6 نتیجه برای رستم زاده
هاشم رستم زاده، اسماعیل اسدی، جعفر جعفرزاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
آبهای زیرزمینی منبع بسیار مهمی برای تأمین آب مصرفی در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب دشت اردبیل است. ازاینرو، بررسی تغییرات منابع آب زیرزمینی در برنامهریزی و مدیریت پایدار این منابع اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش، هدف سطحبندی وضعیت دهستانهای موجود در دشت اردبیل بهلحاظ بحران آب زیرزمینی و تغییرات آن طی سالهای 1360 و 1391 است. بنابراین، از اطلاعات 39 چاه پیزومتری موجود در سطح دشت اردبیل (اخذشده از سازمان آب منطقهای) استفاده شد. با استفاده از تکنیک وزندهی جمعی سادهی فازی و روشهای درونیابی، سطح ایستابی پیزومترها درونیابی و نحوهی تغییرات سطح ایستابی آنها طی این دو دوره نمایش داده شدند. سپس، نقشهی نهایی فازیشده و وزندار از دو نقشهی سال 60 و سال 91 تهیه گردید. نتایج تحلیل، کاهش تقریباً 47 درصدی سطح ایستابی را در سال 1391 نسبتبه سال 1360 نشان میدهد. سرانجام، با استفاده از اطلاعات بهدست آمده میتوان گفت که دهستانهای شرقی، ویلکیج مرکزی و فولادلوی شمالی بیشترین تغییرات را بهلحاظ افت سطح آب زیرزمینی داشتهاند که قسمت شرق و جنوب شرق دشت را شامل میشوند. همچنین، دهستانهای شمالی دشت نیز به سمت بحران پیش میروند که، با توجه به نقشهی سطح کشت و تراکم چاه عمیق، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی را در این ناحیه میتوان عامل اصلی بحران قلمداد کرد.
میثم محرمی، علی اکبر رسولی، هاشم رستم زاده،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
بررسی نوسانات سطح آب دریاچهها به لحاظ اهمیت، ماهیت و موقعیت این مجموعههای آبی در سالهای اخیر اهمیت ویژهای پیدا کرده است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران میباشد. متاسفانه در سالهای اخیر به دلایل مختلف، از حجم آب و وسعت این دریاچه کاسته شده است. هدف از این پژوهش، مدلسازی تاثیرات پسروی دریاچه ارومیه بر روستاهای ساحل شرقی با پردازش شیء گرای تصاویر ماهوارهای میباشد. در این پژوهش از تصاویر ماهوارهای لندست بین سالهای 1984 تا 2015 میلادی به صورت دورهای، مدل رقومی ارتفاع و لایه وکتور موقعیت روستاها استفاده شده است. جهت پردازش تصاویر ماهوارهای از روشهای شیء گرا استفاده شده و کاربریهای مورد نظر استخراج گردیدند، در ادامه نیز با استفاده از مدل زنجیره مارکوف به پیشبینی وضعیت آتی در منطقه پرداخته شده است. نتایج نشان دهنده افزایش سطح باغات، نمکهای مرطوب، پهنههای گلی-نمکی(خاکهای نمکی)، اراضی کشاورزی، نمک جدید و کاهش مساحت دریاچه ارومیه طی بازه مورد مطالعه میباشد، نتایج مدل پیشبینی زنجیره مارکوف نشان میدهد در سال 2020 میلادی کاربری باغات، پهنههای گلی-نمکی(خاکهای نمکی) و اراضی کشاورزی افزایش خواهند یافت و کاربری نمک مرطوب، نمک جدید و دریاچه ارومیه کاهش خواهند یافت، همچنین روستاهای شهرستان شبستر بیشترین افزایش در باغات، اراضی کشاورزی، نمک جدید و پهنههای گلی-نمکی(خاکهای نمکی) را به ترتیب با 4/13، 7/2، 69/0 و 6/10 درصد افزایش خواهند داشت و روستاهای شهرستان اسکو بیشترین افزایش در نمکهای مرطوب را با 7/0 درصد افزایش خواهند داشت.
