جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای جعفری

حسن لشکری، فرشاد پژوه، محمد بیتار، فرزانه جعفری،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

موج‌های سرما و یخبندان از جمله پدیده‌های جوی هستند که هر سال خسارت‌های جبران‌ناپذیری بر بخش‌های گوناگون وارد می‌سازند. رخداد یخبندان‌های ناگهانی و دیرهنگام در فصل بهار مشکلات فراوانی در بخش کشاورزی و حمل‌و‌نقل جاده‌ای به‌همراه دارد. فروردین ماه سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۴ موج سرما و یخبندانی به‌مدت دو روز متوالی منطقه‌ی شمال غرب ایران فرا گرفت. در این تحقیق، به‌منظور تحلیل همدید این دورهها، نقشه‌های فشار تراز دریا، نقشه‌های ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل و تاوایی و وزش دمایی در ترازهای ۱۰۰۰ تا ۵۰۰ هکتوپاسکال با استفاده از داده‌های سایت NECP/NCAR و با استفاده از نرم‌افزار GRADS ترسیم و واکاوی شد. آرایش همدیدی این موج سرما نشان می‌دهد که چنین سرمایی از نوع فرارفتی است و در هر دو موج سرمای مورد واکاوی عامل اصلی وقوع سرما در منطقه قرارگیری منطقه‌ی شمال غرب در الگوی پرفشار مهاجر نیمه‌ی شرقی اروپا است. این پرفشارِ هسته‌ی سرد با استقرار در شرق و شمال دریای سیاه و گسترش آن از شمال غرب ایران، موج‌های سرمای مخاطره‌آمیز را بر استان آذربایجان غربی تحمیل می‌کند. بررسی نقشه‌های ارتفاع ژئوپتانسیل در سطوح ۱۰۰۰ و ۸۵۰ هکتوپاسکال نیز نشان می‌دهد بسته‌شدن پرارتفاعی در شمال شرق دریای سیاه و شمال غرب کشور هوای سرد عرض‌های بالا را به سمت استان آذربایجان غربی هدایت می‌کند. همچنین، در سطوح ۷۰۰ و ۵۰۰ هکتوپاسکال قرارگیری پشت ناوه‌ی عمیقِ شمال دریاچه‌ی آرال با راستای شمال غرب به جنوب شرق بر روی پرفشار سرد سطوح زیرین سبب هدایت هوای سرد به استان از عرض‌های بالاست. واکاوی نقشه‌های وزش دمایی نیز منطبق بر ارتفاع ژئوپتانسیل است، به‌نحوی‌که همه‌ی ترازهای مورد بررسی از شمالی و شمال غرب‌‌‌بودن وزش‌های سرد از سمت نیمه‌ی شرقی اروپا و شمال غرب روسیه حکایت دارد که سبب افت دما و وقوع یخبندان در منطقه‌ی شمال غرب ایران می‌شود.


وحید صفریان زنگیر، بتول زینالی، یوسف جعفری حسی کندی، لیلا جعفرزاده علی‌آباد،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

بررسی و ارزیابی پدیده گرد و غبار و ریزگردها یکی از ارزش ­های مهم در زمینه مدیریت مخاطره اقلیمی و محیطی در خاورمیانه بویژه  مناطق خشک و غرب و جنوب و قسمت ­های مرکزی ایران می ­باشد. روش­ ها و طرح­ های مطالعه این پدیده و مدیریت آن از اهمیت و ارزش ­های زیادی برخوردار  می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در رابطه با پدیده  گرد و غبار بر اساس روش‌های پیش ­بینی با خطای کم در تناقض و کم می­ باشد، ارزیابی ویژگی‌های گرد و غبار و پیش‌بینی آن باعث کاهش خسارات جبران‌ناپذیر حاصل از آن تاثیرگذار می باشد. برای این کار، در این تحقیق به پایش گرد و غبار و ارزیابی پیش‌بینی آن در استان اردبیل با استفاده از مدل ANFIS پرداخته شد. داده‌های مورد استفاده در این تحقیق، مقدار گرد و غبار در دوره آماری مربوطه به هر ایستگاه از بدو تاسیس تا سال ۲۰۱۶ می‌باشد. پدیده گرد و غبار در بازه زمانی مشاهده و پیش ­بینی شده برای ارزیابی ویژگی گرد و غبار و مدل سیستم تطبیقی ANFIS برای پیش‌بینی پدیده گرد و غبار استفاده شد. با توجه به یافته‌های حاصل در این تحقیق، در پایش و پیش ­بینی وضعیت گرد و غبار درصد فراوانی وقوع در سال­ های مشاهده شده بیش­ ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه اردبیل با مقدار ۷۴ درصد و کم­ ترین آن در مشکین ­شهر ۸ درصد بوده است. در سال ­های پیش­ بینی شده بیش‌ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه خلخال با مقدار ۶۷/۶۱ درصد و کم­ترین آن در مشکی­ن شهر ۱۰ درصد بوده است. از نظر مقدار شدت گرد و غبار ایستگاه اردبیل شدیدتر از بقیه ایستگاه‌ها است. از نظر شدت خشکسالی که مورد بررسی قرار گرفت هر ۵ ایستگاه مورد مطالعه دارای گرد و غبار می‌باشند به عبارتی مقدار گرد وغبار بالای ۷۴ درصد را می‌توان مشاهده کرد. برای ۵ ایستگاه مورد مطالعه برای ۱۸ سال آینده با استفاده از کدهای که به صورت دستی حاصل شده به تفکیک ایستگاه‌ها در سری زمانی به دست آمد که بیش ­ترین میانگین خطای آموزشی در ایستگاه پارس ­آباد مغان با مقدار ۰/۰۹۱ درصد و کم­ترین مقدار آن در ایستگاه گرمی با مقدار ۰/۰۰۱ درصد به حاصل شد.
 
