337 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مریم رخصتی عراقی، اسماعیل نصیری، صادق نصری، محمدرضا اسماعیلی،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
در این پژوهش اثربخشی دو سبک مربیگری شاگرد محور و مربیمحور بر خودکارآمدی و عملکرد ورزشی دختران ژیمناست مورد مطالعه قرار گرفت. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از طرح پیشآزمون- پسآزمون استفاده شد. جامعه آماری، دختران ژیمناست 14-11 سال شهر تهران بود. روش نمونهگیری، خوشهای تک مرحلهای و نمونه پژوهش40 نفر دختران ژیمناست که بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار های سنجش متغیرها شامل پرسشنامه خودکارآمدی ورزشی (صحرائیان و همکاران،1395) و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد ورزشی بوده است. پس از انجام پیشآزمون، گروه ها به طور جداگانه و به مدت دو ماه و دو روز در هفته در جلسات یک و نیم ساعته پروتکل تمرینات ورزشکار محور و مربی محور را اجرا کردند. از تحلیل کوواریانس برای آزمون فرضیهها استفاده گردید. یافتهها در مرحله پیشآزمون نشان داد که خودکارآمدی ورزشی و عملکرد ورزشی دختران ژیمناست گروه شاگرد محور به طور معناداری بیشتر از گروه مربی محور بوده است (05/0< P ). نتیجهگیری میشود که سبک مربیگری شاگرد محور در مقایسه با مربی محور در افزایش خودکارآمدی ورزشی و عملکرد ورزشی شاگردان اثربخشی بیشتری دارد و به مربیان پیشنهاد میشود در برنامه تمرینی دختران ژیمناست، تمرینات شاگرد محور را مورد توجه ویژه قرار بدهند.
حسین علی محمدی، جواد ادبی فیروزجاه، طاهره غلامی، سمیرا اکبری،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رفتار دوستدار محیطزیست گردشگران ورزشی فعال بوشهر بود. نمونه شامل 102 گردشگر در دسترس بود که پرسشنامه پژوهش را تکمیل کردند. ابزار پژوهش پرسشنامههای انطباق با محیطزیست، خطمشی زیستمحیطی، تمایل زیستمحیطی و تبلیغ دهانبهدهان کونتوجیانی و کوتوریس (2014) بود. از آمار توصیفی و نیز مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS3 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد انطباق با محیطزیست خدمات مراکز تفریحی ورزشی بر تبلیغ دهانبهدهان گردشگران تأثیر معنی دار دارد و خطمشی دوستدار حفظ محیطزیست در گردشگران تأثیر معنی داری در تمایل آنها به حفظ و مراقبت از محیطزیست دارد. تمایل به حفظ محیطزیست رابطه علی با تبلیغ دهانبهدهان نداشت. انطباق مراکز خدمات گردشگری ورزشی با شاخصهای حفظ محیطزیست تأثیر معنی داری برتمایل به حفظ محیطزیست نداشت و بنابراین گردشگران ورزشی که دارای خطمشی دوستدار محیطزیست هستند در هر شرایطی تمایل خود به حفظ محیطزیست را نشان میدهند. بر اساس نتایج پیشنهاد می گردد دورهها و برنامه های آموزشی مختلف برای گردشگران ورزشی بمنظور آشنایی با مسائل زیستمحیطی و اصلاح شیوه و نگرش زیستمحیطی آنان برگزار شود.
غزال نوژن، حسن محمدزاده، جلال دهقانی زاده،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
در سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای ابداع روشهای جدید آموزش مهارتهای ورزشی صورتگرفته که علاوه بر آموزش تکنیک و تاکتیک بازی، شناخت و هیجان فراگیران را بیشتر به چالش میکشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه روشهای آموزش ورزش و سنتی بر فراشناخت و فراهیجان در مهارتهای تنیس بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون بود. آزمودنیها شامل 24 دختر نوجوان شهر ارومیه (سن: 36/1±54/16سال) بودند که به صورت غیر تصادفی به دو گروه آموزش ورزش و سنتی تقسیم شدند. تمرینات شامل 14 جلسه به مدت 4 هفته (3 جلسه در هفته) بود. ابزار پژوهش پرسشنامه فراشناخت ولز و پرسشنامه فراهیجان میتمانسگروبر بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه آموزش ورزش و سنتی در افزایش میزان فراشناخت (004/0=p)، فراهیجان مثبت (007/0=p) و فراهیجان منفی (015/0=p) تفاوت معناداری وجود دارد. در گروه آموزش ورزش، به طور معنیداری، فراشناخت (001/0=p) و فراهیجان مثبت (001/0=p) افزایش یافتند و فرا هیجان منفی (001/0=p) بهبود یافت، اما تغییرات این شاخصها در گروه آموزش سنتی معنیدار نبود (05/0<P). در نتیجه، توصیه میشود افراد مبتدی با اجرای فعالیت ورزشی به روش آموزش ورزش علاوه بر فواید جسمانی از مزیتهای بهبود دانش فراشناختی و ارتقا فراهیجانی این نوع روش تمرینی بهرهمند شوند.