ناصر جعفربگلو، علی محمد خورشید دوست، مجید رضایی بنفشه، داشم رستم زاده،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
بیان مسئله: سرما و یخبندان از مهمترین پارامترهای اقلیمی در زمینه اقلیم کشاورزی میباشد که آسیبهای ناشی از آنها، امکان تولید بسیاری از محصولات کشاورزی و باغی را در مناطق آسیبپذیر کاهش میدهد. سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیتهای مختلف میگردد. مهمترین بخشی که آسیب جدی و بیشترین خسارت را از یخبندان میبیند، بخش کشاورزی است. سرما و یخبندانهای شدید برای بسیاری از گیاهان زراعی و باغی نتایج زیانبار و نابود کنندهای را در پی دارد، بهطوری که در برخی سالها میلیاردها ریال خسارت به باغداران، زارعین و در نهایت منافع ملی کشور وارد میشود. با توجه به اینکه منطقه شمال غرب ایران هر ساله خسارات مالی زیادی را در اثر رخداد مخاطرات جوی بخصوص سرما و یخبندان متحمل میشود. شناسایی و پهنهبندی فضایی مناطق دارای پتانسیل بالای مخاطره سرما و یخبندان و پیشبینی زمان وقوع آنها، میتواند اطلاعات مناسب و با ارزشی را در جهت پیشگیری و کاهش خسارات فراهم آورد که در این پژوهش با استفاده مدل جهانی HadCM3 تحت دو سناریوی A2 و B1 و مدل ریزمقیاس گردانی LARS-WG به این امر پرداخته میشود.
روش تحقیق: بررسی زمان وقوع و پیشبینی تغییرات آنها در آینده از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین منظور مدلهای گردش عمومی جو (GCM) طراحی شدهاند که میتوانند پارامترهای اقلیمی را در آینده شبیهسازی کنند. لذا در این پژوهش دادههای خروجی مدل گردش عمومی HadCM3 تحت دو سناریوی انتشار A2 و B1 توسط مدل آماری LARS-WG در 21 ایستگاه سینوپتیک واقع در شمال غرب ایران ریز گردانی شد و نتایج حاصل از آن در دوره پایه (2010-1980) و دهه 2020 (2030-2011) برای دو متغیر اقلیمی دمای کمینه و دمای بیشینه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان و سرمای پاییزه و بهاره استخراج و تاریخ وقوع آنها در آینده محاسبه شد.
نتابج و بحث: بررسی میانگین ماهانه دمای حداقل ایستگاههای مورد مطالعه در دهه 2020 و دوره پایه نشان میدهد که میزان دما بر اساس هر دو سناریوی مورد بررسی و در همه ماهها و در بیشتر ایستگاههای مطالعاتی نسبت به دوره پایه افزایش یافته است. بیشترین تغییرات دمای کمینه در منطقه مورد مطالعه بر اساس متوسط سناریوهای مورد بررسی در این دهه مربوط به ایستگاههای ابهر، اردبیل، خوی و ارومیه به میزان 8/0 درجه سلسیوس میباشد؛ در واقع دماهای کمینهای که در این ایستگاهها در دوره پایه اتفاق افتاده است در دوره آینده مشاهده نشده و روند گرمایشی از خود نشان داده است که میزان آن در دوره آتی در سطح منطقه مورد مطالعه در دهه 2020 بین 4/0 تا 8/0 نسبت به دوره پایه خواهد بود. نتایج حاصل نشان از افزایش در میانگین ماهانه حداقل و حداکثر دمای روزانه در دوره آتی تا حدود 8/0 درجه سلسیوس دارد. نتایج حاصل از بررسی اولین و آخرین یخبندان در دهه 2020 نشان میدهد که در سطح منطقه مورد مطالعه اولین یخبندان زودرس پاییزه بین 2 تا 9 روز دیرتر اتفاق میافتد که کمترین تغییرات در تاریخ شروع یخبندانها نیز مربوط به دو ایستگاه قزوین و مشکینشهر هر کدام با 2 روز تغییر نسبت به دوره پایه میباشد. آخرین یخبندان دیررس بهاره نیز بین 3 تا 10 روز زودتر در سطح منطقه به پایان میرسد که با این وصف طول دوره یخبندانها در تمامی ایستگاههای مورد مطالعه کاهش خواهد که یافت که بیشترین کاهش مربوط به ایستگاه خوی