۴ نتیجه برای کیانی
طیبه کیانی، ندیم هیراد، غفورپور عنبران پرستو،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
منطقه پرجمعیت رودبار در شمال ایران، بدلیل شیب های تند توپوگرافی، مصالح سست پوشاننده شیبها، فازهای تکتونیکی فعال، ساخت وساز جاده و راه آهن، ازمناطق مستعد رخداد زمینلغزش است. در این پژوهش، درفاز اول براساس پیمایشهای زمینی، نقشه زمینشناسی درمقیاس۱:۲۵۰۰۰، تصاویر ماهوارهای و دیگر دادههای منطقه رودبار،محدوده و وضعیت زمینلغزشهای منطقه شناسایی شد؛ عوامل ساختاری و وزنی( باربرداری شیب) بیشترین تاثیر در وقوع این رخداد را داشته و محرک اصلی در بیشترآنها، عامل ساختاری است. این مهم نیاز به تعیین و چگونگی فعالیتهای تکتونیکی برای پیشبینی و کنترل پدیده زمینلغزش در زیرساختهای عمرانی و زیستمحیطی منطقه رودبار را ضروری مینماید. از این رو درفاز دوم پژوهش، از شاخصهای ژئومورفیک سینوزیته جبهه کوهستان(Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره(Vf)،شیب طولی رودخانه(SL)، شکل حوضه(Bs) و عدم تقارن حوضه زهکشی(Af) استفاده شد. سپس نتایج شاخصها، به صورت شاخص فعالیت تکتونیک نسبی(LAT)نشان داد که بیشتر زیرحوضهها دارای فعالیت تکتونیکی شدید و متوسط است.از نظر گستردگی، طبقه شدید با مساحت ۰۵/۱۹۵ کیلومتر مربع (۲۱/۶۷ درصد) ازکل مساحت منطقه را دربر میگیرد. تلفیق مکانی پهنههای زمینلغزش های شناسایی شده در بخش اول پژوهش با پهنههای تکتونیکی استخراج شده در بخش دوم پژوهش، انطباق این پهنهها در دو طبقه نشان میدهد. پهنههای رخداد زمینلغزشهای فتلک، لویه، رودبار، فیلده، در پهنههایی با فعالیت تکتونیکی شدید قرار گرفته و زمینلغزشهای دشتگان، طلابر، تکلیم، نصفی، دولتآباد، هرزویل در پهنههای فعال تکتونیکی متوسط واقع شده است. برای جلوگیری ازخسارات آتی رخداد زمین لغزش و ارایه گزارشهای دقیق تر برای هرگونه فعالیت عمرانی و زیستمحیطی درمنطقه رودبار باید مطالعات تفصیلی مهندسی و زمینشناسی درمقیاسهای بزرگتر انجام گیرد.
بی بی زهرا حسینی گیو، سارا کیانی، سید مروت افتخاری، مهدی ثقفی، سیروس اسماعیلی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
فلات ایران زمین، به دلیل قرارگیری در میانه کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا و در بین دو صفحه همگرای عربی-اوراسیایی در دوره ترشیاری، با گسل خوردگی های فراوان و به سبب آن رخداد زمین لرزه های مخرب مواجه بوده است. از اینرو، شناخت مناطق پرخطر لرزهای نخستین گام برای کاهش خسارات ناشی از زمینلرزه است. در این پژوهش، چگونگی رشد کواترنری چین جوان گیو در اثر جنبایی گسل امتدادلغز گیو، به عنوان یکی از رشته های سامانه گسل نهبندان-خاش در شرق بلوک لوت و مسبب رخداد زمین لرزه ۱۳۲۴ مد نظر قرار گرفته است. شواهد متعدد، دلالت بر ارتباط گسل امتدادلغز جنوب گیو و رشد چین جوان گیو و تشکیل پک گسلی جوان و فعال گیو است. پیمایش های میدانی و شواهد مورفوتکتونیک همچون؛ انحراف مسیر و حفر بستر رودخانهها، پدیده آنته سهدانس، جابجایی مخروطافکنهها و نسل های متعدد آن از یافته های این پژوهش است، بیانگر جنبایی بالای قطعه جنوبی گسل گیو بوده و از توان خطر لرزه خیزی بالایی برخوردار است.
