جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای حجازی

فاطمه رزاقی بورخانی، احمد رضوانفر، سید حمید موحد محمدی، سید یوسف حجازی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

بخش کشاورزی و بویژه زیربخش باغبانی، به دلیل وابستگی بیشتر به شرایط آب و هوایی، بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی را متحمل می‌شود، باغداری پایدار بر پایه رفتار بلندمدت باغداران برای تضمین پایداری و بهره‌وری زمین در آینده پدید می‌آید و به انتظارات و نگرانی‌های جامعه موردنظر در مورد تأمین غذای سالم و به حفاظت از محیط‌زیست و کاهش مخاطرات طبیعی توجه دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران بود. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن شامل 122361 باغدار مرکبات در روستاهای مربوط به 12 شهرستان استان مازندران بود.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 290 نفر تعیین گردید و نمونه‌گیری به روش طبقه‌ای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه‌ای بوده که روایی (صوری و محتوایی) آن بر اساس نظر جمعی از کارشناسان کشاورزی پایدار، اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تأیید گردید و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و نیز پایایی ترکیبی تأیید شد.برای تبیین راهکارها از روش­ تحلیل عاملی تأییدی در مدل‌سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 استفاده گردیده است. با توجه به نتایج تحقیق در رتبه‌بندی سازه‌های مربوط به بعد سازوکارها در مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم، "عوامل حمایتی- اعتباری"، " عوامل محیطی- فضایی" ، " عوامل اجتماعی-مشارکتی"، " عوامل دانش و آگاهی"، " عوامل زیرساختی- نهادی" ، "عوامل آموزشی- اطلاعاتی" و " عوامل اقتصادی" به ترتیب بیشترین نقش را به واسطه بار عاملی در ساختار عاملی مرتبه دوم دارند.

زهرا حجازی زاده، میثم طولابی نژاد، زهرا زارعی چقابلکی، بهزاد امرایی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

این تحقیق باهدف شناسایی کانون و عوامل همدید موج طوفان گردوغبار 16 تا 19 ژوئن 2015 در غرب ایران انجام گرفت. جهت بررسی شرایط همدیدی علل وقوع این پدیده، از مجموعه داده‌های پیش‌بینی میان‌مدت جوی مرکز اروپائی (ECMWF) باقدرت تفکیک 0/125درجه قوسی شامل، ارتفاع ژئوپتانسیل، امگا، فشار تراز دریا، مؤلفه‌های مداری و نصف‌النهاری، رطوبت ویژه، رطوبت خاک تا عمق 10 سانتی­متری و عمق اپتیکی گردوغبار استفاده گردید. جهت مسیریابی منشأ ذرات گردوغبار مدل حداقل پارامترهای هواشناسی (Hysplit) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که ناپایداری‌های ایجادشده توسط کم‌فشارهای حرارتی سطح زمین و تحرکات پرفشار عربستان، همراه با استقرار یک بریده کم‌فشار در سطوح میانی جو در شرق خزر در رخداد این مخاطره مؤثر بوده است. بررسی نقشه‌های ردیابی حاصـل از Hysplit نشان می­دهد که دو مسیر کلی برای انتقال گردوغبار به منطقه موردمطالعه قابل‌تشخیص است. 1- مسیر شمال غربی- جنوب شرقی در ارتفاع 1500 متری: که با عبور از روی هسته‌های گردوغبار شکل‌گرفته در غرب عراق و شرق سـوریه عمـل انتقـال به نیمه غربی ایران را انجام می‌دهند؛ بطوریکـه این جریانات توانسته‌اند گردوغبار را تا جنوب غرب ایران نیز انتقال دهند.2- مسیر غربی- شرقی در ارتفاع 500 تا 1000 متری: منبع ذرات این مسیر داخل کشور (اطراف هورالعظیم) است که منشأ اصلی گردوغبار روزهای 18 و 19 ژوئن در لرستان بوده است. با توجه به اینکه رطوبت خاک بیابان های عراق و سوریه تا عمق 10 سانتی‌متری کم‌تر از 15 درصد بوده است، با عبور جریانات از روی این مناطق، ذرات ریز خاک به‌راحتی توسط سامانه‌های همدید به سمت غرب ایران منتقل شده است


