۴ نتیجه برای فصیحی
دکتر طاهر پریزادی، دکتر حبیب اله فصیحی، آقای فرهاد آگاه،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
مصرف مستقیم سوخت و انرژی توسط خانوارها در تولید و انتشار CO۲، سهم عمده ای دارد. به همین دلیل شناخت عوامل مرتبط با مصارف خانوار در راستای برنامه ریزی و اعمال مدیریت بر انتشار کربن بسیار اهمیت داشته و در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است. محدوده مطالعاتی، شهر اردبیل و جامعه آماری خانوارهای ساکن این شهر بوده اند. میزان مصرف گاز شهری، برق و سوخت خودرو ملاک تعیین میزان انرژی مصرفی مستقیم خانوار بوده که داده های دو مورد نخست از روی قبوض مربوط بهدست آمده و دیگری به همراه سایر داده ها با پرسش از سرپرستان خانوارهای نمونه حاصل شدهاند. تعداد نمونه بر مبنای مدل کوکران ۳۸۳ خانوار تعیین شده و توزیع نمونه به صورت تصادفی خوشه ای بوده است. همچنین از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده های پیمایشی استفاده شده است. ابتدا میزان مصرف انرژی هر خانوار نمونه بر حسب واحد مگاژول محاسبه و سپس با توجه به آن، میزان تولید CO۲ هر خانوار از روی رقم انرژی، تعیین گردید. آنگاه با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و ابزار درونیابی کریجینگ، نقشه های توزیع فضایی تولید شده و به کمک نرمافزار TerrSet Geospatial Monitoring and Modeling System نقشههای رابطه فضایی ترسیم گردیدند. یافتههای تحقیق نشان دادندکه پهنه های با بالاترین مصرف انرژی و تولید CO۲ به صورت پراکنده در جنوب و جنوب غربی شهر و پهنه های با کمترین مقدار، در شمال، شمال شرق و مرکز شهر قرار دارند. فراوانی خانوارهای با مصرف زیادتر انرژی و تولید بیشتر CO۲ در مناطق دو و یک شهرداری و فراوانی خانوارهای با کمترین مقدار، در مناطق سه و چهار بیشتربوده است. به لحاظ رقم میانگین، مناطق دو و سه، رقمی بالاتر از رقم میانگین کل شهر و مناطق یک و پنج، رقمی کمتر از آن داشته اند. ۸۰ درصد از تولید کربن خانوارها، از منشاء مصرف خانگی مستقیم سوخت، ۱۵ درصد از منشاء وسیله نقلیه و ۵ درصد از محل مصرف برق بوده است. رابطه فضایی کل ۱۱ متغیر مورد بررسی با تولید کربن در سطح شهر رقم ۶۷/۰ را به دست داده اما رابطه تک تک متغیرها با تولید CO۲ از ۴۹/۰ برای تعداد اعضای خانواده دارنده گواهینامه رانندگی تا ۱۷/۰ برای تحصیلات سرپرست خانوار، متفاوت بوده است. پهنه های با بیشترین رابطه فضایی (۸/۰ و بیشتر)به صورت نواری شمالی – جنوبی در حاشیه شرقی شهر و پهنه های با کمترین رقم، (۲/۰ و کمتر) در شمال شرقی شهر قرار داشته اند.
دکتر جبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
برنامه ریزان شهری بافت تاریخی را قلب تپنده شهرها می دانند. شهرها و به ویژه بافتهای تاریخی آنها دائماً تحت تأثیر مخاطرات طبیعی و انسانی قرار دارند. هدف این پژوهش، بررسی آسیب پذیری محله فردوسی به عنوان نمونه ای از محلات بافت تاریخی شهر تهران است. دادهها از فایلهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و پیمایش بهدستآمده اند. همچنین زمینهها و اسناد تاریخی به عنوان بخشی از این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ۱۰ کارشناس شهرداری برای هر یک از ۲۹ شاخص در مقایسه با سطوح استاندارد نمره ۱ تا ۵ تعیین و میانگین این نمرات برای ارزیابی نقش هر پارامتر در آسیبپذیری این محله مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از پتانسیل بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه مورد مطالعه دارد. فراوانی ساختمانهای چند طبقه ناپایدار و شبکههای فرسوده برق و آب، نگهداری مواد اشتعال زا در انبارها و نبود شبکه فاضلاب برای نیمی از ساختمانها از مهمترین عوامل آسیبپذیری بافت مورد مطالعه هستند. مسائلی مانند ناامنی، سوء مصرف مواد مخدر در فضاهای عمومی، ازدحام بیش از حد و شلوغی هنگام روز نیز منجر به مهاجرت ساکنان محله گردیده است که در پی آن، با فعالیتهای تجاری و انبارها جایگزین شده اند. مشکلات متعددی به آسیبپذیری بافت تاریخی این محله دامن می زنند و احتمال بروز چنین مشکلاتی در سایر بافتهای تاریخی شهری تهران نیز زیاد است.
