[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
آمار نشریه::
::
شناسنامه نشریه
..
پایگاه‌های نمایه‌کننده

  AWT IMAGE   AWT IMAGE 
 AWT IMAGE   AWT IMAGE 
   

   

..
پایگاه‌های اجتماعی
     
ACADEMIA
 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد عملكرد دوفصلنامه زبان و ادبيات فارسي چيست؟
عالي
خوب
متوسط
ضعيف
   
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای عطار

مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی،
جلد 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده

تقابل­های دوگانه از مفاهیم و مؤلفه­های اساسی در ساختارگرایی و نظریات زبان­شناسی و نشانه­شناسی است که در باورهای کهن بشری ریشه دارد. یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابل­هاست که در ادبیات و هنر نیز دیده می­شود. بررسی تقابل­های دوگانه در آثار ادبی باعث درک بهتری از این آثار می­شود. این مقاله به بررسی تقابل­ها در غزلیات عطار نیشابوری پرداخته است. دقت در یکصد غزل برگزیده از عطار نشان داد که شالوده بسیاری از این غزل­ها تقابل دوگانه است و حتی در بعضی ابیات، دو، سه یا چهار تقابل وجود دارد؛ گویی عنصر تقابل موتور محرک غزل عطار است. با بررسی این غزل­ها، 843 تقابل دیده شده که 47 درصد (396مورد) از نوع واژگانی، 5/35 درصد (298مورد) معنایی و 5/17 درصد (149مورد) از نوع ادبی است و در هر غزل حدود 4/8 تقابل وجود دارد که این موضوع بسامد فراوان این نوع واژگان را نشان می­دهد. مهم­ترین دلایل توجه عطار به تقابل­های دوگانه چنین است: ضمیر ناخودآگاه شاعر، اهمیت‌دادن به مسائل اخلاقی و دینی، توجه به مفاهیم عرفانی، تأثیر محیط اجتماعی و توجه شاعر به مسائل زیبایی­شناختی و موسیقایی. به‌هرروی، تقابل‌های دوگانه یکی از شاخصه­های سبکی غزل‌های عطار به‌شمار می‌آید که کارکرد معنایی و زیبایی­شناختی دارد.


شکرالله پورالخاص، روح الله شریفی، شهلا شریفی،
جلد 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده

منطق‌الطیر، شرح عشق انسان به خودشناسی و لقای پروردگار، مهم­ترین اثر عرفانی عطار در قالب تمثیل پرندگان است. مقدمه کتاب هرچند مختصر و مجزا از متن عرفانی است، به‌دلیل تداخل عرفان و تاریخ،­ اهمیت زیادی دارد. مورخ با حضور در زمان گذشته، جزءنگری، تحلیل حوادث و نقد شخصیت افراد تاریخی به کشف حقیقت علاقه‌مند و عارف ابن­الوقتی گریزان از سیاست و قضاوت است. با­وجوداین، تاریخ می­تواند، بهترین مؤید عرفان باشد، به‌شرط آنکه عارف به تاریخ روایی پشت نکند و در تحلیل تاریخ، از تعصب و حبّ‌وبغض برکنار بماند. در ابداع نمادهای عرفانی، بی­اعتنایی به حقایق تاریخ و زیرپا گذاشتن حدود عرفان قضاوت عارف را بی­اعتبار و او را گرفتار بحران استدلال می‌کند. عطار در مقدمه منطق­الطیر با ورود در حقایق تاریخی و جریان­های سیاسی جامعه اسلامی بعد از رحلت رسول‌اکرم(ص) و قضاوت افراد حقیقی بدون هیچ سند معتبر و استدلال قابل‌قبولی از اصول عرفانی عدول می­کند. هدف مقاله حاضر اثبات این ادّعا در مقدمه منطق­الطیر است.
دکتر مصطفی میردار رضایی،
جلد 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده

شعر ناصرخسرو مشحون از ادلّه عقلی، مباحث مذهبی، مواعظ و حِکَم و... است که به کلام او رنگ‌وبویی فلسفی و تا اندازه­ای پیچیده داده ­است. ازسوی دیگر، عطار در آثارش کوشیده تا با زبانی ساده و عاری از زرق‌وبرق و پیرایه­های چشمگیر، میراث تصوف خراسان و میراث شعر پیش از خود را در هیئتی متفاوت عرضه کند. پرسش این جستار آن است که آیا سادگی یا پیچیدگی زبان در سادگی یا پیچیدگی سازه تصویرهای شاعرانه نقش دارد؟ پژوهش حاضر، که به‌روش کمّی و آماری نوشته شده­ است، به بررسی آماری و مقایسه­ای ساختمان تصویرهای شعری ناصرخسرو و عطار می­پردازد. نتایج این تحقیق نشان می­دهد ساده یا پیچیده‌بودن زبان شاعر ارتباط چندانی با سازه تصویرهایش نخواهد داشت؛ به بیانی دیگر، صرفاً به‌دلیل سادگی یا دشواری کلام شاعر نمی­توان هندسه تصویرهای او را نیز ساده یا پیچیده دانست. زبان شعر ناصرخسرو دشوار و پیچیده است، اما این ویژگی­ بر هندسه تصویرهای شعر او تأثیر بسزایی نداشته و بیشتر تصویرهای شعر او از نوع ساده و به­دور از پیچیدگی است. ازسوی دیگر، سازه تصویرهای شعری عطار، با وجود سادگی زبان و ظاهر، دارای پیچیدگی ظریف و باریکی است که جز با تجزیه مصالح بلاغی به­کاررفته در بنای تصویرها نمی­توان به شبکه درهم­تنیده­ و رابطه اجزا با یکدیگر پی‌برد؛ به‌بیانی، زبان عطار ساده و تصویرهای او پیچیده است.