اسداله حجازی، محمدحسین رضایی مقدم، عدنان ناصری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل و شناسایی پهنه های خطر زمین لغزش در حوضه های پایین دست سد سنندج است. منطقه مورد مطالعه به مساحت 7/970 کیلومتر مربع در پایین دست سد سنندج قرار دارد و بر روی زون ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. در این مطالعه از 9 عامل موثر بر زمین لغزش، شامل شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی و بارش استفاده شد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 ETM  ، تعداد ۲۳۷ نقطه لغزشی مشخص گردید. سپس نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه تهیه شد. همچنین 89 نقطه غیرلغزشی،  به منظور استفاده در مراحل آموزش و آزمایش شبکه عصبی پرسپترون در داخل شیبهای کمتر از 5 درجه مشخص شدند.
در مدل شبکه عصبی مصنوعی لایه ی میانی به صورت پیش فرض نرم افزار انتخاب شد. از 70 درصد زمین لغزشهای رخداده، جهت آموزش شبکه عصبی و از 30 درصد مابقی به عنوان داده های زمین مرجع جهت آزمایش و کالیبره کردن مدل استفاده شد. داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار نهایی شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل AHP پس از محاسبه ی وزن نهایی زیرمعیارها، وزن های محاسبه شده را به جدول توصیفی لایه های اطلاعاتی عوامل موثر اضافه نموده و در نهایت نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه بدست آمد.
 پس از آماده سازی مدلها، منطقه ی مورد مطالعه با 9 متغیر ورودی تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. از 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها استفاده شد. بر اساس مدل شبکه عصبی، حدود 31 درصد  و مدل AHP ۳۵ درصد از منطقه در محدوده مناطق مطلوب جهت فعالیتهای انسانی قرار دارد.  همچنین  بر اساس مدل شبکه عصبی حدود 39 درصد و مدل AHP ۳۳ درصد از منطقه در محدوده مناطق نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار گرفته اند. مناطق مخاطره آمیز عمدتا در غرب و جنوب غرب حوزه واقع شده اند. مقایسه نتایج صحت سنجی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای دقت بهتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی است. بر اساس روش AHP پارامترهای شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش منطقه دارند.
شریفه زارعی، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، بختیار محمدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

‌در ‌این‌ پژوهش ‌مهمترین ‌الگوهای‌ همدیدی‌ موجد ‌بارش ‌برف ‌فراگیر در نیمه غربی ایران ‌مورد ‌بررسی ‌قرار‌گرفته ‌است.‌ برای ‌این ‌منظور‌ داده­های کد هوای حاضر و عمق برف 36 ایستگاه‌ سینوپتیک ‌طی‌ دوره‌آماری‌1371-1400، برای ماه­های مهر تا اسفند، از ‌سازمان‌ هواشناسی‌کشور دریافت شد. جهت ‌بررسی ‌بارش­های ‌برف‌ فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه مورد مطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. ‌به‌ منظور ‌انجام‌ تحلیل­های ‌همدیدی-دینامیکی در‌ مورد‌ بارش­های ‌برف‌ فراگیر در نیمه غربی ‌ایران، ‌از ‌روش ‌طبقه­بندی ‌با ‌استفاده ‌از ‌تحلیل ‌خوشه­ای استفاده شد و نقشه­های ‌روزهای ‌نماینده ‌از ‌جمله دمای‌ جو،‌ شار ‌رطوبت،‌ ‌ارتفاع‌ ژئوپتانسیل،‌ تاوایی، جبهه زایی،‌ جت‌استریم، ‌‌شاخص ‌امگا و ‌داده­های ‌باد ‌مداری ‌و ‌نصف‌النهاری‌ ترسیم ‌شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من-کندال انجام شد. نتایج نشان داد‌که ‌4 الگو ‌به ‌بهترین ‌نحو ‌بارش­های‌ برف ‌فراگیر‌ در ‌منطقه ‌مورد ‌مطالعه ‌را ‌توجیه ‌می­نمایند. بر اساس نتایج در همه ‌الگوها، ‌در ‌تراز ‌دریا، برخورد هوای سرد‌ و ‌خشک‌ عرض­های شمالی ‌با ‌هوای گرم ‌و‌ مرطوب‌ عرض­های جنوبی،‌ موجب تشکیل ‌میدان­های‌ جبهه­زایی در نیمه غربی ایران ‌شده ‌است.‌ در تراز 500 هکتوپاسکال، شدت یافتن جریان­های ‌نصف‌النهاری‌ در ‌بادهای ‌غربی باعث ‌ایجاد ‌مراکز ‌بسته‌ و در نتیجه تغییر جریان ‌در ‌مسیر‌ بادهای غربی ‌شده‌ و ‌قرار گرفتن نیمه غربی ایران ‌در شرق ‌ناوه ‌ارتفاعی ‌و‌ سردچال، ‌شرایط مورد نیاز جهت صعود‌ هوا ‌را‌ فراهم کرده ‌است. همچنین هیچ­گونه روندی در تعداد روزهای فراگیر برف در نیمه غربی ایران در سطوح معنی­داری مورد آزمـون، دیـده نشـد اما؛ تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است. در مجموع می توان نتیجه گرفت که به دلیل گرم شدن زمین و تغییر اقلیم  تعداد روزهای فراگیر برفی کاهش یافته است و این تغییرات منجر به کوتاه شدن چشمگیر فصل برف شده است
 