محمد تقی اقدسی، بهزاد بهزادنیا، حیدر مهدی درویش الدریساوی،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف این مطالعه مقایسه نقش بازیهای زمین کوچک و شیوه آموزش سنتی بر خلاقیت فردی و تیمی فوتبالیستهای مبتدی 12-11 سال بود. برای انجام این مطالعه 30 فراگیر به روش در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه آموزش به روش سنتی و بازیهای زمین کوچک تقسیم شدند. پس از پیشآزمون آزمودنیها به مدت 16 هفته و هر هفته 4 جلسه یکساعته توسط مربیان مختص خود مهارتهای فوتبال را در زمین 7 Ï 7 تمرین کردند. درنهایت پسآزمون مطابق با پیشآزمون ارزیابی شد. نتایج مطالعه در بخش توصیفی نشان داد اعمال مناسب، اعمال خلاق و اورجینال در گروه بازیهای زمین کوچک در مقایسه با گروه سنتی رشد بیشتری داشته است. در این راستا اعمال نامناسب کاهش بیشتری نشان داده است. در بخش آزمونهای استنباطی نتایج نشان داد اثر آزمون و آزمون*گروه برای اعمال مناسب معنادار است و اثر آزمون برای اعمال کل نیز نتیجه مشابه را نشان داد. میتوان گفت بازیهای زمین کوچک با قراردادن بازیکن در یک محیط کوچک باعث میشود تا فراگیر موقعیت بیشتری برای اجرا و زمان کمتری برای تصمیمگیری داشته باشد که این موضوع منجر به بهبود خلاقیت در ورزشهای تیمی مانند فوتبال میشود.
حرمت السادات برهانی، محمد حامی، وحید شجاعی،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
تحقیق پیش رو با هدف کلی تبیین و شناسایی راهبردهای امکانگرایانه و هدفگرایانه ورود استارتآپهای ورزشی به بازارهای داخلی و خارجی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر روش کیفی است که از لحاظ هدف در زمره تحقیقات اکتشافی، از لحاظ نتیجه جزء تحقیقات بنیادی و کاربردی و بر مبنای پارادایم از نوع تحقیقات پستمدرنیسم قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه بازاریابی و مدیریت ورزشی و کارآفرینان برتر در راهاندازی استارتآپهای ورزشی بود و نمونهگیری با روش نمونهگیری هدفمند انجام شد. جهت تهیه ابزار اولیه تحقیق، محقق با مطالعه پژوهشهای مرتبط با موضوع استارتآپهای ورزشی، پرسشنامهای نیمه ساختاریافته باز پاسخ جهت انجام مصاحبه عمیق با خبرگان تهیه نمود و مصاحبهها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت استراتژی تحقیق پدیدارشناسانه بود و تحلیل دادهها توسط نرمافزار مکسکیودا ویرایش 20 انجام گرفت. نتایج تحلیل دادههای تحقیق نشان داد که 8 مفهوم در بخش راهبردهای امکان گرایانه ورود استارتآپهای ورزشی به بازارهای داخلی و خارجی کشف و احصاء گردید. شرکا، ذینفعان و مشتریان، ضرر قابلتحمل، انعطاف و انطباق، تجربیات، عدم قطعیت، کیفیت خدمات، منابع مالی موجود و راهبردهای عملیاتی از جمله مفاهیم مستخرج از مصاحبهها است. همچنین در بخش مقوله راهبردهای هدفگرایانه 5 مفهوم صادرات، ارتباطات، استراتژیهای بازار، تحقیقات بازار، مدیریت ریسک احصا و اکتشاف گردید.
