6 نتیجه برای نظری
هادی نظری پویا، پرویز کردوانی، عبدالرضا فرجی راد،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
ﻣﻘﺪار روانآب در هر منطقهای با توجه به ﺷﺮاﯾﻂ اقلیمی، ﻫﯿﺪروﻟﻮژﯾﮑﯽ، ﺧﺎک و ﭘﻮﺷﺶ گیاهی در ﺳﻄﺢ ﺣﻮﺿﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﻓﻮق ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اراﺋﻪی اﻃﻼﻋﺎت ﻻزم از ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﮑﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ است. در این زمینه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻮع ﻣﺪلﻫﺎی هیدرولوژیکی، دستیابی به مناسبترین شبیهسازی چنین ﻣﺪلﻫﺎیی و انتخاب مدلی مناسب مستلزم ارزیابی میزان عملکرد آنها متناسب با شرایط هیدرولوژیکی هر منطقه است. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺪل، ﺑﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ و ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻣﺪلﻫﺎی ﻫﯿﺪروﻟﻮژی ﺣﻮﺿﻪ ﻧﯿﺎز دارد. در اﯾﻦ پژوهش، میزان عملکرد دو ﻣﺪل ﺑﺎرش ـ روانآب (SWAT, IHACRES) در ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی روانآب دو ﺣﻮﺿﻪ یلفان و سولان ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ شده اﺳﺖ. بر این اساس، با ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ، واﺳﻨﺠﯽ و صحتسنجی مدلها ارزیابی شدند. بازهی زمانی 1999-1983 دورهی واسنجی و دورهی 2010-1983 دورهی صحتسنجی انتخاب و بررسی گردید. سرانجام، به منظور تعیین توانایی مدل در شبیهسازی روانآب حوضهها به کمک معیارهای ضریب نش ـ ساتکلیفNS ضریب تعیین)) (مورد) ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو مدل از توانمندی قابل پذیرشِ شبیهسازی روانآب در هر دو حوضهی برخوردارند و ﻣﺪل SWAT در دورهی ﺻﺤﺖسنجی هر دو زیر حوضه در مقیاس روزانه و ماهیانه با ﺿﺮﯾﺐ ﻧﺶ 6/0 و ﺿﺮﯾﺐ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺑﺎﻻی 7/0 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻋﻤﻠﮑﺮد را ازﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی روانآب در هر دو ﺣﻮﺿﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دادهﻫﺎی ﻣﺸﺎﻫﺪاﺗﯽ دارد.
عبدالحمید نظری،، حسین سادین، اوغل گل خرمی،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
در دهههای اخیر، سیاست اسکان مجدد از طریق جابهجایی و تجمیع یکی از اقدامهای مهمی است که در کشور ما به کار گرفته شده است. اما چون جابهجاییهای ناشی از حوادث غیرمترقبهای مثل سیل حسب شرایط اضطراری لاجرم باید هرچه سریعتر صورت گیرد، معمولاً فرصتی برای ارزیابیهای پیش از اجرا وجود ندارد. در نتیجه، بسیاری از طرحهای اسکان مجدد چنانچه از حیث توان اکولوژیکی به طور دقیق ارزیابی نشوند ــ بهرغم پیامدهای مثبتی که در زمینهی خدماترسانی دارند ــ ممکن است از حیث ابعاد محیطی ـ کالبدی دچار مسائلی شوند. چنین مسائلی همواره سبب نارضایتی ساکنان خواهد بود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توان بومشناختی و سنجش رضایتمندی اهالی ساکن در سایت پیشکمر صورت گرفت که حاصل تجمیع 12 روستای واقع در شهرستان کلاله است. این ارزیابی از نوع پسرویدادی و روش اجرای آن توصیفی ـ تحلیلی است. بر این اساس، ابتدا در فرآیندی چهار مرحلهای توان بومشناختی سایت مذکور با بهرهگیری از مدل توان اکولوژیکی و با استفاده از نقشههای پایهی1:50000توپوگرافی،1:250000 زمینشناسی و نقشهی1:100000 کاربری اراضی و حاصلخیزی خاک در محیط Arcgisارزیابی شد. سپس، با پرسشنامهی محققساخته، درجهی رضایتمندی 200 نفر از ساکنان سایت تعیین گردید که بر اساس رابطهی کوکران (به صورت نمونهی تصادفی) انتخاب شده بودند. نتایج نشان داد که از ترکیب 330 سلول اولیه و همپوشانی نقشههای گوناگون در نهایت 13 یگان زیستمحیطی همگن به دست آمد. 67 درصد آنها در کلاس با توان مناسب یک، 8/28 درصد در کلاس با توان مناسب دو و 2/4 درصد در کلاس سهی نامناسب برای استقرار سکونتگاه واقع شدهاند. در مجموع، این سایت توان بومشناختی مناسبی دارد. همچنین، میزان رضایتمندی ساکنان از برخی شاخصهای متأثر از شرایط بومشناختی از جمله شیب سطحی و دفع آب، جهتگیری بنا از شبکهی معابر، استحکام بنا و الگوی معماری مثبت است و در برخی شاخصها مثل مقاومت خاک، جهت وزش بادهای محلی و همسازی با اقلیم منفی است.