محمدحسین ناصرزاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، زهرا حجازی زاده، شیرین مرادجانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

این پژوهش به تحلیل پویایی‌های فضایی ـ زمانی تبخیر و تعرق (ET) و اثر متغیرهای بیوفیزیکی و تغییرات کاربری/پوشش اراضی (LULC) در حوضه آبریز رودخانه کارون (جنوب‌غرب ایران) طی دوره ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ می‌پردازد. این حوضه با وسعت ۶۷,۲۵۷ کیلومتر مربع و توپوگرافی متنوع، سالانه با اتلاف چشمگیر منابع آبی مواجه است؛ به‌طوری‌که حدود ۷۲ درصد از بارش ملی (معادل ۴۱۳ میلیارد مترمکعب) به دلیل تبخیر و تعرق از دست می‌رود و پیامد آن انباشت نمک و رسوب است. داده‌های ماهواره‌ای MODIS (MCD12Q1، MOD13A1، MCD43A3، MOD11A2، MOD16A3 و CHIRPS) اطلاعات مربوط به کاربری اراضی، شاخص NDVI، آلبدو، دمای سطح زمین (LST)، بارش و تبخیر و تعرق را با تفکیک مکانی ۵۰۰ متر فراهم آوردند و تصاویر لندست با قدرت تفکیک ۳۰ متر جهت اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره و رگرسیون موزون جغرافیایی (GWR) بیانگر افزایش ۳۹/۵ درصدی تبخیر و تعرق (از ۳۱/۴۸ به ۴۳/۹۲ میلی‌متر در سال)، رشد ۳۲/۷۸ درصدی شاخص NDVI (از ۰/۱۸ به ۰/۲۳۹) و کاهش ۱۶/۳۵ درصدی دمای سطح زمین (از ۳۳/۵۲ به ۲۸/۰۵ درجه سلسیوس) بود. این تغییرات همزمان با کاهش ۶/۹۰ درصدی اراضی کشاورزی، افزایش ۶/۹۴ درصدی مراتع و گسترش ۴۲/۷۶ درصدی جنگل‌ها رخ داد. مدل GWR (AdjR² بالاتر از ۰/۹۷، بیشینه ۰/۹۸۸۷ در سال ۲۰۱۰) نشان‌دهنده ناایستایی فضایی بود؛ به‌گونه‌ای که در مناطق کوهستانی شمال‌شرق برآورد بیش از مقدار واقعی و در دشت‌های کشاورزی جنوب‌غرب برآورد کمتر از مقدار واقعی مشاهده شد. همچنین، صحت‌سنجی با تصاویر لندست (دقت کلی ۸۵ تا ۹۰ درصد و ضریب کاپای ۰/۸۵ تا ۰/۹۰) نشان داد که حدود ۲,۴۷۷ کیلومتر مربع از جنگل‌ها به کاربری‌های با تبخیر و تعرق بالا (مراتع و کشاورزی) تغییر یافته‌اند که سبب افزایش ET در فصل گرم گردید.به‌طور کلی، نتایج این پژوهش بر اهمیت استفاده از مدل‌های یکپارچه هیدرولوژیکی تأکید می‌کند؛ مدل‌هایی که داده‌های آبیاری و تحلیل‌های با وضوح بالا را در بر گیرند تا راهکارهای مؤثرتری برای مدیریت پایدار منابع آب در مناطق تحت تنش آبی فراهم شود.


