|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای ژنت
غلامعلی فلاح، لیدا آذرنوا، سال 21، شماره 75 - ( 9-1392 )
چکیده
کانون روایت در تحلیل شگردهایی که داستانپرداز در خلق داستانهای خود از آنها بهره میگیرد اهمیت فراوان دارد. زاویه دید، با درنظرگرفتن بسط معنایی خود در روایات مدرن، منظری است ویژه که راوی به یاری آن مؤلفههای زمانیـ مکانی، شناختیـ عاطفی و ایدئولوژیکی ِجهان داستانش را شکل میدهد و گاه با تغییر و ایجاد تنوع در زاویههای دید و عرضه دیدگاههای گوناگون، مخاطب را به خوانش متن فرامیخواند و درنتیجه تعامل میان راوی، شخصیت و خواننده، داستان روندی پویا مییابد. در داستان «رزم رستم و اسفندیار» راوی با بهرهگیری از کانونهای گوناگون و متغیر روایی، صحنهها، حوادث، شخصیتها، کنشها، اندیشهها و احساسات درونی و برونی آنان را به زیبایی و هنرمندانه دربرابر دیدگان ما به تصویر میکشد و با غیاب و حضور خود در پارههای داستان و درهمآمیختن دو شیوه نقل و نمایش، مخاطب را به حضور، ارزشگذاری و قضاوت فرامیخواند. گاه با روایت داستان از دریچه دید شخصیتها، بر القاء مؤثر و صمیمانه داستان میافزاید و از کانون بدون راوی یا از زبان شخصیتها به بیان آموزهها و جهاننگری ویژه خود میپردازد و درنتیجه زمینه برای طرح و تلاقی آرای گونهگون فراهم میآید و از این منظر روایت با بسیاری از روایات مدرنِ امروزی برابری میکند. تحلیل گوشههایی از این داستان میتواند نبوغ فردوسی را در خلق این شاهکار جهانی به نمایش بگذارد.
ناصر علیزاده، مهناز مهدیزاد فرید، سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
این مقاله به بررسی تکنیک سرعت و زمان روایتپردازی در قصه ورقه و گلشاه عیوقی از دیدگاه ژنت میپردازد. بررسی ساختاری داستان ورقه وگلشاه نشان میدهد که نویسنده برای پیشبرد عادی و بهدور از ابهام داستان، زمان جاری را بهمنزله زمان پایه و اصلی داستان انتخاب کردهاست. روایتهای مربوط به گذشتهنگری در متن داستان برای آگاهیدادن به مخاطب یا بازگویی خاطرات و روایتهای مربوط به آیندهنگری صرفاً برای بیان آرزوهای شخصیتهای داستانی بهکار رفته است. بررسی عنصر تداوم نشان میدهد که شتاب اکثر بخشهای داستان منفی است و نویسنده به یاری این عنصر، علاوهبر اینکه شکل مطلوب داستان خود را بنا کردهاست، توانستهاست جنبه حماسی داستان را بیش از جنبه غنایی آن افزایش دهد. بررسی عنصر بسامد از هر سهمنظر بسامد مفرد، بازگو و مکرر نیز نشان میدهد که نویسنده به یاری این عناصر، علاوهبر پیشبرد سریع متن، به تکرار معنیدار حوادث و تأکید بر آنها پرداختهاست.
رامین خسروی اقبال، میرجلالالدین کزازی، سال 25، شماره 82 - ( 6-1396 )
چکیده
از دانشمند برجسته شیعی، ملااحمد نراقی، با تخلص شعری «صفایی»، کتابی معروف به طاقدیس در دست است که مشابهتهای زیادی در ظاهر و در بطن کلام با مثنوی مولوی دارد. این کتاب تحت سیطره معنوی مثنوی مولانا و نظیر سایه آن است که هم در شیوه سرایش، آغاز و فرجام سخن و هم غایت معنایی، تلاشی شگرف برای همانندسازی آن با مثنوی مولوی صورت گرفتهاست. در این مقاله، خوانش بینامتنی حکایات مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی برمبنای نظریه ترامتنیت ژنت از طریق سه مشخصه بینامتنیت صریح و اعلامشده، غیرصریح و پنهانشده و ضمنی، همراه با نمونه و تحلیل کاربردی نظریه پیشگفته، ارائه میشود. یافتههای این پژوهش چنین نتیجه دادهاست که از بین 65 حکایت مثنوی طاقدیس برطبق نظریه ترامتنیت ژنت هیچ نشانه روشنی برای ارتباط بینامتنی صریح و اعلامشده با مثنوی معنوی وجود ندارد، بلکه بیشترین ارتباط بینامتنی به بینامتنیت غیرصریح و پنهان مربوط میشود. این نتیجه روشن میسازد پیرنگ، بنمایه و اشخاصِ دستکم هجده حکایت مثنوی طاقدیس تا حد بسیاری از مثنوی معنوی اخذ شدهاند. دست آخر، اینکه در سرتاسر حکایات مثنوی طاقدیس الگوها و نمادهای گوناگونی از نظر فضای داستان، لحن و بیان، شیوه روایت، نام اشخاص و... وجود دارد که یادآور قصهها و حکایات مثنوی معنوی هستند و براساس طبقهبندی ژنت ذیل بینامتنیت ضمنی قرار میگیرند.
