4 نتیجه برای میری
فیروز مجرد، سمیرا کوشکی، جعفر معصومپور، مرتضی میری،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
مطالعۀ توفانتندر بهعنوان یک پدیدۀ مخاطرهآمیز جوی با استفاده از شاخصهای ناپایداری بهدلیل کمبود ایستگاههای مشاهداتی در ایران کمتر مورد توجه قرارگرفته است. این پژوهش با استفاده از دادههای بازتحلیل به ارزیابی توفانهای تندری در ایران با دو شاخص CAPE و VWS میپردازد. ابتدا فراوانی، روند و ساعات وقوع توفانهای تندری در ایران طی یک دورۀ 37ساله (1980 تا 2016) بررسی شد. سپس برای تحلیل توفانها، از دادههای بازتحلیل شبکهای ERA-Interim متعلق به «مرکز اروپایی پیشبینیهای جوی میانمدت» (ECMWF) استفاده شد. دادههای ERA با استفاده از دادههای مشاهداتی80 رخداد توفان در 14 ایستگاه جو بالای کشور با نرمافزار RAOB ارزیابی شد. پس از تأیید صحت دادههای ERA، مقادیر دو شاخص CAPE و VWS مربوط به 4542 رخداد توفانتندری برای ساعتهای صفر و 12 گرینویچ در 42 ایستگاه سینوپتیک بهدست آمد. سپس برای تمایز محیطهای رخداد توفانتندری بسیارشدید از شدید و ملایم، از تحلیل ممیزی استفاده شد. در نهایت، معادلۀ خط تشخیص برای هرکدام از گروههای شدت توفان بهدست آمد. نتایج نشان داد که روند توفانهای تندری در ایران رو به افزایش است. بیشترین فراوانی رخداد مربوط به ماه می و ساعت 21:30 است. دادههای ERA تخمین بسیار نزدیکی برای VWS ارائه میدهند؛ اما تخمینها برای شاخص CAPE اندکی بیش از مقادیر مشاهداتی است. بیشترین میزان شاخص CAPE در استانهای جنوبی و جنوبغرب سواحل خزر، و بیشترین مقادیر شاخص VWS در سواحل خلیج فارس مشاهده میشود. بین مقادیر میانگین CAPE و VWS در سه گروه شدت توفان، اختلاف معناداری وجود ندارد. نقش شاخص VWS در تعیین نوع توفان بیشتر بوده است.
حمزه احمدی، غلامعباس فلاح قالهری، محمد باعقیده، محمد اسماعیل امیری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
تغییر اقلیم مهمترین چالش پیشروی بشر است. زیر بخش باغبانی یکی از بخشهای حساس به تغییرات اقلیمی است. در مطالعه حاضر برای آشکار سازی اثرات تغییر اقلیم بر وضعیت انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در ایران، از داده شبیه سازی شده برونداد مدل جفت شده HadGEM2-ES از سری مدلهای CMIP5، براساس سناریوهای واداشت تابشی RCP8.5 و RCP4.5به عنوان سناریوهای بدبینانه و خوشبینانه، استفاده شد. نتایج نشان داد که انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در دوره آینده نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. به طور نمونه، در آستانه زیستی درخت سیب براساس سناریوی RCP8.5 در دوره آینده میانی (2055-2020) و آینده دور (2090-2056)، به ترتیب 1132 و2171 درجه روز فعال بر انباشت گرمایی افزوده خواهد شد. این شرایط به ترتیب معادل 51 و 42 درصد افزایش پتانسیل گرمایی مناطق کشت درخت سیب خواهد بود. براساس سناریوی RCP4.5، به ترتیب 390 و 680 درجه روز فعال، معادل 3/9 و 1/15 درصد افزایش انباشت گرمایی نسبت به دوره پایه رخ خواهد داد. از نظر توزیع فضایی کمترین انباشت گرمایی در مناطق شمال غرب و البرز مرکزی محدوده کشت درخت سیب رخ خواهد داد. در چشم اندازهای طبیعی کم ارتفاع، درهها و دشتهای نواحی شمال شرق، نیمه جنوبی زاگرس مرکزی و اطراف دریاچه ارومیه، پتانسیل و انباشت گرمایی بالاتری در آینده رخ خواهد داد. بنابراین یکی ازاثرات تغییر اقلیم بر درختان میوه، از طریق افزایش انباشت گرمایی در دوره آینده رخ خواهد داد. افزایش پتانسیل یا انباشت گرمایی موجب کاهش طول دوره رشد درختان میوه خواهد شد. در واقع درختان میوه سیکل رویشی و زایشی خود را زودتر تکمیل خواهند کرد.