 
معصومه علی دادی، بهلول علیجانی، محمدحسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار می‎سازد. به‎منظور دست‎یابی به این هدف، با استفاده از داده‎های روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره‎ سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دورههای 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونه‎ها، واکاوی آماری نمایه‎های پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از داده‎های بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین به‎شکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج به‎دستآمده از واکاوی نمایه‎های پیوندازدور و مطابقت آن‎ها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیف‎شدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیم‎شدن آن بهشکل چند مرکز در دورههای رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز به‎سمت عرض‎های میانی جابه‎جا شده‎اند ولی به‎طور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازه‎ای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کرده‎اند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابه‎جایی استواسوی بیشتری به عرض‎های میانی نشان داده‎اند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. به‎هرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیف‎شدن رودباد جنب‎حاره در نیمکره شرقی و بهویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانه‌هایی از تاوایی پتانسیل به‎سمت عرض‎های میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانه‎ها، شکل‎گیری ناوه‎های ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آن‎ها، به شکل‎گیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافته‎شده به‎ترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوه‎ها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوطبه رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استواسوی بیشتری به عرض‎های میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.



خانم وحیده صیاد، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

ایران کشوری کم بارش همراه با ریزش‌های جوی با شدت بالا است که سیستم‌های سینوپتیکی مختلف بر روی آن تأثیرگذارند، از مهم‌ترین این سیستم‌ها کم‌فشار سودانی است، لذا شناخت کم‌فشارهای منطقه سودان از اهمیت خاصی برخوردار است، هدف از این مطالعه جمع‌آوری یک شناخت کامل و جامع از مجموعه مطالعات انجام‌شده در رابطه با این کم‌فشار، ساختار و شکل‌گیری و تأثیرات آن بر اقلیم مناطق اطراف است. مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانه‌ای و جستجو در منابع معتبر علمی و پژوهشی در رابطه با تحقیقات انجام‌شده در مورد کم‌فشار سودان انجام‌گرفته است و هیچ‌گونه داده‌پردازی در آن انجام‌نشده است، به این‌گونه است که تغییرات زمانی و مکانی کم‌فشار سودان را طی چند سال و اثر آن بر اقلیم مناطق اطراف به‌ویژه ایران را موردبررسی و تحلیل قرار داده است. به‌طور کل نتایج این تحقیق را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد که شامل مطالعات در رابطه با شناخت و مطالعه کم‌فشار سودان، ساختار و شکل‌گیری آن در طول زمان، الگوهای فشار مؤثر بر آن در سطوح مختلف اتمسفر و اثرات آن بر اقلیم مناطق اطراف به‌ویژه ایران موردبررسی قرارگرفته است، در ادامه تأثیر این کم‌فشار بر بارش‌های فصلی و بهاری ایران، بارش برف و تگرگ، سیل، طوفان‌های تندری و همچنین تأثیر الگوهای پیوند از دور بر این سامانه کم‌فشار نیز مطالعه شده است و در آخر تحلیل این یافته‌ها موردبررسی قرارگرفته است. می‌توان نتیجه گرفت که سامانه کم‌فشار سودانی یک ناوه معکوس در منطقه شمال شرق افریقا و جنوب غرب خاورمیانه می‌باشد که عامل تقویت و جابجایی آن در ترازهای بالایی ناوه مدیترانه و رودباد جنب حاره است و در سطح زیرین تزریق رطوبت از دریای عرب و عمان از طریق پرفشار عربستان به داخل آن است که عامل ناپایداری شدید بر روی ایران و یک عامل اصلی ایجاد بارش‌های سنگین در مناطق مختلف کشور می‌باشد.
- محمود روشنی، - محمد سلیقه، - بهلول علیجانی، - زهرا بیگم حجازی زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1404 )
چکیده

   در این پژوهش الگوهای همدیدی دوره گرم سال که باعث توقف بارش و ایجاد دوره­های خشک کوتاه تا ابرمدت می­شوند مورد شناسایی و واکاوی قرار گرفتند. بدین منظور از آمار 8 ایستگاه همدید برای شناسایی دوره­های خشک فصل گرم بمدت 30 سال (1986 تا 2015) استفاده گردید. میانگین بارش روزانه دوره هر ایستگاه بعنوان مقدار آستانه جهت تفکیک دوره­های تر و خشک بکار رفت. سپس با توجه به آثار دوره­های خشک، اقدام به تعریف ذهنی و عینی آنها با مدتهای مختلف گردید. بدین ترتیب 5 دوره عددی 12 تا 15، 15 تا 30، 30 تا 45، 45 تا 60 و بیشتر از 60 روز مشخص شد. با تحلیل عاملی داده­های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسگال، 4 مولفه برای هر دوره و در مجموع 20 مولفه برای 5 دوره خشک شناسایی شد. در مجموع 5 الگوی مشترک شرایط پایدار جوی دوره­های خشک را کنترل می­کنند. بطوریکه بیشتر روزهای خشک دوره گرم سال در اثر سیطره هسته پرارتفاع جنب حاره ایجاد می­شوند، که دارای آرایش گسترده، زوجی، دو هسته­ای، سه هسته­ای، جای­گزیده هستند. برخی از روزهای خشک منطقه در اثر زبانه پرارتفاع جنب حاره ایجاد می­شوند که اثر پرارتفاع جنب حاره در خشکی هوای ساحل جنوبی دریای خزر کاملا محرز است. بقیه روزهای خشک در اثر جنوبی شدن جریانات، تضعیف جریانات شمالی و منطقه واچرخندی ناوه ایجاد شدند. همچنین بررسی نقشه آنومالی مولفه­ها و خطوط هم­ارتفاع روز نماینده در تراز 500 هکتوپاسگال نشان داد که آنتی­سیکلونها یا واچرخندها با فاز مثبت و سیکلونها یا چرخندها با فاز منفی آنومالیها هماهنگ هستند.