فائزه زمانیان، مجید وصالی ناصح،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
تلاش برای پایبندی به هنجارهای اجتماعی نقش جنسیت زنانه و هنجارهای نقش ورزشکاری میتواند عواقب جسمانی و روانی برای زنان ورزشکار به دنبال داشته باشد. این پدیده بهعنوان تعارض نقش جنسیت در ورزشکاران زن مورد توجه قرار گرفته است. بههرحال، پژوهشهای موجود از این ادعا در ارتباط با تعارض نقش جنسیت در ورزشکاران زن نتایج متفاوتی را گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه شناخت هنجارهای نقش جنسیت در فوتبال و تجربه تعارض نقش جنسیت در بازیکنان زن فوتبال بود. به این منظور از روش پژوهش کیفی به مصاحبه عمیق با 15 نفر از بازیکنان فوتبال در لیگ برتر فوتبال زنان ایران پرداخته شد. نتایج نشان داد فوتبالیستهای زن تنوعی از هنجارهای متناقض با نقش جنسیت زنانه را تجربه میکنند. همچنین نتایج حاکی از پدیدار شدن سه نوع تعارض نقش جنسیت بود. مشارکت کنندگان در مطالعه حاضر از راهبردهای مختلفی به منظور مدیریت و جلوگیری از تجربه تعارض نقش جنسیت استفاده میکنند. بهطورکلی، این تعارض یک حالت درونی شدید نیست و به کارگیری راهبردهای مختلف کمک میکند تا از ماندن در وضعیت تعارض اجتناب کنند.
مجید بهرامی، مینا مستحفظیان، مهناز مروی اصفهانی،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
کبدی به عنوان یک ورزش در حال توسعه در ایران با پیشرفتهای زیادی روبرو بوده است، اما در عین حال، چالشها همچنان ممکن است آینده آن را تحت تأثیر قرار دهند، بهویژه از آنجایی که درک محدودی در مورد آینده احتمالی آن و راههایی که در آینده مربوطه باید طی شود وجود دارد. ازاینرو در این مطالعه یک برنامهریزی سناریوی چندجانبه برای توسعه سناریوهای آینده ورزش کبدی ایران، با استفاده از نقطهنظرات ذینفعان در مورد روندها و عدم قطعیتهای حیاتی که ممکن است آینده ورزش کبدی را برای ایجاد استراتژیهای اقدام محور شکل دهد، مورد استفاده قرار گرفت. مشارکتکنندگان مطالعۀ تحلیلی و اکتشافی حاضر شامل 28 نفر از ذینفعان داخلی و خارجی ورزش کبدی ایران بودند که بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری دادهها با مصاحبه و پرسشنامه باز صورت گرفت. تحلیل دادهها با الگوی شش مرحلهای سناریونگاری تلفیقی لیپتزیگ و رولندبرگر، صورت پذیرفت. یافتهها و تحلیل 29 عامل اصلی بدست آمده، منجر به تولید دو عدم قطعیت کلیدی و چهار سناریو با عناوین قهرمان، سوپر لیگ، سبک زندگی فعال و همیشه بازنده گردید. به منظور توسعۀ ورزش کبدی ایران، باید تحول در ساختار فرآیندی با هدف نهادینهسازی ورزش کبدی در ابعاد جغرافیایی با رویکرد حرفهای و همگانی، صورت پذیرد.