سیده نگار هاشمی نسب، رضا جعفری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

روند روز افزون تخریب منابع طبیعی در بسیاری از نقاط جهان، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب می‌شود. بیابان­زایی یکی از مظاهر این تخریب می‌باشد که در حال حاضر به عنوان یک معضل گریبان­گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد. در حال حاضر سنجش از دور یکی از فن­آوری­هایی است که با داده­های بهنگام و دقت مناسب برای پایش تغییر کاربری اراضی در عرصه های منابع طبیعی می­باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی تغییرات کاربری اراضی به منظور پایش بیابان­زایی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در منطقه شرق اصفهان- اراضی کشاورزی اطراف زاینده رود می­باشد. در این مطالعه از تصویر سنجنده­های TM به تاریخ ۱۳۶۶،۱۳۷۷،  ETM+به تاریخ­ ۱۳۸۱و OLI به تاریخ ۱۳۹۳ مربوط به ماهواره­ لندست۵،۷ و ۸  جهت بدست آوردن نقشه­ کاربری اراضی استفاده و بعد  تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام گرفت. سپس از ترکیب رنگی کاذب، آنالیز مولفه اصلی، شاخص گیاهی و روش طبقه­بندی نظارت شده جهت بارزسازی عوارض و از الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان مناسب­ترین روش در طبقه­بندی نظارت شده در ۹ طبقه از پوشش اراضی استفاده گردید. پس از تولید نقشه کاربری اراضی عملیات ارزیابی صحت با محاسبه ماتریس خطا و سپس عملیات آشکارسازی برای این نقشه­ها انجام گرفت. در نهایت جهت پایش بیابان­زایی، تغییرات ۲۷ ساله کاربری اراضی اطراف زاینده رود با استفاده از روش مقایسه به شناسایی تغییرات پرداخته و مساحت هر کاربری بدست آمد. نتایج نشان داد که در دوره زمانی ۲۷ ساله، حاشیه رودخانه زاینده رود تغییرات چشمگیری داشته، به طوری ۴۳/۸۶  درصد حاشیه رودخانه به دلیل گسترش فعالیت­های کشاورزی در حریم رودخانه و خشک شدن رودخانه، تخریب شده است. از دیگرتغییرات بارز، کاهش قابل توجه اراضی کشاورزی می­باشد به طوری که ۶۴ درصد این اراضی نسبت به سال ۱۳۶۶ کاهش یافته است. از دلایل کاهش اراضی کشاورزی می­توان به خشکسالی حاکم بر منطقه و خشک شدن رودخانه زاینده رود و همچنین کاهش نزولات جوی وتغییر کاربری اراضی و همجواری این منطقه با کویر اشاره کرد. همچنین حدود ۹۹/۳۲۴ هکتار از اراضی شوره­زار به اراضی کشاورزی تبدیل شده است. علاوه بر این، مناطق شهری هم توسعه یافته که درتوسعه آن اراضی کشاورزی و مرتع نقش داشته­اند. اراضی بایر اطراف زاینده رود نیزافزایش و همچنین در منطقه از اراضی مرتعی کم و به اراضی بایر وتا حدودی به کشاورزی افزوده شده که استفاده نامناسب از این اراضی را به منظور کشاورزی نشان می­دهد. که این بیانگر پیشرفت بیابان­زایی در منطقه است. به طور کلی روند بیابان­زایی در این دوره ۲۷ ساله یک روند رو به رشد داشته است. بنابراین داده­های ماهواره­ای چند زمانه و چند طیفی جهت بارزسازی خصوصا در مورد پایش بیابان­زایی دارای قابلیت وسیعی می­باشد و روش مقایسه پس از طبقه­بندی برای مشخص شدن نوع و جهت تغییرات رخ داده مفید است.


