|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای عطار
مسعود روحانی، محمد عنایتی قادیکلایی، سال 24، شماره 81 - ( 12-1395 )
چکیده
تقابلهای دوگانه از مفاهیم و مؤلفههای اساسی در ساختارگرایی و نظریات زبانشناسی و نشانهشناسی است که در باورهای کهن بشری ریشه دارد. یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابلهاست که در ادبیات و هنر نیز دیده میشود. بررسی تقابلهای دوگانه در آثار ادبی باعث درک بهتری از این آثار میشود. این مقاله به بررسی تقابلها در غزلیات عطار نیشابوری پرداخته است. دقت در یکصد غزل برگزیده از عطار نشان داد که شالوده بسیاری از این غزلها تقابل دوگانه است و حتی در بعضی ابیات، دو، سه یا چهار تقابل وجود دارد؛ گویی عنصر تقابل موتور محرک غزل عطار است. با بررسی این غزلها، 843 تقابل دیده شده که 47 درصد (396مورد) از نوع واژگانی، 5/35 درصد (298مورد) معنایی و 5/17 درصد (149مورد) از نوع ادبی است و در هر غزل حدود 4/8 تقابل وجود دارد که این موضوع بسامد فراوان این نوع واژگان را نشان میدهد. مهمترین دلایل توجه عطار به تقابلهای دوگانه چنین است: ضمیر ناخودآگاه شاعر، اهمیتدادن به مسائل اخلاقی و دینی، توجه به مفاهیم عرفانی، تأثیر محیط اجتماعی و توجه شاعر به مسائل زیباییشناختی و موسیقایی. بههرروی، تقابلهای دوگانه یکی از شاخصههای سبکی غزلهای عطار بهشمار میآید که کارکرد معنایی و زیباییشناختی دارد.
شکرالله پورالخاص، روح الله شریفی، شهلا شریفی، سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
منطقالطیر، شرح عشق انسان به خودشناسی و لقای پروردگار، مهمترین اثر عرفانی عطار در قالب تمثیل پرندگان است. مقدمه کتاب هرچند مختصر و مجزا از متن عرفانی است، بهدلیل تداخل عرفان و تاریخ، اهمیت زیادی دارد. مورخ با حضور در زمان گذشته، جزءنگری، تحلیل حوادث و نقد شخصیت افراد تاریخی به کشف حقیقت علاقهمند و عارف ابنالوقتی گریزان از سیاست و قضاوت است. باوجوداین، تاریخ میتواند، بهترین مؤید عرفان باشد، بهشرط آنکه عارف به تاریخ روایی پشت نکند و در تحلیل تاریخ، از تعصب و حبّوبغض برکنار بماند. در ابداع نمادهای عرفانی، بیاعتنایی به حقایق تاریخ و زیرپا گذاشتن حدود عرفان قضاوت عارف را بیاعتبار و او را گرفتار بحران استدلال میکند. عطار در مقدمه منطقالطیر با ورود در حقایق تاریخی و جریانهای سیاسی جامعه اسلامی بعد از رحلت رسولاکرم(ص) و قضاوت افراد حقیقی بدون هیچ سند معتبر و استدلال قابلقبولی از اصول عرفانی عدول میکند. هدف مقاله حاضر اثبات این ادّعا در مقدمه منطقالطیر است.
|
|
|
|
|
|