با 16 روز و سپس ایستگاههای ارومیه و اردبیل هر دو با 14 روز و کمترین کاهش مربوط به ایستگاه مشکینشهر به 6 روز میباشد. بر اساس نتایج حاصل تغییرات در تاریخ شروع یخبندانهای زودرس کمتر از تغییرات نسبت به یخبندانهای دیررس میباشد. بر این اساس بررسی وضعیت یخبندانها و سرماها نیز در بیشتر ایستگاههای مورد بررسی نشان میدهد که اولین سرما و یخبندانهای پاییزه در دوره آتی دیرتر از قبل آغاز شده و سرما و یخبندانهای بهاره نیز زودتر به پایان میرسند. کمترین تغییرات مربوط به جنوب شرق منطقه مورد مطالعه و مناطق مشکینشهر و سراب و بیشترین تغییرات طول دوره یخبندان مربوط به مناطق خوی، ارومیه، تبریز و اهر میباشد با توجه به نتایج حاصل بیشتر مناطق مورد مطالعه بهطور متوسط بین 10 تا 12 روز کاهش در طول دوره یخبندان را نسبت به دوره پایه تجربه خواهند کرد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان از افزایش در میانگین ماهانه حداقل و حداکثر دمای روزانه در دوره آتی تا حدود 8/0 درجه سلسیوس دارد. بر این اساس بررسی وضعیت یخبندانها و سرماها نیز در بیشتر ایستگاههای مورد بررسی نشان میدهد که اولین سرما و یخبندانهای پاییزه در دوره آتی دیرتر از قبل آغاز شده و سرما و یخبندانهای بهاره نیز زودتر به پایان میرسند. همچنین طول دوره سرما و یخبندان نیز کاهش مییابد، که این میتواند بیانگر پیامد تغییر اقلیم در ایستگاههای مطالعاتی است. نتایج حاصل از این پژوهش با مطالعات گرازیک و کودویلیچ (2015) در لهستان، مدالا و همکاران (2016) در تگزاس، حسینی و احمدی (1395) در سقز، آقا شریعتمداری و همکاران (1395) در غرب ایران، سبحانی و همکاران (1396) در اردبیل و خلیلی و همکاران (1396) در ایران مطابقت دارد.
یوسف زارعی، علی محمد خورشید دوست، مجید رضایی بنفشه، هاشم رستم زاده،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
ازجمله چالشهای مهم پیش روی منابع آب کشور، میتوان به پدیده تغییر اقلیم و تأثیرات آن اشاره کرد. مدلهای گردش عمومی (GCM) بهترین اطلاعات درباره پاسخ جو به افزایش تمرکز گازهای گلخانهای را میتواند فراهم کنند. ازآنجاکه خروجیهای این مدل دارای دقت زمانی و مکانی کافی برای مطالعات تأثیر تغییر اقلیم نیست، لازم است دادههای خروجی مدلهای گردش عمومی کوچکمقیاس گردند؛ که در این پژوهش از روش ریزمقیاس نمایی آماری SDSM و برای ارزیابی تغییرات اقلیمی از مدل CanEMS2 که در گزارش پنجم IPCC آمده تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 استفادهشده است. از دادههای روزانه دمای کمینه، بیشینه و بارش ایستگاه سینوپتیک شهرکرد (ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد) و بندر انزلی (ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل) بهره گرفته و پارامترهای مذکور برای سه دوره زمانی 2040-2011، 2070-2041 و 2099-2071 پیشبینیشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مدل SDSM دقت و کارایی بالایی در ناحیه اقلیمی خیلی مرطوب و معتدل (بندر انزلی) نسبت به ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد (شهرکرد) دارد. بااینحال مدل توانایی قابل قبولی در شبیهسازی پارامترهای مذکور در هر دو ناحیه را دارد. طبق هر سه سناریو RCP دمای کمینه، بیشینه و بارش در هر دو ناحیه اقلیمی در هر سه دوره زمانی افزایش را تجربه خواهند کرد، ولی ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد بیشتر تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم قرار خواهد گرفت.