کمال امیدوار، مهدی محمودآبادی، پریسا شمس، محبوبه امیری اسفندقه،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
به علت اینکه مکانیسم حرکات واچرخندی میل به نزول و فرونشینی هوا میباشد لذا تاثیر این حرکات و موقعیت قرارگیری انها در وقوع ریزشهای سیلابی قابل توجه میباشد. بدین منظور در این مقاله بارشهای سیلابی دو دهه گذشته استان کرمان مورد بررسی و دو مورد از شدیدترین انها انتخاب شد. به علت تاکید این مقاله بر استان کرمان ابتدا با استفاده از شاخص آماری توزیع گامبل تیپ 1، بارش سنگین برای هر یک از ایستگاههای استان محاسبه گردید. سپس ویژگیهای ترمودینامیک بارشهای مورد نظر با استفاده از دادههای رادیوسوند و نمودار اسکیوتی ایستگاه کرمان مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این سیلابها از دادههای روزانه بارش 10 ایستگاه سینوپتیک استان و نقشههای فشار سطح دریا و سطوح 850، 500 و 300 هکتوپاسکال استفاده گردید. سپس آرایش الگوی همدید و روند آن در نقشههای هوا، طی یک دوره انتخابی 3 روزه بررسی شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که عامل اصلی ایجاد بارشهای سیلابی در منطقه مورد مطالعه، تقویت فرود شرق مدیترانه در تروپوسفر میانی است لذا زمانی که با حرکت رو به پایین سامانه ناوه قطبی همراه باشد به سمت عرضهای پایینتر منتقل شده، در نتیجه سامانههای غربی با حرکت خود از روی آبهای گرم جنوبی، رطوبت زیادی را کسب کرده و سبب ریزش بارشهای سنگین و قابل توجهی در منطقه میگردد. همچنین نکته قابل توجه در وقوع بارشها وجود حرکات واچرخندی شدید بر روی ابهای جنوبی و بویژه دریای عمان میباشد که سبب تزریق هر چه بیشتر رطوبت به نواحی داخلی کشور شده و شرایط لازم را برای وقوع اینگونه بارشها فراهم مینماید.
حسین ورجاوند ناصری، اصغر طهماسبی، حسن دارابی، احمدرضا یاوری، محمدجواد امیری، غلامرضا نبی بیدهندی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
به اذعان بسیاری از محقیق، چالش فزاینده کم آبی در بسیار از مناطق کشور در حکمروایی نا مناسب منابع آب در سطوح حوضه های آبخیز ریشه دارد. بررسی تعاملات دست اندرکاران مختلف و ترتیبات نهادی تاثیرگذار بر آن از عناصر کلیدی ارزیابی سیستم حکمروایی موجود محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر تحلیل نقش و جایگاه کنشگران کلیدی و سیاست های رسمی آنها در حکمروایی چالش کم آبی حوضه آبخیز زاینده رود می باشد . بدین منظور پس از تعیین 23 دست اندرکاران و سازمانهای کلیدی در سطح استان اصفهان و سه استان مرتبط یزد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری نشستهای متعدد با دستاندرکاران مورد نظر برگزار و داده های همکاری و مشارکت آنها و همچمین همسویی سیاست های هر کدام از آنها با چالش کم آبی حوضه آبخیز با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه طراحی شده جمع آوری شد. سپس ماتریس شبکه همکاری و سیاست های کنشگران تنظیم و شاخصهای مرکزیت درجه ورودی، مرکزیت درجه خروجی و مرکزیت بینابینی در نرم افزارUcinet مورد سنجش قرار گرفت . نتایج تحقیق نشان می دهد که آب منطقهای استان اصفهان و شورای هماهنگی زاینده رود در مقایسه با سایرکنشگران از جایگاه بالاتری در فرایند تصمیم سازی و جریان اطلاعات شبکه همکاری سازمانی مدیریت منابع آب برخوردار هستند. از طرف دیگر کنشگران کلان منابع آب از جمله شرکت مدیریت منابع آب ایران و شورای هماهنگی زاینده رود و در سطح بعدی کنشگران محلی همچون آب منطقه ای، استانداری و نمایندگان استان اصفهان مهمترین منتقدین سیاست های حکمروایی منابع آب زاینده رود می باشند. در مقابل سیاست های جهاد کشاورزی، کشاورزان و مدیریت منابع آب استان اصفهان دارای بیشترین انتقاد از طرف سایر کنشگران بوده است.