شهروز شادروز، فاطمه رضایی، ایوب اسدی،
دوره 14، شماره 28 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر هدایت توجه به صورت دستورالعمل کلامی و برجسته سازی ادراکی در حین الگودهی بر یادگیری مهارت هدف گیری کودکان بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. تعداد 60 نفر دانشآموز پسر بین 7 تا 10 سال از مدارس ابتدایی شهر بجنورد به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضرشامل تعدادی نمایشگر ویدئویی، ردیاب بینایی، توپ تنیس، یک سیبل به فاصله 3 متری از خط محل پرتاب بر روی دیوار بود. شرکت کنندگان به چهار گروه تمرین کانون توجه درونی-الگودهی از طریق دستورالعمل، کانون توجه بیرونی-الگودهی از طریق دستورالعمل، کانون توجه درونی-الگودهی از طریق برجسته سازی ادراکی و کانون توجه بیرونی-الگودهی از طریق برجسته سازی ادراکی تقسیم شدند. هر 4 گروه، در مرحله اکتساب، طی 5 جلسه و هر جلسه 3 بلوک 10 تایی شامل 30 پرتاب بالای شانه را با توپ تنیس اجرا کردند و در انتهای هر جلسه از آنان آزمون بعمل آمد و امتیازات آنها توسط آزمونگر ثبت شد. آزمون یادداری نیز به فاصله 36 ساعت بیتمرینی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه به منظور بررسی اثر هدایت توجه با دستورالعمل کلامی و برجسته سازی ادراکی بر یادگیری حرکتی در چهار گروه در مراحل مختلف آزمون استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که دو گروه برجسته سازی ادراکی با هدایت توجه (درونی/بیرونی) در مرحله اکتساب (P=0/005) و یادداری (P=0/006) نسبت به دو گروه دستورالعمل کلامی با سطح معناداری(P≤0/05) عملکرد بهتری داشتند. بنابراین استفاده از برجسته سازی ادراکی اثرات یادگیری مشاهدهای را مضاعف میکند.
فرهاد قدیری، مسلم بهمنی، عباس بهرام،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: یکی از چالشهای تحقیقی اخیر در حوزه دستورالعملهای تمرکز توجهی، بررسی اثرات آن بر عملکرد ورزشکاران ماهر در تکالیف مداوم است.
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر دستورالعملهای مختلف توجهی بر اجرای چابکی بازیکنان فوتسال ماهر بود.
روش: شرکتکنندگان شامل 12 بازیکن فوتسال ماهر (با میانگین سنی 56/1±91/23) بودند که از لیگ دسته یک استان قم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکتکنندگان خواسته شد سه کوشش از تکلیف آزمون چابکی اِل را تحت سه شرایط تمرکز توجهی (توجهدرونی، بیرونی و کنترل) انجام دهند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری استفاده گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد نوع دستورالعمل توجهی اثر معنادار بر زمان اجرای آزمون دارد بهطوریکه عملکرد در شرایط توجه بیرونی برتر از شرایط درونی است. همچنین، نتایج حاکی از آن است میان شرایط کنترل با شرایط تمرکز درونی و بین شرایط کنترل و شرایط تمرکز بیرونی تفاوت معناداری یافت نشد.
نتیجهگیری نهایی: نتایج این پژوهش شواهدی ارائه میکند مبنی بر اینکه در ورزشکاران ماهر اجرای تکالیف مداوم از طریق دستورالعملهای کلامی بهبود مییابد که تمرکز توجه را به سمت بیرون هدایت کند.
یاسر خنجری، الهه عربعامری، مهدی شهبازی، شهزاد طهماسبی، فریبا بهرامی،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: اگرچه در زمینه مفهوم یادگیری حرکتی در سطح اجرا تحقیقات زیادی انجام شده است، بااینحال این مفهوم در سطح الگوهای EMG و مقایسه این الگوها در دست برتر و غیر برتر کمتر بررسی نشده است. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات الگوی EMG طی یادگیری مهارت دارت در دست برتر و غیر برتر بود.
روش: نمونههای پژوهش حاضر را 10 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار با میانگین سنی 5/2±23 تشکیل دادند که به طور تصادفی از جامعه دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب و به دو گروه دست برتر(5 نفر) و دست غیربرتر(5 نفر) تقسیم شدند. به منظور اندازه گیری عملکرد پرتاب دارت و تغییرات فعالیت EMG از آنالیز واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد.
یافتهها: نتایج در سطح اجرا کاهش معنیدار خطای مطلق پرتاب دارت و در سطح عضلات افزایش فعالیت EMG به همراه کاهش هم انقباضی عضلات را در مراحل اکتساب و یادداری در هر دو گروه نشان داد. همچنین، بین فعالیت EMG در گروه دست برتر و غیر برتر پس از اکتساب مهارت تفاوت معنیدار وجود نداشت.
نتیجهگیری: بهطورکلی، نتایج این تحقیق نشان داد که همزمان با تغییرات نسبتاً ثابت اجرا طی یادگیری مهارت دارت، تغییرات نسبتاً ثابتی در الگوهای EMG نیز به وجود میآید، بهطوریکه مفهوم یادگیری حرکتی در سطح عضلات نیز قابلمشاهده است. همچنین، نتایج این تحقیق از وجود یک برنامه حرکتی یکسان برای کنترل دست برتر و غیر برتر حتی در شرایط کنترل انتقال دوسویه حمایت کرد.