محمود احمدی، فرزانه جعفری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

بارش­های سنگین و­ سیلآسای غیرطبیعی در مناطق خشک و کم باران و با پوشش گیاهی تنک در اغلب موارد منجر به رخداد سیلابهای با دبی بالا و غیرقابل‌پیش‌بینی شده و همه‌ساله خسارات زیادی در بخش‌های تأسیسات زیر بنایی، عمرانی و کشاورزی برای مناطق نیمه جنوبی کشورمان به بار می‌آورند. هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی الگوهای همدیدی و ترمودینامیک بارش‌های سنگین و مخاطره‌آمیز جنوب ایران است. بدین منظور از داده‌های بارش روزانه ایستگاه‌های منتخب بندرعباس، یزد، کرمان، جیرفت، شیراز و یاسوج و داده‌های مرکز ملی پیش‌بینی­های محیطی آمریکا برای دوره ۴۴ ساله (۲۰۱۴-۱۹۷۰) استفاده شده است. با بررسی بارش‌های روزانه بیش از ۵۰ میلی‌متر ایستگاه‌های انتخابی، سامانه‌های بارش سنگین و سیل‌آسا شناسایی گردید و با استفاده از داده‌های رقومی فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت قائم جو، مؤلفه‌های مداری و نصف‌النهاری باد، نم ویژه نقشه‌های مربوطه ترسیم و مورد واکاوی قرار گرفتند. جهت تعیین مسیر و منشأ  ۱۰۵ سامانه­ی بارشی ورودی به منطقه موردمطالعه، نقشه‌های فشار تراز دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۷۰۰ و ۵۰۰ هکتوپاسکال بررسی گردید. یافته‌ها نشان داد که بارش‌های سنگین منطقه جنوب ایران در قالب ۴ الگوی همدید رخ می‌دهند. به ترتیب بیشترین تعداد سامانه‌هایی که برای منطقه بارش شدید داشتند، سامانه­های سودانی، ادغامی سودانی-مدیترانه ای روی عراق، ادغامی سودانی-مدیترانه ای در شرق مدیترانه و مدیترانه‌ای بودند ازلحاظ منابع تغذیه رطوبتی در تراز ۱۰۰۰ هکتوپاسکال دریای عرب، خلیج عدن، سرخ و خلیج‌فارس نقش داشته‌اند؛ اما در ترازهای ۸۵۰ تا ۵۰۰ هکتوپاسکال خلیج عدن، دریای سرخ و خلیج‌فارس تأمین رطوبت بارش‌های سیلابی را بر عهده داشته‌اند. بیشترین میزان رطوبت مربوط به دریای عرب بوده و مدیترانه کمترین نقش را در انتقال رطوبت داشته است.
 
سمیرا جعفری آذر، غلامرضا سبزقبائی، مرتضی توکلی، سولماز دشتی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

اکوسیستم­های تالابی، به­ویژه تالاب­های ساحلی دریایی از مهم­ترین و در عین حال آسیب­پذیرترین منابع ­محیط­زیستی جهان محسوب می­شوند که همواره به جهت حساسیت و شکنندگی بالای نوار ساحلی، تراکم بالای جمعیت و انجام فعالیت­های شدید انسانی با خطر تخریب و نابودی مواجه بوده­اند. مطالعه حاضر بر اساس روش­های تصمیم­گیری چندمعیاره با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک­های تهدیدکننده تالاب بین­المللی رودهای شور، شیرین و میناب در شمال خور هرمز واقع در استان هرمزگان صورت پذیرفت. بر این اساس جهت شناسایی ریسک­های شاخص از روش شناسی دلفی، و به منظور اولویت­بندی و تعیین عدد اولویت ریسک از روش­های تصمیم گیری چند معیاره استفاده گردید. در نهایت با توجه به مخاطره­پذیری ریسک­ها، اولویت­های مدیریتی تعیین شد. براساس نتایج، ۳۲ عامل ریسک در دو گروه طبیعی و محیط­زیستی بر اساس سه شاخص شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط ­پذیرنده طبقه­بندی شدند. نتایج حاکی از آن است که به ترتیب برحسب میزان نزدیکی (Cj+) چهار عامل آلودگی نفتی (۹۱/۰)، احداث سد در بالادست (۸۱/۰)، پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم (۸۰/۰) و قاچاق سوخت (۷۵/۰) در رده غیرقابل­تحمل برای تالاب قرار دارند. بنابراین بدون تردید شناخت درست و دقیق از عوامل تهدید­کننده تالاب­ها بر اساس اهمیت و میزان تأثیرگذاری آن­ها می­تواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولی­تر با این عوامل و نیز تهیه و اجرای دقیق طرح­های حفاظت از تالاب­ها و مدیریت محیط­زیستی آن­ها فراهم آورد.