سید رضا الوانکار، فرزانه نظری، ابراهیم فتاحی،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
امروزه معتبرترین ابزار جهت تولید سناریوهای اقلیمی، مدلهای AOGCM میباشد. از جمله مدلهایی که برای ریز مقیاس نمایی مبتنی بر روشهای آماری استفاده میکنند مدل LARS-WG میباشد، در این مطالعه بر اساس مدل HadCM3 و دو سناریوی A1B، A2 برای دوره پایه ( 1961- 1990) و دوره پیش بینی (2040- 2011) در مقیاس روزانه فرایند ریز مقیاس نمایی انجام شد. و داده های مقادیر مجموع بارش روزانه برای ایستگاههای منتخب تولید شد. بعد از کالیبراسیون مدل و اطمینان از توانمندی مدل در ساخت سری های زمانی بارش که با مقایسه داده های شبیه سازی شده با مقادیر بارش در دوره پایه در سطح اطمینان 95 درصد صورت پذیرفت، جهت بررسی وضعیت خشکسالی، شاخص استاندارد شده بارش (SPI) بکار رفت. نتایج نشان داد که میزان بارش نسبت به دوره پایه طی دورههای آینده نزدیک تحت خروجی های مدل گردش عمومی جو HadCM3 و دو سناریوی A1B، A2 تغییر معنیداری در بیشتر مناطق کشور خواهد داشت. بیشترین درصد تغییر مربوط به جنوب شرقی کشور می باشد که برای هر سه تداوم زمانی 3، 12 و 24 ماهه افزایش خشکسالی را نشان میدهد بطوریکه برای برای تداوم زمانی 12 ماهه و 50 ساله شدت خشکسالی دوره پایه 82/13 بوده ولی در دوره آتی سناریوی A2، 05/15 و در دوره آتی سناریوی A1B ، 39/18 را نشان میدهد. در غرب و شمال کشور نیز بطور مشابه در کلیه تداوم های زمانی شدت خشکسالی در دورههای آتی بیشتر از دوره پایه است، بطوریکه در دوره 24 ماهه و دوره بازگشت 50 ساله شدت خشکسالی پایه 31/16 ولی در دوره آتی A2 ، 65/18 و در دوره آتی A1B، 55/19 را نشان میدهد. در مناطق جنوب، مرکز و شرق کشور مقادیر شدت خشکسالی پایه و آتی با تداوم زمانی 24 ماهه و در دوره برگشت 50 ساله همگی حدود 8/18 بوده و شدت خشکسالی تغییرات زیادی را نشان نمیدهد. شدت خشکسالی در شمال غرب کشور و جنوب غرب کشور در هر سه تداوم زمانی 3، 12 و 24 ماهه در دورههای آتی کمتر از دوره پایه خواهد بود بطوریکه در تداوم زمانی 24 ماهه شدت خشکسالی با دوره برگشت 50 ساله پایه 23 ولی در دورههای آتی 44/18 را نشان میدهد. در نهایت، اگرچه در پیش بینیهای بدست آمده از ریزمقیاس گردانی خروجی های مدل های اقلیمی عدم قطعیت هایی وجود دارد که این امر به علت ساختار مدلهای گردش عمومی جو، داده های مشاهداتی و ... می باشد اما از آنجایی که مدل های اقلیمی به عنوان معتبرترین ابزار تولید سناریوهای اقلیمی مطرح می باشند، ضروری است مدیران و تصمیم گیران بخش های مختلف منابع آب و کشاورزی نتایج حاصل از چنین پژوهشهایی را نیز مد نظر قرار داده تا امکان برنامه ریزهای بلند مدت میسر شود.
