|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
1 نتیجه برای ژاک لاکان
اسد آبشیرینی، جلد 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
روایت بوفکور از خلال «نوشته»های پراکندهای میگذرد که راوی «نقاش» آن، در اسارتی که در تمام طول داستان از سنگینی «دیوار خانه»اش بر دوش میکشد برای «سایه» «بلعنده» خود واگویه میکند. فقط در بخش نخست بوفکور است که آن «دختر اثیری»، از «سوراخ هواخور» پستوی همان «خانه»ای که در «آنطرف خندق» واقع شده است، «تجلی» میکند. نظریههای روانکاوانه ژاک لاکان فرانسوی، که زبانمحوری نیز از مقدمات مبنایی آن بهشمار میآید، ابزار کارآمدی است که در پژوهش حاضر، راه را بر تأمل و درنگ در زمینه زبانی و نمادهای همبسته بوفکور هموار میسازد. اینکه «امر واقع» لاکانی، چه توضیحی در پیشبرد پیرنگ این داستان مدرن خواهد داشت و حاصل بهکارگیری اینچنین نگاهی، چه پرتوهایی بر خصلت تأویلپذیرانه بوفکور و جوانب نثر آن انداخته است، چارچوب دغدغههای نگارنده این مقاله را بنیاد نهاده است.
|
|
|
|
|
|