غلام حسن جعفری، هژیر محمدی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

عواقب و آثار فعالیت‌های انسانی در چند دهه اخیر گاه چنان مخرب و غیرقابل‌بازگشت به حالت اولیه بوده که توجه همه اقشار را به خود جلب کرده است. یکی از این اثرات، فروچاله­هایی است که در بخش‌های مختلف سیاره زمین و ازجمله ایران، استان همدان و به‌صورت متمرکز در دشت کبودر آهنگ-فامنین اتفاق افتاده است. دراین‌ارتباط، پژوهشگران معتقدند که مهم‌ترین پیامد­های برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، حفر چاه‌های غیرمجاز و فعالیت نیروگاه حرارتی شهید مفتح، تغییر پارامترهای خاکی و پیدایش فروچاله­های منطقه است. بدین منظور کلیه اطلاعات زمین‌شناسی، گسل، هیدرولوژیکی، ارتفاعی، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و راه‌های منطقه با استفاده از نقشه‌های توپوگرافی و زمین‌شناسی، مدل رقومی ارتفاعی و تصاویر Google Earth استخراج و جهت بررسی روند فروچاله­ها با توجه به تعداد و تراکم آن‌ها در نرم‌افزار GIS وزن دهی گردید. نتایج نشان می‌دهد که تراز آب‌های زیرزمینی، زمین‌شناسی، کاربری اراضی و دامنه ارتفاعی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در ایجاد فروچاله است؛ اما نقش عوامل خارج از منطقه و در بخشی دورتر از فروچاله­ها که باعث افت شدید آب‌های زیرزمینی شده است، در یک دید فضایی اهمیت بیشتری دارد. احداث سد اکباتان بر روی مهم‌ترین رودخانه تأمین‌کننده آب دشت‌های موردمطالعه، گسترش شهر همدان و تغییر کاربری اراضی اطراف آن ازجمله در شهر بهار به کشاورزی، مانع از رسیدن آب به دشت‌های کبودرآهنگ و فامنین همانند سابق شده و افزایش تقاضای آب در پایین‌دست به همراه شرایط مساعد محیا شده از قبل (انحلال آهک) باعث ایجاد فروچاله های متعدد شده است. 


علی اکبر شمسی پور، ایوب جعفری، حسام بستانچی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

رخداد کولاک­ برف یکی از مخاطرات اقلیمی است که از ترکیب سایر عوامل اقلیمی مانند دما (دمای زیر صفر)، برف و باد (سرعت ۱۵ متر بر ثانیه) رخ می­دهد. در این تحقیق شرایط رخداد کولاک برف در شمال غرب ایران با روش­های آماری و همدیدی انجام می­شود. با تحلیل همه کدهای هواشناسی کولاک (۳۶، ۳۷، ۳۸ و ۳۹) در دوره آماری ۱۹۸۷-۲۰۱۶ برای ۱۱ ایستگاه همدید منطقه مورد مطالعه، کدهای با کولاک شدید برف (۳۷،۳۹) انتخاب گردید. سپس با استفاده از داده‌های ارتفاع ژئوپتانسیل، باد و دمای ترازهای ۵۰۰ و ۸۵۰ هکتوپاسکال اخذ شده از پایگاه داده­های باز تحلیل جوی  NCEPNCAR، الگوهای همدیدی رخداد کولاک واکاوی گردید. تحلیل­های آماری در مورد ارتباط  اثر عوامل  جغرافیایی بر کولاک شدید برف نشان داد که عامل ارتفاع بیشترین تأثیر را در شدّت، افزایش و تفاوت­های مکانی رخداد این پدیده دارد. بررسی الگوهای همدید رخداد پدیده کولاک نشان داد که ۵ الگوی اصلی در ایجاد آن در منطقه نقش دارد. الگوهای همدیدی ایجاد کننده شامل تشکیل یک مرکز کم ارتفاع بریده، عبور فرودی بلند از ایران، شکل­گیری ناوه‌ی نسبتاً عمیق و کشیده شده شرق مدیترانه، سامانه بندالی از نوع رکس و تشکیل سامانه­های بندالی امگایی است. در بین الگوهای به­دست آمده، الگوهایی که به صورت بندالی بودند، مهم­ترین نقش را در ماندگاری و انتقال جریانات توأم با سرما داشته و سایر الگوها علیرغم فراوانی که داشته اند به صورت دوره­ای، از شدت و ضعف برخودار بودند.
اسماعیل نجفی، صیاد ایرانی هریس، فرشاد جعفری،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