 
دکتر پروین مرتضایی، دکتر رها زارعی فرد، دکتر زهرا حسینی،
جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده

مصیبت‌نامه از مهم‌ترین مثنوی‌های عطار در حوزه ادبیات عرفانی است که مناجات‌های شاعر با معبود جذابیتی ویژه به آن بخشیده است. شاعر ازطریق ساختار گفتمان‌هایی که ترس، ملامت و صمیمیت را بازنمایی می‌کند، اندیشه‌های اجتماعی و اخلاقی خود را بیان می‌کند. در این پژوهش، به‌شیوۀ توصیفی-تحلیلی، ابعاد گفتمانی مناجات‌های مصیبت‌نامه عطار و چگونگی تبیین و تفسیر مناسبات اجتماعی و روابط قدرت در این متن براساس انگاره فرکلاف مطالعه می‌شود. انواع مناجات‌های عطار در مصیبت‌نامه براساس این رویکرد شامل سه شاخۀ مناجات خوف‌آمیز، صمیمانه، و ملامت‌آمیز است که در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده است. در سطح توصیف، ویژگی‌های واژگان، ساختار جملات و دستورزبان بیان‌کننده تجربه اجتماعی شاعر است و خفقان و التهاب اجتماعی قرن هفتم هجری در خراسان را بازگو می‌کند. در سطح تفسیر، تمرکز شاعر بر توصیف عمده صفات خداوند است که از تسلیم محض بنده دربرابر خداوند حکایت دارد و تسلط اندیشه جبرگرایی اشعریان بر اجتماع شاعر را تأیید می­کند. در سطح تبیین، ردّپای نظام درباری و تمایل شاعر به پاک‌سازی فضای عصر را مشاهده می­کنیم؛ فضایی که در آن آشوب­های اجتماعی، مذهبی و عقیدتی رسوب کرده و دنیاگرایی و منفعت‌طلبی رونق گرفته است. بازنمایی نظام حاکمیتی جامعه و آرمان‌جویی شاعر برای ایجاد صلح و دوستی از دیگر یافته‌ها است.

-- فرح جهانشاهی، دکتر محمد فرهمند، دکتر ابراهیم دانش، دکتر فرامرز جلالت،
جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده

رومن یاکوبسن تفاوت نقش‌های زبانی را حاصل برجستگی برخی از عناصر ارتباطی (فرستنده، گیرنده، پیام، موضوع، مجرای ارتباطی و رمزگان) دانسته و معتقد است هر پیام نقش‌های زبانی متعددی دارد که معمولاً یکی از آنها برجسته‌تر است. در متون ادبی، به‌دلیل پیچیدگی متن، تعدد لایه‌ها و سیّال‌بودن نشانه‌ها، هنرسازه‌ها علاوه‌بر ایجاد یا تقویت نقش ادبی و ارتقای فرمی متن، با دیگر نقش‌های زبانی نیز در تعامل‌اند و درصورت استفاده هوشمندانه، سبب تناسب و تطابق صورت و معنای متن می‌شوند. در پژوهش حاضر، به‌روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، نقش هنرسازه‌های بدیعی در تعامل صورت و معنای منطق‌الطیر عطار تحلیل شده است. یافته‌ها نشان داد که عطار با آگاهی از کارکردهای گوناگون زبان، بین هنرسازه‌های بدیعی و محتوای اخلاقی‌ـ‌عرفانی منطق‌الطیر تناسب و تعادل برقرار و هنرسازه‌ها را براساس جوهره و کارکرد ادبی‌شان، برای بیان مفاهیم خاصی استفاده ‌کرده ‌است؛ مثلا،ً «حسن تعلیل» را برای تبیین مسائل تعلیمی و عرفانی، «مراعات نظیر» را برای ایجاد وحدت موضوعی و انسجام متنی و «متناقض‌نمایی» را برای تصویرگری ماهیت متناقض تجربه‌های عرفانی و کشمکش‌های درونی و برونی عارف به‌کار برده ‌است. کاربست هنرسازه‌ها به فراخور موضوع و محتوای حکایات منطق‌الطیر، زیبایی، تأثیرگذاری عمیق و تعامل و تطابق صورت و معنا را پدید آورده‌ است.


صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه  زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی Half-Yearly Persian Language and Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4722