4 نتیجه برای عمادالدین
آیدین مرادی، سمیه عمادالدین، صالح آرخی، خلیل رضائی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
پدیده فرونشست زمین شامل فروریزش[1] یا نشست رو به پائین سطح زمین است که میتواند دارای بردار جابجایی افقی اندک باشد. این حرکت از نظر شدت، وسعت و میزان مناطق درگیر، محدود نمیباشد. منطقه ۱۸ شهری در جنوب غربی کلانشهر تهران گسترش یافته است. مطالعات انجام شده در پژوهش حاضر در بخشهای، تداخل سنجی راداری، تحلیل گمانههای ژئوتکنیکی، تحلیل چاههای پیزومتری، بررسی عوارض ژئومورفولوژیکی انجام یافت. در مرحله اول تصاویر سالهای 2015 و 2017 مربوط به سنجنده سنتینل – 1 اخذ گردید و سپس در نرم افزار اسنپ(SNAP) پردازش شد. نقشههای توزیع گراول، شن و ماسه و همچنین ریزدانه با استفاده از اطلاعات گمانههای ژئوتکنیکی تهیه گردید. نتایج نشان داد که از جهت شمال منطقه مورد مطالعه به سمت جنوب دانه بندی کوچکتر میشود. اما در کل میزان توزیع گراول قابل توجه بود. قرارگیری منطقه 18 شهری بر روی مخروطافکنه جوان کن که توزیع بالای گراول و متخلخل را در عمقهای تحتانی دارا میباشد و با توجه به عمق چاههای موجود در منطقه که ضخامت بالای آبرفت را نشان میدهد، با افت سطح ایستابی و خالی شدن خلل و فرج بین دانهبندیها و درنتیجه افزایش وزن آبرفت در جهت نیروی گرانشی وجود پدیده فرونشست را موجه نشان میدهد. حداکثر میزان فرونشست بدست آمده از مطالعه تداخل سنجی راداری در حدود 430 میلیمتر و در محدوده محله یافتآباد میباشد. نرخ فرونشست از غرب به شرق و از شمال به جنوب با افزایش همراه است. با حذف فضاهای باز منطقه مورد مطالعه که اغلب در اختیار بخش کشاورزی و صنعت میباشد، از نظر جمعیتی و مسکن این منطقه جزء مناطق پرتراکم میتواند باشد. بخش شرقی منطقه 18 شهری تاثیر بالائی از پدیده فرونشست میپذیرد. نتایج نشان داد در محدودههائی که بافت خاک ریزدانه میباشد با میزان فرونشست ارتباط دارد. از معابر اصلی موجود در منطقه که از پدیده فرونشست زمین با نرخ بالا متاثر میشود میتوان اتوبانهای آیتالله سعیدی در شرق و اتوبان آزادگان در قسمت جنوبی منطقه 18 شهری نام برد. خطوط ریلی بین شهری تهران – تبریز و خط مترو 3 از المانهای مهم حمل و نقلی منطقه 18 میباشد که متاثر از پدیده فرونشست میباشد.
دکتر صالح ارخی، اقای حبیبالله کر، دکتر سمیه عمادالدین،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
کاهش انتشارات ناشی از جنگلزدایی و تخریب جنگل (REDD)، راهکاری برای تعدیل تغییرات اقلیمی است که به منظور کاهش شدت جنگلزدایی و انتشار گازهای گلخانهای در کشورهای در حال توسعه به کار گرفته میشود. در چند دهه اخیر، تغییرات شدید کاربری اراضی سبب کاهش میزان چشمگیری از جنگلهای هیرکانی واقع در استان مازندران شده است. به این منظور هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و پیشبینی آن برای سال 1430 با استفاده از زنجیره مارکوف و پروژه REDD برای کاهش انتشار گاز دیاکسیدکربن برای شهرستانهای نوشهر و چالوس میباشد. با استفاده از تصاویر سنجندههای TM وETM+ ماهوارهای لندست نقشه کاربری اراضی در سه دوره زمانی مربوط به سالهای 1368، 1379 و 1400 تهیه شده است. برای طبقهبندی تصاویر از طبقهبندی نظارت شده، روش حداکثر احتمال استفاده گردید. از ماتریس خطا، ضریب کاپا در این ارزیابی برای سال 1368 برابر با 83/0، سال 1379 برابر با 81/0 و برای سال 1400 برابر با 92/0 بدست آمد. نتایج نشان میدهد که پوشش جنگل در سال 1430 کاهش پیدا میکنند. در مقابل مساحت اراضی مرتع، شهر، زمینبایر، کشاورزی و تالاب روند افزایشی خواهند داشت. براساس اهداف پروژه REDD، میزان انتشار دیاکسیدکربن تا سال 1430 محاسبه گردید. در صورت عدم اجرای پروژه REDD، در منطقه مساحت زیادی از پوشش جنگل تخریب و دیاکسیدکربن بیشتری انتشار مییابد. میزان دیاکسیدکربن در سال 1400 در منطقه اجرای پروژه، 49681 تن میباشد و تا سال 1430 به میزان 806732 تن خواهد رسید و با اجرای پروژه REDD در منطقه میتوان این میزان گاز را به معادل 402321 تن رساند، و از انتشار 404411 تن دیاکسیدکربن به جو فوقانی زمین جلوگیری نمود. بررسی تغییرات با استفاده از تصاویر ماهوارهای میتواند به مدیران و برنامهریزان کمک کند، تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