حسین زارعیان، زهره رضایی، فاطمه سعیدی، سهراب همتی،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
هدف: شیوع بیماری کووید-19 اثرات متعددی را بر صنعت ورزش به طور عام و ورزش قهرمانی و حرفه ای به طور خاص تحمیل نمود. یکی از این اثرات به تعویق افتادن یکساله بازیهای المپیک 2020 توکیو به عنوان بزرگترین رویداد ورزشی جهان بود. از اینرو، پرسش اصلی تحقیق حاضر این بود که آیا به تعویق افتادن المپیک توکیو 2020 برای کاروان ورزشی ایران فرصت است یا تهدید؟
روش تحقیق: بهمنظور پاسخگویی به این پرسش از روش پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری استفاده شد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که در مجموع کدهای استخراج شده تعداد 92 نشان اولیه مستقل ایجاد شد.
یافتهها: کدهای معرف فرصتهای شامل 6 مورد (حفظ سلامت ورزشکاران و مردم، افزایش آمادگی، کسب سهمیه، بهبود آسیبدیدگیها، برنامه ریزی منسجم، افزایش تجربه جوانان) میباشد و همچنین کدهای معرف تهدیدهای تعویق المپیک توکیو 2020 نیز شامل 8 مورد (آسیبهای جسمی و روحی، اختلال در برنامه آموزشی، کاهش سطح عملکرد، آسیبدیدگی ورزشکاران، بازنشستگی ورزشکاران، بلاتکلیفی سهمیهها، قرارداد مربیان، تنگناهای مالی) بود.
بحث و نتیجهگیری: بنا بر نتایج بهدستآمده، اگرچه تعویق یکساله بازیهای المپیک به دلیل شیوع ویروس کرونا را فرصتی برای کسب تجربه بیشتر از سوی ورزشکاران، بهبود مصدومان و افزایش شانس کسب سهمیه کاروان ورزشی ایران بود، اما استفاده از این فرصتها در شرایط بحران به وجود آمده در گرو برنامهریزی مدون مسئولان و دستاندرکاران ورزشی کشور است تا بتوانند شانس مدالآوری ورزشکاران کشورمان را افزایش داده و جایگاه کاروان ایران را ارتقاء بخشند.
مرضیه آزادگان، قاسم رحیمی سرشبادرانی، رسول نظری،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: هدف این آیندهنگاری ورزش تربیتی ایران با رویکرد کارت امتیازی متوازن در افق 1415 بود. پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی- کمی) و طرح آن از نوع اکتشافی متوالی بود.
روششناسی: مشارکتکنندگان این پژوهش را صاحبنظران ورزش تربیتی تشکیل میدادند. روش نمونهگیری انتخاب مشارکتکنندگان گلولهبرفی بود و بر مبنای اشباع نظری 12 نفر انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد و برای ممیزی آن از معیارهای لینکلن و گابا (1985) که شامل اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش تحلیل مصاحبه از روش کدگذاری، برای غربالگری شاخصها از روش دلفی فازی و در بخش آیندهپژوهی از روش تحلیل ساختاری و سناریونویسی استفاده شد.
یافتهها: با تحلیل مصاحبهها 150 عامل مؤثر بر آینده ورزش تربیتی ایران مبتنی بر کارت امتیازی متوازن شناسایی شد و با تجمیع کدهای اولیه در مرحلهکدگذاری ثانویه این عوامل به 105 مورد کاهش پیدا کرد. سپس در مرحله کدگذاری محوری با تجمیع مفاهیم نهایی اقتباس شده از متن مصاحبه 18 مقوله فرعی مبتنی بر 6 منظر کارت امتیازی متوازن تشکیل شد و نتایج تحلیل دلفی نشان داد عاملهای احصاء شده به درستی پدیده مورد نظر را تبیین میکنند. سرانجام براساس یافتهها 4 پیشران کلیدی مدیریت کارآمد، افزایش رضایتمندی مخاطبان، توسعه سرمایههای اطلاعاتی، و اجتماعسازی ورزش تربیتی به دست آمد که پایه و اساس دو سناریوی اصلی تحولخواهی و ارادهگرایی بیثمر بود.