مخاطرات محیطی و بحران‌های بوم‌شناسی برآیند تعامل متغیرهای محیطی و محیط زیستی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی هستند. تحقق شاخص‌های توسعه پایدار در مقیاس‌های مختلف بین‌المللی، ملی و محلی قابل اعمال است. این امر در قالب مقیاس بین‌المللی، ضرورت ارتباط بین المللی را می‌طلبد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه‌ا‌‌ی و میدانی است. در این پژوهش جمع‌آوری داده‌ها (در سال ۱۳۹۶) از طریق پرکردن پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با مردم با حجم ۳۸۴ نفر بوده و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در آزمون T-Test حکمروایی شایسته استان مازندران دارای امتیاز ۷۸/۲ است و در حد متوسط به پایین است، همچنین از میان شاخص‌های مربوط به حکمروایی شایسته در ارتیاط با تأثیر مخاطرات انسانی و طبیعی بر روی شاخص‌های توسعه پایدار که به طور بارز شامل شاخص‌های محیط‌زیستی، اقتصادی و اجتماعی است، شاخص‌های عدالت و برابری و مشارکت در استان مازندران  نسبت به سایر شاخص‌ها وضعیت بهتری را نشان می‌دهد و شاخص‌های شفافیت، و پاسخگویی و قانون محوری از دید مردم کم‌تر از حد متوسط ارزیابی شده‌اند و از این حیث دارای وضعیت مناسبی نیستند.

حسن لشکری، مهناز جعفری،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

سامانه سودانی مهمترین سامانه تامین‏کننده بارش مناطق‏جنوبی ایران است. این سامانه در شرایط همدیدی مختلف، از مبادی ورودی و مسیرهای متفاوتی از ایران عبور می‏کند. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و معرفی الگوهای‏همدیدی و سامانه‏های اصلی تاثیرگذار در تعیین مسیر حرکت سامانه‏سودانی می‏باشد. برای دستیابی به این مهم نیمه‏جنوبی ایران به سه منطقه جنوب‏غرب، جنوب‏میانی و جنوب‏شرق تقسیم گردید. با اعمال معیارهای لازم ۱۴۲سامانه‏بارشی شناسایی شد. پس از استخراج منشا آنها هسته‏مرکزی، پهنه اولین منحنی بسته و محور اصلی زبانه کم‏فشارسودانی به تفکیک هر گروه استخراج شد. نتایج نشان می‏دهد موقعیت استقرار هسته و الگوی گسترش اولین منحنی بسته کم‏فشار در ماه‏های مختلف بارشی و سامانه‏های مسیرهای سه‏گانه، از لحاظ موقعیت مکانی تفاوت چندانی ندارد. بلکه مهمترین سامانه موثر در تعیین مسیر حرکت سامانه‏های‏سودانی واچرخندعربستان و الگوی گسترش ناوه شرق‏مدیترانه می‏باشد. در الگوی همدیدی سامانه‏های جنوب‏غرب، واچرخندعربستان در نیمه‏شرقی عربستان استقرار می‏یابد. محور ناوه‏ها دراین حالت عموما گسترش شمالی-جنوبی دارند. درنتیجه پهنه و شدت بارش سامانه‏هایی که از جنوب‏غرب وارد ایران می‏شوند بیشتر از دو مسیر دیگر است. تمرکز محور ناوه‏های این مسیر بین طول‏های ۳۰ تا ۴۰ درجه شرقی (مدیترانه شرقی) می‏باشد. در سامانه‏های جنوب‏میانی واچرخندعربستان قدری جنوب‏سو شده و محوری شمال‏شرقی-جنوب‏غربی پیداکرده است. در این الگو ناوه‏های مدیترانه‏ای عموما محوری شمال‏شرقی-جنوب‏غربی دارند. در سامانه‏های جنوب‏شرق واچرخندعربستان با جابجایی شرق‏سوی نامتعارف برروی هند مستقر می‏شود. گسترش و امتداد محور ناوه‏ها و زبانه کم‏فشارسودانی مسیر جنوب‏شرق، دارای انضباط و هماهنگی ساختاری نمی‏باشد. این عدم‏تقارن را باید در توپوگرافی عمومی فلات‏تبت و الگوی‏گردشی مترتب در اثر حضور واچرخندتبت برآن جستجو کرد.
سید محمود حسینی صدیق، مسعود جلالی، تیمور جعفری،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