محمدحسن جمشیدی، علی محمد موذنی، سال 28، شماره 88 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش، شناخت محرک اصلی گردیزی در نگارش تاریخ زینالاخبار است. ازآنجاکه هدف مورخ از نگاشتن تاریخ، در ساختار تاریخ او نمود پیدا میکند و روایت گردیزی از حوادث تاریخی، روایت معناداری است که باعث شکلگرفتن نتیجهای ویژه در ذهن خواننده و ترویج، تأیید و مستندسازی یک اندیشه سیاسی میشود، نویسندگان بهدنبال کشف و رمزگشایی معنا و اندیشه سیاسی نهفته در ساختار روایی تاریخ زینالاخبار هستند. برای رسیدن به هدف پژوهش، از نظریه زمان روایت ژرار ژنت، هماهنگ با فضای تاریخ گردیزی، استفاده شده است. در این روش، عناصر برجستهسازِ زمان روایی انتخاب شدهاند و درنهایت پارههایی از متن، که بهلحاظ زمانی برجسته بودهاند، از نظر اندیشهای تحت بررسی قرار گرفتهاند. در نتیجه این روش، دو عنصر محوری ساختار روایتگری گردیزی، یعنی بوطیقای روایتگری زوال و حلقههای واسط روایتگری، طرح و تبیین شدهاند. از تحلیل این دو عنصر چنین برمیآید که مرکزیترین هدف گردیزی در نگارش زینالاخبار ایجاد انگیزه در غزنویان برای دستیابی دوباره به حکومت خراسان است و محرک او بهسمت تاریخنگاری، ریشهیابی علت زوال حکومتهای گوناگون برای یافتن راهی جهت رهاندن حکومت غزنویان از نابودی و بازگرداندن آن به روزگار اوج حکومت محمود غزنوی است.
مصطفی علیپور، حبیب الله عباسی، سال 30، شماره 92 - ( 3-1401 )
چکیده
رخداد تاریخی و روایت تاریخی آن رخداد، اعم از شفاهی و کتبی، با هم تفاوت دارند؛ چه، رخداد واقعهای است که یکبار در زمان خاص و مکان معین اتفاق افتاده است، اما روایت تاریخی متکثر و متعدد است و با رخداد تاریخی همخوانی کامل ندارد و تأویلی از آن رخداد اصلی است. در این جستار، تکرار و بازسازی و تولید مجدد گذشته، با روش توصیفیـتحلیلی و رویکرد بینامتنی (برپایه محورهای سهگانه بینامتنی ژنت) در دو روایت تاریخی ظهیری نیشابوری و راوندی از رخداد فتنه غز واکاوی شده است، دو روایتی که از لحاظ زمانی و بیانی با هم متفاوتاند. همچنین، نشان داده شده است که این دو متن، که موضوع مشترکی دارند و به هم مربوطاند، چه میزان از هم تأثیر پذیرفتهاند و چقدر مکالمه و گفتوگو بین آنها درگرفته است. علاوهبر تکیه و تأکید بر ویژگیهای زبانی راحهالصدور، بهویژه نظام نحوی آن، به رابطه بینامتنی دو اثر، شباهتها و تفاوتها در نحوه گزارش و روایت فتنه غز پرداخته شده است. حاصل تحقیق برجستهکردن تأثیرپذیری راحهالصدور از سلجوقنامه در گزارش تاریخی است که آن را در مظان اتهام سرقت ادبی قرار داده است.
|
|
|
|
|
|