|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای وزن
وحید عیدگاه طرقبهای، سال 18، شماره 69 - ( 9-1389 )
چکیده
این پژوهش کوششی است صورتگرایانه که در آن دو هدف اصلی دنبال شده است؛ نخست پاسخ دادن به این پرسش که ماهیت فرایند آشناییزدایی چیست و آشناییزدایی وزنی چگونه روی میدهد. دوم نشاندادن اینکه در شعر ناصرخسرو ویژگی عروضیای هست که میتوان آن را نمونه برجستهای از آشناییزدایی وزنی به شمار آورد. به این منظور هفت وزن نامأنوس در دیوان وی یافته شد که به دلیل تفاوت ساختاری به دو دسته یک و ششتایی بخش شدند. شش وزن دسته دوم که پرداختن بدان هدف اصلی این جستار است در یک ویژگی عروضی مشترکاند و آن اینکه امتداد زنجیره هجایی آنها با وزنهای رایج و همخانواده هریک متفاوت است. راز آشناییزدایی وزنی برخی قصیدههای ناصرخسرو را باید در همین ویژگی عروضی جست.
حبیبالله عباسی، نعیمه غفارپور، سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
در این مقاله دو نوع رویکرد نقدی معرفی و سپس نمونههایی از این دو در ادبیات زمان مشروطه انتخاب و بررسی شده است. هدف این مقاله بررسی زمینههای نقدی در دوران مشروطه بود که در تاریخ ایران نقطه عطفی در گذار از سنت به مدرنیته محسوب میشود. رویکرد نخست، نقد درونگروهی، نوعی نقد است که در میان اعضای یک تشکل اتفاق میافتد؛ رویکرد دوم، نقد برونگروهی، نیز نوعی نقد است که در میان اعضای دو گروه متفاوت انجام میشود. تفاوت این دو نوع رویکرد در روش، وضعیتی کلی را از بسترهای نقد در دوران تحت مطالعه به دست میدهد. نمونهای که برای نوع نخست انتخاب شده است، انجمن دانشکده و دو عضوش محمدتقی بهار و عباس اقبال آشتیانی است. این گروه نماینده اندیشه نئوکلاسیسیسم است. نمونه نوع دوم انجمن دانشکده و در رأس آن بهار و مجله تجدد تبریز و تقی رفعت است که در آن گروه اخیر نماینده اندیشه رمانتیسم انقلابی است. روش انجام کار تحلیل مستقیم متون است. تحلیل مفاد دو نوع نقد بیانشده نشان داده است که در نقد درونگروهی در دوران مشروطه، برخورد ملایمتری نسبت به نوع برونگروهی رخ داده است و گاه تعصبات شخصی در روند انتقاد تأثیرگذار بوده است. در نوع اول، تفاوت در سلیقه و در نوع دوم، تفاوت در بنیان فکری مطرح بوده است. درصورتیکه حرکتهایی اینچنینی به جریان تبدیل میشدند، در روند نقد ادبیات و گسترش فضای انتقادی مثمر ثمر بودند، اما این دو حرکت بهتدریج متوقف شدند. از سوی دیگر نقد برونگروهی بهمثابه تقابل نئوکلاسیسیسم و رمانتیسم در ایران است
|
|
|
|
|
|