عنایت اسدالهی، مهری اکبری، زهرا حجازی زاده،
دوره 12، شماره 46 - ( 6-1404 )
چکیده

هدف: هدف اصلی از این پژوهش شناسایی و تحلیل فصلی فراگیرترین بارش‌های ‌سیل‌آسا در ایران طی سال‌های 1940 تا 2023 است.
روش پژوهش: برای رسیدن به این هدف اقدام به دریافت داده‌های بارش از پایگاه داده ECMWF با تفکیک مکانی 25/0 در 25/0 درجه قوسی برای محدوده ایران طی دوره مطالعاتی شده و گام بعدی با استفاده از صدک 95ام اقدام به محاسبه آستانه بارش‌های سیل‌آسا برای هر یاخته به صورت فصلی شده و روزهای همراه با بارش سیل‌آسا شناسایی شده و با اعمال شرط بالاترین گسترش مکانی صدک 95ام روزهای دارای فراگیرترین بارش بالاتر از آستانه برای هر فصل شناسایی شده و در پایان به بررسی شرایط جوی حاکم بر آن‌ها پرداخته شده است.
یافته‌ها: تحلیل‌ها نشان می‌دهد که بالاترین بارش به میزان 85/146 میلیمتر در فصل زمستان و کم‌ترین آن به مقدار 85 میلیمتر مربوط به فصل تابستان می‌باشد. بالاترین پوشش مکانی بترتیب در فصل بهار(9/41)، زمستان(69/40)، پاییز(55/32) و تابستان(84/16) رخ داده است. بررسی فشار تراز دریا نشان می‌دهد که در زمان رخ داد بارش فراگیر فصل تابستان یک کمربند کم‌فشار از غربی‌ترین تا شرقی‌ترین نقشه جو بالا که ایران داخل آن قرار دارد وجود داشته ولی برای سایر فصول کمربند پرفشار در همین محدوده وجود دارد. تراز 500 هکتوپاسکال در فصل تابستان وجود یک سلول بسته پرفشار دینامیکی بر روی ایران را نشان می‌دهد ولی در تراز 850 هکتوپاسکال دو مرکز کم‌فشار بر روی عربستان و پاکستان وجود داشته و باعث تشدید ناپایداری بر روی ایران شده است، بنابراین می‌توان دریافت که در تراز‌های پایینی شرایط جهت ریزش جوی هموار بوده و حتی امگا تراز 500 هکتوپاسکال بر روی ایران در این روز صعود هوا هر چند ضعیف را نشان می‌دهد. اما در سایر فصول همواره یک ناوه بر روی غرب ایران قرار داشته و در فصل بهار و زمستان الگوهای بندالی حضور فعالی داشته و با سازوکار خود سبب کندی حرکت جریانات و انحراف آن‌ها بر روی منابع رطوبتی شده و زمینه انتقال رطوبت بیشتر از شرایط نرمال را به سمت ایران فرآهم نموده است. در تمامی فصول بجزء فصل تابستان ایران زیر سیطره رودباد بوده است. قرارگیری رودباد بر روی ایران سبب تشدید ناپایداری در تراز‌های زیرین شده است. بررسی رودخانه جوی نشان می‌دهد که در بارش‌های فراگیر تمامی فصول همواره رودخانه جوی با منشاء دریای سرخ، خلیج‌فارس وجود داشته ولی در دو فصل پاییز و زمستان شاخه فرعی هم از دریای مدیترانه دخالت داشته و سبب افزایش میزان بارندگی شده است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb