|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای ژاک دریدا
حمید عبداللهیان، فرنوش فرهمند، سال 20، شماره 72 - ( 3-1391 )
چکیده
نجدی، داستاننویس صاحبسبک معاصر، ازجهات بسیار نویسنده قابلتأملی است. در داستانهای او بهدلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابلبحث بسیاری میتوان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالودهشکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارتاند از: روز اسبریزی و شب سهرابکشان. نقد شالودهشکنانه براساس نظریه دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی بهکار رفت. پایه نقد شالودهشکنانه بر یافتن تقابلهای دوتایی و بحث برسر آنها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیشفرضهای پذیرفتهشده است. نتیجه این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفتهشدهای است که پیشاپیش بدیهی دانسته میشود. تقابلها در داستانهای نجدی معمولاً برپایه تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسبریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درونمایه اصلی تناقضهایی ایجاد کرده است که از متن استخراج میشود. در داستان شب سهرابکشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانه کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض میشود و در درونمایه داستان تردید ایجاد میکند.
مریم هامون گرد، علیرضا نبی لو چهرقانی، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
داستان «زن زیادی» یکی از نه (۹) داستان کوتاه از مجموعه داستانی با همین عنوان است که اولین بار در زمان حیات جلال آل احمد، نویسنده معاصر در سال ۱۳۳۱ به چاپ رسیده است. محوریت تمام داستانهای این مجموعه زنان هستند و نویسنده با نگاهی نقّادانه مصائب و مشکلات آنها را به تصویر میکشد. این مقاله به بررسی داستان «زن زیادی» از این مجموعه از دیدگاه نقد شالوده شکنانه میپردازد. نقد شالوده شکنی بر اساس نظریه ژاک دریدا (2004-1930)، فیلسوف و نظریه پرداز فرانسوی شکل گرفت. اساس نقد شالوده شکنی یافتن تقابلهای دوتایی و پنهان در متن است؛ زیرا با کشف این تقابلها میتوان به لایههای پنهانی و درونی متن پی برد. به اعتقاد ژاک دریدا تقابلهای درون متنی، سلسله مراتبی و پلکانی است و جزئی بر جزئی دیگر برتری داده میشود اما با بررسی متن در نهایت مشخص میشود که تقابلها هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند و در واقع مکمل یکدیگرند. نقد شالوده شکنی بر بررسی پیشفرضهای پذیرفته شده، واسازی و آشکارسازی تناقض های متنی استوار است و هر آنچه را که باید مخاطب بداند در خود متن جستجو می کند. تقابل در داستان «زن زیادی» در ظاهر بر پایه تضاد بین انسان و انسان، مرد/زن، و در باطن بین انسان و باورها و سنتهای نادرست فرهنگی و اجتماعی است، و پس از بررسی تقابلهای دوتایی در متن داستان و شناسایی نیروهای متخاصم در آن معلوم می گردد که برخلاف آنچه از ظاهر متن و در خوانش اولیه به دست می آید قطب برتر در متن و مدلدل استعلایی که چالش درونی متن نیز بر اساس آن شکل گرفته است مرد ستمکار در مقابل زن ستمدیده نیست بلکه مرد و زنی است که هر یک به گونهای اسیر و مقهور باورهای نادرست و تحمیلی جامعه زمان خود هستند و دو تقابل در کنار یکدیگر و همسو با هم داستان را پیش می برند.
کلید واژه: شالوده شکنی، ژاک دریدا، جلال آل حمد، داستان زن زیادی
|
|
|
|
|
|