بحث و نتیجهگیری: در نتیجه پیشنهاد میگردد به منظور توسعه ورزش تربیتی ایران، همافزایی و حکمرانی مدیریت کارآمد، افزایش رضایتمندی مخاطبان، توسعه سرمایههای اطلاعاتی، و اجتماعسازی ورزش تربیتی صورت پذیرید.
افسانه نژادغنی، محمدکاظم واعظ موسوی، صالح رفیعی،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: ﺳﻮاد بدنی موضوعی است که در سالهای اخیر توجه پژوهشگران علوم ورزشی و بهداشت و سلامت را به خود جلب کرده است و تحقیقات برای ارتقا سواد بدنی ضرورت و اهمیت بالایی دارد. در این راستا این مطالعه باهدف اثربخشی کلاس درس تربیتبدنی مدارس پویا بر توسعه سواد بدنی دانشآموزان ۹ساله اجرا شد.
روششناسی: برای رسیدن به این هدف یک کلاس از مدارس پویا (31 نفر) و یک کلاس بهعنوان گروه کنترل (34 نفر) بهصورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی سواد بدنی از ارزیابی کانادایی سواد بدنی استفاده شد که سواد کلی بدن و همچنین زیرمجموعههای رفتارهای روزانه، دانش و فهم، شایستگی بدنی و انگیزه و اعتمادبهنفس را ارزیابی میکند.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برای متغیر رفتار روزانه (506/0=p) و دانش و فهم (052/0=p) تفاوت بین دو گروه معنادار نیست؛ اما این تفاوت بر شایستگی بدنی (010/0=p) و انگیزه و اعتمادبهنفس (01/0=p) و نمره کل سواد بدنی (001/0=p) معنیدار است. با این حل همه متغیرها از پیشآزمون تا پسآزمون در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل پیشرفت داشتند.
نتیجهگیری: در حالت کلی نتایج این مطالعه تأثیر مثبت مدارس پویا را بر سواد بدنی تأیید کرد که لزوم توجه به فعالیتهای مدارس پویا را آشکار میکند؛ و نتایج آن میتواند در مدارس و مهدکودکها کاربرد داشته باشد.
هیوا بهرامفرد، قدرتالله باقری راغب، اسدالله کردناییج، علی صابری،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: باتوجهبه روند سریع تغییرات تکنولوژی اگر کسبوکاری نتواند خود را با تغییرات محیط تطبیق بدهی بدون شک از رقابت باز میماند؛ لذا در مورد بهرهبرداری از فرصت بایستی، کارآفرین در کوتاهترین زمان ممکن تصمیمگیری کند به همین جهت وظیفه فرد کارآفرین در تصمیمگیری پیچیدهتر و سختتر شده است این رو این پژوهش با هدف تصمیم به بهرهبرداری از فرصت با تأکید بر نقش شخصیت کارآفرین در کسبوکارهای ورزشی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش از نظر روش آمیخته، از نظر هدف توسعهای - کاربردی است. در گام اول با فراترکیب پیشینه از تعداد 32 مقاله 36 شاخص شناسایی و در گام دوم در مصاحبه با خبرگان دانشگاهی به روش تحلیل تِم تعداد 36 شاخص استخراج و به روش دلفی تعداد 27 شاخص تأیید شدند و در گام سوم 34 مضمون از تجربه زیسته 6 نفر از رهبران کارآفرین ورزشی به روش روایت پژوهشی شناسایی شد
یافتهها: بر اساس یافتهها بعد از ترکیب و ادغام مراحل سهگانه 44 شاخص شناسایی درقالب 7 بُعد شدند که تناسب و اعتبار آن با استفاده از آزمون t و معیارهای چهارگانه تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل تأیید شد.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت شخصیت کارآفرین با ایجاد هفت نقش خودکارآمدی، استقلالطلبی، ریسکپذیری، ویژگیهای فردی، خلاقیت، تلاش و پشتکار، شبکه کارآفرینی و مهارت و تجربه کارآفرینی در بهبود تصمیمگیری در جهت بهرهبرداری از فرصت کارآفرینانه در ورزش و کاهش ریسک محیطی نقش به سزایی دارد.
