|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای نثر عرفانی
منظر سلطانی، سال 18، شماره 68 - ( 4-1389 )
چکیده
موضوع میثاق گرفتن خداوند از بندگان خود در آیه 172 سوره اعراف آمده است، اما این آیه مفهومی کلی را بیان کرده و درباره تمام جزئیات آن بحث نکرده است. همین عامل باعث شده تا مثل بعضی از دیگر مفاهیم قرآنی، مفسران، متکلمان، فقها، اندیشمندان و عارفان برداشتها و دیدگاههای مختلفی را مطرح کنند. حتی با اینکه در این آیه به صراحت به بعضی از موارد این میثاق ازلی، از جمله عهدگرفتن از بنیآدم، اقرارگرفتن از مردم به خدایی خود و جواب «بلی» دادن بنیآدم اشاره شده است، اما مفسران و عارفان در این مسائل نیز برداشتهای مختلف و حتی متناقضی داشتهاند. این جستار با بررسی و تحلیل فرآیند شکلگیری مفاهیم و اندیشههای مختلف، از اولین مفسران تا کتابهای عرفانی ادب فارسی، حول مفهوم «الست» و مسائل مربوط به آن، بحث جامع و دقیقی ارائه کرده است.
محبوبه مباشری، مسروره مختاری، سال 26، شماره 85 - ( 11-1397 )
چکیده
نثرهای عرفانی، ازنظر شمول، حوزههای متفاوتی را، چه ازنظر موضوع و محتوا و چه ازنظر سبک، ساختار، زبان و اسلوب بیان، دربرمیگیرند و نمیتوان همه آنها را در یک مجموعه و ذیل یک نوع ادبی (ژانر) معرفی کرد. اطلاق عنوان کلی «نثرهای عرفانی» به این آثار ما را از هویت واقعی آنها دور میکند. بسیاری از نثرهای عرفانی، درعین تعلقداشتن به حوزه عرفان، ویژگیهایی دارند که آنها را از دیگر متون عرفانی متمایز میسازد. در جستار حاضر، با بهرهگیری از روش توصیفیـتحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای، با تکیه بر موضوع کلیدی «عشق»، آثار عرفانی، اعم از کتاب و رساله (رسائل عشقی منثور) مطالعه شده و ضمن پرداختن به ویژگیهای مشترک آنها، منطبق با ویژگیها و معیارهایی که بهدست آمده است، آثار یادشده زیرمجموعه یک نوع ادبی دیگر (ژانر)، بهمثابه «نثرهای عرفانی غنایی» معرفی شده است. هدف جستار حاضر، تقسیم عرفان به عرفان عابدانه و عاشقانه نیست، بلکه مقصود این است که آثار عرفانی با توجه شیوه بیان، ساختار، زبان، صور خیال و موضوع ـبهگونهای که نمایانکننده هویت واقعی آن آثار باشدـ مطالعه شود. حاصل مطالعه نشان داد که سه مؤلفه اساسی 1. نثربودن و مباحث مرتبط با آن (تلفیق سنت مکتوب و سنت گفتار و تأویلپذیری) 2. عرفانیبودن و مصادیق آن (معرفتشناسی و هستیشناسی، بیقاعدگی، عشق، حسن و جمال و تأثیرپذیری از آثار متقدم) 3. عاشقانه و غناییبودن و اسباب شاعرانگی (موسیقی، صور خیال و استفاده از منطق شعر) ویژگیهای اساسی و مشترکِ این نوع ادبی است.
اکرم برازنده، امیربانو کریمی، سال 27، شماره 87 - ( 10-1398 )
چکیده
قوتالقلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، اثر ابوطالب مکی، متن سازمانی و متمکنی است که در تثبیت و تخلید گفتمان تصوف بسیار مؤثر بوده است؛ زیرا جریان فربه تصوف در اواخر سده دوم در بستر دین مفصلبندی شد و از میان گفتمانهای معارضی چون فقاهت و کلام و فلسفه گذشت. این جریان در دورهای تکوین یافته که عقلگرایی افراطی، جدالهای فقهی، مناقشات فلسفی و نزاعهای سیاسی و اجتماعی بر کل جامعه اسلامی سایه افکنده بود. ایدهپردازان تصوف، با بررسی و شناخت خلأها و دالهای تهی، رهیافتهای حاکم بر جامعه را ـبه مدد منطق تفاوت گفتمانیِ گزارههای غایب و مهجورـ برجسته کردند و با استمداد از شیوه تأویل، گزارههای گفتمانی خود را پربار ساختند و کمکم توانستند گفتمان تصوف را منسجم کنند و غالب این اهتمام، بهصورت عینی، تا حدودی در کتاب قوتالقلوب، که آن را ملتقای دو گفتمان دانشمندی و بینشمندی میدانیم، تبلور یافته است. برای تحصیل این مهم، از روش و الگوی تحلیل گفتمانی جفتگفتمانساز لاکلاو و موفه بهره جستیم و نشان دادیم که ابوطالب مکی چگونه توانسته گزارههای غایب، مهجور و تهیشده فقه را با استفاده از شیوه تأویل ترمیم کند.
|
|
|
|
|
|