فاطمه عمادالدین، دکتر امیر صفاری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
منابع آب کارستی قابل شرب بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران به عنوان منابع آبی ارزشمند و راهبردی مطرح هستند. آلودگی آبخوان های کارستی تبعات جبران ناپذیری در زمینه های توسعه و بهداشت سکونتگاه های شهری و روستایی دارد بنابراین حفاظت از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی آسیبپذیری آبخوان بیستون و پرآو که به لحاظ کارستی توسعه یافته و دارای درز و شکاف و لندفرمهای متنوع است؛ از مدل های آسیب پذیری COP و PI برای شناسایی پراکندگی پهنه های در معرض خطر آلودگی استفاده شده است. در این پژوهش از فاکتورهای جریان (C)، لایه های فوقانی (O) و بارندگی(P) در مدل COPو دو فاکتور پوشش حفاظتی (P) و شرایط نفوذ (I) در مدل PI و دادههای کیفی آب زیرزمینی برای ارزیابی دقت مدلسازی مکانی آسیب پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر آبخوان کارستی بیستون و پرآو در پهنه با آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد پراکنده هستند. همچنین نتایج ارزیابی دقت مدل ها نشان داد که هرچند مدل PI در شناسایی مناطق با آسیب پذیری زیاد مطابق با داده های کیفی آب زیرزمینی است اما مدل COP در مدلسازی آسیب پذیری آبخوان کارستی موفق تر بوده است به طوری که پهنه های با آسیب پذیری بالا در شمال غرب، شرق و جنوب شرق منطقه با پهنه های آلودگی بیشتر آب زیرزمینی منطبق است.
فاطمه عمادالدین، دکتر علی احمدآبادی، سید مروت افتخاری، معصومه اسدی گندمانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
امروزه نرخ فرونشست زمین در بسیاری مناطق از جمله سکونتگاههای شهری و روستایی به دلیل برداشت بیرویه و کاهش سطح آبهای زیرزمینی، افزایش یافته است. فرونشست زمین اثرات منفی بر اجزای اکوسیستم محیطی از جمله آبخوانها و لایههای خاک و همچنین بر زیرساختهای انسان ساخت دارد. بنابراین ارزیابی و تحلیل فضایی آسیب پذیری در وجوه محیطی، سکونتگاههای انسانی و زیرساختها در اثر فرونشست زمین بخصوص در مناطق کلانشهری مستعد ضروری است. در پژوهش حاضر دشت جنوب غربی شهر تهران به عنوان عرصه مطالعاتی انتخاب شده و پراکندگی مکانی آسیب پذیری محیطی و همچنین انسانی شامل زیرساختها، تاسیسات شهری و سکونتگاههای اقماری و پر جمعیت شهر تهران، مدلسازی و تحلیل گردید. بدین منظور ابتدا با تکنیک تداخلسنجی راداری نرخ فرونشست زمین برآورد و همچنین تغییرات عمق آب زیرزمینی در یک بازه 12 ساله استخراج گردیده و میزان همبستگی فضایی فرونشست با تغییرات عمق آب زیرزمینی تحلیل شده است. به منظور مدلسازی آسیب پذیری در قالب روش تحلیل شبکه مربعی از نقشه معیارهای عمق و سطح تراز آب زیرزمینی، شبکه رودخانه ،پهنه سیلابی، خطوط مترو، شبکه حمل و نقل جادهای، حاصلخیزی خاک و تراکم جمعیت در مناطق شهری با مدل همپوشانی مکانیSAW استفاده شده است. میانگین فرونشست به صورت پراکنده در چهار پهنه اصلی در سراسر دشت برابر با 9/9 سانتیمتر در 12 سال برآورد شد. نتایج تحلیل همبستگی فضایی فرونشست زمین و تغییرات تراز آب زیرزمینی در دشت جنوب غربی تهران مقدار R برابر با 61/0 را نشان میدهد به عبارتی گویای این واقعیت است که بخش عمده الگوی فرونشست در دشت تهران از تغییرات عمق آب زیرزمینی پیروی می کند. نتایج پراکندگی مکانی آسیب پذیری، گویای وجود پهنه های دارای آسیب پذیری خیلی زیاد در مرکز و شمال دشت است. علت آسیب پذیری بالای این پهنه ها وجود سکونتگاههای شهری با تراکم جمعیت بالا، وجود پهنه های سیلابی، تراکم بالا راههای اصلی ارتباطی، مسیر رودخانه و وسعت زیاد خاکهای حاصلخیز در این شبکه ها است. از طرف دیگر در مناطق جنوبی دشت تهران، پهنه هایی با آسیب پذیری کم و خیلی کم پراکنده دیده می شود. که علت آن خاک نامناسب، دور بودن از پهنه های سیلابی، عدم وجود سکونتگاههای شهری تراکم زیاد و تراکم کم راههای ارتباطی اصلی است. به نظر میرسد نتایج پژوهش بخصوص در بخش پراکندگی مکانی آسیب پذیری ناشی از فرونشست، بتواند در تصمیم گیریهای توسعه شهری و منطقه ای لحاظ گردد تا توسعه با هزینه کمتر محیطی و انسانی بخصوص در آینده همراه شود.