تغییرات در تابش موج بلند خروجی زمین به عنوان یک شاخص حیاتی سینوپتیکی دگرگونی و مخاطرات آب و هوایی است که برای شناسایی کمربند خشک گرمسیری، چرخش سلول هادلی، نوسانات اقیانوسی-جو، ابرهای ضخیم و همرفتی، پیش بینی زلزله و گردوغبار در نظر گرفته می شود؛ هدف از این مطالعه بررسی تغییرات فصلی تابش موج بلند خروجی ایران می­باشد. بدین منظور داده­های تابش موج بلند خروجی زمین طی دوره آماری ۱۳۹۶-۱۳۵۴ از پایگاه داده­ ncep/ncar استخراج و مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته­ها نشان داد تابش موج بلند خروجی ایران به نسبت افزایش هر سال، به مقدار W/m۲ ۱۶/۰+ افزایش و همچنین، با افزایش عرض جغرافیایی به مقدار W/m۲ ۳۷/۰- کاهش می­یابد. روند تغییرات فصلی بیانگر این است که ۱۰۰درصد مساحت کشور در فصل زمستان از روند افزایشی معنی داری و در فصل پاییز عدم معنی داری برخوردار بوده است. فصل تابستان ۲۴/۲۱ درصد و در بهار ۳۵/۱۸ درصد از روند کاهشی عدم معنی داری برخوردار است که در جنوب شرق شامل استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، فارس و هرمزگان است و همچنین ۷۶/۷۸ درصد فصل تابستان و ۶۵/۸۱ درصد فصل بهار از روند افزایشی عدم معنی داری برخوردار می باشد. بررسی شاخص فضایی آماره Gi لکه­های داغ تابش موج بلند خروجی ایران در فصل­های بهار، پاییز و زمستان در جنوب و جنوب شرق کشور شامل استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، جنوب فارس، بوشهر و در فصل تابستان در مرکز ایران شامل دشت­های لوت، کویر و صحرای پست نمک­زار و ماسه­زار طبس و همچنین در غرب ایران در استانهای کرمانشاه، خوزستان و ایلام با مرکزیت موسیان مشاهده شده است.مناطق لکه های سرد در همه فصول به صورت کمربندی از شمال شرق به سوی شمال غرب و همچنین در زاگرس شمالی مشاهده شده است که کمینه آن با میانگین W/m۲۲۲۰- ۲۱۳ به مرکزیت خوی، ماکو، چالدران، جلفا و مرند است.
محمدرضا جعفری، شمس اله عسگری،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از عوامل وقوع مخاطرات محیطی، تغییر الگوی جریان آب سطحی در دشت­ های سیلابی به دنبال احداث شبکۀ­های پخش سیلاب است. هدف از این تحقیق، تهیه نقشه پهنه­ بندی مناطق آسیب­ پذیر ایستگاه پخش سیلاب دشت موسیان در استان ایلام بعد از اجرای پروژه آبخوان­داری در این دشت می­باشد. برای تهیه این نقشه، پنج عامل مؤثر در تغییر الگوی جریان شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جریان، سازندهای زمین ­شناسی و تغییرات کاربری اراضی مورد بررسی قرار گرفت. سپس در محیط GIS به هر طبقه از عوامل مذکور بر مبنای دامنه صفر تا ۱۰ امتیاز داده شد و لایه­ های وزنی مربوطه ایجاد گردید. در ادامه با تلفیق لایه­ های وزنی ایجاد شده، نقشه پهنه­بندی آسیب­ پذیری منطقه بر مبنای ۵ طبقه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد ایجاد شد. نتایج نشان داد مهمترین عامل تهدید و ایجاد خطر، تمرکز آبراهه­ ها در پشت خاکریزهای حساس به فرسایش است. همچنین محدوده مورد مطالعه از نظر آسیب ­پذیری شامل سه کلاس با ریسک متوسط، زیاد و خیلی زیاد است و به­ترتیب ۱۶، ۶۲ و ۲۲ درصد سطح منطقه را شامل می­شود. عرصه پخش سیلاب و بالادست، مناطق خطرخیز و اراضی پائین­دست آن آسیب­پذیرترین قسمت ­های حوضه از نظر وقوع سیلاب و نهشته ­های رسوبی می­باشد.
شمس اله عسگری، طیب رضیئی، محمدرضا جعفری، احمد حسینی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

 در این مطالعه ارتباط بین خشکیدگی درختان بلوط ایرانی و خشکسالی در استان ایلام بررسی شده است. هدف اصلی تحقیق معرفی مدلی مناسب از روابط بین خشکیدگی بلوط و خشکسالی می باشد بنابراین از شاخص‌های SPI و NDVI وآماره شاخص موران و آماره رگرسیون خطی و تصاویر ماهواره‌ای مودیس و لندست در تحلیل ارتباط خشکیدگی جنگل‌های ایلام با خشکسالی‌های رخ داده در منطقه استفاده شده است. داده‌های بارش ۹۳ ایستگاه باران سنج در طول دوره آماری تحلیل شد و با توجه به ضرایب خشکی شاخص SPI لایه های پهنه بندی خشکسالی استان ایلام برای دو سری زمانی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ و سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹تهیه شد. لایه‌های رستری سبزینگی از تصاویر ماهواره‌ای مودیس برای سری‌های زمانی ذکر شده تهیه شد. نتایچ تحلیل آماره موران همبستگی معناداری بین شاخص SPI و شاخص NDVI در بعد فضایی و مکانی نشان داد. به روش تصادفی ساده ۱۴۳ نقطه خشکیدگی بلوط در ابعاد ۳۰ مترمربع که هر نقطه معادل یک پیکسل سایز بود با دستگاه GPS ثبت و با شبیه سازی در تصاویر ماهواره‌ای، لایه نقطه‌ای خشکیدگی بلوط استخراج شد. هرچند رگرسیون خطی بین نقاط خشکیدگی بلوط استخراج شده با نتایج شاخص SPI و آماره موران معنی دار بود، اما نتایج ارتباط شاخص NDVI و آماره موران تاثیر روند خشکسالی در ابعاد مکانی و زمانی بر روند خشکیدگی بلوط با تحلیل فضایی و رگرسیون غیر خطی از معناداری و تبیین آماری مناسب تر و دقیق تری برخوردار است. بنابراین این روش در تحلیل خشکسالی و خشکیدگی بلوط مطلوب تشخیص داده و معرفی شد.

