حاشیهنشینی بهمعنای اعم شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند، ولی جذب اقتصاد شهری نشدهاندو شکلی از نحوه زیست را سامان دادهاند که نه شهرنشیناند و نه روستانشین ، درواقع یک قطب جدید و نوظهوری را ایجاد کردهاند. از خدمات، امکانات، تسهیلات رفاهی و زیربنایی محروم ماندهاندوبه لحاظ اینکه خصوصیات و سبک زندگی آنهاچالشبرانگیزاست.کانون توجه مسئولان ومدیران شهری هستند.براین اساس در این پژوهش عوامل اقتصادی اجتماعی جمعیتی حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی مهاجران در شهر شهریار در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفت.تا کمک موثری به مدیریت وبرنامهریزی شهری نماید.روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای مطالعات پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل مهاجران وحاشیهنشینان منطقه2 درشهرشهریاراست. که بر اساس روش کوکران تعداد 200 نفر بعنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای این تعداد از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهای محقق ساخته است که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.841) تعیین شد. برای تحلیل دادهها ضمن بهرهگیری از روشهای آماری توصیفی ( شاخصهای مرکزی و پراکندگی )از آمار استنباطی چون آزمون کای اسکور، ویلکاکسون و فریدمن جهت بررسی شاخصها ودلایل اصلی حاشیهنشینی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنیداری بین تأثیر(عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی) و حاشیهنشینی وجود دارد. همچنین میزان تاثیر عوامل اجتماعی(امکانات عمرانی و رفاهی، امکانات آموزشی، امکانات بهداشتی ) در حاشیه نشینی محدوده مطالعاتی به مراتب از عوامل اقتصادی بیشتر بوده است. از طرفی این مکانگزینی تغییرات اساسی درمیزان درآمد،سطح سواد،نوع مسکن ونوع اشتغال مهاجران داشته است.