دکتر سارا کیانی، دکتر مراد کاویانی، دکتر امیرعلی توسلی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
محدوده دریاچه نمک میان سه استان اصفهان، قم و سمنان قرار گرفته است اما کارکرد دریاچه نمک و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن بر محیط طبیعی، محیطزیست و محیط اقتصادی و اجتماعی پیرامون آن و استانهای دیگری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. طبیعتاً شکلگیری بحران در این دریاچه، میتواند از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، تأثیرات منفی بر جوامع انسانی و ساکنان نواحی پیرامون داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است که تغییرات زمانی- مکانی پلایای دریاچه نمک و در وهله بعدی بررسی و تحلیل اثرات تغییرات پلایا بر امنیت زیستمحیطی نواحی پیرامونی را بررسی و واکاوی کند. برای دستیابی به این هدف، در ابتدا، با استفاده از شاخصهای شوری خاک از جمله شاخص شوری استانداردشده (NDSI)، شاخص شوری ۱ (SI۱)، شاخص شوری ۲ (SI۲ ) و شاخص درجه روشنایی(BI)، پهنههای نمکی طی بازه زمانی ۳۰ ساله (۱۹۹۲-۲۰۲۱) با فواصل زمانی پنجساله شناسایی شد. سپس با استفاده از روش حداکثر احتمال (Maximum Likelihood) پهنه پلایای نمک پهنهبندی شد و به چهار نوع پوشش اراضی، شامل پهنه آبی، پهنه مرطوب، پهنه نمکی و کاربری دیگر طبقهبندی شد. نتایج تحقیق نشان داد به دلیل کاهش ورودی آب به دریاچه در نتیجه احداث سد در بالادست حوضه و اثرات تغییر اقلیم، پهنه آبی یا دریاچه فصلی دریاچه نمک از میان رفته و پهنه نمکی در این بخش گسترشیافته است. بیشترین تغییرات دریاچه مربوط به بخش شمال غربی دریاچه است که مهمترین رودخانهها از جمله جاجرود، شور، قرهچای و قمرود به این بخش از دریاچه، زهکشی و تخلیه میشوند. ازاینرو، در نتیجه سدسازی روی رودخانههای مذکور، جریان آب به داخل دریاچه، روندی کاهنده را نشان میدهد. همچنین به دلیل فقدان سکونتگاهها و جوامع انسانی در نزدیکی دریاچه نمک با توجه به وضعیت طبیعی و اقلیمی منطقه، نمیتوان در کوتاهمدت بروز رخدادهای زیستمحیطی که مسائل امنیتی و سیاسی را تحت شعاع قرار دهد انتظار داشت.
مهندس پوریا قباخلو، دکتر محمدکیا کیانیان، دکتر امین صالح پورجم، دکتر شیما نیکو،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
بیابانزایی موضوع پیچیدهای است، که هم ناشی از فرآیندهای طبیعی و هم فعالیتهای انسانی است. این امر شامل تخریب زمین در اثر عوامل مختلفی مانند فرسایش بادی و آبی، تخریب پوشش گیاهی و کاهش منابع آب است. توسعه پایدار انسانی، به سه عنصر کلیدی بستگی دارد: مردم، منابع و مشارکت. هدف از این پژوهش، شناسایی معیارها و شاخصهای مؤثر بر عدم مشارکت پایدار جوامع روستایی در طرحهای بیابانزدایی، اولویتبندی این معیارها و شاخصها بر اساس دیدگاه ساکنان محلی و ارائه راهکارهایی برای افزایش مشارکت روستائیان میباشد. جوامع در طرحهای بیابانزدایی این تحقیق، روستاهای غیاث آباد، شورقاضی و محسن آباد شهرستان گرمسار میباشند، که دارای طرحهای موجود بیابانزدایی هستند. بعد از ارزیابی اولیه مناطق، صحبت با ساکنین محلی، معیارها و شاخصهای مناسب جهت تهیه پرسشنامه مشخص گردید و بین افراد توزیع گردید. جهت تحلیل پرسشنامهها، آزمون فریدمن برای اولویت بندی شاخصها استفاده شده است. نتایج نشان داد، که معیار آموزشی، مهمترین معیار عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی از دیدگاه جوامع محلی (رتبه ۶۹/۲) می باشد و معیارهای اجتماعی (۶۳/۲)، اقتصادی (۳۵/۲) و برنامه ریزی (۳۳/۲) از دیدگاه جوامع محلی در مراحل بعدی اولویت قرار گرفتند. همچنین، آزمون فریدمن نشان داد، که از دیدگاه جوامع محلی، شاخص عدم استفاده از گروههای مروج بومی، به ترتیب با میانگین رتبه ۷۲/۱۱ و ۳۳/۱۰ به عنوان مهمترین شاخص موثر بر عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی شناسایی شدند.