صمد وورغون شاعر و نویسنده آذربایجانی در نمایشنامه فرهاد و شیرین، منظومه خسرو و شیرین را بهگونهای برخلاف نیّت نظامی گنجوی بهسخن درآورده و درصدد برساخت یک خودی/ دیگری بوده است. او در این اثر ایرانیان را دشمن تهدیدکننده سرزمینهای ماورای ارس جلوه داده و خصومتی فصلناپذیر را میان آنها متصور شده است. وورغون، همصدا با سیاستمداران کمونیست، در پی آن بوده که هویتی مستقل برای جمهوری تازهتأسیس آذربایجان تدارک ببیند؛ بهنحویکه با اشتراکات فرهنگی ایران و عثمانی همپوشانی نداشته باشد. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفیـتحلیلی میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که وورغون خودی و دیگری را چگونه توصیف کرده و از چه راهکارهایی برای تعیین و تثبیت هویت فرهنگی قفقاز بهره برده است. نویسنده این نمایشنامه، ایرانیان را با جنبههای منفی، مانند تجاوز، آدمربایی، والدینکُشی، دروغگویی و جز اینها توصیف کرده و درعوض، همه صفات مثبت را به مردم اقلیم بردع نسبت داده است. از جانب دیگر، معرفی شیرین و فرهاد بهمنزله عشاقی برخاسته از آذربایجان و نیز خلق شخصیتی با نام آذربابا بخشی از راهکارهای وورغون برای تبلیغ هویت جدید قفقاز بوده است.