سعید بازگیر، فائزه عباسی، ابراهیم اسعدی اسکویی، مسعود حقیقت، پرویز رضازاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
در دسترس بودن داده سالم و قابل اعتماد در مطالعات اقلیمی مهم بوده و استفاده از داده های اشتباه اولین مخاطره در تحلیل مخاطرات طبیعی خواهد بود. در این مطالعه همگنی سریهای زمانی میانگین سالانهی دمای کمینه، بیشینه و بارش 36 ایستگاه همدید کشور در 6 طبقه اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. آزمونهای نرمال استاندارد، پتی، انحراف تجمعی و راستی آزمایی ورسلی برای تشخیص ناهمگنی دادهها انتخاب شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که % 5/91 و % 5/88 از داده های کمینه و بیشینه دما در طبقه غیر همگن قرار گرفته اند. اگر چه داده های دمای کمینه ایستگاه های هواشناسی اصفهان، سقز، و گرگان و داده های دمای بیشینه ایستگاه های بندر انزلی، شهر کرد، کاشان و سقز دارای شرایط همگن با سطح معنی داری 5 درص بودند. درخصوص داده های بارش، هر چهار آزمون، همگنی 28 ایستگاه را نشان دادند. ولی داده های بارش ایستگاه های بیرجند، کرمان، کرمانشاه، سقز، سنندج و تبریز ناهمگن تشخیص داده شدند. نتایج نشان داد که سال شروع تغییرات دمای بیشینه، در اکثر ایستگاهها سال 1998 بوده ولی در خصوص دمای کمینه و بارش شروع تغییرات در ایستگاه های مختلف، متفاوت بود. از نکات قابل توجه این مطالعه بایستی به کاهش 80 تا 150 میلی متری بارش در ایستگاه های غرب و شمال غرب مانند تبریز، سنندج، سقز و کرمانشاه و همچنین 25 تا 45 میلی متری در ایستگاه های بیرجند، زابل و کرمان اشاره نمود. نتایج این مطالعه نشان داد که نوع اقلیم در کاربرد نوع آزمون همگنی تاثیری نداشته و هر یک از آزمون های همگنی می تواند در هر اقلیمی مورد استفاده قرار گیرد.
آقای علی اکبر میرشفیعی، دکتر سعید بازگیر، دکتر قاسم عزیزی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
در بسیاری از تحقیقات علمی، استفاده از آمارههای سنجش خطا در انتخاب یک مدل و یا روش در تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، بدون در
نظرگرفتن ملاحظاتی انجام میشود. در این پژوهش، سنجش دقت روشهای درونیابی بارش در استان فارس با هدف ارزیابی عملکرد
آمارههای پرکاربرد اندازهگیری خطا و ارائه توصیههایی برای استفاده صحیح از آنها بوده است. درونیابی بارش به کمک 161 ایستگاه
هواشناسی (22 ایستگاه همدیدی و 139 ایستگاه بارانسنجی) برای سال 1398 به عنوان یک سال پربارش با روشهای وزنی عکس فاصله،
کریجینگ، کوکریجینگ و تابع پایه شعاعی انجام شد. نتایج ارزیابی آماره MBE نشان میدهد در مواردی به دلیل صفر شدن حاصل جمع مقادیر
مثبت و منفی، محقق در انتخاب روش درونیابی دچار اشتباه شده و این آماره تنها بیشبرآوردی و یا کمبرآوردی را نشان داده و نمیتوان از آن
برای ارزیابی دقت و انتخاب روشهای درونیابی استفاده نمود. در خصوص ضریب تبیین (r 2 )، نتایج نشان داد که به دلیل عدم سنخیت بزرگی
دامنه تغییرات این ضریب (صفر تا 1) با مقادیر خطا (100 تا 400 میلیمتر برای درونیابی بارش استان فارس)، استفاده از آن در ارزیابی
دقت یک روش صحیح نمیباشد. درخصوص NRMSE نتایج نشان داد که در نمونههای با تعداد افراد کم (n=3, NRMSE=0.35) در
مقایسه با نمونههای با تعداد زیاد (n=20, NRMSE=0.097)، مقدار آن بیش از اندازه افزایش یافته و استفاده از این آماره پیشنهاد
نمیشود. در یک نتیجهگیری کلی، استفاده از آمارههای MAE و RMSE برای ارزیابی خطای روشهای درونیابی به دلیل واقعیتر نشان
دادن مقدار خطا پیشنهاد میشوند.
واژگان کلیدی: بارش، آمارههای ارزیابی خطا، روشهای درونیابی، استان فارس