موسی کمانرودی کجوری، حبیب اله فصیحی، شهلا براتی سده،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
یکی از سیاستهای حل مشکلات حملو نقل و ترافیک شهرها، گسترش شبکه بزرگراهی است. فرایند ساخت این معابر به دلایل مختلف، ازجمله به دلیل عدم تملک به موقع املاک و مستغلات مورد نیاز، با تأخیر طولانی و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن مواجه میشود. هدف این مقاله، شناخت تأثیر تأخیر در فرایند تملک املاک و مستغلات در ساخت بزرگراه شوش در محدوده محله طیب در منطقه ۱۵ شهرداری تهران است. جامعه آماری شامل ۲۵۳ قطعه زمین و ۱۱۳۹ نفر جمعیت ساکن در محدوده اجرای این پروژه و مدیران مرتبط به آن در شهرداری این منطقه است. حجم نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه، ۲۸۱ نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای ۵% محاسبه شد. داده و اطلاعات به دو روش کتابخانهای و پیمایشی و در ۵ معیار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ترافیکی و محیطزیستی و ۱۳ گویه مرتبط به آنها به دست آمده است. در مطالعات پیمایشی، از جامعه نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه پرسشگری به عمل آمد. نمونهگیری این جامعه به روش تصادفی ساده منظم انجام شد. با مدیران مرتبط به این پروژه مصاحبه نیمهساختاریافته به عمل آمد. تعداد مصاحبهها به روش اشباع نظری و با آغاز از شهردار ناحیه ۱ شهرداری منطقه ۱۵ انجام شد. برای پردازش و تحلیل داده و اطلاعات از نرمافزارهای SPSS و GIS و آزمون آماری T-Test استفاده شد. براساس یافتهها، از ابتدای اجرای این پروژه، ارائه خدمات عمومی به ساکنین، امکان گذران اوقات فراغت، ارزش زمین و مسکن و تعداد مشاغل در محدوده اجرای این پروژه کاهش پیدا کرد.
آقای امیر آزمون، دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر فرزانه ساسانپور، دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
سلامت جسم و روان در گرو زیستن در یک محیط سالم است. عوامل و پدیدههای گوناگونی سلامت محیط زندگی را تعیین میکنند و شناخت آنها، زمینهساز برنامهریزی ارتقاء آنهاست. هدف این تحقیق، واکاوی مؤلفههای تاثیرگذار بر سطح سلامت محیط زندگی در منطقه ۲۰ شهرداری تهران و آشکارسازی الگوی نابرابری فضایی آنهاست. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و در آن از دادههای اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. برای توصیف و تحلیل دادهها، از توابع آماری و توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی بهویژه ابزار تحلیل فضایی و درونیابی فضایی استفاده شده است. بر اساس تحلیل یافتههای تحقیق، میانگین ۲۹/۲ در دامنه ارزشگذاری ۱ تا ۵، دلالت بر سطح ضعیف سلامت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه دارد. بیشترین ضعف مربوط به مؤلفههای بعد اقتصادی بهویژه در میزان پسانداز، قدرت خرید کالاهای فرهنگی، توانایی مالی برای انجام سفرهای تفریحی و سرانه زیربنای مسکونی نمایان است. دسترسی به فضای سبز و بوستانهای شهری و با ارزش متوسط ۴۳/۳ و ۵۵/۴ وضعیت مطلوبتری را نسبت به سایر شاخصها نشان میدهند. از نظر توزیع مکانی نیز شاخصها، در حاشیههای منطقه، سطح سلامت محیط بهمراتب نامطلوبتر از پهنههای داخلی نمایان میسازند. گستردگی بافت فرسوده، ساختو سازهای غیررسمی و وسعت نسبتاً زیاد فضاهای متروکه از عوامل داخلی مهم افت سطح سلامت محیط هستند. اما تأثیرپذیری محلههای حاشیهای منطقه در سه ضلع شرقی، جنوبی و غربی به دلیل مجاورت منطقه با حریم شهر در بالاترین سطح است. استقرار صنایع آلاینده، عبور کانالهای فاضلاب شهری، فراوانی کارگاههای غیرمجاز و فاقد استاندارد، فزونی و تراکم مشاغل غیر رسمی، سکونت و اشتغال غیرقانونی اتباع بیگانه بیشترین تأثیر را بر افت سطح سلامت محیط حاشیهها گذاشته است. با آن که سطح سلامت محیط در کل منطقه زیر متوسط بوده، تمایز بین محلههای درونی و حاشیهای از نظر دسترسی به مؤلفهها و شاخصهای شهر سالم محرز شده و بیانگر الگوی نابرابر مرکز ـ حاشیه است که در نتیجه آن، وضعیت حق دسترسی به محیط سالم در محلههای درونی منطقه به طور نسبی بهتر از محلههای حاشیهای پدیدار گردیده است.