|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
1 نتیجه برای فرمهای غیرروایی
محمد خسروی شکیب، جلد 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده
نقد نو با سرکردگی منتقدانی چون پن وارن، ویمست، کلینث بروکس و رنه ولک در تلاش برای خوانش و کشف دقیق و علمی توانایی ادبیات منظوم، به تفاوتها و تمایزهای بین شعر کلاسیک و شعر معاصر در ادبیات انگلیس رسید. شاخه جنوبی نقد نو در آمریکا که بیشتر از شاخه شمالی در انگلیس ـ ریجارد، الیوت، امپسون ـ به مشخصهاهای هستیشناختی و صوری شعر توجه علمی داشتند، به این اعتقاد رسیدند که عنصر غالب در نظام صوری اشعار کلاسیک روایت است. بروکس در کتاب شعر مدرن و کلاسیک نظام صوری اثر هنری را تابع روح زمانه و میزان پیچیدگی جامعه میداند. او معتقاد است که منتقدان باید در سطحی درونیتر، ژرفتر و انتزاعیتر به آثار ادبی بنگرند. بروکس در کنار نظام روایتی حاکم بر شعر کلاسیک چهار نوع فرم غیرروایی ـ مقولهای، خطابی، انتزاعی، تداعیگر ـ را برای شعر معاصر انگلیس و امریکا در نظر میگیرد. او میگوید این نظامهای غیرروایی پیچیدهتر از نظام روایی هستند و گاهی نیز با هم میآمیزند و نظام صوری دشوارتری را پیش روی مخاطب قرار میدهند. سؤال این مقاله این است که آیا میتوان شعر معاصر ایران را با استناد به این فرمهای غیرروایی نقد صوری کرد یا نه؟ پیشفرض این است که در کنار حضور فرم روایی در شعر نیما، اخوان و دیگران فرمهای غیرروایی یا صورتی ترکیبی از چند فرم غیرروایی در شعر معاصر قابل کشف است که این خود لازمه روح زمان و مقتضیات مکان و هدف هنر دران برهه زمانی است
|
|
|
|
|
|