سید احمد نژادسجادی، سید جلیل میریوسفی، حسین بخشنده،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری در ارتقای ورزش همگانی از دیدگاه مدیران ورزشی شهرستان کرمان بود.
روش: روش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران باشگاهها و سازمانهای ورزشی شهرستان کرمان تشکیل دادند که 150 نفر به روش تمام شمار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه های مدیریت ارتباط با مشتری، طاهرپور کلانتری و همکاران (1389) و ورزش همگانی سرمد و همکاران (1390) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها و شناسایی اثرات متغیرهای تحقیق، از مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که سه مؤلفه مدیریت ارتباط با مشتری یعنی تمرکز بر مشتری، مدیریت ارتباط و مدیریت دانش بر ارتقاء ورزش همگانی تأثیر مستقیم و معنیداری دارد.
نتیجهگیری: باتوجهبه نتایج تحقیق میتوان چنین نتیجهگیری کرد که بر تمامی مدیران سازمانها و باشگاههای ورزشی دولتی و غیردولتی لازم است تا تمام تلاشهای خود را در راستای برقراری ارتباط با مشتری برای ترغیب جامعه به ورزشهای همگانی و ارتقا آن به کار گیرند.
زهرا فضلی، معصومه مجیدی پرست، علی اصغری صارم، محمد جلیلوند،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تعادل کار و زندگی برای زنان شاغل با تأکید بر کیفیسازی اوقات فراغت بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تفسیری، کاربردی و کیفی مبتنی بر روش تحلیل مضمون بود. جامعه آماری اساتید مدیریت ورزشی و متخصصان و کارشناسان اوقات فراغت بودند که با استفاده از روش گلولهبرفی و باتوجهبه اشباع اطلاعاتی با 17 نفر مصاحبه شد. ابزار اندازهگیری شامل مصاحبه نیمهساختاریافته بود و دادهها با توجه به مراحل ششگانه تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مدل تعادل کار و زندگی برای زنان شاغل با تأکید بر کیفیسازی اوقات فراغت دارای سه بعد عوامل مؤثر (عوامل فرهنگی، عوامل بازدارنده، عوامل انگیزشی، امکانات و تجهیزات، آگاهی، ویژگیهای فعالیتهای جسمانی موجود در برنامه اوقات فراغت، مسائل مالی و مسائل مدیریتی)، راهبردها (راهبردهای آموزشی، مدیریتی و مالی) و پیامدها (افزایش نشاط، افزایش سلامتی، توسعه اقتصادی و توسعه پایدار اجتماعی - فرهنگی) بود.
نتیجهگیری: مدیران اوقات فراغت باید به مسائل آموزشی و مدیریتی توجه کنند و با خصوصیسازی، تخصیص بودجه مناسب و بستههای تشویقی به رونق هر چه بیشتر اوقات فراغت و به تعادل رسیدن مسائل شغلی و زندگی زنان شاغل کمک کنند.
معصومه دهقان، چالاک مجیدی،
دوره 15، شماره 29 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه انگیزههای تماشای رقابتهای ورزشهای الکترونیکی میان نسلهای X، Y و Z انجام شد تا تفاوتهای نسلی در رفتار مصرف رسانهای در این حوزه شناسایی شود و راهنمایی برای طراحی محتوای متناسب و راهبردهای بازاریابی ارائه گردد.
روششناسی: این مطالعه از نوع پیمایشی - توصیفی است و دادهها از ۳۸۴ تماشاگر ورزشهای الکترونیکی جمعآوری شد. جامعه آماری شامل علاقهمندان به تماشای رقابتها بهصورت حضوری و آنلاین بود و نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای نسبتی انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد با اقتباس از ژیائو (2020) و اوه (2024) بود که پس از تأیید روایی و پایایی (α = 0.76) در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و محاسبه اندازه اثر انجام شد تا تفاوتهای انگیزشی بین نسلها مشخص گردد.
یافتهها: نتایج نشان داد انگیزههای تماشای ورزشهای الکترونیکی میان نسلها تفاوت معناداری دارد. نسل X بیشترین تأکید را بر تحلیل تاکتیکی، مهارت بازیکنان و کسب دانش دارد، نسل Y انگیزههای اجتماعی و هیجانی بالاتری نشان میدهد و نسل Z بیشترین علاقه را به نوآوری، گیمیفیکیشن و فرار از واقعیت دارد. همچنین، تعامل اجتماعی، لذت از تماشا و پیوندهای فرهنگی در جذب مخاطبان تأثیرگذار بودند.
