود. کاربرد شناسههای عربی در ساختار فعلِ «است» در این گویش و ساخت فارسی آن تفاوت دارد.
|
|
|
|
|
|