فیروز آقازاده، هاشم رستم زاده، خلیل ولیزاده کامران،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
آتش سوزی جنگل در سال های اخیر توجه زیادی به تغییرات اقلیمی و اکوسیستم داشته است. سنجش از دور، یک روش سریع و ارزان برای تشخیص و نظارت بر آتش سوزی جنگل ها در مقیاس وسیع است. هدف از این پژوهش شناسایی آتشسوزی جنگل و مراتع با استفاده از سنجنده NOAA/AVHRR در پناهگاه حیات وحش کیامکی میباشد.جهت انجام تحقیق، ابتدا تاریخ آتشسوزیهای رخ داده از محصولات MODIS استخراج گردید. سپس تصاویر سنجنده مورد نظر براساس تاریخ آتشسوزیهای رخ داده تهیه شد. بعد از انجام پیش پردازش تصاویر، با استفاده از الگوریتمهای توسعه یافته، گیگلیو و IGBP اقدام به شناسایی آتشسوزی گردید. نتایج الگوریتمهای شناسایی آتشسوزی با محصولات MODIS مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شناسایی آتشسوزی با استفاده از الگوریتم IGBP نسبت به الگوریتمهای توسعه یافته و گیگلیو بهتر است. بدین صورت که الگوریتم IGBP با تعداد آتشسوزی شناسایی شده برابر با 6 پیکسل از 7 پیکسل آتشسوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS، الگوریتم گیگلیو با تعداد آتشسوزی شناسایی شده برابر با 5 پیکسل از 7 پیکسل آتشسوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS و الگوریتم توسعه یافته تعداد آتشسوزی شناسایی شده برابر با 3 پیکسل از 7 پیکسل آتشسوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS را شناسایی کرد. همچنین الگوریتم IGBP با میزان خطای 14% و با تعداد آتشسوزی شناسایی 86%، الگوریتم گیگلیو با میزان خطای 28% و تعداد آتشسوزی شناسایی شده 72% و الگوریتم توسعه یافته با میزان خطای 57% و تعداد آتشسوزی شناسایی شده 43% را نشان داد.
نبی محمدی، بهروز ساری صراف، هاشم رستم زاده،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
امروزه به دلیل گرمایش جهانی، خشکسالی و رخداد دوره های سرد و تنش های گرمایی، بررسی فرین های اقلیمی دارای اهمیت زیادی است. لذا در این پژوهش به پیشنگری بلند مدت تغییرات فرین های دمایی در شمال غرب ایران در دوره پایه (2014-1985) و سه دوره آینده نزدیک(2050-2021)، آینده متوسط(2080-2051) و آینده دور(2100-2081) پرداخته شد. بدین منظور از 2 شاخص حدی دمایی شامل تداوم دوره گرم (WSDI) و تداوم دوره سرد (CSDI) و آزمون روند من کندال (Maan-Kendall) جهت بررسی تغییرات استفاده شد. برای پیشنگری تغییرات نمایه ها در دوره آینده نیز پس از ارزیابی 7 مدل گردش کلی (GCMs) از سری مدلهای گزارش ششم (CMIP6) از دو مدل بهینه تحت سه سناریوی خط سیر مشترک اجتماعی- اقتصادی شامل SSP3-7.0، SSP1-2.6 و SSP5-8.5 بهره گرفته شد. توزیع فضایی روند تغییرات تداوم دوره گرم در دوره پایه نشان داد که هسته بیشینه آن در جنوب و جنوبغربی منطقه قرار دارد و با حرکت به سمت شمال و شمال شرقی از میزان آن کاسته می شود. تغییرات مکانی نمایه تداوم دوره سرد با هسته های بیشینه آن در نواحی غربی و اطراف دریاچه ارومیه و هسته های کمینه در نواحی مرکزی و شمالی منطقه مشخص می شود. بر اساس نتایج، میانگین تداوم دوره گرم و تداوم دوره سرد در دوره پایه به ترتیب برابر با 53/5 و 80/3 روز در سال است که حداکثر و حداقل تداوم دوره گرم با 1/8 و 7/2 روز به ترتیب مربوط به ایستگاههای پیرانشهر و پارس آباد و حداکثر و حداقل تداوم دوره سرد نیز با 7/5 و 32/1 روز مربوط به ایستگاههای زرینه و مریوان است. بررسی روند تغییرات نیز نشان داد که در بیشتر ایستگاهها نمایه WSDI دارای روند افزایشی است که این روند در برخی ایستگاهها معنی دار شده است ولی نمایه CSDI دارای روند کاهشی و درهیچ کدام از ایستگاهها معنی دار نشده است. ارزیابی مدلهای مختلف با شاخصهای خطاسنجی مختلف نیز نشان داد که مدلهای MRI-ESM2-0 و MPI-ESM1-2-L بهترین عملکرد را در شبیهسازی فرین های دمایی در منطقه مورد مطالعه دارند. توزیع روند تغییرات در دوره آینده نیز نشان داد که نمایه WSDI در بیشتر ایستگاهها و بر اساس هر سه سناریو به ویژه سناریوی SSP5-8.5 دارای روند افزایشی خواهد بود ولی روند CSDI در بیشتر ایستگاهها کاهشی و براساس سناریوهای SSP3-7.0 و SSP5-8.5 معنی دار خواهد بود.