نتیجهگیری: این یافتهها بر ضرورت طراحی راهبردهای بازاریابی و تولید محتوای متناسب با ویژگیهای هر نسل تأکید دارند. ارائه محتوای تحلیلی برای نسل X، رویدادهای تعاملی برای نسل Y و استفاده از فناوریهای نوین مانند متاورس برای نسل Z میتواند موجب افزایش مشارکت و وفاداری مخاطبان شود. شناخت تفاوتهای نسلی همچنین امکان توسعه راهکارهای شخصیسازیشده و بهبود استراتژیهای بازاریابی در صنعت ورزشهای الکترونیکی را فراهم میکند.
حجت مردانه طالشمکائیل، فریبا عسکریان، حسین اکبری یزدی،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
حسن علی خانی، سمیرا نظیری نیلاش، آسیه میرزاآقاجانی، نرجس سیاری،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
مهارتهای ادراکی حرکتی پایه و اساس مهارتهای پیشرفته آتی میباشد. هدف پژوهش، بررسی تأثیر برنامه های ادراکیحرکتی بر عملکرد استروپ و ارتقاء نظریه ذهن دختران 12-8 سال شهر رشت بود. روش پژوهش نیمهتجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. شرکتکنندگان 24 کودک با میانگین سنی 2/1±5/10 سال بودند که به صورت در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه مساوی کنترل و تجربی جای گرفتند n=12)). پروتکل تمرینی طی هشتهفته و به مدت 16 جلسه 45 دقیقهای، شامل تمرینات تعادل، آگاهی فضایی، آگاهی زمانی، آگاهی بدنی و جهت یابی، اجرا شد. جهت سنجش جهت سنجش عملکرد استروپ از آزمون استروپ رایانهای و جهت بررسی نظریه ذهن کودکان از از مقیاس 38 سوالی استیرنمن استفاده شد.دادهها با استفاده ازآزمون tمستقل در نرمافزار SPSS-23 مورد تحلیل قرار گرفتند.(05/0>(p. نتایج نشان داد که گروه تجربی در متغیرهای بازشناسی عواطف و وانمود (023/0=p)، درک باور غلط (011/0=p)، درک شوخی و باور غلط ثانویه (048/0=p) وزمان اثراستروپ (015/0=p) تفاوت معنیداری نسبت به گروه کنترل داشت و برنامه ادراکیحرکتی می تواند عملکرد استروپ و نظریه ذهن کودکان را بهبود بخشد.
خانم سوسن تعبدی، دکتر شهزاد طهماسبی بروجنی، دکتر مرجان نامجو،
دوره 100، شماره 100 - ( 8-1399 )
چکیده
تحقیقات پیشین حاکی از اثربخشی مداخلات مربی محور و والدین محور بر کودکان اختلال هماهنگی رشدی بوده است اما بررسی این دو رویکرد در کودکان کمتوان ذهنی انجام نشده است. لذا، هدف این پژوهش، مقایسه رویکرد آموزشی والدین محور و مربی محور بر تبحر حرکتی و رشد شناختی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر بود. 40 دختر مبتلا به کمتوان ذهنی آموزشپذیر شهرستان جهرم به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی والدین محور (80/1 ± 70/7) و مربی محور (91/0 ± 10/8) تقسیم شدند. در مرحله پیشآزمون شرکتکنندگان آزمون رشد شناختی (نرمافزار مداخلات شناختی مغز من) را انجام دادند. پس از آن، آزمون تبحر حرکتی (بروینینکز اوزرتسکی) در محیط مدرسه از تمام شرکتکنندگان به عمل آمد. مداخله برای گروه مربی محور توسط مربی در مدرسه به شیوه انفرادی، انجام شد و برای گروه والدین محور، توسط والدین در محیط خانه به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقهای انجام شد. بعد از اجرای پس آزمون، نتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد که تمرینات مربی محور نسبت به والدین محور موجب بهبود تبحر حرکتی و رشد شناختی شد (05/0≥P). همچنین تمرینات والدین محور نیز موجب بهبود مهارتهای ظریف شد(05/0≥P).