دکتر مصطفی کریمی، خانم فهیمه نوروزی، دکتر مهناز جعفری، دکتر فرامرز خوش اخلاق، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

واچرخند عربستان از جمله مهم‏ترین ارکان گردش جو منطقه جنوب‏غرب آسیا و موثر بر بارش ایران است. در این تحقیق ویژگی‏های جغرافیایی (موقعیت) و همدید آن (شدت، شکل و ارتباط با دیگر سامانه‏ها) در ارتباط با بارش‏های سنگین دوره سرد و بارشی ایران (اکتبر تا مارس) بررسی شد. به‌این منظور از داده‏های تحلیل مجدد ERA interim تراز ۸۵۰ هکتوپاسکال (۲۰۱۰-۱۹۸۱) استفاده گردید. ابتدا بارش‏های سنگین (بیش از ۳۰ میلیمتر) استخراج شد. سپس ویژگی‏های واچرخند (ذکر شده در بالا) در روزهای بارشی مشخص شد. نتایج نشان داد که موقعیت استقرار مراکز واچرخند عربستان در تراز ۸۵۰ هکتوپاسکال پراکنده بوده و محدوده طول‏جغرافیایی۵۰ تا ۷۴ درجه شرقی را دربرگرفته است. بیشترین فراوانی تمرکز مراکز واچرخند در دو محدوده ساحل جنوب‏شرق شبه‏جزیره عربستان و دریای عرب مشاهده شد. شکل گسترش (جهت) مراکز واچرخندی بیشتر شرقی-غربی (۱۰ مرکز) بوده است. این الگوی استقرار و گسترش واچرخند، مناسب‏ترین شرایط برای بارش به‌ترتیب در جنوب‏غرب و غرب بوده است. گسترش شرقی-غربی واچرخند و استقرار بر روی دریای عرب و جنوب‏شرق شبه‏جزیره عربستان و اندرکنش آن با سامانه‌های چرخندی بادهای غربی که بیشتر برروی عراق دیده می‌شوند، باعث افزایش عمق ناوه و ایجاد گرادیان شدید فشاری به سمت شمال و در ادامه ناپایداری‌های مناسب برروی ایران می‏شود. محرز گردید که علاوه بر شدت واچرخند، موقعیت قرارگیری و گستره فعالیت آن و وجود سیستم کم‏فشار در منطقه می‏تواند به عنوان عوامل تاثیرگذار در میزان بارش دریافتی ایران باشد. مادامی که واچرخند عربستان با زبانه‏های پرفشارسیبری و تبت تلفیق شده، گستره و شدت بارش‏ها در ایران افزایش یافته است.
سیده فاطمه حسینی، محمد همتی، مهتاب جعفری، علیرضا استعلاجی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

سیل یکی از مخرب­ترین مخاطرات آب و هوایی در سراسر جهان است. وقوع مکرر سیلاب­های شهری بر امنیت عمومی شهری تأثیر گذاشته و توسعه پایدار اقتصاد اجتماعی را محدود کرده است. پژوهش حاضر با هدف تهیه نقشه پهنه­بندی شدت سیل‌خیزی و تحلیل ارتباط آن با پوشش گیاهی در شهرستان قیروکارزین در استان فارس انجام گرفته است. بدین منظور در ابتدا پس از مرور منابع مختلف، با معرفی پنج معیار موثر در وقوع سیلاب که تکرار آنها در سایر تحقیقات در این زمینه فراوانی بیشتری داشت، عوامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، شاخص توپوگرافیک و ارتفاع رواناب به عنوان عوامل موثر انتخاب شده و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه­ای در نرم افزار سوپر‌دسیژن  وزن­دهی و سپس با روش مجموع ساده وزنی نقشه نهایی بدست آمده است. درهمین راستا تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در سال­های ۲۰۰۰ و ۲۰۲۱ و شاخص NDVI بدست آمده است. نتایج نشان داد اثرگذارترین معیار شاخص توپوگرافیک بوده است و شهرستان قیروکارزین در پنج پهنه خیلی‌کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی‌زیاد از نظر خطر وقوع سیلاب قرار داشته است، در این میان ۸/۱۸۴۹ کیلومتر مربع (۸/۵۴ درصد) از شهرستان قیروکارزین در پهنه با خطر سیلاب زیاد و خیلی‌زیاد قرار دارد. هم‌چنین تحلیل تغییرات پوشش گیاهی نشان داد با وجود توسعه کشاورزی و باغی و منتج از آن بهبود نسبی مقادیر متوسط شاخص NDVI، در محدوده‌های اراضی بالادست حوضه‌های آبخیز این شهرستان، پوشش گیاهی اراضی جنگلی و مرتعی کاهش چشم‌گیری داشته است و در نهایت اثرات این مساله منجر شده است تا مناطق سکونتگاهی و اراضی کشاورزی و باغی در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۰۰، با درصد فراوانی بیشتری در پهنه­های با پتانسیل سیل­خیزی بالا واقع شوند، این مساله می‌تواند موید این امر باشد که حفاظت کاربری اراضی حوزه بالادست متناسب با سیاست حفظ پوشش موجود و توسعه پوشش‌های گیاهی با استفاده از گیاهانی که ارزش حفاظت خاک بالایی را دارند، می‌تواند تا چه حد در تخفیف و فرونشانی سیلاب اراضی پایین‌دست نقش‌آفرین باشد.

