|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای هویت
غلامعلی فلاح، سارا برامکی، جلد 23، شماره 79 - ( 11-1394 )
چکیده
ادبیات مهاجرت فارسی بخش مهمی از ادبیات معاصر ایران را تشکیل میدهد که از ژانر روایت برای بیان مسائل و دغدغههای مهاجران در سرزمین میزبان استفاده میکند. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی روایتشناسی و مطالعات پسااستعماری در تحلیل نوع ادبی رمان مهاجرت فارسی درپی پاسخ به این پرسش است که آیا میتوان متون مهاجرت فارسی را نوعی روایت پسااستعماری دانست و برای بررسی و تحلیل آن از ترکیب روایتشناسی با نظریه پسااستعماری، به تبیین نوع خاصی از روایتشناسی به نام روایتشناسی پسااستعماری دست زد؟ فرض پژوهش بر این است که ادبیات مهاجرت فارسی با توجه به مفاهیم متعدد پسااستعماری مطرحشده در آن، گونهای روایت پسااستعماری است که در دفاع از گروه اقلیت و به حاشیه راندهشده مهاجران در سرزمین میزبان و دادن قدرت و توانایی سخنگفتن به آنها، با استفاده از واژگان و قالب توانمند روایت، در فضایی موسوم به فضای سوم، به دست نویسنده پسااستعماری مهاجر نوشته میشود. نویسنده مهاجر با انتخاب موضوع "مهاجرت" در روایت خود، همه تلاش خود را برای بهمرکزآوردن فرد به حاشیه راندهشده مهاجر، مطرحکردن خواستها، علایق و روایت ویژه او بهکار میبندد.
سعید کریمی قره بابا، جلد 32، شماره 97 - ( 11-1403 )
چکیده
صمد وورغون شاعر و نویسنده آذربایجانی در نمایشنامه فرهاد و شیرین، منظومه خسرو و شیرین را بهگونهای برخلاف نیّت نظامی گنجوی بهسخن درآورده و درصدد برساخت یک خودی/ دیگری بوده است. او در این اثر ایرانیان را دشمن تهدیدکننده سرزمینهای ماورای ارس جلوه داده و خصومتی فصلناپذیر را میان آنها متصور شده است. وورغون، همصدا با سیاستمداران کمونیست، در پی آن بوده که هویتی مستقل برای جمهوری تازهتأسیس آذربایجان تدارک ببیند؛ بهنحویکه با اشتراکات فرهنگی ایران و عثمانی همپوشانی نداشته باشد. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفیـتحلیلی میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که وورغون خودی و دیگری را چگونه توصیف کرده و از چه راهکارهایی برای تعیین و تثبیت هویت فرهنگی قفقاز بهره برده است. نویسنده این نمایشنامه، ایرانیان را با جنبههای منفی، مانند تجاوز، آدمربایی، والدینکُشی، دروغگویی و جز اینها توصیف کرده و درعوض، همه صفات مثبت را به مردم اقلیم بردع نسبت داده است. از جانب دیگر، معرفی شیرین و فرهاد بهمنزله عشاقی برخاسته از آذربایجان و نیز خلق شخصیتی با نام آذربابا بخشی از راهکارهای وورغون برای تبلیغ هویت جدید قفقاز بوده است.
|
|
|
|
|
|