اصغر نظریان، حسین سادین، کاوه زال نژاد، مهناز استقامتی، مهدی ولیانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
حاشیهنشینی بهمعنای اعم شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند، ولی جذب اقتصاد شهری نشدهاندو شکلی از نحوه زیست را سامان دادهاند که نه شهرنشیناند و نه روستانشین ، درواقع یک قطب جدید و نوظهوری را ایجاد کردهاند. از خدمات، امکانات، تسهیلات رفاهی و زیربنایی محروم ماندهاندوبه لحاظ اینکه خصوصیات و سبک زندگی آنهاچالشبرانگیزاست.کانون توجه مسئولان ومدیران شهری هستند.براین اساس در این پژوهش عوامل اقتصادی اجتماعی جمعیتی حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی مهاجران در شهر شهریار در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفت.تا کمک موثری به مدیریت وبرنامهریزی شهری نماید.روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای مطالعات پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل مهاجران وحاشیهنشینان منطقه2 درشهرشهریاراست. که بر اساس روش کوکران تعداد 200 نفر بعنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای این تعداد از بین جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامهای محقق ساخته است که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.841) تعیین شد. برای تحلیل دادهها ضمن بهرهگیری از روشهای آماری توصیفی ( شاخصهای مرکزی و پراکندگی )از آمار استنباطی چون آزمون کای اسکور، ویلکاکسون و فریدمن جهت بررسی شاخصها ودلایل اصلی حاشیهنشینی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنیداری بین تأثیر(عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی) و حاشیهنشینی وجود دارد. همچنین میزان تاثیر عوامل اجتماعی(امکانات عمرانی و رفاهی، امکانات آموزشی، امکانات بهداشتی ) در حاشیه نشینی محدوده مطالعاتی به مراتب از عوامل اقتصادی بیشتر بوده است. از طرفی این مکانگزینی تغییرات اساسی درمیزان درآمد،سطح سواد،نوع مسکن ونوع اشتغال مهاجران داشته است.
عبدالحمید نظری، مصطفی طالشی، محمد میرزاعلی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مخاطرات محیطی بهعنوان پدیدههای اجتنابناپذیر، همواره با خطرات جدّی و بحران همراه بوده و بدینسان یکی از چالشهای اساسی بر سر راه توسعه پایدار روستایی است. طی سالهای اخیر تغییرات محسوسی در رویکردهای مدیریت بحران بهوجود آمده و نگاه غالب بهسمت «تابآوری» تغییر کرده است. مطابق آمارهای جهانی، سیل بیشترین خسارات و تلفات را به سکونتگاههای انسانی وارد نموده که این مسئله در ایران و استان گلستان نیز صادق است. طی دوره آماری 93-1370 تعداد 106 مورد سیل در این استان ثبت شده که باعث تخریب منابعطبیعی و محیطزیست گردیده است. امّا چنانچه در خصوص تابآوری روستاها برنامهریزی شده بود، شاید میزان خسارات کاهش مییافت. اگرچه مقوله تابآوری ابعاد متنوع و مختلفی دارد امّا این پژوهش صرفاً با تأکید بر ابعاد محیطی مسأله، بهدنبال تحلیل و سنجش رابطه بین مولفههای محیطی و میزان تابآوری روستائیان حوضه آبخیز گرگانرود در مواجهه با سیل میباشد. پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار میباشد که تعداد 31 روستا به روش نمونهگیری خوشهای تعیین و با فرمول کوکران، 318 خانوار بعنوان حجم نمونه برآورد و بهروش تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج کلی تحقیق نشان میدهد که بین مولفههای محیطی روستاهای منتخب و میزان تابآوری خانوارهای آنها رابطه معناداری وجود دارد. بهگونهای که میانگین تابآوری محیطی کل منطقه (2/67) پایینتر از حد متوسط بودهاند. همچنین نتایج تحلیل فضایی تابآوری سکونتگاههای روستایی نیز نشان داد که 71 درصد روستاهای نمونه در پهنههایی با درجه آسیبپذیری نسبتاً بالایی قرار داشته و تنها 29 درصد روستاها دارای تابآوری نسبتاً مناسبی میباشند.
علیرضا خسروی، مهدی اژدری مقدم، سید آرمان هاشمی منفرد، حمید نظری پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
نقشههای خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلابهای ناگهانی امری اجتنابناپذیر است که باتوجه به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاهها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیبپذیر منطقه میگردد. در راستای پهنهبندی خطر سیلاب، دادههای اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجهبه مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمعآوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفهها پس از طبقهبندی مجدد و فازیسازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و میتواند به ریز پهنهبندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از دادههای واقعی وقوع سیلاب دیماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونتگاهها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساختها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.