غلام حسن جعفری، زینب کریمی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

زمین لرزه مسئول آزاد شدن انرژی درونی زمین، به صورت نقطه ای است. انرژی آزاد شده در کانون زلزله ها به صورت سطحی گسترش می یابد و  سطوح ارضی را متأثر می­سازد. در علوم زمین برای بررسی اثرپذیری سطوح ارضی از فعالیت­های نئوتکتونیکی، از شاخص­های مورفوتکتونیکی استفاده می­شود. در این مقاله برای سنجش وضعیت فعالیت­های نئوتکتونیکی سطوح ارضی ایران، در قالب زون­های مورفوتکتونیکی، علاوه بر استفاده از حوضه هایی که بر اساس شاخص­های مورفوتکتونیکی در مورد وضعیت تکتونیکی آن ها قضاوت شده است، از انرژی ثبت شده در کانون زلزله­های ۲۰۰۹-۱۹۰۰ و همچنین وضعیت قرارگیری حوضه نسبت به گسل­ها استفاده شده است؛ به این منظور ابتدا داده­های زمین لرزه­ای ۱۱۰ ساله ایران، طی فرایند برنامه­نویسی در متلب، ابتدا از حالت نقطه­ای به حالت سطحی و سپس به رستری تبدیل گردید. علاوه­بر آن با توجه به منابع اسنادی گسل­های اصلی ایران در سه نوع تقسیم و تحلیل گردید. اسناد حوضه­ای مربوط به شاخص­های مورفوتکتونیکی ایران در غالب واحدهای مورفوتکتونیکی تحلیل و تفسیر گردید. نتایج دال بر این است که الف) مقدار انرژی آزاد شده از زمین لرزه‏ها نمی­تواند در ارزیابی شاخص­های مورفوتکتونیکی حوضه­ها نقش زیادی داشته باشد. ب) قرارگرفتن حوضه­ در حریم گسل­های کواترنری و لرزه­ای جوان، تأثیر بسیار زیادی در منعکس شدن فعالیت های تکتونیکی در شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه داشته است. ج) مجاورت حوضه­های نیمه فعال با حوضه­های فعال، یا مجاورت حوضه­های غیرفعال با حوضه­های نیمه فعال می‏تواند ناشی از حد آستانه شاخص­هایی باشد که برای برآورد وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه­ها استفاده می­شود.
 
- محمدرضا جعفری،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

 با توجه به این­که در حوزه­ آبخیز چم ­گردلان شکل ­های مختلف حرکات توده­ای به ­ویژه در مسیر راه ­های ارتباطی، اراضی زراعی و مسکونی وجود دارد، ضرورت ایجاد نقشه­ های پهنه ­بندی برای آن­ها و نیز بررسی عوامل مؤثر در وقوع آن به ­منظور پیشگیری و کنترل این پدیده را اجتناب ناپذیر می­ سازد. لذا در این پژوهش، ضمن بازدیدهای میدانی، اقدام به ایجاد نقشه ­های زمین ­شناسی، فیزیوگرافی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، فرسایش، کلیماتولوژی، خاکشناسی و ژئومورفولوژی در محیط GIS گردید. روش انجام کار در این پژوهش بر مبنای تشخیص واحدهای کاری ژئومورفولوژی بوده که به کمک تفسیر عکس­ های هوایی و قطع دادن نقشه ­های پایه صورت گرفته است. سپس عوامل مؤثر بر وقوع حرکات توده­ای با استفاده از روابط رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت. به ­نحوی که در آن عواملی مانند شیب، نوع سازند زمین شناسی، خاکشناسی، اقلیم به عنوان متغیرهای مستقل و فراوانی وقوع حرکات توده­ای به عنوان تابعی از عوامل مذکور در نظر گرفته شد. نتایج حاصله نشان داد که مؤثرترین عوامل در ارتباط با فراوانی وقوع زمین­ لغزش­ ها در منطقه، به­ ترتیب عبارت از شیب، تشکیلات زمین­ شناسی، جنس توده لغزشی (نوع و میزان املاح در خاک) و کاربری اراضی می ­باشند.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb